برهان عظیمی: محمد علی قهرمان سنگین وزن بوکس جهان در سن ۷۴ سالگی درگذشت

علی تنها و صرفاً یک قهرمان در رینگ بوکس نبود. او از سال ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۴ در کنار سیاه‌پوستان تحت ستم و استثمار برای عدالت علیه هیئت حاکمه ی دولت امپریالیسم سفیدپوست و نژادپرست آمریکا جنگید. ….

**********************

مهم‌ترین واقعه‌ای که علی را بیش از هر چیزی در کنار خلق‌های ستم‌کش و رنجدیده زحمتکش جهان قرارداد مخالفت او با رفتن به سربازی و انتقال او به ویتنام برای مبارزه با کمونیست‌های ویتنام بود. او اعلام کرد که حاضر نیست برای کشتن برادران و خواهران ویتنامی‌اش که برای عدالت و آزادی مبارزه می‌کنند روانه‌ی ویتنام شود. دولت آمریکا محمدعلی را بازداشت کرد و روانه زندان نمود! آپرکاتی که محمدعلی در مخالفت با جنگ ویتنام در آمریکا و سراسر جهان چون زخمی کاری بر بدن نظام سرمایه‌داری -امپریالیستی آمریکا وارد آورد همچنان دولت آمریکا را گیج و مبهوت نموده است!
شعری معروف از علی که پس از شکستش به جورج فورمن که اعلام نموده بود برای آن مسابقه آماده نبود چنین است:

من با یک تمساح کشتی گرفتم، به دهان نهنگ رفتم
من رعدوبرق را به چالش کشیدم
در زندان رعدوبرق انداختم!
این بد است!
تنها در هفته گذشته من یک سنگ را به قتل رساندم، ریگی را مجروح کردم
من آن‌قدر پستم که دارو را بیمار می‌کنم….
قهرمانی که در کنار مردم ستم‌کش و استثمارشده سراسر جهان است و در جوار آن‌ها برای عدالت و آزادی و مساوات جنگید هرگز از یاد نمی‌رود… رزمش جاویدان است
********************

ویدیوی ماندگار از علی:

این ویدیو متعلق به زمانی است که محمدعلی در مقابل انجام‌وظیفه اجباری سربازی که توسط دولت امپریالیسم امریکا به قانون بدل شده بود، علناً در مطبوعات اعلام کرد که به سربازی برای رفتن به ویتنام و کشتار کمونیست‌های نمی‌رود .. او می‌گوید:
«منطق من به من می‌گوید به ویتنام نرو. آن‌ها مردمانی گرسنه و رنجدیده‌ای هستند که در گل و خاک و شرایط طاقت‌فرسایی زندگی می‌کنند. من بروم به آن‌ها شلیک کنم برای چه؟ به چه دلیل؟ ویتنامی‌ها مرا نگرو* خطاب نمی‌کنند! آن‌ها هرگز مرا لینچ نکردند! افسار سگ هار را برای گاز گرفتن من رها نکردند! ویتنامی‌ها حقوقی شهروندی مرا ندزدیدند! به مادر من تجاوز جنسی نکردند و پدر مرا به قتل نرساندند! خوب من به چه دلیل به آن‌ها شلیک کنم؟ در ویتنام خردسالان و بچه‌ها و زنان مردان رنگین‌پوست مثل سیاهان فقیر هستند، چطور و چرا من به آنجا بروم و به آن‌ها شلیک کنم؟…من را به زندان ببرید.. من به ویتنام نمی‌روم…»

بیماری چپ‌روی کودکانه در برخورد به مبارزات بر حق محمدعلی
برخی از رفقا عکسی از محمدعلی با شعبان بی‌مخ (از عاملین لمپن پرولتاریا که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ توسط امریکا و سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق دست داشت) که در زمان شاه با سفرش به ایران گرفته‌شده است را در زیر نوشته‌های رفقایی که از مبارزات ضد نژادپرستی برای عدالت اجتماعی علی به‌عنوان یک سیاه‌پوست تحت ستم که با نرفتنش به ویتنام و مخالفت با پروژه کمونیست کشی در دهه ۶۰ تا ۷۴ میلادی علیه هیئت حاکمه ی امپریالیسم آمریکا را پشتیبانی کرده‌اند، به اشتراک می‌گذارند. و یا عکس او که در زمان همین رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی به ایران دعوت شد و دچار بیماری سخت پارکینسون بود به اشتراک می‌گذارند و با قیافه حق‌به‌جانب به ما با برچسب‌زنی‌های رایج خویش انتقاد می‌کنند “که چرا از مذهب ارتجاعی محمدعلی دفاع می‌کنید”! اما متوجه نیستند که ما مذهب را افیون توده‌های رنجدیده و تحت ستم و ازجمله محمدعلی می‌دانیم و از مذهب او در نوشته‌های خویش در مورد محمدعلی هیچ‌گاه دفاع نکردیم! بلکه از مبارزات به‌حق او علیه هیئت حاکمه دولت امپریالیسم امریکا دفاع صحیحی نمودیم.

مشکل این دسته از افراد این است که نمی‌دانند محمدعلی یک کمونیست نبود و مضافاً اینکه او از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و نقش شعبان بی‌مخ نمی‌توانسته است باخبر باشد. درعین‌حال که “رسم” رژیم منفور شاه این بود که از ورزشکاران بانام جهان برای سفر به ایران ازجمله به دیدن شعبان بی‌مخ دعوت به عمل می‌آورد. بنابراین این دسته از رفقا با یک برخورد احساسی و بدون تحقیق و بررسی پدیده‌ای به نام محمدعلی و بدون آگاهی شرایط تاریخی دوران مبارزات سیاه‌پوستان آمریکا در یک نهضت حقوق مدنی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار که ازجمله یکی از جهت‌گیری‌های صحیح آن مخالفت با جنگ ویتنام بود، به چپ‌روی‌ کودکانه دچار شده‌اند.
این رفقا توجه نمی‌کنند که ماشین قتل و جنایت بشر رنجدیده و تجاوز نظامی نظام سرمایه‌داری امپریالیستی آمریکا هرگز متوقف نشده است و کاری که محمدعلی با سرپیچی از اعزام اجباری‌اش به ویتنام و ویتکنگ نمود او را در کنار طبقه رنجدیده و تحت ستم آن دوران قرارداد. و درواقع با یک‌جانبه‌گرایی زمانی که محمدعلی را آماج حملات چپ‌روانه خویش قرار می‌دهند به یک معنای واقعی سوای نیتشان چشم خود را بر جنایت‌های بی‌شمار و تجاوزهای نظامی هیئت حاکمه ی ضد بشری دولت امپریالیسم آمریکا برای تحکیم سیادت خویش برجهان که همچنان ادامه دارد می‌بندند! این دسته از رفقا همه‌چیز را از دیدی محدود ناسیونالیستی و منافع ملی و نه انترناسیونالیستی.

رویکرد غیرعلمی، ناسیونالیستی و چپ‌روانه‌ی این دسته از رفقا به خاطر این است درکی سطحی از ماتریالیسم دیالکتیک دارند و دیدگاه فلسفی‌شان ریشه در ماتریالیسم مکانیکی دارد.

برهان عظیمی
۱۶ خرداد ۱۳۹۵ مصادف با ۴ ژوئیه ۲۰۱۶

————————————————————-

*  نگرو(سیاه): کلمه اهانت‌آمیزی و رکیکی بود که توسط نژادپرستان سفیدپوست و کُکلاس کلان برای خطاب کردن سیاهان آمریکا مورداستفاده قرار می‌گرفت. این کلمه اهانت‌آمیز با تاریخ طولانی برده‌داری، تبعیض نژادی و تفکیک آمریکایی‌های سیاه‌پوست تا سالهای ۱۹۷۴ مورداستفاده‌ی نژادپرستان سفیدپوست خطاب به شهروندان سیاه‌پوست مورداستفاده قرار می‌گرفت.

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.