“از جام زهر تا نرمش قهرمانانه!” پیرامون رنجی که رویای اتمی شدن بر ملت ایران تحمیل کرد

روزهای آینده نشان خواهد داد توافق و برداشتن گام به گام و یا یکباره تحریم ها تا چه اندازه درخدمت حل دشواری های زندگی اقشار مختلف مردم قرار خواهد گرفت. ما می گوییم بخش اعظم امکاناتی که به دنبال این توافق پدید خواهد آمد، در چاه ویل فساد و غارت و چپاول حکومتیان فرو خواهد رفت و مردم و به خصوص کارگران و اقشار زحمتکش جامعه، نصیبی از آن نخواهند برد. ….

اخبار روز:
با پایان مذاکرات هسته ای نمایندگان ایران و ۱+۵ و امضای متن توافق بین طرفین، برگ جدیدی برکتاب تاریخ معاصر ایران افزوده شد. آیا در جریان مذاکرات، بر این برگ از تاریخ ایران همان نقش بست که مردم می خواستند و همان نوشته شد که امروز جمهوری اسلامی آن را قرائت می کند، و یا حکومت به آن شیوه این صفحه از تاریخ را می خواند که در دروان بعد از جنگ، تاریخ آن را خواند؟

اخباری که امروز از رویدادهای سال های جنگ ایران و عراق منتشر می شود نشان می دهد رهبران جمهوری اسلامی و از جمله خامنه ای عملیات کربلای ۴ را با علم بر شکست آن اجرا کردند و جان هزاران ایرانی که قرار بود کشته شوند در نقشه آنان جایی برای تامل نداشت. امروز هم در مذاکرات هسته ای شاید «کربلاهای ۴» تکرار شده باشند، اما ما تا روز موعود به این صفحه از تاریخ دسترسی نداریم و این قرائت جمهوری اسلامی از مذاکرات و توافق ها است که مبنای قضاوت در باره نتیجه این مذاکرات قرار گرفته است.

ما نیازی به شرکت در ماراتن مذاکرات هسته ای نداشتیم اگر رهبری جمهوری اسلامی حق بدیهی غنی سازی اتمی را با پنهانکاری به بازی نمی گرفت و به بهانه ای برای ابراز نگرانی همسایگان ایران، حامیان جهانی آنان و سازمان ملل تبدیل نمی کرد. ایران نیازی به این مذاکره و چشم پوشی از بسیاری از حقوق مصرح در مقاوله نامه های بین المللی نمی داشت اگر حکومت به جای تقویت زمینه های مسابقه تسلیحاتی و پیروی از دکترین صلح مسلح، سیاست پاک سازی منطقه از هرگونه سلاح کشتارجمعی و سرمایه گذاری دوجانبه و چند جانبه با کشورهای همسایه برای تولید انرژی پاک و جایگزین متناسب با چرخه زیست محیطی را پیگیری می کرد. ایران، امروز هزینه مذاکرات و محدودیت های ناشی از آن را نداشت، اگر رهبری جمهوری اسلامی هشدارهای دلسوزانه احزاب و سازمان ها نسبت به مصالح کشور را جدی می گرفت و مسئولان حکومت با ورق پاره خواندن مصوبات شورای امنیت سازمان ملل، کشورهای منطقه، اروپا و آمریکا را تا حد آماده شدن برای جنگ، تحریک نمی کردند.

قول و قرار طرفین مذاکره هرچه باشد، نفس اعلام توافق و توقف آنچه که تا به حال بوده، روزنه ای برای نفس کشیدن مردم و شکستی برای حکومتی است که همین امروز هم از رویاهای اتمی خود دست برنداشته است. تلخی لحظه در این است که حکومت جمهوری اسلامی در فقدان یک اپوزیسیون نیرومند، مسئول و متکی به خود، و مردمی که عادت ندارند مسئولیت های این حکومت را به آن یادآوری کنند، شکست آرمان های اتمی خود را «پیروزی» جا می زند و «جشن هسته ای» به راه می اندازد و در این شادمانی عمومی، مردم فراموش می کنند و یا حاضر نمی شوند به یاد آورند که مسبب همه ی این فشارها و هزینه ها و فلاکتی که اقتصاد و کشور را تا آستانه ی جنگ و فروپاشی برد، همان کسانی هستند که امروز پرچمداران «پیروزی» شده اند. درسایه ی این فراموشی عمومی است که «پیروزی»، پایه های حکومت استبداد را تحکیم می کند و حکومتی که زندگی مردم و اقتصاد کشور را به باد داده، به جای آن که مورد مواخذه قرار گیرد و سلب مسئولیت شود، ردای قهرمانی می پوشد.

باید گفت و ما می گوییم، حماسه، یک دروغ بزرگ است. قهرمانی ای صورت نگرفته و چهره های شکست خورده، در پشت صورتک ها پنهان شده اند… حکومتی در آرزوی پیوستن به «باشگاه کشورهای هسته ای» ناکام مانده و بهایی که ملت برای این شکست پرداخته، بسیار بسیار سنگین بوده است.

همیشه وجدان های بیداری هستند که «نه می بخشند و نه فراموش می کنند!» و در این جا آن چه که نباید فراموش شود و نباید بخشیده شود، به گروگان گرفتن زندگی و اقتصاد کشور و سفره های خالی مردم در سالیان طولانی، برای آن است که امیال و اهداف بلندپروازانه و تجاوزکارانه حکومتی مستبد، صورت واقع به خود بگیرد. سفره ها و جیب های خالی و درد و رنج عظیم کارگران و زحمتکشان و مردم ایران در سال های «اتمی شدن ایران» و تحریم ها، آن چه است که نباید فراموش و بخشیده شود.

روزهای آینده نشان خواهد داد توافق و برداشتن گام به گام و یا یکباره تحریم ها تا چه اندازه درخدمت حل دشواری های زندگی اقشار مختلف مردم قرار خواهد گرفت. ما می گوییم بخش اعظم امکاناتی که به دنبال این توافق پدید خواهد آمد، در چاه ویل فساد و غارت و چپاول حکومتیان فرو خواهد رفت و مردم و به خصوص کارگران و اقشار زحمتکش جامعه، نصیبی از آن نخواهند برد. علت العلل فقر، بیکاری، گرسنگی و عقب ماندگی کشور ایران، استبداد، جیب های گشاد حاکمیت فساد و مافیای قدرت و ثروت در ایران است، و این علل همچنان باقی اند!

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.