تبریزی: ناسیونالیست ها و ستمدیدگان

ناسیونالیست ها انسان ها را انسان نمی دانند بلکه جانورانی از نژادهای گوناگون می دانند و ناسیونالیست ها در همه جهان و همه تاریخ در گروه ستمگران جای داشته اند و تا کنون چیزی به نام ناسیونالیست ستمدیده در هیچ کجای جهان یافت نشده است و گروهی از ناسیونالیست های ایرانی که پس از زبان، زبان کردن ستم، ستم می کنند و دم از ملیت های تحت ستم و خلق های تحت ستم و مردم ستمدیده می زنند روشن نیست که با کارنامه درخشانی که ناسیونالیست ها در سراسر جهان و سراسر تاریخ داشته اند می خواهند چه کسی را فریب دهند؟! ….

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

ناسیونالیست ها و ستمدیدگان / تبریزی

ناسیونالیست ستمدیده چیزی است که در هیچ کجای جهان یافت نشده است!

ناسیونالیسم پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای است که در زمان برده داری پیدا شد و با آن که در بسیاری از بخش های جهان کنونی از میان رفته است اما صد در صد ریشه کن نشده است! در زمان برده داری سودبر ناسیونالیسم برده داران، در زمان دهداری سودبر ناسیونالیسم دهداران و در زمان سرمایه داری سودبر ناسیونالیسم سرمایه داران و زرسالاران بوده اند و ناسیونالیست ها هرگز در هیچ کجای جهان و هیچ کجای تاریخ در گروه ستمدیدگان جای نداشتند و ناسیونالیست ها در همه جهان و همه تاریخ در گروه ستمگران جای داشته اند و ما چیزی به نام ناسیونالیست ستمدیده نداریم! ناپلئون بناپارت شوونیست، کایزر ویلهلم پان ژرمن، بنیتو موسولینی فاشیست، آدولف هیتلر نازی، صدام حسین پان عرب، اسلوبودان میلوشوویچ پان سرب که سردمدار سیاهترین و پلیدترین رژیم های دیکتاتوری در همه جهان و همه تاریخ بوده اند همگی ناسیونالیست هائی هستند که از سرشناس ترین و دانه درشت ترین ستمگران جهان بوده اند و هیچکس نمی تواند چنین کسانی را دادگر و دادخواه بنامد!

هرگز ناسیونالیست ها انسان ها را به حق و ناحق، ستمگر و ستمدیده، راستگو و دروغگو، درستکار و نادرستکار، نیکوکار و تبهکار، گناهکار و بی گناه، دارا و ندار بخشبندی نمی کنند و ابزار ناسیونالیست ها برای بخشبندی انسان ها به خوب و بد، نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان و زادگاه است و یک ناسیونالیست همواره از ستمگرانی که از نژاد خودی و تبار خودی و زبان خودی باشند پشتیبانی می کند نه از ستمدیدگانی که وابسته به نژاد بیگانه و تبار بیگانه و زبان بیگانه هستند! از این روی نژادپرستی از اندام های جدا نشدنی ناسیونالیسم است و در همه جهان و همه تاریخ حتی یک ناسیونالیست را نمی توان پیدا کرد که نژادپرست نباشد و ناسیونالیسم بدون نژادپرستی چیزی است که در هیچ کجای جهان یافت نمی شود! برای نمونه به باور آدولف هیتلر که یک ناسیونالیست نژادپرست و دشمن یهودی ها بود فیلسوفی به نام اسپینوزا، فیلسوفی به نام برگسون، دانشمندی مانند زیگموند فروید، فیلسوفی مانند کارل هاینریش مارکس، فیزیکدانی مانند آلبرت انشتین و ….. چون یهودی تبار هستند پس آدم های بدی هستند اما فلان لات مردم آزار آلمانی آدم خوبی است! چرا؟ چون از نژاد ژرمن است!!!

ناسیونالیست های نژادپرست و همه را با یک چوب راندن!

نیازی نیست که یک ناسیونالیست بگوید فلان نژاد برتر از نژادهای دیگر است تا همگان او را نژادپرست بدانند و هر واژه و پسوند و پیشوندی که انبوهی از مردم یک سرزمین را یکپارچه و یک تکه کرده و با یک چوب براند نشانه نژادپرست بودن و ناسیونالیست بودن گوینده و نویسنده آنهاست! برای نمونه ناسیونالیست ها از گروه های گوناگون مردم جهان با پسوند (ها) نام می برند و همه را با یک چوب می رانند! مانند: ترک (ها) ، فارس (ها) ، عرب (ها) ، کرد (ها) ، ارمنی (ها) ، یهودی (ها) ، افغانی (ها) و ….. و یا ناسیونالیست ها با به کارگیری واژگان دیگری مانند ملت، قوم و تبار نیز گروه های گوناگون مردم را یکپارچه و یک تکه کرده و همه را با یک چوب می رانند! مانند ملت فارس، ملت ترک، قوم فارس، قوم ترک، جامعه فارس، جامعه ترک، آریائی تباران، ترک تباران، عرب تباران و ….. البته جهانیان بارها و بارها دیده اند که ناسیونالیست ها پسوند (ها) و با یک چوب راندن گروهی از مردم را چگونه در میدان کردار با جنگ افروزی و کشتارهای نژادپرستانه و کوره های آدم سوزی به نمایش گذاشته اند!

به جان هم انداختن مردم و جنگ افروزی!

ناسیونالیسم شش هزار سال پیش و در زمان برده داری پیدا شد و مرزبندی میان انسان ها و برپائی صدها کشور نیز فراورده ناسیونالیسم است و ناسیونالیسم فراورده مرزبندی میان انسان ها نیست بلکه دیوارکشی میان مردم جهان بر پایه نژاد و زبان و رنگ پوست و نیاکان فراورده ناسیونالیسم است! ناسیونالیسم بدون کینه و بدون دشمنی میان کسانی که از نژاد خودی و زبان خودی هستند با کسانی که از نژاد خودی و زبان خودی نیستند کارش نمی گیرد! باید از بخشی از مردمی که از نژاد خودی و زبان خودی و تبار خودی نیستند دشمن سازی شود و درباره اش داستان پردازی و دروغ پراکنی شود تا سرانجام میان نژاد خودی و تبار خودی با کسانی که ناسیونالیست ها آنها را خودی نمی دانند دیوارکشی شود چرا که ناسیونالیست ها نخستین کاری که در همه جهان و همه تاریخ انجام داده اند و انجام می دهند دیوارکشی با بهانه تراشی های گوناگون میان خودشان و دیگرانی است که آنها را خودی نمی دانند! سپس ناسیونالیست ها کسانی را که از نژاد خودی و زبان خودی نمی دانند و در میان سرزمین دیوارکشی شده ناسیونالیست ها گیر افتاده اند یا می کشند یا می رانند و یا سرکوب می کنند!

پس از همه این کارها اگر ناسیونالیست ها خود را تواناتر از رژیم های سرزمین های دیگر ببینند آغاز به کشورگشائی و دست اندازی به سرزمین های دیگران و جنگ افروزی می کنند و رژیم های ناسیونالیست یا با سرزمین های دیگر می جنگند و یا گرفتار جنگ های درون مرزی می شوند و به جان هم انداختن مردم جهان و جنگ افروزی کاری است که انجام آن از سوی ناسیونالیست ها بی چون و چراست و رژیم هائی که سردمداران آنها ناسیونالیست هائی مانند ناپلئون بناپارت شوونیست، کایزر ویلهلم پان ژرمن، بنیتو موسولینی فاشیست، آدولف هیتلر نازی، صدام حسین پان عرب، اسلوبودان میلوشوویچ پان سرب و ….. بودند همگی با جنگ و جنگ افروزی سر و کار داشتند! بزرگترین و خانمانسوزترین جنگ های تاریخ جهان نیز که میلیون ها کشته و زخمی و بی خانمان بر جای گذاشته اند ریشه در ناسیونالیسم داشته اند و جنگ جهانی یکم با چهارده میلیون کشته و جنگ جهانی دوم با پنجاه و پنج میلیون کشته نمونه هائی از جنگ های خانمانسوز ناسیونالیستی هستند! البته تنها فرجامی هم که ناسیونالیست ها در سرتاسر تاریخ داشته اند شکست بوده است و با ناسیونالیسم و پندارهای ناسیونالیستی رسیدن به پیروزی ناشدنی است و ناسیونالیست ها بزرگترین بازندگان تاریخ بوده اند!

همدردی نکردن ناسیونالیست ها با کسانی که خودی نیستند!

ناسیونالیست ها چون نژادپرست و بیگانه ستیز هستند هرگز با کسانی که آنها را از نژاد خودی و تبار خودی و زبان خودی و ….. نمی دانند همدردی نمی کنند! برای نمونه هنگامی که در مردادماه سال ۱۳۹۱ در آذربایجان زمین لرزه ای رخ داد و هزاران تن کشته و زخمی و آواره شدند چند تن از ناسیونالیست های پان آریا گفتند که چون چنین کسانی از ترک تبارانی هستند که سرزمین اهورائی آریائی ها و به ویژه آذربایجان را که آتشکده آذرگشسب در آن جای دارد اشغال کرده اند خوب شد که مردند! چنین کسانی انیرانی هائی هستند که باید گورشان را گم کنند و به ترکستان بازگردند و سرزمین اهورائی آریائیان را به دارندگان راستین آن که از نژاد خجسته آریائی هستند بازپس دهند! و یا هنگامی که در پنجم دی ماه ۱۳۸۲ در بم زمین لرزه ای رخ داد و پنجاه هزار تن کشته شدند و هزاران تن نیز زخمی و آواره شدند چند تن در میان ناسیونالیست های ترک پیدا شده و گفتند که چون چنین کسانی از قوم منحوس فارس و ملت بیگانه فارس هستند خوب شد که مردند! مردند که مردند! من چه کنم؟! به من چه!

هنگامی که گروهی دزد و آدمکش در عراق و سوریه پیدا شده و نام گروه خودشان را (دولة الاسلامیة العراق و الشام) یا (داعش) گذاشتند و مردم بی گناه و بی دفاع را کشتند و داراکشان را تاراج کردند و به زنان و دختران تجاوز کردند و خانه هایشان را ویران کردند ناسیونالیست ها با کسانی که آنها را خودی نمی دانستند همدردی نکردند و گفتند من چه کنم؟! به من چه! اگر داعشی ها ترک های عراق را کشتند ناسیونالیست هائی که ترک ها را خودی نمی دانستند گفتند: من چه کنم؟! به من چه! اگر داعشی ها عرب ها را کشتند ناسیونالیست هائی که عرب ها را خودی نمی دانستند گفتند: من چه کنم؟! به من چه! و اگر داعشی ها در عراق و سوریه کردها را کشتند و داراکشان را تاراج کردند و خانه هایشان را ویران کردند و به زنان و دخترانشان تجاوز کردند ناسیونالیست هائی که کردها را خودی نمی دانستند گفتند: من چه کنم؟! به من چه!

و اگر کسانی در میان ترک ها پیدا شدند که مغزشان با پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی از کار نیفتاده بود و با مردم ستمدیده و دردمند و درمانده و بی پناه کرد که گرفتار ددمنشی های داعشی ها در عراق و سوریه شده بودند همدردی کردند ناسیونالیست های ترک آنها را ناسزاباران کردند! چنان که صدها تن ترک تبریزی پیدا شده و با مردم کرد که ناسیونالیست های ترک آنها را خودی نمی دانند همدردی کرده و نامه هائی را با صدها امضا نوشته و به جاهای بسیار فرستادند اما ناسیونالیست های ترک آنها را خائن نامیدند و سپس فلسفه بافی های ناسیونالیستیشان را با پسوند (ها) ی نژادپرستانه که درباره آن سخن گفته شد پی گرفتند! مانند: ….. اولین سرها را کرد (ها) در ایران بریدند! ….. کرد (ها) نه تنها مانند داعش هستند بلکه از داعش هم بدترند! ….. شما کرد (ها) ی آدمکش را نمی شناسید و درباره آنها هیچ چیز نمی دانید! ….. چرا ما نتوانستیم آن چیزهائی را که شما در ملت تروریست پرور کرد می بینید ببینیم؟! و …..

چرا ناسیونالیست ها این چنیند؟ چون ناسیونالیست ها انسان ها را انسان نمی دانند بلکه جانورانی از نژادها و تبارها و زبان های گوناگون می دانند! و این که چرا ناسیونالیست ها در پان نامه هائی که می نویسند رنج های مردمی را که آنها را خودی نمی دانند به هیچ می گیرند برای آن است که اگر به واژه های به کار رفته از سوی پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی نگاه کنید به سادگی می فهمید که این پان ها که خود را نمایندگان مادرزاد مردم ترک و فارس و کرد و عرب می دانند با ویژگی های انسانی مردمی که در بخش های گوناگون جهان زندگی می کنند سر و کار ندارند و انسان برای اینان جانور از خود بیگانه ای است که با نژاد و تبار و خاک و مرز و رنگ پوست و نیاکان شناخته می شود نه چیز دیگر! و برای پان ترک و پان آریا و پان کرد و پان عرب کسانی که از نژاد خودی و تبار خودی و زبان خودی نیستند اگر مردند یا گرسنه ماندند یا دچار هر رنج دیگری شدند مانند آن است که گروهی جانور که در گله جانوران خودی جائی ندارند دچار آن رنج ها شده اند!

اگر در سرزمینی مردم ستمدیده از ناسیونالیست ها پیروی کنند چه خواهد شد؟

اگر در سرزمینی که مردم گرفتار فرمانروائی ستمگران هستند برای رهاندن خودشان از بیداد و ستم از ناسیونالیست ها پیروی کنند و یک رژیم ناسیونالیست در آن سرزمین بر سر کار بیاید چه خواهد شد؟ پاسخ این پرسش بسیار آسان است و آن این است که مردم ستمدیده از چاله درخواهند آمد و به چاه خواهند افتاد! به فهرست دیکتاتورهائی که سرکرده پلیدترین و سیاهترین و خونخوارترین رژیم ها در آسیا و آفریقا هستند نگاه کنید، بیشترشان رهبران و دست اندر کاران احزاب ناسیونالیستی هستند که در نیمه نخست سده بیستم در آفریقا و آسیا بر روی جنبش های پیکارهای دادخواهانه و آزادیخواهانه انبوه مردم ندار و دردمند و درمانده و ستمدیده در ستیز با استعمارگران و جهانخواران به روی کار آمده اند! مانند صدام حسین در عراق، حافظ اسد در سوریه، ملک حسین در اردن، انورسادات در مصر، معمر قذافی در لیبی، حبیب بورقیبه در تونس و ….. که همگی سرکرده رژیم های ناسیونالیست بودند!

در کدام یک از این کشورها که با رژیم هائی ناسیونالیست گردانده می شوند چیزهائی مانند مردم سالاری، آزادی، برابری، خودگردانی، پارلمان، انتخابات آزاد، حقوق شهروندی، تنخواه توانمند، سازه های پیشرفته و ….. دیده شده اند؟! آیا جز این است که در هر کشوری که یک رژیم ناسیونالیست بر روی ویرانه های رژیم پیشین برپا شده است زرسالاران و سرمایه داران خون مردم را به شیشه کشیده و بر هست و نیست مردم چیره شده اند؟ چگونه می توان امیدوار بود در سرزمینی که در آن مردم دچار ستم هستند با روی کار آمدن کسانی مانند ناپلئون و هیتلر و موسولینی و صدام مردم از ستم برهند؟ روشن است که اگر مردم ستمدیده در یک سرزمین با دنباله روی از ناسیونالیست ها بخواهند از ستم ستمگران برهند کارشان برابر است با درآمدن از چاله و افتادن به چاه و با پیروی مردم ستمدیده از ناسیونالیست ها آن مردم به جای رسیدن به دموکراسی به هیتلرکراسی و صدام کراسی خواهند رسید!

پیش از جنگ جهانی یکم کمابیش پنجاه کشور در جهان یافت می شدند اما اکنون شماره این کشورها به بیش از سه برابر رسیده است، ناسیونالیست های جدائی خواه ایرانی که نخستین هنرشان مانند همه ناسیونالیست ها در همه جهان و همه تاریخ دیوارکشی به گرداگرد خودشان و دیگرانی است که آنها را از نژاد خودی و زبان خودی نمی دانند با نشان دادن چنین آماری بالا و پائین پریده و می گویند پس ما هم مانند آنها ! اما اگر شعر و شعارها و آمارتراشی های ناسیونالیست های ایرانی را دور بریزیم آن چه که خواهیم دید سر تا پا با آن چه که این گروه از ناسیونالیست ها در پان نامه هایشان می گویند و می نویسند آن چنان که گفته شد ناهمسان است! پس این گروه از ناسیونالیست ها با سخنانی از این دست که: “شماره کشورها کم بود و اکنون شماره آنها بیشتر شده است!” و با کارنامه درخشانی که ناسیونالیست ها در سراسر جهان و سراسر تاریخ داشته اند می خواهند چه کسی را فریب دهند؟!

ستم، ستم کردن ناسیونالیست های ایرانی!

پس از این پیشگفتارها بپردازیم به ستم، ستم کردن ناسیونالیست های ایرانی! بسیار خوانده ایم و شنیده ایم که برخی از ناسیونالیست های پان نامه نویس ایرانی پس از آن که درباره زبان مادری سخنان چندباره و خسته کننده و بی خواننده و شنونده مانده شان را گفتند و نوشتند از (مردم ستمدیده) و (خلق های تحت ستم) و (ملیت های تحت ستم) به فراوانی می گویند و می نویسند و چنین کسانی پس از زبان، زبان کردن ستم، ستم می کنند! اما آن چه که این گروه از ناسیونالیست های ایرانی آن را (ستم) می نامند چیست؟ و چنین کسانی (مردم ستمدیده) و (خلق های تحت ستم) و (ملیت های تحت ستم) را دچار کدام (ستم) می دانند؟ به گفته ها و نوشته های این گروه از ناسیونالیست های ایرانی اگر نگاه کنید خواهید دید که چیزهائی مانند کشتار هزاران تن در زندان های رژیم آخوندی، به زنجیر کشیده شدن زنان ایرانی با حجاب سیاهی و تباهی، تورم تازنده، گرانی های جهشی، ده برابر شدن بهای نان در ۲۴ ساعت و ….. هیچکدام برای چنین کسانی (ستم) نیستند!

آن چه که این گروه از ناسیونالیست ها آنها را (ستم) می دانند یکی برپا نشدن دبستان هائی به زبان مادری این ناسیونالیست ها و دیگری تکه پاره نشدن ایران با دیوارکشی های هیتلری میان مردم با دستاویزهائی مانند فدرالیسم و حق تعیین سرنوشت است! در این میان این گروه از ناسیونالیست های پان نامه نویس (خلق، مردم، ملت، ملیت و …..) را چه کسانی می دانند؟ برای اینان کارگران و دهقانان و رنجبران گرسنه ای که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و از بام تا شام کار می کنند نه خلق هستند و نه ملت هستند و نه مردم بلکه جانورانی هستند که باید کار کنند و جیب (ملت و خلق و مردم) را پر کنند! پس (مردم و ملت و خلق) چه کسانی هستند؟ برای ناسیونالیست های وابسته به زرسالاری (مردم و ملت و خلق) میلیاردرزاده هائی هستند که در انگلستان و آلمان و سوئد و نروژ و آمریکا و ….. نشسته اند و پس از زبان، زبان کردن ستم، ستم می کنند!

روشن است که امید بستن مردم گرسنه ایران به چنین کسانی که خوراکشان فیله ماهی و خاویار و بوقلمون سرخ کرده است کاری بیهوده است و چرا باید مردم ستمدیده ایران امیدوار به کسانی باشند که گام در راهی گذاشته اند که پیش از آنها ناپلئون بناپارت شوونیست، کایزر ویلهلم پان ژرمن، بنیتو موسولینی فاشیست، آدولف هیتلر نازی، صدام حسین پان عرب، اسلوبودان میلوشوویچ پان سرب آن راه را رفته اند؟ کارگران و دهقانان و رنجبران دردمند و درمانده و گرسنه عرب و سرب و کرواسی و بوسنی و ترک و فارس و کرد و بلوچ و ….. میهنی را که زرسالاران و سرمایه داران از آن سخن می گویند ندارند و همه جای جهان برای آنها میهن است! آنها هر جا که باشند تنها چیزی را که برای فروش دارند نیروی کارشان است که با بهائی بسیار کمتر از ارزش راستین آن می فروشند و جیب زرسالاران را پر می کنند! کارگران و برزگران و رنجبران تنها یک میهن دارند، میهنی به نام کره زمین!

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

واژگان پارسی که به جای واژگان ناپارسی در این نوشتار به کار گرفته شده اند:

دهدار = فئودال *** دهداری = فئودالیسم *** زرسالار = بورژوا *** زرسالاری = بورژوازی *** انیرانی = کسی که ایرانی نیست، غیر ایرانی *** جهانخوار = امپریالیست *** جهانخواری = امپریالیسم *** تنخواه = اقتصاد *** سازه = صنعت *** سازه های پیشرفته = صنایع مترقی ***

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.