مرجان افتخاری: سکوت در برابر جنایت؟؟؟

زمانی که جامعهِ از نفس افتاده سر در گربیان روزمرگی با بیکاری، فقر، تهیدستی، کودکان خیابانی، اعتیاد و تن فروشی است وهیچ آلترناتیوی برای تغیر شرایط زندگی در دورنمای خود نمی بیند، شکستن سکوت و افشاء جنایت شجاعت و شستن دستهای خونین نیست. ….
————————————————————–

شهریور ۱۳۹۵

زمانی که جامعهِ از نفس افتاده سر در گربیان روزمرگی با بیکاری، فقر، تهیدستی، کودکان خیابانی، اعتیاد و تن فروشی است وهیچ آلترناتیوی برای تغیر شرایط زندگی در دورنمای خود نمی بیند، شکستن سکوت و افشاء جنایت شجاعت و شستن دستهای خونین نیست.
این روزها انتشار نوار صوتی منتظری در مورد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷ بحثهای زیادی را در پی داشت. فعالین حقوق بشر و طیف چپی که همیشه چشم به بالائی ها دوخته اند از انتشار این سند استقبال کردند.
ولی سئوالی که بلافاصله مطرح می شود دلائل انتشار این نوار پس از ۲۸ سال سکوت است. هدف از انتشار این  نوار که جنایت برنامه ریزی شده و سازمانیافتهِ کشتار زندانیان سیاسی را به اطلاع مردم میرساند چیست؟ کدام فاکتورهای سیاسی و اجتماعی زمینه های این افشاء گری را پس از ۲۸ سال آماده کرده است؟ برای پاسخگوئی به این سئوالها و سئوالهای دیگر باید به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دهه ۶۰ باز گشت و مقایسه ای با شرایط امروز جامعه داشت.

اگر چه از همان روزهای اول انقلاب پوپولیستی- مذهبی سال ۵۷، سرکوب تنها ابزاری بود که بوسیله قدرت مردان مذهبی در جامعه اعمال شد، ولی  نه مردم و نه گروههای سیاسی خیابان را ترک نکردند و “آزادی” هر چند تعریف نشده و نامفهوم، هوای تازه ای بود در رگ جامعه. تلاطم مبارزه طبقاتی با خواسته های اقتصادی، سیاسی کارگران، دانشجویان، زنان، معلمان و دانش آموزان در تمام عرضه های جامعه مطرح  بود.  حتی جنگ ارتجاعی هشت ساله ایران با عراق و تبلیغات این رژیم  باعث کنار کشیدن مردم از صحنه مبارزه نشد. کارخانه، دانشگاه، مدرسه و خیابان عرصه شور و هیجان انقلاب و مبارزات مردم در برابر رژیمی بود که تثبیت نشده بود. دستگیریها و اعدامهای گسترده ۳۰ خرداد سال ۶۰ در سراسر کشور اولین پاسخ رژیم اسلامی برای ” تثبیت و استقرار” موقعیت سیاسی خود بود. سرکوب خونین، ایجاد ترس و هراس تنها سیاستی بود که مردم را از صحنه مبارزه به پستوخانه کشاند. اما کشتار و نسل کشی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷  در شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دیگری طراحی و برنامه ریزی شد که ” پیشگیری از خطر” مناسبت ترین عنوان این جنایت بزرگ می تواند باشد.

تمام ارگانها و نهادها، افراد و شخصیت های مهم در جریان طرح و چگونگی اجراء این جنایت بزرگ  قرار داشتند، وزارت اطلاعات، دادستانی انقلاب، سپاه پاسداران، دادگستری و قوه قضائیه، امام های جمعه، هیئت دولت، موسوی نخست وزیر وقت و طبیعتا منتظری که شخصیت مذهبی و سیاسی برجسته نظام اسلامی بود. سکوت مسئولین و شخصیتها از طیفهای مختلف اصلاح طلب و اصولگرا دقیقا “پیشگری از خطر ” و حفظ نظام جمهوری اسلامی به هر قیمتی را توضیح میدهد. به بیان دیگر، همه آنها در این جنایت بزرگ نقش داشتند.

امروز در شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دموگرافیک دیگری سکوت ۲۸ ساله شکسته می شود. جمعیت ایران در طی ۳۶ سال حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی از ۳۵ میلیون به ۸۵ میلیون رسیده و نسل جدید فاصله ایدئولوژیکی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی ارزشی زیادی با جامعه گذشته دارد. با وجود مخالفتهای سطحی با بعضی ازقوانین، مظاهر مذهب اسلام و ارزشهای اسلامی ولی بافت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه کاملا تغیر کرده است. بطوریکه بیگانگی آرمانی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بین نسل انقلاب و نسل پس از آن کاملا برجسته است. کسانی که امروز سکوت سنگین ۲۸ ساله را شکسته اند و دست به افشاگری جنایتی هولناک میزنند به این تغیرات کاملا آگاهند. آنها میدانند که نسل جدید با “آرمان خواهی” و از آن مهمتر با ایده های مبارزاتی چپ آن دوران فاصله زیاد دارد.

اختلافات و شدت و ضعف آن  بین طیفهای رژیم جمهوری اسلامی از همان ابتداءِ استقرار این نظام نکبتبار وجود داشت. ولی به نظر میرسد که اختلافات و تصفیه حسابها، اصلاح طلبانیِ را که در دهه ۶۰ در قدرت بودند دامنگری خود کرده است. در دهه ۶۰  علاوه بر اصولگرایان کفن پوش اصلاح طلبان مسئولیت های کلیدی و مهمی را بعهده داشتند. در واقع انتشار نوار صوتی منتظری تنها اصولگرایان اطلاعاتی و امنیتی را زیر سئوال نمی برد. برعکس اصلاح طلبان که همیشه کرسی ها و پست های مهمی چون رئیس دیوان عالی کشور، دادستانی کل، وزیر اطلاعات، حاکم شرع دادگاهای انقلاب و دادگاه ویژه روحانیت و ریاست جمهوری را در دست داشتند هم موضوع افشاء گری نوار منتظری است.
افشاگری صوتی مهمترین شخصیت سیاسی و مذهبی این رژیم  و پرده برداری از جنایت  تابستان سال ۶۷  بعنوان یک سند در آینده می تواند مورد استفاده قرار گیرد. اما چرا شخص منتظری با توجه به اینکه در جریان این طرح و فتوای معروف خمینی  قرار داشت سکوت کرد؟ منتظری حتی در برابر خانواده های زندانیان سیاسی که پس از قطع اولین ملاقات ها برای کسب خبر و درخواست کمک به دیدار او رفته بودند سکوت کرد.

سکوت منتظری در جریان کشتار زندانیان سیاسی و حتی پس از آن را باید از زاویه موقعیت او بعنوان یک فرد سیاسی – مذهبی، بررسی کرد. اسلام، جمهوری اسلامی و حفظ این نظام به هر قیمتی بنیادی ترین پایه های ایدئولوژیکی و سیاسی منتظری بود.  وابستگیهای عمیق تفکری منتظری به اسلام، جمهوری اسلامی و ولایت فقیه که خود یکی ازتئوریسینها و تدوین کننده آن بود  فرارتر از مقوله های “وجدان”، “مسئولیت” و “انساینت” قرار دارند. از دیدگاه منتظری هیچ تصمیمی، هیچ برنامه ای یا هیچ اتفاقی نباید به نظام الهی اسلامی آسیب برساند. شخصیت هائی مانند منتظری می توانند با نظرات و تصمیمهائی مخالفت داشته باشند اما این مخالفت موثر، عملی، علنی و فعال نخواهد شد. همچنان که برای حفظ نظام  اسلامی به برکناری از جانشینی خمینی هیچگونه واکنش فعال و موثری از او مشاهده نشد. از زاویه دیگر، منتظری هرگز با اعدام، سنگسار، قطع عضو و یا شلاق زدن (حد شرعی) که جزء قانون و “شرع مقدس” اسلام هستند مخالفتی نداشت. او هیچ زمانی با اعدامهای خلخالی (جنایات خلخالی) در کردستان و دیگر مناطق ایران مخالفتی نکرد و همچنین با اعدام های گسترده و بیشماری که ازسی خرداد سال ۶۰ شروع شد.  مخالفت منتظری در مورد “نسل کشی و جنایت” تابستان ۶۷، دقیقا در راستای دیدگاه و تفکر عمیق اسلامی او مفهموم پیدا میکند. مخالفت او از نظر زمانی، تعداد زندانیان مجاهد در لیست اعدامی ها  و خطر افکار عمومی “آبروی اسلام ” و نظام اسلامی خلاصه می شود. بطوریکه اگر بین منتظری و هیئت مرگ  بر سر این دو مقوله توافقی میشد، صورت مسئله کاملا تغیر می کرد.  منتظری در مورد اعدام و نسل کشی کمونیستها هم کمترین مخالفتی نداشت. از این زاویه واکنش  یا سکوت منتظری در مورد این  جنایت تاریخی را باید در چارچوب ” مصلحت و حفظ  نظام اسلامی” خلاصه کرد. اما چرا و بچه دلیل احمد منتظری با انتشار نوار صوتی او سکوت ۲۸ ساله را می شکند؟

-  قبل از هر چیز احمد منتظری تنها نیست  و به تنهائی چنین خطری را بعهده نگرفته است. او از حمایت و پشتیبانی گروهی از اصلاح طلبان و شخصیت های مذهبی برخوردار است.  و احتمالا  نوارهای دیگری درباره موضوعات مهم سیاسی درچنته دارد که وضعیت او را متفاوت می کند.

-  فاکتور مهم دیگر، پس از ۲۸ سال تعدادی از دست اندرکاران آن زمان و از همه مهمتر خمینی، شخصیت با نفوذ و محوری که دستور این نسل کُشی را صادر کرد یا دیگر وجود ندارند و یا از صحنه سیاسی کنار رفته اند. هیچ یک از کسانی که امروز در قدرت هستند جایگاه سیاسی و نفوذ خمینی درهرم سیاسی جمهوری اسلامی را ندارند. خلاء  هیراشی  پس از مرگ خمینی در بین بالائی ها، نهاد ها و ارگانهای پائینی و در بین مردم مذهبی را در درگیرهای دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد می توان دید.
-  بیماری جسمی و مرگ خامنه ای مدتها است بحث جانشینی را در بین جناحها، نهادها، ارگانهای قدرت، احزاب و شخصیت های مذهبی مطرح کرده است. انتخاب خامنه ای پس از مرگ خمینی در سال ۶۸ مخالفتهای خاموشی را در پیداشت ولی در شرایط کنونی  جانشینی خامنه ای موضوع درگیریهای سیاسی و فقهی مهمی در بین گروه ها، طیف ها و محافل مختلف خواهد بود که انتشار نوار صوتی منتظری بی ارتباط با این موضوع  نیست.

-  موقعیت جمهوری اسلامی و نقش آن در اوضاع آشفتهِ خاورمیانه بی ارتباط با انتشاراین نوار صوتی نیست. حمله و اشغال نظامی عراق بوسیله امپریالیسم آمریکا و دیگر کشورهای امپریالیستی که به جنگ و ویرانی عراق منتهی شد، فرصت مناسبی برای حضور فعال سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در این کشور بود. شکست در جنگیِ که ۸ سال به درازا کشید، کینه و نفرتِ انتقام جویانه انگیزه  دخالت در عراق را توجیه میکرد، علاوه بر این وجود مهمترین مراکز اسلامی تشیع  درعراق  دخالت جمهوری اسلامی در عراق را تقویت کرد.

اما ادامه دخالتهای نظامی در منطقه بخصوص همسویی سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی با روسیه درجنگ سوریه مورد توافق جناحها و گروههای مختلف رژیم اسلامی  نیست. از دیدگاه آنها  جنگ ویرانگر در سوریه، رقابت های کشورهای امپریالیستی، ترکیه، عربستان سعودی و قطر نظام  جمهوری اسلامی را به خطر خواهد انداخت. بخصوص که جمهوری اسلامی منافع مشخص استراتژیکی در سوریه ندارد. تیرگی روابط با عربستان سعودی و حمایت این کشور از جریانهای داخلی که به داعش نزدیک هستند این احساس خطر و نگرانی را افزایش میدهد. اگر چه جمهوری اسلامی اولین نظامی شیعه داعشی در منطقه خاورمیانه بود ولی اختلافات سیاسی، ایدئولوژیکی، جنگ فرقه ای  و گسترش آن در ایران  خطری است که نگرانی جناح هائی از این رژیم رادر پشت انتشار نوار صوتی منتطری توضیح میدهد

شکستن سکوت ۲۸ ساله در مورد کشتارهزاران هزار زندانی سیاسی در تابستان ۶۷  شجاعت منتظری پدر و پسر وهمدردی با خانواده های زندانیان سیاسی نیست. پخش این نوار را باید در راستای اوضاع  و شرایطی که توضیح داده شد مورد بررسی قرار داد.

این نوار سندی است از جنایتی گسترده، طراحی و برنامه ریزی شده  که می تواند در محاکمات آینده  مورد استفاده قرار گیرد. در عین حال سندی است که مبارزات و مقاومت آزادیخواهان و آرمانگرایان را در دورانی تاریخی برای نسل های آینده باز گو میکند.

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.