حاصل مبارزات دانشجویی: اعتلای مبارزات طبقاتی کارگران کره جنوبی

از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۷ به مدت ۲۵ سال کشور کره زیر سیطره دیکتاتوری نظامی بود. در سال ۱۹۸۷ به واسطه مبارزات دانشجویی و جنبشها ی اجتماعی، مردم توانستند با برگزاری انتخابات بخشی از خواستهها یشان را تحمیل و نظامیان را مجبور به کناره گیری نمایند و فضای دموکراتیک برای رسیدن به خواستهها ی سیاسی و اجتماعی کمی باز شود. در این دوره سیستم لیبرالی حاکم شد. ….

——————————————————————-


حاصل مبارزات دانشجویی: اعتلای مبارزات طبقاتی کارگران کره جنوبی


از مجموعه تحقیقات بین المللی کانون مدافعان حقوق کارگر

کانون مدافعان حقوق کارگر در سلسله نوشتارهای خود در رابطه با جنبش کارگری کشورهای دیگر سعی کرده است تا حد توان به تجربه مبارزات جنبش کارگری امریکای لاتین، افریقا، خاورمیانه و آسیا بپردازد و نشان دهد که بنیان مبارزات در همه کشورهای سرمایهداری یکسان است هر چند برخی از نمودهای این مبارزات متفاوت است و ابزارهای سرمایهداری نیز برای به انقیاد در آوردن جنبشها ی مردمی در مکانهای جغرافیایی متفاوت است و اصل بر استثمار بیشتر و بینوایی بیشتر بر طبقه کارگر بنیان نهاده شده است.

در نوشتههای قبلی کانون به موقعیت اقتصادی- سیاسی و در عین حال رشد نیروهای مولد و نهادهایش در برخی از کشورهای آسیایی پرداخته شده است. به طور مثال در مقاله جنبش کارگری فیلیپین و نپال دو موضوع برجسته بود: شرایط عینی و ذهنی جامعه در چه سطحی است و چگونه مطالبات نیروهای اجتماعی را میشود به دست آورد. یکی از مشکلات اساسی نیروهای اجتماعی مترقی حامی دو جنبش کارگری فیلیپین و نپال را این گونه میتوان توضیح داد که این نیروهای اجتماعی به تاثیر از تئوری مائو مبنی بر نیافتادن در چاله اکونومیست، در چاه شعارگرایی و پوپولیزم عامیانه افتاده اند. در نپال جنبش کارگری و جریانات سیاسی به دلیل نگاه متفاوت به مبارزه صنفی و سیاسی در دو دهه پیش نتوانستند مبارزه را در کنار یکدیگر و در یک جبهه مشترک به پیش ببرند و نیروهای سیاسی نتوانستند جنبش کارگری را همراه مبارزات سیاسی خود گسترش دهند و عملا رهبری کارگری را از دست دادند، به گونه ای که جریانات مائوئیست جهانی به جای نقد عملکردشان مشکل را از جنبش کارگری نپال دانستند و ادعا کردند که مبارزات کارگری در مسیر خواست شرکتها ی چند ملیتی افتاده در حالی که دستیابی به تغییرات دمکراتیک گام اولیه و اساسی کشورهای استبدادی است و بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بالطبع در یک پروسه تاریخی به و جود می آید. نپال، امروز کانون یادگیری سازماندهی کارگری معاصر است و بعد از جدایی و کناره گیری نیروهای سیاسی مائوئیست جهانی از جنبش کارگری نپال این جنبش اقدام به سازماندهی کارگری نموده و توانسته است در این مسیر گامهای موثری در جهت پیشروی جنبش کارگری بردارد و در سال ۲۰۱۵ خانم بیدهای داوی باهندری (Bidhya Devi Bhandari) را که رهبر حزب کمونیست بود، به ریاست جمهوری نپال برگزیدند.۱
در رابطه با فیلیپین قضیه متفاوت است جنبش مائوئیستی با شعارگرایی ذهن گرا سبب دامن زدن به درگیری بیشتر مابین نیروهای سیاسی و گرایشات صنفی شده است تا جایی که جریانات سیاسی نیروهای صنفی را تخریب میکنند و در هر زمینه ای که بتوانند سد راه سازماندهی صنفی میشوند. در کل نیروهایی که میخواهند مبارزات صنفی را در تمامی زمینهها  به عرصه سیاسی بکشانند اما مرزی مابین مبارزات اقتصادی و سیاسی ترسیم نمی کنند و میخواهند که نیروی کارگری تنها در مبارزات خود در مسیر انقلاب باشند؛ شناخت کافی از وضعیت عمومی جامعه ندارند، جامعه ای که بسیار اسیر خرافات و فقر و دست کم گرفتن دشمن طبقاتی سرکوبگر است. این درگیریها ی درونی و سیاستهای کارگری مبارزان صنفی و سیاسی در فیلیپین فقط زمان مبارزه برای دستاوردهای اساسی را طولانی تر کرده و مبارزه را تبدیل به یک مبارزه فرسایشی نموده است.

در مقایسه جنبش کارگری نپال و فیلیپین با کره جنوبی باید به شرایط و موقعیت متفاوت این کشورها توجه کرد: از نظر بعد جغرافیایی، نوع سازماندهی که در این جنبشها وجود دارد و نقش سازمانهای سیاسی این کشورها در رشد یا تخریب این جنبشهای کارگری.
جنبش کارگری فیلیپین و نپال از برخی نیروهای سیاسی که گرایش به راست پیدا کرده اند فاصله گرفته تا تاثیرات منفی آنان را کم کند اما جنبش کارگری کره در خلاء سازمانها ی سیاسی قادر به سازماندهی جنبش کارگری در کنار جنبش دانشجویی شده است.
اهمیت کشور کره جنوبی در جهان بعد از جنگ جهانی دوم در تناقضات بلوک شرق و غرب پدیدار شد. سه کشور کره، ایران و آرژانتین بزرگترین پایگاه و مهمترین جایگاه را برای سرمایهداری امریکا در سه منطقه بحرانی آسیا، خاورمیانه و امریکای لاتین داشته اند در یک مقایسه بین ایران و کره یکی از تحلیل گران در مقاله ای تحلیل چهار چپ غیرایرانی مینویسد:
“در آغاز نیمه دوم قرن بیستم شباهت‌های اقتصادی- سیاسی ایران و کره جنوبی بسیار بود. این دو کشور با هم روند صنعتی شدن را آغاز کردند، کارگران آنها تقریبا همزمان از دل یک جامعه فئودالی،کشاورزی سربر آوردند، هر دو صنعتشان را با مونتاژ عاریتی از امریکا و انگلیس آغاز کردند و از لحاظ سیاسی هم رهبری فکری جریان چپ در هر دو کشور، به عهده جنبش دانشجوئی‌ بود. جنبش دانشجوئی کره جنوبی که به اقتضای فضای آرمان‌گرای دانشجوئی، رادیکال و انقلابی بود، اما این فضا را به جنبش کارگری کره منتقل نکرد و آن را تنها در حوزه جنبش دانشجوئی حفظ کرد. روشنگری و خط دهی دانشجویان کره‌ای، در حد آگاه کردن کارگران از حق اعتصاب و لزوم تشکل و سازماندهی و همچنین ایجاد کانال پیوند علمی – صنعتی بین دانشگاه و کارخانه بود. اکثر دانشجویان کره‌ای، همزمان با تحصیل، در کارخانه‌ها هم کار می‌کردند و کارگران اگر شانس تحصیلات دانشگاهی را هم نداشتند، حداقل مرتبا در دوره‌های اموزشی مرتبط به کار خود شرکت می‌کردند. به تدریج کره جنوبی کشوری کارگری-دانشجوئی شد. این پیوند موفق کاملا منافع انها را به هم گره زد. در سراسر نیمه دوم قرن بیستم، در کوران مبارزات سیاسی، جنبش دانشجوئی و جنبش کارگری پشت همدیگر را خالی نکردند .”
هر سه کشور ار جنبش دانشجویی قوی برخوردار بوده و به طور دائم زیر چکمه نظامیان قرار داشته اند. غرب و به طور مشخص امریکا، مستقیم و غیرمستقیم به حکومتها ی آنها برای مقابله با کمونیزم کمک کرده است. ۳
کره کشوری که قرنها مستعمره چین و ژاپن بوده و یکی از عقب مانده ترین کشورهای آسیا به شمار میرفت، کشوری که نه منابع طبیعی و انرژیزا داشت و نه از لحاظ مالی قوی بود ولی بعد از جنگ جهانی دوم عملا به کشوری تبدیل شد که نه تنها یکی از بزرگترین کشورهای صنعتی جهان است بلکه مهمترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه خاورمیانه نیز میباشد، سیاست اقتصادی کره جنوبی بزرگترین حامی امریکا در مقابل چین و ژاپن است.
در این نوشته سعی بر این است تا جنبشها ی کارگری و دانشجویی کشوری بررسی شود که دنیای سرمایهداری آن را به عنوان الگویی برای پیشرفت معرفی میکند و بسیاری از کشورهای جهان سوم که در آرزوی رسیدن به آن هستند چه بلاهایی بر سر کارگران کشورشان نیاوردند. در دهه ۱۹۹۰ کره جنوبی یکی از ده کشور ببرهای اقتصادی آسیای جنوبی شرقی معرفی شد و رشد تکنولوژی و آذینها ی چشم پر کن آن برای رژیمهای کشورهای وابسته به ارزو تبدیل شده بود. هر چند رکود اقتصادی سرمایهداری که در دهه ۱۹۷۰ بوجود آمد و همچنان سیکل ادواری مناطق مختلف جهان را مینوردد، کره جنوبی را نیز در گیر کرد. رشد اقتصادی کره جنوبی موجب بوجود آمدن قشر ثروتمند و میلیاردرهای یک درصدی شد که صاحب هواپیماهای خصوصی بودند؛ در عین حال بزرگترین اعتراضات اجتماعی در سالهای دهه ۱۹۷۰ علیه دیکتاتوری رخ داد و فشار زیادی بر رژیم نظامی، درجهت پذیرفتن تغییرات دموکراتیک، تغییر قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری آورد. در دهه بعد و در سال ۱۹۸۷ حدود ۲۵۰۰ تظاهرات کارگری در خیابانها  با پرچمهای در حال اهتراز قرمز ثبت شده است. جنبش اعتراضی ۱۹۸۷ کره علیه تبعیض طبقاتی بود که بر مزد بگیران کره تحمیل میشد. در شرایطی که کارگران کارخا نجات صنعتی امریکا ۱۳٫۰۹ دلار حقوق دریافت میکردند کارگران کره ای تنها /۷ /۱ دلار دستمزد میگرفتند. مبارزه علیه صندوق بین المللی پول برای مقابله با گرسنگی و قیمت فزاینده اقلام خوراکی همزمان با کشور اندونزی، مبارزه علیه بانک هند برای ممانعت از افزایش بهره از ۹درصد به یازده درصد، مبارزه برای بهبود شرایط کار کارگران مهاجر، مبارزه علیه ریاضت اقتصادی و اخراج بی رویه کارگران و اعتصابات عمومی در چند سال گذشته، اعتراضات معلمان و بخشهای آموزشی، همه و همه نشان از شکوفا شدن مبارزات اجتماعی و کارگری دارند.

شکل گیری کشور کره جنوبی همانند کشورهای ویتنام، یمن و آلمان که به دو بخش تقسیم شدند، محصول منازعات دو قطب شرق و غرب بود اما زیر سایه حمایت “سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه” به منظور مقابله با کره شمالی، به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شد. سه کشور ویتنام، یمن و آلمان در حال حاضر دیگر دو قسمت نیستند اما کره هنوز نتوانسته مرزهای بین کره شمالی و جنوبی را دوباره تسخیر کند. اگر آلمان غربی توانست کل بلوک شرق را از هم بپاشانند اما جنبش کارگری و اجتماعی مترقی کره جنوبی بر خلاف کشورهایی که به دو قسمت بر اساس منافع بلوک شرق وغرب تقسیم شده بودند خواهان پیوستن به کره شمالی است، البته نه به دلایل اقتصادی بلکه به دلایل اجتماعی و فرهنگی.. باید اشاره کرد که رگههایی از ناسیونالیسم در این جنبشها  و خواستهها یشان به چشم میخورد اما مبارزه با اشغال نظامی امریکا یکی از دلایل بارز این مبارزه و خواسته است. به این دلیل کره جنوبی مکان مناسبی شده است برای خلق و بوجود آمدن شیوهها ی مبارزاتی نوین جنبشها ی اجتماعی بعد از فروپاشی بلوک شرق به دور از گرایشات استالینیستی، مائوئیستی و تروتستکیستی.

تاریخ سیاسی و اجتماعی کره جنوبی
۴
تاریخ سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم کره جنوبی به دو دوره تقسیم میشود:
۱-     دیکتاتوریهای نظامی از سال ۱۹۴۸ تا سال ۱۹۸۷
۲-     دوران سیاسی ما بعد مبارزات ۱۹۸۷ دانشجویی.

جمهوری کره یا کره جنوبی۵ بعد از سال ۱۹۴۸ شکل گرفت. در جنگ بین دو کره، از ژوئن سال ۱۹۵۰ تا ۲۷ ژوییه ۱۹۵۳، بیش از ۲٫۵ میلیون انسان جان خود را از دست دادند. این جنگ از اولین نوع جنگهای بین کشورهای از هم جدا شده بود. بعد از انقلاب چین، کره شمالی با حمایت چین با کره جنوبی وارد جنگ شد. در همان زمان بود که هر دو کشور به نوعی به اشغال نظامی چین در آمدند (۶) و امریکا برای عقب راندن نیروهای کره دو حرکت را اغاز کرد : – به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرد و – ناوگان دریایی خود را برای مبارزه با کره شمالی، از ژاپن به سمت کره روانه کرد. در همان زمان کشورهای انگلیس، کانادا، استرالیا و ژاپن وارد جنگ شدند.(۷) نیروهای امریکا از طریق هوایی، دریایی و زمینی توانستند نیروهای کره شمالی را از مناطق جنوبی کره بیرون کنند. هری تورومن رئیس جمهور امریکا اعلام کرد برای گرفتن کره جنوبی هر کاری باید انجام داد و در حملات متعدد در این جنگ بیش از ۲۲۰ هزار سرباز امریکایی کشته شدند. (۸)
کشور کره جنوبی از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۰ تحت سلطه رژیم دیکتاتوری سیانگمن رهی بود.(۹)سیانگمن هیچ گونه مخالفتی را بر نمی تافت و همه باید از او اطاعت میکردند. فساد و رشوه، ناکارآمدی، زورگویی، بخشی از رهبری نیروی نظامی بود. قانون اساسی کره جنوبی همانند بسیاری از کشورها بسیار دمکراتیک تنظیم شده است اما امکان اجرای آن تا سال ۱۹۸۷ وجود نداشت. در تمامی آن سالها ساختار سیاسی شکننده بود و احزاب سیاسی اگر اجازه فعالیت مییافتند براساس افراد شکل میگرفت و با مرگ افراد، حزب هم از بین میرفت. احزاب سیاسی با سنتی بوجود میآمدند که فرهنگ سیاسی به آنها یاد داده بود که احترام به دولت و خدمت به مردم باید سرلوحه باشد. تمامی پروسه سیاسی توسط نظامیان کنترل میشد. سال ۱۹۶۱ کودتای نظامی پارک چنگ هی جونتا ۱۰ کشور را زیر سیطره نظامیان جونتا قرار داد که تا سال ۱۹۷۹ ادامه داشت.۱۱ در جامعه کره عملا پلیس سیاسی است، پلیس انتخابات را کنترل میکند، اعتراضات اجتماعی را کنترل میکند و تا سال ۱۹۸۷ که جنگ سیاسی در گرفت، تمامی شئون جامعه مدنی را زیر سلطه داشت. در این پروسه بسیاری از نظامیان وارد سیاست شدند اما سیاستمداران جدید به مسائل سیاسی بسیار خشن برخورد میکردند. در این سال بود که سازمان امنیت کره شکل گرفت. ۱۳ رئیس جمهور پارک توسط رئیس سازمان امنیت در ۲۶ اکتبر۱۹۷۹ در جلسه ای کشته شد و چوی کیها ۱۴ به مدت دو سال رئیس جمهور شد. ۱۵ در این دوره بود که پلیس مسوولیت امنیت اجتماعی را نیز بر عهده گرفت. پلیس میتوانست در مسائل اجتماعی شرکت کند و اگر ضروری بود متهم را دستگیر، شکنجه و زندانی کند.
از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۷ به مدت ۲۵ سال کشور کره زیر سیطره دیکتاتوری نظامی بود. در سال ۱۹۸۷ به واسطه مبارزات دانشجویی و جنبشها ی اجتماعی، مردم توانستند با برگزاری انتخابات بخشی از خواستهها یشان را تحمیل و نظامیان را مجبور به کناره گیری نمایند و فضای دموکراتیک برای رسیدن به خواستهها ی سیاسی و اجتماعی کمی باز شود. در این دوره سیستم لیبرالی حاکم شد.

احزاب سیاسی
قوه مقننه کره از یک مجلس ملی با ۲۳۱ عضو (برای یک دوره شش ساله) تشکیل شده‌است. قانون اساسی موجود در سال ۱۹۴۸ تدوین و در سال ۱۹۷۲ اصلاحاتی بر آن افزوده شده‌ است. احزاب سیاسی در کره در مجموع از جناح راست مرکز تا الترا راست میباشند. احزاب سیاسی موجود در کره را میتوان به دو گروه تقسیم کرد، احزاب ساخته شده توسط دولتهای کودتا. حزب ائتلاف ملی برای استقلال کره۱۶ ( ۱۹۴۶-۱۹۵۱)، حزب لیبرال ۱۷(۱۹۴۷- ۱۹۵۸)، حزب متحد دمکراتیک. (۱۹۸۰-۱۹۷۳) ۱۸، حزب کارگر۱۹ نیز در سال ۲۰۰۰ تاسیس شد، این حزب گرایش چپ دارد که اتحادیهها ی کارگری نیز خود را به آن نزدیک میدانند ولی تاکنون نتوانسته در انتخاباتها شانسی داشته باشد.
اولین حزب سیاسی ائتلافی و مستقل از دولت در کره جنوبی ” حزب کارگران کره جنوبی “، یک حزب سیاسی کمونیست بود که در سال ۱۹۴۶ در پی ادغام حزب کمونیست کره جنوبی٫ حزب خلق نیون کره جنوبی و ۴۸ گروه محفلی ایجاد شد. رییس حزب پاک هون-یونگ بود. این حزب در همان سال غیرقانونی شد. ” ۲۰ کلیه احزابی که گرایش به کمونیست یا گرایشی به کره شمالی داشته باشند در کره جنوبی ممنوع هستند و آخرین دادگاه که رای به ممنوعیت این احزاب داد در سال ۲۰۱۴ بود. ۲۱
احزابی که از اواسط دهه هشتاد در سیاست دخیل بودند عبارتند۲۲ از: حزب جمهوری دمکراتیک، حزب دمکراتیک و حزب دمکراتیک عدالت. حزب کارگر دمکراتیک که یک جریان متمایل به جنبش کارگری است که در سال ۲۰۰۰ تاسیس شده است، ریشه این حزب به گرایشات ناسیونالیستی بر میگردد و جریانات کارگری هم در آن فعال هستند. ۲۳ حزب جدید مردم برای اصلاحات ۲۴در سال ۲۰۱۲ تشکیل شده است. این حزب برای اصلاح آزادی و صلح بوجود آمده است.۲۵ حزب مینجو ۲۶کره جنوبی۲۷، حزبی است سوسیال لیبرال که در سال ۲۰۱۴ تشکیل شده است و از اتحاد دو حزب سیاسی حزب دمکرات و حزب سیاسی نگاه نو تشکیل شده است. پارک گوین هی ۲۸رئیس جمهور حاضر در کره دختر سومین رئیس جمهور کره پارک چونگ هی است.۲۹

وضعیت اقتصادی
بسیاری از روشنفکران طرفدار نظریات توسعه در کشورهای وابسته، امروزه کره جنوبی را آرمان شهر میدانند. البته الگوی کره که از طریق حکومتهای نظامی این پیشرفت را به جامعه تحمیل کرده اند برای طرفداران دخالت نیروهای نظامی در اقتصاد نیز بهترین الگو است، اقتصاد کره معروف به اقتصاد سی خانواده یا چبول ۳۰است هرچند که در کره قانون ضد فساد تصویب شده و کشور براساس تولید کار میکرد (نه بر اساس دلالی بدون برنامه و حجره ای امروز در ایران). این عده شاید صاحب کلیه سهام مالی نباشند ولی به نوعی حق امتیاز در تمام بخشهای اقتصادی را دارند که به کونگلومریت یا کمپانی معروفند. کونگلومریتها  ۳۱( شرکتهای چندملیتی خانوادهها ی چبول ) در قرن نوزده با همکاری کمپانی نفت استاندارد ۱۳ بخش اقتصادی شامل ۳۱۸ رشته اقتصادی را کنترل میکردند و هنوز هم در جامعه سنتی کره نقش بازی میکنند. ۳۲ هم اکنون این خانوادهها  صاحب ۱۲ درصد سهام، شانزده موسسه انتشاراتی – رسانه ای و سهامدار اصلی ۴۲ تا از شرکتهای زیر مجموعه شرکتهای هیوندایی، سامسونگ ۴۲ و ال جی ۶۲ هستند و دو سوم صادرات جنوب کره را این خانوادهها  در دست دارند. ۳۳ در دوران ریاست جمهوری پارک این خانوادهها  از دادن مالیات بر درآمد و مالیات شرکت و صادرات معاف شدند۳۴ با تمامی فشارهای صندوق بین المللی پول در دهه نود تاکنون، دولت موفق نشده است هیچ فعالیت اقتصادی را از دست این گروه بیرون بیاورد. به طور روزانه اخبار فسادی که از سیاسیون کره چاپ میشود مربوط به این خانوادهها  است اما تا به حال کسی از آنها دستگیر نشده است. در یک ماه گذشته اعتراضات کارگری و اجتماعی که توانسته بیش از یک میلیون نفر را به خیابان بیاورد، دراعتراض به فساد در شرکتهای وابسته به خانوادهها ی چبول است. بیش از شصت شرکت در این افتضاح اقتصادی نقش دارند و نیروهای کارگری خواستار استعفای رئیس جمهور هستند. ۳۵

کره کشوری که در دهه پنجاه سده گذشته میلادی یک جامعه سنتی بود و ۸۰ درصد مردم در بخش کشاورزی و ماهیگیری مشغول به کار بودند، در سال ۱۹۹۰ تنها ۴ درصد جمعیت آن در بخش کشاورزی و ماهیگیری مشغول به کار بودند. در سال ۱۹۴۵ حدود ۴ درصد نیروی کار در صنایع سبک و سنگین و ۱۶ درصد در خدمات مولد مشغول به کار بوده اند، این آمار در سال ۱۹۹۰ به ۲۷ درصد در بخش صنایع سبک و سنگین و ۵۵ درصد در خدمات رسید. ۳۶ در بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۸۰ اقتصاد کره تغییر صنعتی عظیمی را از سر گذراند و سالیانه ده درصد رشد اقتصادی داشت و ازکشوری کشاورزی- ماهیگیری به کشوری صنعتی تبدیل شد. درآمد سرانه هر فرد از ۱۵۰۰ دلار در ۱۹۶۰ به ۶۵۰۰ دلار در سال ۱۹۸۰ رسید. در سال ۱۹۸۰حدود ۷۴ درصد مردم شهرنشین شدند. فرهنگ سنتی کنفسیوسی دیگر جوابگوی جامعه مدرن نبود. رشد سیستم آموزشی تاثیر خود را در فرهنگ سیاسی جامعه نشان داد. جامعه کره در سال ۱۹۴۵ حدود ۱٫۵ میلیون تحصیل کرده داشت. در سال ۱۹۸۰ این رقم به بیش از ۵٫۷ میلیون نفر رسید. در سال ۱۹۸۰ بیش از نود درصد مردم جامعه کره باسواد بودند.

از دهه هشتاد با شکل گیری جنبشها ی مترقی و فعالیت و مبارزه دانشجویان به تدریج خودکامگی رو به افول نهاده، فرهنگ سیاسی و دموکراتیک در بین نیروهای سیاسی و مبارز توسعه یافته و کار جمعی رشد کرده است. در بررسی اجتماعی در باره آگاهی سیاسی مردم، آمار دهه هشتاد نشان میدهد که ۲۳٫۷ درصد مردم کره آگاهی سیاسی دارند. این آمار در مقایسه با امریکا ۱۳ درصد، ایتالیا ۳۳ درصد و مکزیک ۳۵ درصد در جایگاه خوبی قرار دارد. در دهه نود صادرات کره ۲۷٫۲ درصد رشد کرد در حالی که رشد سایر کشورهای صنعتی از ۶٫۶ درصد به ۴ درصد رسیده بود، یعنی کشور کره ۱۵ درصد رشد صادرات داشته است. البته دولت کره از سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (آو ای سی دی) در بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۵ به میزان ۱۲٫۷ بیلیون دلار و در سال ۲۰۰۸ ۳۸٫۵ میلیارد دلار از امریکا کمک مالی گرفته است. ۳۷
کره جنوبی کشوری است که میتوان اقتصاد آن را به عنوان یک اقتصاد مطرح و ساختارمند در سیستم سرمایهداری شرق آسیا نام برد، اما سهم کارگران در آن ناچیز است و امریکا با بیش از چهل پایگاه نظامی عملا در آن حکمرانی میکند. اقتصاد آن در حال واگذاری به سرمایهها ی خارجی است. ۷۰درصد دارایی چهارمین شرکت ماشین سازی آن،سسنگ یانگ موتور ( Ssangyong Motor )، متعلق به شرکت هندی مهین درا (Mahindra ) است و کمتر کارخانه ای را میتوان یافت که نیروی امنیت ویژه نداشته باشد. در تحول اقتصاد صنعتی کره تمامی بخشها ی اقتصادی به صورت متوازن رشد نکرده است، بخشها ی غیر رسمی شهری که بدون مجوز فعالیت میکنند و با بازارهای رشوه خوار سنتی فعالیت میکنند و محصولات خود را به فروش میرسانند، به اندازه ی سایر بخشها  رشد نکرده است. اما به جرات میتوان گفت مهم ترین بخش اقتصاد که رشد کافی و قابل اطمینانی نداشته نیروی کار است. صاحبان بنگاهها ی اقتصادی از سنت و استبداد استفاد کرده بودند و تا دهه نود از عقب افتادگی ساختار طبقاتی سود برده و اجازه ندادندکه بیمه بیکاری، قوانین کارگری رشد کند و دستمزدها را بسیار پایین نگه داشتند. تنها تئوری اقتصادی که در جامعه پیش میرفت سود ِبیشتر بود.
اما بحرانهای سرمایهداری کره را نیز در بر گرفت. ۳۸ شکست اقتصادی بزرگ در کشورهایی با اقتصاد همراه با کاپیتالیسم در شرق آسیا «ببرها و اژدهاها». ۱۲ برای سال‌های متمادی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی همواره میگفتند که شرق آسیا دلیل موفقیت فرمول‌های آنان برای رشد اقتصادی است :سطح پایین دستمزد (که بامحدود کردن آزادی اتحادیه‌ها امکان پذیر شده است.)، سطح بالای سرمایه گذاری خارجی، سطح پایین مالیات و حداقل مصرف در خدمات عمومی.

بانک جهانی گزارشی را در ۱۹۹۳ در باره توسعه کشورهایی نظیر کره جنوبی، تایلند، فیلیپین، مالزی و تایوان منتشر کرد که تیتر آن «معجزه آسیا » بود. نخبگان بین‌المللی میگفتند مدل اقتصادی ای که در شرق آسیا به اجرا در آمد به عنوان داروی شفابخشی بود که تمام جهان فقیر را آشفته کرد.
در جولای ۱۹۹۷ بحران هنگامی آغاز شد که سرمایه گذاران جهان ( مردمی که بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول از آنها به عنوان کلیدهای خوشبختی تجلیل میکنند) از سرمایه گذاری در تایلند سرباز زدند. نارضایتی در بخش‌های مختلف کشور رشدکرد. به خصوص وام‌های خارجی که به وسیله بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول تشویق شده بود. موسسات سرمایه گذار و بانک‌ها شروع به خروج سرمایه‌های خود کردند. در یک شب پول رایج تایلند (babt) سقوط کرد. اقتصاد دانان پس از آن به سرمایه گذاران این قوت قلب را دادند که اندونزی به چنین سقوطی دچار نخواهد شد و آنها باید صبر کنند. اما پس از آن، سقوط اندونزی باعث شد که ۲۶۰ عدد از ۲۸۲ کمپانی در بازار سهام کشور تجزیه شوند.
سقوط اقتصاد کره جنوبی چند هفته بعد آغاز شد و در اوج آن ده‌ها هزار کارگر کره ای روزانه دست از کار کشیدند، سیصدهزار نفر در هر ماه. هم چنان که بحران سراسر منطقه را در مینوردید. ۶۰۰ بیلیون دلار در موازنه بازار سهام آسیا از میان رفت. در فاصله چند ماهه، معجزه به کابوس تبدیل شد. طبق معمول کشورهای وابسته به سرمایه‌های خارجی با مشکل سرنگونی مواجه شدند. کشورهای اندونزی، کره، مالزی، تایلند و فیلیپین یک سال بعد از آنکه درآمد ۲۰ میلیارد دلاری را تجربه کردند، در ۱۹۹۶، ۹۵ میلیارد دلار از دست دادند. در نتیجه در طی یک سال گردش ۱۱۵ میلیارد دلار را از سرگذراندند. ناگهان مدل جهانی‌سازی زیر و رو شد. به همان سادگی که سرمایه خارجی توان تقویت اقتصاد‌ها را دارد، به همان ترتیب میتواند آنها را تخریب کند و همواره در چنین وضعیتی این مردم فقیر هستند که بیشترین آسیب را میبینند. در یک دوره ۵ ماهه بین آگوست و دسامبر ۱۹۹۷ دستمزد در کره جنوبی به نصف تقلیل یافت و این برای کسانی بود که هنوز آنقدر خوشبخت بودند که مشغول کار باشند. این درست در زمانی بود که قیمت کار یک کارگر کره ای در یک کارخانه ۱٫۷۵ دلار بود و مشابه همان کار در امریکا ۱۳٫۰۹ دلار در ساعت بود. ساعت کار هفتگی کارگران کره ۵۷ ساعت در هفته بود. ۳۹

در دسامبر ۱۹۹۹ دو سال بعد از بحران اقتصادی آسیای جنوب شرقی، زمانی که دولت کره جنوبی بسته ۵۸٫۴ بیلیونی کمک اقتصادی صندوق بین المللی پول را دریافت کرد، اعلام نمود بحران پولی حل شده است. ۴۰ دولت کره جنوبی برای متعارف کردن بحران پولی دست به یک سری تعدیلهای اقتصادی و نئولیبرالی زد، از جمله برداشتن امنیت شغلی، قانونی کردن مشاغل موقت و بدون مزایا. نمایندگان سرمایه خوشحال و جریانات مدافع حقوق کارگر و سندیکا بسیار نگران و خشمگین بودند. اولین اقدام حذف مزد رسمی یا استاندارد، شرایط کار، شغل و درآمد و مزایایی رسمی استاندارد بود. بازار کار تحت شرایط غیر رسمی (غیراستاندارد ( پی یر کریس ) ۴۱ تغییر کرد. حقوق کم، بدون امنیت شغلی، نبود حمایتها ی اجتماعی و قانونی و تبعیض آمیز تر شدن کار، ساختار زندگی و کار کارگران کره قرن بیست و یک را رقم زد، به رغم آنکه دولت کره مقاوله نامهها ی بین المللی سازمان جهانی کار را امضا کرده بود، مانند مقاوله نامهها ی حقوق برابر “۱۰۰،” عدم تبعیض”۱۱۱”، حداقل سن کار “۱۳۸” و کار کودکان “۱۸۲ “. اولین وظیفه نهادهای کارفرمایی این شد که سندیکاهای کارگری را ایزوله کنند، این مساله ابتدا بیشتر در بخش کارگران نظافتچی، کمک معلمان، کارگران خدماتی مکانها ی بازی مانند گلف رخ داد. بیشترین کارگران این بخشها را زنان تشکیل میدهند. این روند سپس به کارخانجات و کارکنان خدماتی دولتی کشیده شد. پیش از ۱۹۹۷ زمانی که کارخانه ای بسته و کارگران آن واحد بیکار میشد، اداره کار کاری مشابه برای آنان پیدا میکرد ولی بعد از ۱۹۹۷، عملا شرکتهای پیمان کاری با بستن قراردادهای موقت نقش کارفرما را بازی کردند و این بار را از دوش اداره کار برداشتند. این قراردادهای موقت عملا نه کار دائمی را به همراه میآورد و نه امنیت شغلی داشت و نه حقوق اش ثابت بود. کار موقت یعنی نیمه وقت، کسی که کمتر از ۳۶ کار کند نیمه وقت به حساب میآید. کمیته مخصوصی متشکل از نمایندگان کارگران، دولت و کارفرمایان برای کارگران غیررسمی تشکیل شد ۴۲ اما تنها نامش سه جانبه بود. وزارت کار با بوجود آوردن ۳۲ آژانس کاریابی برای کارگران در اصل توانست شرایط کار منعطف را برای کارگران بالا ببرد که به معنی مقاطعه کاری درون محل کار بود. ۴۳

وضعیت طبقه کارگر
مفهوم طبقه کارگر از نگاه ا پی تامپسون در کتاب طبقه کارگر انگلیس چنین آمده است:” شکلگیری طبقه کارگر در پروسهای منفعلانه نیست بلکه به وسیله ساختار شرایطی شکل میگیرد که همانا محصول عمل فعالانه طبقه است. تعریف این عمل در زندگی انسانهایی است که تاریخشان را میسازند. این مستقلترین تعریف است زیرا در پروسه تولید و خارج از اراده افراد شکل میگیرد، حال این که چگونه این شرایط مادی توسط انسانها درک شود و در مقابلاش چه عکسالعملی صورت گیرد تحت تاثیر فاکتور فرهنگی، شکل سنت، سیستم ارزشی و فرم موسسات است. ”
در دو دهه‌ی آخرقرن گذشته(۱۹۸۰ و ۱۹۹۰) شاهد بوجود آمدن پدیده‌ی جدیدی در سرمایه گذاری مالی کشورهای پیروز جنگ جهانی دوم هستیم که با دوره‌ی قبل متفاوت است، اما از جهاتی با دوران اولیه‌ی سرمایه داری مشابهت دارد. ۴۴
مبارزات جنبش کارگری کره جنوبی بر شرایط اقتصادی و سیاسی منطقه تاثیر زیادی دارد و این کشور از لحاظ سوقالجیشی مکانی است که شرکتهای چند ملیتی و بازار سهام قمارخانهای “سورس” و یک درصدیها مراقب هستند که مبادا سرمایهشان به خطر بیافتد، یکی از چالشهای اساسی سیستم سرمایه در کره جنوبی جنبش کارگری و سایر جنبشها ی مترقی این کشور است.

بعد از آزادی از سلطه امپراطوری ژاپن، سرمایهداری در کارخانجات کره نسلی از کارگران را تربیت کرد که در زیر یوغ گرایش راست سیاسی و میلیتاریزم امریکایی مجبور شدند در نبردی جدید یک جنبش متفاوت بسازند. در ایندوران نه فعالیت سیاسی آزاد بود و نه شرایط به چالش کشیدن حکومت وجود داشت، هر مخالفتی با مشت آهنین جواب میگرفت. تا سال ۱۹۸۰ کارگران کارخانه را با نام “پسر کارخانه” ۴۵ یا “دختر کارخانه” ۴۶ مینامیدند، حتی آنها را براساس شغلشان نیز خطاب نمی کردند. کارگر از لحاظ طبقاتی هویتی نداشت و او را کارخانه ای صدا میزدند. این نسل از جامعه بر این بود که تحت هر شرایطی از زیر بار این وضعیت خارج شود. ۴۷و۴۸ شکلگیری هویت طبقه کارگر کره جنوبی از دهه هشتاد میلادی شروع شده و در دهه نود قوام مییابد. این جنبش در دهه نود با آگاهی طبقاتی توانست با فعالیت کارگری در ساختار اجتماعی تاثیر گذار باشد و شروعی باشد برای محو و نابودی تبعیضات اجتماعی. آن چیزی که جنبش کارگری را بسیار فعال کرد نقش زنانی بود که نه برای بهتر شدن شرایط کار خود بلکه برای به دست آوردن احترام انسانی، برابری و عدالت مبارزه میکردند. هوگن کو در کتاب “کارگران کره” میگوید:
“طبقه کارگر کره جنوبی هویت جمعی و آگاهیاش را نه در مبارزات برای شکلگیری اتحادیهها ی صنفی بلکه در زبانی دریافت که از آن استفاده میکرد، یعنی فرهنگ فعالیتی که از آن طریق با هم ارتباط میگیرند. ” ۴۹نقد هوگن کو به ساختار جنبش کارگری بر این اساس بنیاد گذاشته شده است که طبقه کارگر کره از شروع دهه نود به دلیل مارک کمونیستی خوردن از تشکیل حزباش محروم بوده است. (ص ۱۲)

جنبش کارگری کره در منطقه آسیا مبارزه اقتصادی متفاوتی را از سر میگذراند. اولا سیستم اقتصادی کره برخلاف تئوریهای جامعهشناسی که میگویند رشد اقتصادی، توسعه سیاسی را با خود میآورد و رشد سیاسی لزوما در شکلدهی فضایی سیاسی نقش دارد، رشد کرد. و شیوه استبداد آسیایی در کشور ژاپن را که مبنی براطاعت و سکوت است، با خود یدک میکشید. دلیل اصلی هم، فرمانبری حکومتیان از شیوههای غربی بود که دههها است مواظب هستند که مبادا رشد سیاسی به تغییرات سوسیالیستی بیانجامد. کنترل اقتصاد در دست خانوادهها ی چبولی و شرکتهای چندملیتی زیر فرمان نظامیان امریکا فضا را بر مردم هر روز تنگتر کرده است. این فضا منجر به شرایطی شد که جنبش سیاسی از دل دانشگاه بیرون آمد و این دانشجویان در پروسه زندگی اجتماعیشان به محیطهای کار رفتند که وضعیت اقتصادی مناسبی را برای آنها نوید نمیداد. شرایط بد اقتصادی آنها را مجبور کرد که به مبارزات اقتصادی کشیده شوند که در عین حال این مبارزات سیاسی نیز هست. بخشی مهمی از این کارگران زنان هستند که هم با کارفرمایان و هم با فرهنگ مردسالاری مبارزه میکنند و شرایط موجود را به چالش میکشند. این جوانان در جهت تغییر فضای سیاسی جامعه مبارزه میکنند.

کارگران مهاجر کره جنوبی
وضعیت وخیم و اسفناک کارگران مهاجر در کره جنوبی همواره مورد انتقاد گروه‌ها و فعالان حقوق بشری بوده است. با توجه به آمار حضور حدود ۵۰۰ هزار نفری کارگران مهاجر در این کشور، تاکنون ساز وکار مناسبی جهت احقاق حقوق این افراد و رسیدگی به نقض گسترده حقوق آنان توسط کارفرمایان انجام نشده است.
در برخی موارد، دولت کره جنوبی نیز با کارفرمایان در نقض حقوق این افراد همراه می‌شود. عدم تدوین ساز و کار مناسب حقوقی، نظارت ضعیف بر کارفرمایان، عدم تدوین قوانین کار مؤثر، بازداشت‌های گسترده و خودسرانه به همراه برخوردهای ناشایست از جمله موارد نقض حقوق این افراد توسط دولت کره جنوبی است. در همین راستا، عفو بین‌الملل با انتشار گزارشی در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۴ از سوءاستفاده‌های گسترده نسبت به کارگران مهاجر در صنعت کشاورزی کره جنوبی پرده برداشته و تاکید کرده که کره جنوبی می‌باید به این بهره کشی گسترده و کار اجباری کارگران در صنعت کشاورزی خود پایان دهد. ۵۰ این گزارش که تحت عنوان «برداشت محصول تلخ» منتشر گردید، چهره واقعی «سیستم اجازه استخدام» (سازوکار به اصطلاح بی‌طرفی که رابط بین کارفرمایان و کارگران مهاجر است) کره جنوبی را جهت مشارکت مستقیم در استثمار کارگران مهاجر خارجی نشان داد.

بر اساس آمارهای رسمی حدود ۲۰هزار کارگر مهاجر خارجی در مزارع کشاورزی کره جنوبی مشغول به کار هستند که بسیاری از آن‌ها اهل کامبوج، نپال و ویتنام بوده و دلیل اصلی مهاجرت این افراد به کره کار در مزارع این کشورها با شرایط بسیار بد، فقر و بدهی‌های سنگین آنان می‌باشد.

تشکلها ی کارگری
طبقه کارگر کره جنوبی نهادهای صنفی دولتی یا به عبارتی ساخته شده توسط نهادهای امریکایی با نام فدراسیون اتحادیهها ی کارگری کره( Federation of Korean Trade Unions ) را به عنوان سازمان و نماینده رسمی خود دارد. این نهاد و زیر مجموعه اش بسیار محافظه کار و مردانه بود. این فدراسیون در سال ۱۹۴۸ تاسیس شده و در اصل هدفش منزوی کردن نیروهای چپ در نهادهای کارگری بود. بعد از قتل عام جنبش اجتماعی گوانجو که در اساس علیه سیاست رئیس جمهور چان دوها   بود و ۵۱ دانشجویان بسیاری در آن کشته شدند،۵۲ جنبش دانشجویی اعتلا یافت و در سی دانشگاه فعالیت خود را آغاز کرد. دانشجویان بعد از فارغ التحصیل شدن به محیطها ی کارگری میرفتند. این دانشجویان با تجربیاتی که در جنبش دانشجویی کسب کرده بودند، توانستند جنبش کارگری را سازماندهی کنند و به این ترتیب محیطها ی کارگری بسیار فعال شد. بعد از اعتراضات اجتماعی دهه هشتاد، صدها هزار کارگر جذب جنبش کارگری شدند. گرچه جنبش سیاسی کره جنوبی بسیار جسور و بی باک (میلیتانت) بود اما در دهه هشتاد و نود میلادی از لحاظ خواستهها ی سیاسی تصمیم گیری میانه روانه داشتند یعنی سیاست شان در جهت چپ با تغییر بنیادی جامعه نبود و دلیل آن هم کمونیست ستیزی در کره جنوبی است، داشتن ایده کمونیستی جرم شناخته میشود. این جنبش مدنی و کارگری توانست ایده تشکل شورایی را پیش ببرد و کنفدراسیون اتحادیهها ی کارگری را در ۱۱ نوامبر ۱۹۹۵ تاسیس کند، جنبش کارگری مستقلی که بر اساس کلیه مدارک موجود نه گرایشی به جریانات پرو مسکو داشته و نه پرو چین و بر همین اساس هم مورد استقبال جنبش چپ واقعا موجود جهانی قرار نگرفت. این جنبش بر خلاف دیگر جنبشها ی چپ نمایندگانی ندارد که خود را رهبر خطاب کنند و خودشان را هم سطح رهبران سیاسی پارلمانی قرار دهند و مورد ستایش دیگران قرار بگیرند. این جنبش ذاتا طبقاتی است و بالطبع در روند مبارزه خودش را صیقل میدهد و به رهایی خود نیز میانجامد. البته ناسیونالیسم شرقی و روحیه محافظ کاری ژاپنی نیز در این جامعه بی تاثیر نبوده است، اکثر روشنفکران غربی بدون شناخت فرهنگ و سیاست آن جامعه، تنها به خاطر روحیه بی باکی جنبش کارگری کره جنوبی، آن را ستایش میکنند.

در ۲۹ ژوئن ۱۹۸۷زمانی که دولت انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد در عرض دو هفته یک انفجار سیاسی- اجتماعی و تظاهراتها و اعتصابات کارگری در بخشها ی مختلف صنعتی بوجود آمد. دلیل هم این بود که دولت کیم یونگ سم در شرایط بد اقتصادی تصمیم گرفته بود برای بهبود وضعیت اقتصادی نهادهای اقتصادی چندفامیلی یا چبول ۵۳ را نشانه گیرد. آن هم در شرایطی که بسیاری از شرکتهای متوسط و کوچک اقتصادی در حال ورشکستگی بودند و دولت کیم یونگ سم در زمانی که که صادرات بسیار کم شده بود، قانون واردات و صادرات را تغییر داد. قانون کار جدید امنیت شغلی بخش متوسط جامعه را از بین میبرد برای همین منظور اقشار دیگر جامعه نیز به اعتراضات کارگری ملحق شدند. در همان شرایط پلیس کلیه رهبران شورای فدراسیون کارگران کره را که در یک جا جمع شده بودند، دستگیر کرد.

اعتصابات کارگری در سه مقطع شکل گرفت که در مجموع بیست روز طول کشید. در طول این بیست روز بیش از چهار صد هزار نفر از کارگران ِ پانصدو بیست و هشت اتحادیه بیش از یک بار اعتصاب کرده بودند. در بیست و دو کشور از این اعتراضات حمایت شد. ۵۴برای مقابله با این اعتراضات، موج دستگیری فعالان به راه افتاد. این دستگیریها به اعتصابات بیشتری در مناطق صنعتی السون۵۵دامن زد، سپس به مناطق دیگر صنعتی مانند پوسان، چونگ وانگ و مسان ۵۶ و کارخانهها ی دِ وو، هیوندا، کیا، سامسونگو کونگلمورت کشیده شد. شرکتهای اتوبوس رانی و رانندگان تاکسی به این اعتصاب پیوستند. ۲۰ هزار کارگر معدن به این اعتصاب پیوستند. این اعتصابات به درگیری با پلیس منجر شد و در بسیاری از موارد اعتصاب کنندگان دفاتر مدیریت و اداره پلیس را نیز اشغال میکردند. در عرض دو هفته ۱٫۲ میلیون کارگر یعنی یک سوم کارگران کره به اعتصاب پیوستند. ۲۷۶ اعتصاب صورت گرفت. تا پایان سال ۱۹۸۸ بیش از ۳۴۰۰ اتحادیه مستقل شکل گرفت که هشت تشکل مستقل در شرکت ماشین سازی هیوندا بود. در حومه شهر سئول ۴۰هزار کارگر دست به تظاهرات زدند که زمانیکه به استادیوم سئول رسیدند ۴۵۰۰ پلیس با آنها درگیر شدند. اعتصاب کارگران ماشین سازی هیوندا به مدت ۱۲۴ روز طول کشید و بیست هزار کارگر در آن شرکت داشتند. ۵۷ در اعتراض کارگران هیوندا ده هزار نیروی پلیس ویژه به میدان آمدند. ۵۸ در مقابل سیاستهای اتحادیهها ی سنتی (اف کی تی سی یو) جنبش کارگری شرایط را برای بوجود آمدن تشکلها ی مستقل در درون محیطهای کار مناسب دید. در سال ۱۹۸۷ با آنکه دولت با اعتراض کنندگان برای به رسمیت شناختن تشکلهای مستقل توافق کرده بود اما این تشکلها را غیرقانونی دانست و فعالین کارگری دریافتند علیه سرکوب خشن دولت در شرکتها ی مختلف صنعتی مثل هیوندا، باید باید فعالیتها را در رشتهها ی مختلف صنعتی مانند پتروشیمی، انرژی، تکنولوژی پیش برد. رهبری “غیرقانونی” دریافت برای پیشبرد کارشان نیاز به یک شورای رهبری دارند و به همین منظور “شورای ملی اتحادیهها ی دمکراتیک” را براساس تقسیمات منطقه ای سازماندهی کردند: فدراسیون اتحادیهها ی کره یا اف ک تی یو. ۵۹

کنفدراسیون اتحادیهها ی کارگری کره (شورای ملی اتحادیهها ی کارگری)
این کنفدراسیون شروع حرکت خود را در نوامبر ۱۹۷۰ یعنی زمان اعتراض کارگران زن به استثمار صنعتی آغاز کردند۶۰ اما تاسیس این نهاد همزمان است با اعتراض عظیم کارگری سال ۱۹۸۷ و شروع فعالیت شان از سال ۱۹۸۹ و در اعتراض به تغییر قانون کار است. این شورا در تمامی رشتهها ی کارگری عضو دارد. ۴۰٫۶ درصد (۶۸۲۴۱۸) کل کارگران کره عضو این فدراسیون هستند که ۱۲۰۰ شعبه را شامل میشود. بزرگترین اعتراض این شورا در سال ۲۰۰۳ به خاطر عدم ورود گوشت گاو امریکا به کره بود که موفقیت آمیز بود و تا سال ۲۰۱۰ این ممنوعیت برقرار باقی ماند و سالیانه ۵۰۴ میلیون ضرر به امریکا وارد کرد. ۶۱ بعد از ملحق شدن کره به سازمان تجارت جهانی این ممنوعیت برداشته شد. بزرگترین خصلت این شورا رزمندگی و بی باکی اش برای رسیدن به هدفش است، این شورا از اشغال محیط کار تا اعتصاب غذا و درگیری با پلیس هیچ واهمه ای ندارد و بسیاری از رهبران آن به طور مرتب در زندان هستند. در بسیاری از موارد برای از بین بردن ماشین پلیس جریمه میشوند.

جنبش دانشجویی کره جنوبی۶۲
اولین جرقهها ی اعتراضی جنبش دانشجویی کره جنوبی از سالهای ۱۹۷۰ شروع میشود، اکثر اعتراضات دانشجویی برای فشار آوردن به دولت نظامی برای پذیرفتن تغییرات دمکراتیک، تغییر قانون اساسی و انتخابات آزاد بود. اولین حرکت جنبش دانشجویی معروف به مینجونگ۶۳ یا جنبش مردم است که به جنبش برای دمکراسی نیز گفته میشود. این جنبش با استفاده از کلمه “مردم” در اساس جنبش مبارزه برای آزادیهای اجتماعی- سیاسی، حمایت از اقشار به حاشیه رانده شده جامعه و آزادی مذهبی شروع شد. این جنبش ریشه در مبارزات دهقانی معروف به سیلها ک۶۴ یا سیاست واقعی قرار داشت و علیه سیستم اقتصادی نا کارآمد و فاسد رئیس جمهور پارک چونگ هی ۶۵ (۱۹۷۱- ۱۹۷۹) بود. اعتراضات دانشجویی دیگری نیز در آگوست ۱۹۸۰ در دفاع از ۲۰۰ کارگر زن شرکت وای اچ کمپانی صورت گرفت. ۶۶ این کارگران زن در اعتراض به بسته شدن کمپانی در اعتصاب غذا بودند که با یورش پلیس، زنان را از محوطه بیرون راندند و یک زن در این حمله کشته شد. ۶۷
از تاریخ ۱۸ مه تا ۲۷ مه ۱۹۸۰ ۶۸ در جنوب کره در ایالت گوانج مبارزات دانشجویی مردمی دیگری در اعتراض به بسته شدن دانشگاه شکل گرفت، ۶۹ این اعتراض دانشجویی در ۱۸ مه ۱۹۸۰ زمانی شکل گرفت که ۲۰۰ دانشجو به مخالفت با بسته شدن دانشگاه ملی چونای در مقابل در ورودی دانشگاه بست نشستند. ۷۰ تا عصر دو هزار نفر به دانشجویان پیوستند و ارتش لشگر ۳۳ و ۳۵ خود را به آنجا اعزام کرد. ۷۱ در هشت روز اعتراضات ۶۰۶ نفر کشته شدند، ۱۸هزار پلیس و ۳۰۰۰ نیروی نظامی، شهری را با جمعیت ۷۰۰هزار نفر اشغال کردند.۷۲ بیش از ۳۵۰ خودروی نظامی به دست مردم افتاد. در این اعتراض بیش از صد هزار نفر شرکت داشتند. دولت امریکا به عنوان میانجی ابتدا برای حل مسئله وارد شد. مذاکرات امریکاییها  با نماینده دانشجویان یون سنگ وانگ ۷۳به نتیجه نرسید و وانگ گفت که تا آخرین نفر مبارزه مان را ادامه میدهیم. (وانگ در ۲۶ مه توسط ارتش کشته شد) سفارت امریکا وقتی دید اوضاع در حال خراب شدن است، مستقیما دخالت کرد. در حوادث ایالت گوانج کی، دولت امریکا رسما رئیس حکومت را مجبور به استعفا کرد. ۷۴و فرمانده ارتش چون دووها ون ریاست کشور را به عهده گرفت. ۷۵ ایشان به دلیل عدم انتخاب تا سال ۱۹۸۸ کنترل دولت را در دست داشت ودر دادگاهی در سال ۱۹۹۶ به اعدام محکوم شد ولی شامل عفو رئیس جمهور شد. ۷۶

جنبش دیگری که از جنبش دانشجویی بیرون آمد معروف به جنبش ۳۸۶ است ۷۷ این جنبش در اصل به کسانی گفته میشد که در دهه سوم زندگی خود بودند و به دانشگاه رفته و از دانشگاه فارغ التحصیل شده بودند. این جنبش نقش اساسی در مبارزات خود در سقوط دولت چون دوها ون داشت، ۷۸ دولتی که در کشتار دانشجویان ایالت گوانج کی نقش داشت. ۷۹ جنبش دانشجویی در مخالفت با رژیم نظامی در تاریخ ۲۹ ژوئن ۱۹۸۷ با ظهور جنبش مردمی توانست حکومت برآمده از کودتا را به پایان برساند و با یک انتخابات دمکراتیک در سیستم سیاسی تغییر بوجود آورد. ۸۰ نهمین رئیس جمهور کره روه موها ین ۸۱ که از سال (۲۰۰۳ – ۲۰۰۸ ) ریاست کشور را بر عهده داشت محصول جنبش دانشجویی بود. فعالیتها ی دانشجویی او در اعتراضات ضدامریکایی بسیار برجسته بوده است تا جایی که کاندالیسا رایس و رابرت گیت در خاطراتشان او را یک ضد امریکایی مینامند. او در دوران ریاست جمهوری اش به مسائل حقوق بشر میپردازد و آزادیها ی رسانه ای بهترین موقعیت را داشته اند و فعالیتهای کارگری آزادانه تر بوده است. بعد از بحران اقتصادی ۲۰۰۸ در انتخابات شکست خورد و در سال ۲۰۰۹ خودکشی کرد ۸۲ دهمین رئیس جمهور کره لی مییانگ بک ۸۳ نیز از فعالین جنبش دانشجویی بوده است. یکی از فعالیتهای او محکوم کردن دولت ژاپن برای گرفتن برده جنسی زنان کره (معروف به زنان آسایش) ۸۴ در زمان جنگ بوده است.

از سال ۱۹۸۷ جنبش دانشجویی در دو سطح فعالیت اش را آغاز کرد. فعالیت سیاسی (مردمی) ۸۵ و فعالیتهای کارگری در سطح کارخانه. در دوران ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۷ جنبش دانشجویی توانست حرکت بزرگی بوجود آورد که معروف به “اعتراض عظیم” است. ۸۶ ریاست جمهوری این دوره به خاطر فعالیتهای ضد ژاپنی اش بسیار معروف است ولی تمامی سیاستهای اقتصادی امریکا را پیاده کرده و یکی از روسای جمهور کره است که در بسیاری از کشورهای منطقه سرمایه گذاری دارد. ۸۷
رشد اقتصادی و شکاف طبقاتی و مبارزات اقتصادی کارگران و دانشجویان دولت کره را مجبور کرد به رفرمهای سیاسی تن دهد. در طول ده سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۷ جنبش کارگری – دانشجویی توانست بزرگترین تشکل مستقل کارگری را بوجود آورد و در سال ۱۹۹۷ توانست ۸۱٫۱ درصد کل کارگران متشکل را در فدراسیون شورایی ۸۸ جمع کنند. ۸۹ متاسفانه بخش عمده تحلیلهای دانشگاهی دانشجویان کره ای در خارج از کره به نظریه توسعه میپردازند و بخش بسیار کوچک آن به جنبش کارگری میپردازند. در مجموع مبارزات دانشجویی بر چهار محور حرکت کرده است: ۱- تاکید بر افزایش قدرت کشاورزان و کارگران ۲- تاکید بر اخراج امریکا از جنوب ۳- تاکید بر وحدت دو کره ۴- اصلاح سیستم سرمایهداری و حل معضلات اقتصادی.
سازماندهی کارگری

در کره جنوبی نمی توان به امر سازماندهی اشاره کرد و نقش قوانین کره را نادیده گرفت، زیرا این قوانین بسیار سرکوبگرانه و ضد کارگری هستند و دست نیروهای سرکوبگر را برای هرگونه سرگوب فعالین اجتماعی و کارگری باز گذاشته است – این قوانین عبارتند از: قانون وضعیت ویژه، قانون امنیت ملی، استفاده از ارتش و نهادهای امنیتی.۹۰
ریشه و بنیان سازماندهی کارگری در کره جنوبی را باید در جنبش دانشجویی جستجو کرد، تاریخ شکلگیری این سازماندهی اولین بار در یک مارس ۱۹۱۹ صورت گرفت. این سازماندهی توسط ۳۳ دانشجو برای استقلال از ژاپن انجام شد و در ۱۵۰۰ تظاهرات حدود ۲ میلیون نفر شرکت کردند و سرانجام این ا عتراضات به استقلال کره از ژاپن منجر شد.۹۱
دومین سازماندهی دانشجویی در ۳۰ اکتبر ۱۹۲۹ در شهر ناجو شکل گرفت. این اعتراض در رابطه با آزار جنسی دانشجویان دختر توسط دانشجویان ژاپنی بود. این اعتراضات به چند دانشگاه نیز کشیده شد و در ۳ نوامبر همان سال تمام شد. در دوازه نوامبر همان سال دانش آموزان دبیرستانها  نیز برای اعتراض به تنبیه انضباطی دانشجویان کره اعتراض کردند.۹۲
در یازده اوریل ۱۹۶۰ جنبش دانشجویی در اعتراض به نتیجه انتخابات اعتراض کرد. در این اعتراضات ۵۰هزار دانشجو شرکت کردند و تا ۱۵ مارس طول کشید. اعتراضات کشتار گوانجو و جنبش نسل ۳۸۶ قبلا توضیح داده شده است.
جنبش دانشجویی در سال ۱۹۸۷ که معروف به “خیزش ژوئن” است با اعتراضاتش توانست بسیاری از اصلاحات سیاسی را به حکومت نظامی تحمیل کند. سازماندهی این جنبش که توانست شش میلیون نفر را به خیابان بیاورد، یکی از نمونهها ی منحصر بفرد آن دوران است. ۹۳
این خیزش در ۱۰ ژوئن شروع و در ۲۹ ژوئن توانست انتخابات را به رژیم تحمیل کند.جنبش دانشجویی با سازماندهی خود علیه سیاست اقتصادی امریکا توانست تحریم گوشت آلوده به جنون گاوی را در سال ۲۰۰۸ به دولت تحمیل کند و با شمع افروزیها ی شبانه در ۱۱ اوریل ۲۰۰۸ دولت مجبور شد خرید گوشت گاو را ممنوع کند. ۹۴
اعتراضات سال ۲۰۱۱ علیه افزایش شهریه دانشگاهی و تظاهرات برای حق خواهی و عدالت برای زنان برده جنسی در جنگ جهانی دوم در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ دیگر دستاوردهای جنبش دانشجویی است.
بعد از اعتراضات جنبش دانشجویی کوانجو در سال ۱۹۸۰، دولت کره بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۳ دست به یک پاکسازی وسیع در میان نیروهای اجتماعی (فعالین جامعه مدنی، کارکنان بخش اجتماعی، سیاستمداران، اساتید دانشگاهی، معلمان، فعالین مذهبی، روزنامه نگاران و دانشجویان) زد. دولت این فعالین را دستگیر نکرد بلکه با شناسایی آنها مخفیانه شروع به اخراجشان کرد. در دانشگاهها نیروی پلیس مستقر شد.
بعد از سال ۱۹۸۳دولت مجددا اجازه بازگشت به کار اساتید و دانشجویان به دانشگاهها  را داد. در سال ۱۹۸۴ فعالین سندیکاهای کارگری نهادی به نام حامیان دمکراسی (پرو دمکراسی ) تاسیس کردند. این نهاد در ۴۲ کالج و دانشگاه شروع به فعالیت و عضو گیری از دانشجویان کرد و آنها را متشکل نمود. دانشجویان طرفدار تغییرات سیاسی هر روز به تعدادشان اضافه میشد، در سال ۱۹۸۵ سندیکا و دانشجویان نهادی را تاسیس کردند به نام جنبش ائتلافی مردمی برای دمکراسی و اتحاد. ۹۵
اپوزیسیون دولت از این شرایط برای عضو گیری در جهت منافع خودش استفاده کرد و نام نهادشان را حزب دمکراتیک جدید نهادند.۹۶
رهبر جنبش دانشجویی کره، کیم دا جنگ در امریکا فعالیت میکرد، کیم توانسته بود با تعدادی زیادی از نمایندگان سنای امریکا دیدار کند و مشکلات دمکراتیک را مطرح کند، در شش فوریه ۱۹۸۴، ۱۲ نماینده سنای امریکا از دولت کره جنوبی خواستند که اجازه بازگشت او را به کشور بدهد و در تاریخ ۸ فوریه ۱۹۸۴ جنگ به همراه دو نماینده کنگره امریکا به کره برگشت. بسیاری از فعالین دانشجویی برای استقبال از او به فرودگاه رفتند اما نیروهای امنیتی در زمان ورود او به فرودگاه با ضرب و شتم ایشان را از نمایندگان جدا کردند و در حصر خانگی نگه داشتند و دولت کره حکم جلب و زندان او را صادر کرد و تا ۲۵ ژوئن ۱۹۸۷ در حصر خانگی بود. ۹۷ و
حزب دمکراتیک جدید توانست با کمپین به جمع آوری ۱۰ میلیون امضا فعالیت خود را ادامه دهد. دولت در کوتاه مدت کلیه دفاتر، مسئولین و جریانات مدنی را سرکوب کرد. شرکت ۷۰۰ هزار نفر در اعتراضات یکی از فعالیتها آنها در آن دوره بود. در سال ۱۹۸۶ جنبش ائتلافی کمپینی راه انداخت که به دولت امریکا برای قطع حمایتش از دولت نظامی به خاطر ضرب و شتم دانشجویان و کارگران توسط نیروهای نظامی فشار میآورد. رژیم صدها نفر را در رابطه با این کمپین دستگیر کرد. در ۱۳ آوریل ۱۹۸۷ دولت مجبور شد که انتخابات دمکراتیک اعلام کند.۹۸

سازماندهی جنبش اجتماعی کره به دو بازه زمانی تقسیم میشود: از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ و از ۱۹۹۲ تا به امروز. این سازماندهی همچنین به دو روش صورت میگیرد:
-     سازماندهی مستقیم، ناگهانی که منجر به نوسانات اقتصادی و گاه با خشونت همراه است مانند تظاهرات ۱۹۸۷،۱۹۹۷،۲۰۰۸ و ۲۰۱۳ تا به امروز
-     سازماندهی بدون خشونت و مسالمت آمیز، مدنی و قانونی.
البته نمی توان به نوع سوم مبارزات خودبه خودی اشاره نکرد اما در مقابل دو نوع سازماندهی آگاهانه بسیار ناچیز است. این دو نوع سازماندهی همیشه بستگی به فشار نیروهای نظامی داشته است و فراز و نشیب مبارزات اجتماعی به وضوح دیده میشود. به طور مثال در بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ اوج مبارزات غیر مستقیم سال ۸۳ است و اوج مبارزات و اعتراضات و اعتصابات هم همان سال ۱۹۸۳ میباشد. ۱۱۱۶ اعتراض دانشجویی، ۷۱۴ اعتراض کارگری، ۱۶۲ اعتراض روزنامه نگاران- رسانهها  و چاپخانهها ، ۱۶۲ اعتراض روشنفکران، ۱۴۸ اعتراض نهادهای مدنی تا اعتراضات زنان، زندانیان، کشاورزان، کارکنان دادگاهها که در مجموع ۳۳۲۷ اعتراض ثبت شده است. ۹۹

در دهه هفتاد میلادی ۳۲ درصد اعتراضات دانشجویی بودند و ۱۷ درصد اعتراضات کارگری بود و در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷، نیز ۴۸ درصد اعتراضات دانشجویی بود در حالی که درهمین دوره اعتراضات کارگری ۲۴ درصد بودند. در سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۲، ۲۲ درصد اعتراضات دانشجویی بودند. ولی در سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۲، ۳۵ درصد اعتراضات و اعتصابات کارگری بودند (منبع قبلی)
تاثیر مبارزات کارگران ماشین سازی هیوندا و کارگران کارخانجات نساجی در تغییر اصلاحات ۱۹۸۷ تاثیر به سزایی داشته است. در منطقه السون که بیشتر بخش صنایع تجاری در آن تمرکز دارد بیشترین اعتراضات کارگری شکل گرفت به خصوص در صنایع متال و پتروشیمی. در همین زمان بود که درگیری زنان فعال کارگری با رهبران جنبش کارگری شکل گرفت و بسیاری از نقدهای روشنفکران دانشگاهی متوجه سندیکاهای مردسالارانه شد که در مقاله مبارزات زنان درکره جنوبی به آن پرداخته میشود.
جنبش اصلاحات سیاسی بر روی جنبش سندیکایی نیز تاثیر گذاشت. به خصوص جنبش سندیکایی با نگاه نقادانه ای، برخورد و تحلیل اکونومیستی خود را با نهاد سندیکایی بازبینی کرد. آنا آگاهی سیاسی خود را بسیار پایین ارزیابی کردند. این درک پایین سیاسی بر استقلال سندیکاها تاثیر گذاشته بود. در همین راستا بود که بعد از تغییر اصلاحات سیاسی، بسیاری از فعالین کارگری بنیان تشکلها ی مستقل کارگری را گذاشتند. ۱۰۰
عمل مستقیم کارگری و پیشرو بودن کارگران در سال ۱۹۸۷ توانست تغییر اساسی در روابط کار و سرمایه در کره جنوبی بوجود آورد. کارگران توانستند متشکل تر، قوی تر، مبارزه جویانه تر و مستقل تر در خارج از چهارچوب روشنفکری حرکت کنند.
مدیریت سرمایهداری بعد از اعتراضات کارگری که مبارزات عبارت از شکایت در اتحادیه است، سیستم روابط کارگری در محیط خود را تغییر داد سپس در سال ۱۹۹۰ روابط کارگری را تاسیس کرد و موارد کارگری را منطقه ای کرد. استراتژی جدید سرمایه این شد که تا حد توان کل نیروی کار را از حالت تجمع در مراکز کار در آورد و کارگران را به صورت منعطف به استخدام در آورد. در همین زمان سیستم دفاعی خود را به روز کردند و از تجربیات مقابله با مبارزات بلوک شرق و بخصوص کشور لهستان برای سرکوب کارگران استفاده کرد. تا حد ممکن استقلال سندیکا را با زیر ضرب بردند، با احضار متناوب فعالین کارگری به سازمان امنیت و پلیس- بازجوییها ی طولانی و زندانهای طویل المدت جنبش کارگری را مورد تهاجم قرار دادند. در سال ۱۹۹۰ اکثر فعالین کارگری سرشناس یا در زندان بودند یا مخفی شده بودند. رژیم کره اجازه استفاده از وکلا را از فعالین کارگری سلب کرده بود. وضعیت مالیات سالانه فعالین کارگری دائما بررسی میشد. از ژانویه ۱۹۹۰ تا ژانویه ۱۹۹۱، ۴۸درصد تشکلات کارگری از بین رفت و اعضای سندیکا۴۵ درصدکاهش یافت. (منبع قبلی ص ۱۹۰)

رژیم کره در سال ۱۹۸۹ اقدام به تقویت انجمن تشکلهای صنایع کره و فدراسیون کارفرمایان کره نمود. کارفرمایان با شعار” نه کار و نه حقوق ” و عدم اجازه برای پرداخت بیش از دو درصد حقوق برای عضویت در سندیکا، عملا سندیکاها را با مشکل مواجه کردند. خرید نیروی کار منعطف بر اساس قطعه کاری موضوع جدی جنبش کارگری شد و از سال ۱۹۹۰ رژیم با وارد کردن نیروی کار مهاجر و مقابل هم قرار دادن کارگران سیاستها ی خود را دنبال کرد. کارفرمایان گروه چبولی با شعار” جنبش فرهنگی کمپانی “۱۰۱ سعی کردند از طریق مبارزه فرهنگی بر روی مسائل خانواده، فرهنگ، سمبلهای اجتماعی، زبان و ملیت بر روی جنبش کارگری کره تاثیر بگذارند. دادن کمک هزینه، مسافرتهای تفریحی، فستیوالهای موسیقی در کلوپهای خانوادگی و فرستادن کارگران به خصوص به کشورهای سابقا کمونیستی و فرستادن کارگران برای آموزش به جزایر تفریحی برای آموزشهای شناخت مشکلات و حل مشکلات در چارچوب جامعه سرمایهداری و آموزشهای ایدئولوژیک تامول ۱۰۲به کارگران اوج گرفت، این آموزشها برای بازگشت به کره ای بود که “همیشه در معرض خطر قرار دارد و باید از کلیت اش حفاظت شود”. ( منبع قبلی ۱۹۳)
مشابه این برنامه را به شکلهای گوناگون میتوان در جنبش کارگری کشورهای مختلف مثال زد. مانند فعالیتهای خانه کارگر و انحمنها ی کارگری دست ساز دولتی در ایران. سرمایه توانسته بود که سندیکاها را تضعیف کند، جنبش کارگری که در سال ۱۹۸۷، ۷۸۸۳ سندیکا تشکیل داده بود و اعضایش ۱٫۹۳۲٫۰۰۰ بود از ۱۸٫۲ درصد کل جنبش به ۱۱٫۲ در سال ۱۹۹۷ رسید. در دسامبر ۱۹۹۶ و ژانویه ۱۹۹۷، کره جنوبی بزرگ ترین تجربه اعتصاب سازمان یافته در تاریخ خود را داشته است، زمانی که کارگران در صنایع خودروسازی و کشتی سازی در اعتراض به انعطاف پذیری ساعات کار و محدودیت حقوق کار که به کارفرمایان امکان بیشتری برای اخراج آسانتر کارگران میداد، دست به سازماندهی وسیع زدند. اعتصاب با لغو قانون کار توسط دولت به پایان رسید. در ۲۶ دسامبر ۱۹۹۶ چند روز قبل از تعطیلات سال جدید دولت مرکزی در مجلس بدون هیچ گونه مخالفتی، قانون کار جدید را در عرض ۷ دقیقه تصویب کرد. در قانون کار جدید قدرت کارفرما به حدی رسید که امکان بیشتری برای اخراج نیروی کار را داشت و میتوانست کارگر را با قرارداد موقت استخدام کند. کنفدراسیون شوراهای کارگری ( کی سی تی یو) در همان روز جلسه گذاشتند و اعتصاب عمومی را اعلام کردند و ۱۴۵ هزار کارگر از کارگران کارخانه ماشین سازی هیوندا و کیا همان روز به اعتصاب عمومی پیوستند. فردای همان روز فدراسیون کارگران کره ( اف کی تی یو) به اعتصاب پیوست و ۳۷۲ هزار کارگر به این اعتصاب پیوستند. این اولین اعتصاب عمومی بزرگ بعد از جنگ جهانی دوم بود. تاثیر اعتصاب به حدی بود که دولت در ۲۱ ژانویه ۱۹۹۷ قانون کار جدید را لغو کرد.( منبع قبلی ص ۱۹۹ ) این اعتصاب عمومی توانست در سراسر دنیا تاثیر خودش را بگذارد و آی سی اف تی یو به همراه آی ال او یک هیئت بررسی به کره فرستاد. به تبعیت از اقتصاد جهانی و پایین آوردن هزینه کار، دولت کره دست به تعدیل اقتصادی زد و بسیاری از نیروهای کار را در بخشهای متفاوت اقتصادی اخراج کرد. کره نتوانست خواستهها ی صندوق بین المللی پول ( آی ام اف ) را برآورده کند. در همان سال صندوق بین المللی پول ۵۷ بیلیون دلار کمک مالی به دولت کره جنوبی داد. اما سندیکاهای کارگری با هم توافقی کردند که از لحاظ تاریخی برای جنبش کارگری مشکل ساز شد. در این توافق اخراج کارگران تا سال ۲۰۰۰ به تاخیر میافتاد ودر مقابل سندیکاها  روابط کار را میپذیرفتند.این توافق در بدنه جنبش کارگری، به خصوص در بخش ماشین سازی اعتراضات بسیاری راعلیه رهبری سندیکاها  بوجود آورد و کلیه رهبران در انتخابات بعدی رای نیاوردند. در سال ۲۰۰۰، ۵۲درصد نیروی کار را کارگران پاره وقت تشکیل میدادند.
در سال ۲۰۰۰ شورای فدراسیون کارگری کره (کی سی تی یو) انتخاباتش را برگزار کرد و در انتخابات دن بیوینگ هو(Dan Byung Ho) با شعار مبارزه برای لغو کار موقت، نیمه وقت و غیراستاندارد و حمایت از جنبش بیکاران و با شعار همبستگی با کارگران موقت(Precarious)فعالیت خود را شروع کرد. بعد از تحمیل قرارداد صندوق بین المللی پول ،دولت کره برای خصوصی سازی و تعدیل اقتصادی همطراز با کشور امریکا خیز برداشت. جنبش کارگری کره از سال دو هزار سعی کرد از فعالیتهای کمپینی جنبش کارگری امریکا استفاده کند و بسیاری از تاکتیکهای خود برای مبارزه با کمپانیهای چند ملیتی را از جریانات امریکایی کپی برداری کرد. بخشی از این دیدگاهها  توسط فعالین جنبش کره ای که در امریکا درس میخوانند و در جامعه امریکا کار میکنند، وارد جنبش کارگری کره جنوبی شد. ۱۰۳

در سال ۲۰۰۰ کمپانی تله کام ۷۰۰۰ کارگر دائم را تبدیل به کارگر موقت کرد، سندیکا دست به اعتصابی زد که ۵۱۷ روز طول کشید. آنان تمامی تاکتیکهای رادیکال را به کار بردند اما موفق نشدند. نمونه دیگر ۲۵۰ کارگر الکتریک که سازنده رادیو الکترونیکی بودند و کارفرما این کارگران را به کارگر موقت تبدیل کرد و آنها ۱۸۹۵ روز در اعتصاب بودند. سندیکا در جمعبندی خودش از عدم موفقیت سه نکته را اعلام کرد:
۱– عدم حمایت کارگران ثابت
۲- ایزوله شدن کارگران در میان جنبش عمومی کارگری
۳-    کمبود موارد قانونی.

سندیکاها از شکست در این مبارزه به این نتیجه رسیدند که در دهه دوهزار سندیکاهای کره سه مدل سازماندهی را برای خود باید برگزیند: سندیکاهای منطقه ای، سندیکاهای صنعتی و سندیکاهایی که بر اساس عضوگیری اعضا در میان زنان، مهاجرین و جوانانی که در محیطها ی کارگری که کارگران غیر رسمی مشغول به کارند پایه گذاری شده بود. پنجاه سندیکای منطقه ای وجود داشت که به کارگرانی متعلق بود که مشاغل آنها و صاحبان کار مشخص بودند. در شهرها و ایالات کره در مجموع سه درصد از نیروی کار متشکل را کارگران غیر رسمی و موقت تشکیل میدهند. سندیکاها تمام سعی خود را میکنند که در فضاهای عمومی برای متشکل کردن کارگران غیر رسمی و نیمه وقت تبلیغ و ترویج کنند و همبستگی خودشان را با دیگر بخشهای این کارگران گسترش دهند، کارگرانی که نیروی کار خود را به صورت موقت، غیراستاندارد، پاره وقت و ارزان میفروشند و بخش عمده آنان را زنان و جوانان تشکیل میدهند و به این ترتیب برای بوجود آوردن نوعی جنبش اجتماعی اتحادیهها ی کارگری برای سازماندهی کارگران بخش غیر استادارد (موقت، نیمه وقت، زنان، جوانان) کوشش میکنند. آنان در سال ۲۰۰۶ دست به جمع آوری کمک مالی زدند و توانستند ۴ میلیون دلار جمع کنند که بتوانند این کارگران را سازماندهی کنند. ۱۰۴

سازماندهی این بخش با شناسایی محیطها ی کار، وجود سندیکا در بخشها ی دیگر و ارتباط گیری با بخش غیراستاندارد در سه بعد انجام میشد:
یک- کار دراز مدت، دفاع از مالکیت عمومی
دو- نقش قوی سندیکا
سه- تاثیر گذازی بر کارگران که یا انجمن یا سندیکای مستقل را قبول کنند.
سازماندهندگان توانستند ۴۰۰۰ کارگر تمیزکار متروها را به عضویت فدراسیون کارگری در بیاورند. تشکل زنان کره توانست سندیکای کارگران جوان کره را تاسیس کند. سندیکای کارگران جوان کره توانست با دامن زدن به اعتصاب در محیطها ی کاری که جوانان در بخش غیر رسمی کار میکردند شرائط کار را بهتر کنند. به طور مثال کارگران بخشها ی اتومبیل سازی هیوندا، کارخانهها ی دوو (Daewoo Motors) و کارگران متال توانستند  دستمزد بیشتری برای اعضایشان بگیرند.
برای سازماندهی بخش غیر استاندارد چند مشخصه برای خود نیز درنظر گرفتند، مانند : فعالین موها ی سر خود را میتراشند، تحصن کردن، آویزان کردن بنر در مکانهای بلند، اعتصاب غذا و در نهایت خودکشی. سازماندهی بخش غیراستاندارد پروسه زمانی طولانی را نیاز داشت، به خاطر اینکه کارفرمایان میخواستند در یک پروسه طولانی سندیکا را برای مذاکره قانونی به رسمیت بشناسند و مهمتر اینکه کارگران را نسبت به مبارزات رادیکال خودشان خسته و ناامید کنند و با اخراج کارگران فعال، بقیه کارگران را از فعالیت کارگری باز دارند. کارگران کره دریافتند برای مبارزه باید به فعالیت دراز مدت فکر کنند که نمونه آن اعتصاب کارگران دستیار معلم * جی ای تی یو بود که از سال ۲۰۰۷ شروع شد و ۲۰۷۶ روز ادامه داشت. ۱۰۵
اعتصاب ۵۰۰۰ معلم برای به رسمیت شناختن سندیکا توسط کارفرما در سال ۲۰۰۷ شروع شد و ۱۲ نفر از معلمان که مایل به لغو عضویت شان در اتحادیه معلمان نبودند، اخراج شدند .در طول ۵ ماه اعتصاب ،مدیریت ۱۷ بار درخواست مذاکره کرد ولی موفق نشد و بعد از ۲۰۲ روز اشغال محیط کار توسط معلمان، کارفرما مجبور شد ۱۲ دستیار معلم را به کار بازگرداند.

در سال ۲۰۰۶ کارفرما شرکت ای لند *۱۰۶ ۲۰۰۰ کارگر تمام وقت صندوقدار فروشگاههای ای لند را به کارگر نیمه وقت تبدیل کرد که اکثر آنها را زنان تشکیل میدادند. فدراسیون شوراهای کارگری این کارگران را در سال ۱۹۹۳ متشکل کرده بود و فدراسیون اعلام اعتصاب کرد که ۵۱۰ روز طول کشید. در طول مسابقات جام جهانی سئول کارگران ۲۱ روز در مقابل ۴۱ فروشگاه بست نشستند، ۳۷ نهاد مدنی و فدراسیونهای جهانی کارگری کلیه محصولات این فروشگاهها را بایکوت کردند، کارفرما شکست را پذیرفت و ۱۸۰ کارگر اخراجی بعد از اتمام اعتصاب به کار خودشان برگشتند و کارفرما ۸۰۰٫۰۰۰ وان جریمه شد.
از سال ۲۰۰۸ سندیکاها شروع به عضوگیری کارگرانی کردند که از سالمندان نگه داری و مراقبت میکردند، تا سال ۲۰۱۳ توانستند ۲۰۰هزار کارگر خانگی و ۲۲ هزار کارگر دستیار را عضو اتحادیه کنند که از دولت حقوق دریافت میکنند. این اعتراضات همچنان در سالهای بعد و تا به امروز ادامه داشته و دارد. در زیر به سالشمار برخی از این اعتراضات مروری داریم:
۲۰۰۸
ماه جولای اعتراض کارگران رسانهها  به خصوصی سازی توسط دولت،کارگران معتقدند دولت با هدف اعمال قدرت وکنترل بیشتر بر رسانهها  اقدام به خصوصی سازی میکند.۱۰۷
۲۲ مه ۲۰۰۹
۹۷۶ تن از کارگران شرکت سانگ یانگ موتور به مدت ۷۷ روز دست به اعتصاب زدند و کارخانه اتومبیل سازی را اشغال کردند. آنها چندین بار مورد حمله نیروهای نظامی وشبه نظامی قرار گرفتند. سپس توافقی با تایید دادگاه محلی توسط مدیریت و رئیس اتحادیه محلی برای پایان دادن به اشغال امضا شد. اما اوضاع برای کارگران اعتصابی به شدت وخیم شد و دادگاه و پلیس تعداد زیادی از کارگران اعتصابی را تحت تعقیب قرار داده و به جرم ۵/۴ میلیون دلار زیان برای اشغال و اعتصاب زندانی کرد تا بدین وسیله قدرت اعتصاب و اعتراض کارگران را در آینده مهار و ایستاگی آنان را تضعیف کنند. ۱۰۸

۴ دسامبر ۲۰۰۹
کارگران راه آهن کره بعد از ۸ روز اعتصاب، به دنبال اعلام غیر قانونی بودن اعتصاب توسط دولت و حمله به دفاتر اتحادیهها  و صدور حکم بازداشت ۱۵ تن از رهبران اتحادیه به اعتصاب خود پایان دادند. نزدیک به ۱۵هزار نفر از کارگران راه آهن در این اعتصاب شرکت کردند آنان خواهان پذیرفتن قراردادهای دستجمعی توسط کارفرما و جلوگیری از فسخ قراردادهای شغلی خود بودند. ۱۰۹
۱۱ و۱۲ نوامبر ۲۰۱۰
تظاهرات و اعتراض کارگران، اتحادیهها ی کارگری، دانشجویان و سایر سازمانها ی چپ گرا در سئول با دیگر فعالان بین المللی علیه اجلاس گروه ۲۰ (G20).
15 نوامبر ۲۰۱۰
اعتصاب و اشغال کارخانه اتومبیل سازی هیوندای موتور توسط کارگران رسمی و غیر رسمی کارخانه و اعلام اتحاد و همبستگی بین کارگران و اعلام حمایت بین المللی کارگران از کارگران معترض این کارخانه.
کارگران غیر رسمی قراردادهای موقت دارند. این کارگران ۴۸ درصد از کل کارگران کارخانه را تشکیل میدهند و اخراج آنها برای کارفرما بسیار آسان میباشد. به دنبال حمله و درگیری با پلیس، برخی از رهبران اتحادیه کارگران موقت توسط نیروهای امنیتی و اراذل و اوباش ِشرکت در اثر ضرب و شتم در بیمارستان بستری شدند. اما این امر اراده کارگران موقت را برای احقاق حق شان متوقف نکرده وبه مبارزه ادامه دادند. این مبارزه به ویژه بعد از صدور بیانیه مشترک کارگران رسمی و موقت ،شکل بسیار منسجمی به خود گرفت.
در این اعتصاب قدرت کارگران به طور کامل نشان داده شد. تولید کارخانه به مدت ۲۵ روز تعطیل شد. هزینه این اعتصاب برای کارفرمایان و سرمایه دارها ۲۷۷ میلیون دلار برآورد شد. بر اساس گزارشها در ماه نوامبر خودروسازان کره ای بدترین فروش را داشتند. .این اعتصاب علاوه بر همبستگی بیشتر بین کارگران اعتماد به نفس بیشتری به کارگران سایر کارخانهها  داد. به گفته یکی از تحلیل گران این گل مبارزه جدید از دانه قدیمی است. ۱۱۰
۲۴ می۲۰۱۱
بیش از ۳۰۰۰ پلیس ضد شورش به کارگران اعتصابی کارخانه Yoosung در آنسان، جنوب سئول حمله کردند.
۱۴ جولای ۲۰۱۱
نزدیک به ۲۰۰۰ کارگر در یک کارخانه تولید پوشاک متعلق به کره جنوبی در ویتنام دست به اعتصاب در اعتراض به دستمزدهای پایین زدند. پلیس ضد شورش با پشتیبانی بالگردها و توپ آب اعتصاب نشسته کارگران عضو اتحادیه کارخانه قطعات خودرو در کره جنوبی را شکست.۱۱۱
۲۰ ژانویه ۲۰۱۴
اعتصاب کارگران راه آهن کره جنوبی علیه خصوصی سازی
کارگران راه آهن کره جنوبی یک اعتصاب ۲۲ روزه را سازمان دادند که طولانی ترین حمله در تاریخ این کشور علیه خصوصی سازی بود. گر چه آنها یک پیروزی آشکار بدست نیاوردند، اما توانستند فکر عموم مردم را بر موضوع خصوصی سازی متمرکز کنند.
۲۴ آپریل ۲۰۱۵
۲۶۰ هزار نفر از کارگران کره جنوبی علیه انعطاف پذیری قانون کار(قانون بازارکار) و اصلاح بازنشستگی دست به اعتصاب زدند. دهها هزار نفر از کارگران اتحادیه در سراسر کشور علیه دولت از محل کار خود اقدام به راهپیمایی کردند. دولت در نظر داشت برای اصلاح سیستم بازنشستگی کارکنان خدمات عمومی و معرفی ساعات کار انعطاف پذیرتر اقدام کند.
۲۱ نوامبر ۲۰۱۵
در سحرگاه ۲۱ نوامبر نیروهای پلیس دولت کره جنوبی به دفاتر کنفدراسیون اتحادیهها ی کارگری KCTU, KPTU و سایر اتحایهها  حمله و به بازرسی و مصادره این دفاتر به روش حیرت انگیزی اقدام کردند. بیانیهها ی متعددی از سوی اتحادیهها ی کارگری سراسر جهان در محکومیت حمله پلیس دولت کره جنوبی به دفاتر اتحادیهها ی کارگری منتشر شد. رییس جمهور گسترش اعتراضات کارگری در سراسر کره جنوبی را با داعش مقایسه کرد. پارگ گونها ی به معترضان هشدار داد و تظاهرات ضد دولتی را ناشی از نفوذ «عناصر تروریستی » اعلام کرد.
با اشاره به تظاهرات توده ای که در سئول ۱۰ روز قبل صورت گرفته بود، پارک معترضانی را که صورت خود را با پوشیدن ماسک یا پوششها ی دیگر مخفی کرده بودند را به اعضای گروه افراطی بدنام نسبت داد و خواستار ممنوعیت استفاده از ماسک در تظاهرات شد. این تظاهرکنندگان، به دلیل انتشار کتابها ی تاریخ جعلی برای مدارس و اصلاحات بازار کار، دولت را محکوم کردند. درگیریها ی خشونت آمیز میان پلیس و تظاهرکنندگان، که برخی از آنها صورت خود را پوشانده بودند دیده شد.
۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶
درگیری میان پلیس و فعالان کارگری و حامیان آنها رخ داد، همانند اعتراضی که در تاریخ ۱۴ نوامبر در شمال مرکزی سئول صورت گرفت. در این اعتراض به اصلاحات کارگری طرفدار کسب و کار، کنفدراسیون اتحادیهها ی کارگری کره (KCTU)، دومین سازمان کارگری در این کشور پس از فدراسیون اتحادیهها ی کارگری کره ای (FKTU)، نقش اصلی را داشت
۲۲ ژوئیه ۲۰۱۶
۱۵۰ هزار کارگران فلز کار کره جنوبی دست به اعتصاب زدند. اتحادیه کارگران فلزکار کره،فرا خوان اعتصاب عمومی در سراسر این بخش را در حمایت از اعتراضات کارگران هیوندای اعلام کرد .
دهها هزار نفر از فعالین اتحادیه ای در سئول تظاهرات کردند، جمعه ۲۲ ژوئیه ۱۵۰ هزار نفر از بخش صنایع فلری  دست به یک اعتصاب عمومی درحمایت از اختلاف بر سر حقوق و شرایط کاردر گروه هیوندای موتور زدند.
هیوندای یکی از شرکتها ی چند ملیتی مختلط به نام “چائبول” در بخش صنایع فلزی در کره جنوبی است.
کارگران در کارخانه هیوندای موتورز در اولسان در روز جمعه پیاده روی کردند و به کارگران کیا موتورز، کشتی سازان از هیوندای صنایع سنگین و دیگر شرکتها ی وابسته ملحق شدند. آنها اعلام کردند ۲۶ ژوئیه اقدامات بیشتری برای اعلام اعتراض شان صورت خواهند داد. ۱۱۲
۲۹ سپتامبر ۲۰۱۶
اعتصابات کارگران راه آهن و کارگران مترو و همچنین کارگران هیوندای موتور باعث آسیب بیشتر به اقتصاد کشور شده است، خسارت مالی از اعتصاب کارگران اتحادیه هیوندای موتور، بزرگترین خودروساز کشور، در حال حاضر به یک رکورد بی سابقه رسیده است: از دست دادن تولید ۱۲۶هزار اتومبیل به ارزش بیش از ۲٫۷۸ تریلیون وون (۲٫۵۳ میلیارد دلار) طی ۲۲ بار اعتصاب در سال ۲۰۱۶٫ این مقایسه با رکورد قبلی در سال ۲۰۱۲، هنگامی که ۱۲ اعتصاب باعث ۱٫۷ تریلیون خسارت مالی به بار آورد، قابل ملاحظه است.
اتحادیه کارگران خدمات عمومی و حمل و نقل نیز اعتصاب خود را برای سومین روز تمدید کردند. فقط ۳۲ درصد از حمل و نقل ،عملیات حمل و نقل به طور منظم مطابق گزارش وزارتخانه” زمین، زیربنا و حمل و نقل” انجام شد. ۱۱۳
۵ اکتبر ۲۰۱۶

کارگران هیوندای تهدید به اعتصاب سراسری کردند و اعلام کردند در صورتی که دولت حکم اضطراری حق بازگشت به کار کارگران را صادر نکند، دست به اعتصاب سراسری خواند زد .وزیر کار گفت: اگر اتحادیهها ی کارگری و مدیریت موفق به سازش و پایان دادن به اعتصاب نشوند اعتصاب در هیوندای موتور به طور جدی به بخشها ی زیر مجموعه اتومبیل و اقتصاد به طور کلی آسیب جدی وارد خواهد آورد. ۱۱۴

تعداد زیادی از کارگران کره جنوبی در صنایع مختلف طی روزهای اخیر در اعتصاب بسر بردند، اعتراض به یورش دولت رئیس جمهور پارگ گونها ی به شرایط کار علت اصلی این اعتراضات است. این اقدامات نشانه روشنی از تمایل به مبارزه در لایهها ی گسترده ای از طبقه کارگر با وجود تلاشها ی اتحادیه برای مهار و مانع جنبش شدند میباشد.
رئیس کنفدراسیون اتحادیهها ی کارگری کره، که در حال حاضر مشغول گذراندن محکومیت زندانش برای سازماندهی تظاهرات سال گذشته است برنده جایزه آزادی ۲۰۱۶ ،جایزه بیم یا هراس (Fear Award ) از طرف اتحادیه یونی گلوبال (Global Union) و فدراسیون اتحادیهها ی بین المللی شد.۱۱۵
اکنون نیز روزهاست که هزاران و شاید میلیون نفر از مردم کره جنوبی در اعتراض به فساد گسترده مالی در خیابانها هستند و خواستار برکناری دولتند. این اعتراضات گسترده جز با همکاری و همراهی تشکلهای مختلف دانشجویی، زنان و کارگری امکان پذیر نیست. آنان پیگیرانه خواستهها ی خود را دنبال میکنند و رسانهها ی سرمایهداری کمترین پوشش خبری را از این اعتراضات گسترده دارد.

————————————————————
منابع و زیرنویسها:

۱-https://www.theguardian.com/world/2015/oct/28/nepalese-parliament-first-female-president-bidhya-devi-bhandari
2- برای شناخت بهتر جنبش مسلحانه مائوئیستی در دوران معاصر باید به جنبش مسلحانه راه درخشان در کشور پرو پرداخت و این جنبش را بررسی کرد. جنبشی که در دهه هشتاد میلادی شکل گرفت و در سال ۲۰۰۸ افول کرد.
http://www.coha.org/the-rise-and-fall-of-shining-path
4-    در مطلب بعدی ما به به بررسیس جنبش کارگری آرژانتین خواهیم پرداخت.
۵-    شبه جزیره کره از سال ۱۳۹۲ تا ۱۸۹۷ میلادی توسط خاندان پادشاهی چوسون اداره میشد و اسم قدیم این کشور، چوسون و مستعمره کشور چین بود. در سالها ی ۱۵۹۲ تا ۱۵۹۸ توسط ژاپنیها  اشغال شد.  در سال ۱۸۹۷ این خاندان نام این کشور را به امپراطوری کره تغییر دادند. قبل از این تغییر نام، جنبش دهقانی دانگهک در سال ۱۸۹۴ شکل گرفته بود. این جنبش یا انقلاب دهقانی یکی از مهم ترین جنبشها ی تاریخی آسیا است. این جنبش دستاورد عظیمی داشت از جمله مالیات گذاری بر روی در آمد ثروتمندان، تقسیم زمین و فشار آوردن بر حکومت چو سون و رهایی از زیر یوغ چین .  بعد از جدایی از سیطره چین در سال ۱۸۹۷ به لحاظ فرهنگی به کشور ژاپن نزدیک شد. فرهنگ سیاسی زیر تعالیم اخلاقی کنفسیوس  بود، این تعالیم به معنی بوجود آوردن یک رابطهها رمونیک با جهان هستی از طریق سلسله مراتب هرمی، که برای رسیدن به سلسله مراتب اجتماعی بالاتر افراد از طریق سلسله مراتب بوروکراتیک انتخاب شده و در یک سلسله رقابت امتحان پس میدهند. قدرت سیاسی از طریق پادشاه اعمال میشود و اوست که حق رفتن به بهشت را تعیین میکند.   در چنین جامعه ای ۸۰ درصد مردم هیچ نقشی نداشتند. این کشور در سال ۱۹۱۰ دوباره توسط ژاپن اشغال شد و تا سال ۱۹۴۵در اشغال باقی ماند که در پنج سال اول آن، وحشتناک ترین فشار بر روی جامعه کره آورده شد. استبداد ژاپنی در تمامی ابعاد این جامعه کره را در بر گرفت، فرهنگ ژاپنی بر کل جامعه حکمفرما شد، مردم کره به عنوان شهروندان درجه دو حساب میشدند و آموزش تاریخ کره و زبان کره ای در مدارس ممنوع و مدارس کره محلی برای واردات محصولات نظری و فرهنگی ژاپن شد، تمامی ارکان رسانهها ی اجتماعی، روزنامهها ، مجلات، اطلاعیهها ، رادیو و سینما زیر نظر ژاپن بود، نژاد پرستی ژاپنی در تمامی ارکان کره نمود داشت، تمامی مشاغل حساس کره در دست ژاپنیها  بود از مدیریت مدارس تا ارکان دولتی، مردم کره باید نام ژاپنی بر روی فرزندان خود میگذاشتند اما حتی بعد از نام گذاری هم آنها را به عنوان ژاپنی به رسمیت نمی شناختند. شعار ژاپنیها  همزیستی و موفقیت با هم  تنها یک شعار بود. بسیاری از مدارک تاریخی و ادبیات کره و کتابها  سوزانده شد. کره به زندان و شکنجه گاه سیاسی  برای کره ایها تبدیل شده بود. با محاصره ژاپن در ۱۵ اوت ۱۹۴۵ که به شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم منتهی شد، کره از اشغال ژاپن آزاد شد اما به دو کشور تقسیم شد. نیروی امریکا در جنوب و نیروی شوروی در شمال شبه جزیره کره مستقر بودند. ژاپن در محاصره نیروهای جنگی بود و تقسیم کره طی سی دقیقه مذاکره مابین شوروی و امریکا انجام گرفت. فرهنگ سیاسی کنفسیوسی یا هرمی سد بسیار مهمی در تغییر ساختار سیاسی جامعه ایجاد کرده بود. کره جنوبی همزمان با اشغال نظامی امریکا از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸ توانست تا حدودی با آزادی مذهب، مطبوعات و احزاب سیاسی آشنا شود.
۶-    Republic of Korea
http://www3.nccu.edu.tw/~lorenzo/Hao%20Chinas%20Decision.pdf
7-    http://www.bbc.co.uk/history/worldwars/coldwar/korea_hickey_01.shtml

دولت امریکا هنوز با ۴۷ پایگاه نظامی بیشتریت دخالت را در مسائل کره دارد، البته ۱۷ پایگاه آن در چند سال گذشته بسته شده است.
۷-https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_United_States_Army_installations_in_South_Korea
8- http://www.theatlantic.com/international/archive/2013/07/what-we-learned-from-the-korean-war/278016/
9- Syngman Rhee
10-Park Chung-hee – military junta
11- https://en.wikipedia.org/wiki/Assassination_of_Park_Chung-hee
12- Change and Continuity in Korean Political Culture An Overview – Hong Nack Kim West Virginia University
روشنفکران کره در دهه هشتاد و نود میلادی در یک زمینه بسیار فعال بودند و آن هم شناخت جامعه خودشان بوده است. مطلب تحقیقی نمی توان یافت که در ابتدا در زمینه جامعه شناسی کره صحبت نشده باشد، الگو برداری در سنت آنها نیست و سعی آنها بر این است که با شناخت از یک جامعه سنتی چگونه میتوان فعالیتها  را پیش برد. شعار اصلی روشنفکران کره این بود که سیستم سیاسی دمکراتیک نمی تواند بوجود آید بدون فرهنگ مشارکت سیاسی و این امر نیز در گرو آگاهگری است. فرهنگ روزنامه خوانی از هر صد نفر پنج نفر روزنامه خوان در سال ۱۹۶۵ به ۲۴ نفر از صد نفر دز سال ۱۹۷۹ رسید بود فرهنگ مشارکت سیاسی و این امر نیز در گرو آگاهگری است. فرهنگ روزنامه خوانی از هر صد نفر پنج نفر روزنامه خوان در سال ۱۹۶۵ به ۲۴ نفر از صد نفر دز سال ۱۹۷۹ رسید بود.
۱۳- Korean Central Intelligence Agency (KCIA)
14- Choi Kyu-hah
15- https://en.wikipedia.org/wiki/Choi_Kyu-hah
16- National Alliance for the Rapid Realization of Korean Independence
17- Liberal Party
18- Democratic Unification Party
19-https://en.wikipedia.org/wiki/Labor_Party_%28South_Korea%29
20-https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B2%D8%A8_%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86_%DA%A9%D8%B1%D9%87_%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C
21- http://www7.irna.ir/fa/News/81434058/
22- https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_political_parties_in_South_Korea
23- https://en.wikipedia.org/wiki/Democratic_Labor_Party_%28South_Korea%29
24- People’s New Party for Reform
25- https://en.wikipedia.org/wiki/People’s_New_Party_for_Reform
26- Minjoo Party of Korea
27- https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Minjoo_Party_of_Korea&oldid=715675012
28- Park Geun-hye
29- Park Chung-hee
30- Chaebol
31-https://en.wikipedia.org/wiki/Democratic_Labor_Party_%28South_Korea%29
32- https://www.britannica.com/topic/conglomerate-business
33- https://www.britannica.com/topic/chaebol
34-
کتاب رشد و توسعه اقتصادی در کره جنوبی – لی گون یانگ ترجمه مرتضی سلطانپور ابیانه شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۸۶ ص ۵۵
۳۵-http://thediplomat.com/2016/11/south-koreas-most-bizarre-corruption-scandal-yet/
36- کتاب رشد و توسعه اقتصادی در کره جنوبی – لی گون یانگ ترجمه مرتضی سلطانپور ابیانه شرکت انتشارات علمی و فرهنگی-۱۳۸۶
۳۷-
بررسی سیاست شهری سازمان همکاری اقتصادی و توسعه کره جنوبی مترجم دکتر حسین محمد پور زندی ناشر رستان ۱۳۹۴

۳۸-رقابتها ی بی حد و حصر در محیطها ی کارگری و اجتماعی به حدی است که روزانه ۴۰ نفر در کره خود را میکشند. این نوع عمل حتی در محیطها ی کارگری افزایش یافته و حتی زهبران کارگری نیز در مقابل اداره کار میسوزانند. کار بجایی رسیده که در مدارس و محیطها ی کار تابوت میگذارند تا دانش آموزان و کارکنان برای ساعتها در آن بخوابند تا تجربه کنند در زنده بودن اشان مرگ را. عکس زیر اعتراض کارگران برای خودسوزس رهبر کارگری در مقابل اداره کار است.

۳۸-http://www.bbc.com/news/magazine-34797017
1987: The Great Workers’ Struggle in South Korea
39- The Struggles of Iregularly-Employed Workers in South Korea, 1999-2012 Jennifer Jihye 40.Chun Department of Sociology November 25, 2013
41- irregular employment (bijeonggyujik),
در دهه اول سال دوهزار میلادی ترمنولوژی یا اصطلاح کار غیر استادار یا پرکی ریس یا مشاغل حقوق کم، بدون امنیت شغلی، نبود حمایت قانونی مطرح شد.
- Precarious work https://en.wikipedia.org/wiki/Precarious_work
مبارزه برای کار غیر استاندار در تمامی دنیا به یکی از اصلی ترین مبارزات کارگری تبدیل شده است.
۴۲- the Special Committee on Non-regular Workers (SCNW),
in-house subcontracting
43
شرکتها ی چند ملیتی که در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ قرن بیستم گسترش یافته بودند، سعی در به چنگ آوردن منابع ثروت و مواد خام و صدور کالا به همه جهان داشتند. این بار نه تنها به کشورهای تحت استعمار قبل از جنگ جهانی، که به برخی از کشورهای شکست خورده و ویران شده از جنگ، چنگ انداختند. این شرکتهای چند‌ملیتی که حوزه‌ی عملکردشان را به کشورهای تحت تسلط سرمایه داری گسترش دادند، روزبهروز بزرگتر شدند و به منابع ثروت و مواد خام جدیدی دسترسی پیدا کردند. سرمایه‌های آنها به تنهایی بیش از مجموعه‌ی گردش اقتصادی تعدادی از کشورها است (در سال ۲۰۰۳ از صد اقتصاد بزرگ جهان چهل ونه عدد آن شرکتها بودند وشرکتی مانند اکسون اقتصادی بزرگتر از کشوری مانند اسپانیا داشت.)
هر کدام از این شرکتها  نیز بخشی از جهان را تحت سیطره خود درآورده‌اند. آنان این بار نه با چند قرارداد و مقاولهنامه که با هزاران قرارداد و پیمان‌نامه سعی در کنترل اقتصاد سایر مناطق جهان دارند. پس از سه دهه مطلق‌العنان بودن و گردش نسبتاً آزاد سرمایهها ی این شرکتها در کشورهای دیگر، گسترش این سرمایهها  در چارچوب قوانین ملی کشورها با مشکل مواجه میشود. هنوز بعضی از قوانین ملی کشورها در اثر مبارزات مردمی یا جنبشهای آزادی بخش و تغییرحکومتها، یا رقابت میان قدرتهای پیروز در جنگهای جهانی، موانعی در جهت گردش بدون قیدوشرط سرمایه ایجاد میکند. سرمایه‌ای که به خصوص پس از فروپاشی شوروی و اروپای شرقی و غارت این کشورها بسی حجیمتر و بزرگتر شده است و زمینههای آماده‌تری برای گردش خود در بخش دیگری از جهان یافته است و برای حرکت خود به عرصه‌ی وسیع‌تری نیاز دارد. این سرمایه‌داری همراه با دیوارهایی مرئی، نظیر دیـــــــوار برلین، شروع به برداشتن آخرین دیوارهای نامرئی می‌کند. در دوره‌ی پس از جنگ جهانی دوم در اثر مبارزات و جنبشهای آزادی‌بخش و همچنین آزادی نسبی جنبش‌های اتحادیه‌ای و کارگری در قسمت‌های مختلف جهان، قوانین حمایتی از صنایع و نیروی کار و منابع و مواد خام بوجود آمده بود. از جمله در ایران می‌توان به قوانین ملی شدن صنعت نفت، قوانین حمایت از نیروی کار مانند حداقل دستمزد و یا ۸ ساعت کار روزانه و یا بیمههای اجتماعی و… اشاره کرد. اما این آخرین بازمانده‌های امتیازات بدست آمده در جریان جنبش‌های مختلف اجتماعی، مانعی در جهت گسترش آزاد سرمایه است.
۴۴-Kongdoli
45- Kongsuni
46-  Korean Workers The Culture and Politics of Class formation Hagen Koo Cornel university 2001 P12
47-Nodongia
48- منبع قبلی صفحه ۱۴
۴۹- این قسمت از کتاب سیرتحولات استعمار جلد دو علیرضا ثقفی است که زیر چاپ است.
۵۰- https://www.scribd.com/document/25522653/South-Korea-Disposable-labour-Rights-of-migrant-workers-in-South-Korea
51-https://en.wikipedia.org/wiki/Gwangju_Uprising
52- Chun Doo-hwan – https://en.wikipedia.org/wiki/Chun_Doo-hwan
https://en.wikipedia.org/wiki/Chaebol
53-https://archive.monthlyreview.org/index.php/mr/article/view/MR-049-03-1997-07_8
گرچه نویسندگان روشنفکر مانتلی ریویو مانند همیشه نگران تکرار اشتباه کی تی یو سی در دام فدراسیون امریکا بودند ولی تاریخ نشان داد که جنبش کارگری کره نه از دل روشنفکران بلکه از دل طبقه کارگر بیرون آمده بود و نهادهای سرمایهداری نمی توانستند این جنبش را به بیراه بکشانند.
۵۴- Industrial estates of Ulsan
55- Pusan, Changwong and Masan,
1987: The Great Workers’ Struggle in South Korea
56- https://archive.monthlyreview.org/index.php/mr/article/view/MR-049-03-1997-07_8
57-Federation of Korean Trade Unions
58- http://kctu.org/kctu
59- https://en.wikipedia.org/wiki/United_States_beef_imports_in_South_Korea

60
کانون مدافعان در تاریخ ۲۳ اوت ۲۰۱۶ طی نامه ای از هگن کو استاد جامعه شناسی دانشگاهها وایی در امریکا که چندین کتاب و مقالات بسیاری در رابطه با جنبش کارگری کره نوشته است سوال کرد که در تمامی مطالبی که در رابطه با جنبش دانشجویی و کارگری کره جنوبی آمده است در هیچ جا اشاره ای به جنبش سوسیالیستی و کمونیستی دانشجویان کره و یا جنبش کارگری نیست؟ آیا این بدان معنی است که گرایش پرو چین یا پرو روسیه هواداری در کره ندارد؟ ایشان توضیح دادند که در تمامی سالهای تحقیق اش هیچ جا به چنین گرایشی برخورد نکرده است اما این بدان معنی نیست که در حلقهها ی دانشجویی کتابهای چپ و مارکسیست مطالعه نشده است که حتما باید مطالعه باشد اما دلیل علنی نبودنش شاید بر میگردد به شرایط امنیتی خود کره.
۶۱-Minjung
62- Silhak – https://en.wikipedia.org/wiki/Silhak
63- Park Chung Hee
64-https://en.wikipedia.org/wiki/YH_Trading_Company
65- https://en.wikipedia.org/wiki/Minjung
66- city of Gwangju, South Korea, from May 18 to 27, 1980

67-
دولت کره جنوبی برنامه سازی بسیاری کرد تا نشان دهد که این تعتراض مردمی توسط ارتش کره شمالی صورت گرفته است که نیروهای اجتماعی اعتراضات وسیعی راه انداختتند برای افشای این سیاست دولت
http://koreajoongangdaily.joins.com/news/article/article.aspx?aid=2971886
68- Chonnam National University

69-https://en.wikipedia.org/wiki/Gwangju_Uprising
70- https://libcom.org/history/1980-the-kwangju-uprising

73- Yun Sang-won
74- http://www.atimes.com/article/the-truth-about-yun-sang-won-and-the-gwangju-uprising-in-1980/
75- Chun Doo-hwan
76- https://en.wikipedia.org/wiki/Chun_Doo-hwan
77- https://en.wikipedia.org/wiki/386_Generation
78- Chun Doo-hwan
79- https://en.wikipedia.org/wiki/Chun_Doo-hwan
80- Change and Continuity in Korean Political Culture An Overview. Hong Nack Kim. West Virginia University
81-Roh Moo-hyun
82- https://en.wikipedia.org/wiki/Roh_Moo-hyun
83- Lee Myung-bak
84- https://en.wikipedia.org/wiki/Comfort_women
85- Minjung
86- Great Struggle
87- https://en.wikipedia.org/wiki/Lee_Myung-bak
88- Korean Confederation Trade Union
89- http://www.icnl.org/research/library/files/South%20Korea/KoreanStudies.pdf
90-
Emergency Decrees, National Security Law, Anti -Communist Law, etc.), the use of military, the Korean Central Intelligence Agency, and the Defense Security Command
91- https://en.wikipedia.org/wiki/March_1st_Movement
92- https://en.wikipedia.org/wiki/Gwangju_Student_Independence_Movement
93- https://en.wikipedia.org/wiki/June_Democratic_Uprising
94- https://en.wikipedia.org/wiki/Lee_Myung-bak_government

95-The People’s Movement Coalition for Democracy and Reunification (PMCDR).
96- the New Korea Democratic Party (NKDP)
97- Kim Dae Jung
اما کیم دا جنگ کیست؟ ایشان از فعالین جنبش دانشجویی دهه شصت بود که در سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۷ نماینده مجلس شد، دولت پارک او را تبعید کرد و در ژاپن به او سوءقصد شد و دولت کره او را ربود و دوباره به کره بازگرداند. وی از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۸ در زندان بود. عفو بین الملل او را به عنوان زندانی عقیدتی معرفی کرد. بعد از ترور رئیس جمهور پارک جنگ دوباره به فعالیت سیاسی پرداخت که در سال ۱۹۸۰ دستگیر و به مرگ محکوم شد بعد از اعتراضات بسیار او را به۲۰ سال و بعد ۱۱ سال زندان محکوم کردند. پاپ ژان پل دوم برای آزادی او نامه نوشت. ایشان همان سال به امریکا تبعید شد، در دانشگاهها روارد به تدریس پرداخت. او در سال ۱۹۹۷ رئیس جمهور کره شد.https://en.wikipedia.org/wiki/Kim_Dae-jung
98-http://nvdatabase.swarthmore.edu/content/us-officials-nonviolently-intervene-south-99-korea-protect-leading-dissident-kim-dae-jung-1985
99- https://aparc.fsi.stanford.edu/sites/default/files/KDP_Report_%28final%29-1.pdf
100- Korean Workers Hagen Koo Cornel University 2001 P185
101-  Company cultural Movement
102- Tamul Ideology
103- Organizing at the Margins – Jennifer Jihye Chune-Cornell University 2009
104-
The struggles of Irregularly-Employed Workers in South Korea 1999-2012 Jennifer Chun University of Toronto
105
Jaenung Educational Tutors Union (JETU),
106 * Eland Workers Union, 2007-2009: 510 days
107 http://nvdatabase.swarthmore.edu/content/south-korean-media-workers-resist-privatisation-television-networks-2008-2009
108
https://libcom.org/news/ssangyong-motors-strike-south-korea-ends-defeat-heavy-repression-17082009
109- http://www.themilitant.com/2009/7349/734958.html.
110- http://links.org.au/node/2056
111- http://news.blogs.cnn.com/2011/05/24/riot-police-break-up-sit-down-strike-at-south-korean-auto-parts-plant
112- http://www.industriall-union.org/south-korea-150000-hyundai-workers-strike
113-http://www.koreaherald.com/view.php?ud=20160929000856
114- http://www.theinvestor.co.kr/view.php?ud=20161005000777

115- اتحادیه یونی گلوبال در ژانویه سال ۲۰۰۰ مبتنی بر صنعت بین المللی است ودر حال حاضر بیش از ۱۰۰۰ اتحایه در بیش از ۱۶۰ کشور در جهان به نمایندگی از ۲۰ میلیون کارگرعضو این اتحادیه میباشند.۳۰۰هزار نفر از کارگران زیر چتر اتحادیهها ی کره هستند که بخشی از شورای اتحادیهها ی یونی گلوبال هستند میباشند. اتحادیه ملی کارگران رسانهها ، اتحادیه کارگران سلامت وبهداشت پزشکی، فدراسیون کارگران خدماتی،فدراسیون اتحادیهها ی کارگران لوازم تحریر و مالی و…..

————————————————
منبع:
http://www.kanoonm.com

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.