“رستاخیز” سروده ای از یاور استوار

سرودی برای جانباختگان تابستان ۶۷ ….

رستاخیز:
سرودی برای جانباختگان تابستان ۶۷


برمی­ خیزیم
با خروشی عصیانی در آوندهایمان
با افق ­هایی روشن
در گستراکِ پهنه­ ی دیدی
که راه به دانایی­مان دارد
با مشت­ هایی اُست و استوار
با مشت­ هایی اُست و ستم­کوب
بر شقیقه­ ی بیداد
و لبخندی انسانی بر لب­
به آهنگی سرودواره
بر گوش­ های منتظر این قرن
تا رهایی را
چاوشانی باشیم
در هزاره­ ی بیداد

برمی­خیزیم
سروگونه
سرافراز
از لاله خیزِ سرخ
- از خاوران -
از هاگ­های زنده و بیدار
در زنده­ رودی از شعور و شکوفایی
با چراغ­ هایی روشنگرای راه
در دست­ هایمان
در شبانه­ ی تاریکی که فلاکت
منشور زندگیست
و گرده­ های رنج
باربرانی ساکت و ناگویا
در کاروان رضایت و تسلیم!

بر می­خیزیم
به رستاخیزی عصیانی
و واک­ های شومِ نگفتن را
با سرانگشتانی سرخ
از ذهنِ سال­ های سترونِ خواب‌آلود
خط می­زنیم
بر می­خیزیم
و بر شاخه­ های ظلامت
بر کوچه­ های شب
چلچراغی از عشق
از رهایی
از فردا
می­آویزیم!

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.