احمد سیف: جهانی کردن ریاضت اقتصادی

تولید کالائی خصلت دوگانه کار را در برابر یک دیگر می‌نهد. منظورم از این خصلت دوگانه این است که کارگر به عنوان مصرف کننده در مقابل خویش قرار می‌گیرد. به عنوان کارگر البته که او دوست دارد مزد بیشتری به او پرداخت شود ولی به عنوان مصرف کننده البته علاقمند است که قیمت کالا‌ها کمتر باشد. ….

تامین ۲۴/ سرمایه در دوره‌ای  می‌کوشید و در اغلب جوامع هم موفق شد تا کارگران غیر عضو را در برابر کارگران عضو اتحادیه‌های کارگری قرار بدهد. با این ادعا که اگر قیمت‌ها بالاست دلیل‌اش این است که کارگران عضو اتحادیه‌ها موجب بالا رفتن هزینه تولید می‌شوند و این هزینه بیشتر است که به صورت قیمت‌های بالا‌تر در می‌آید.

امروز جهانی کردن مردم را به عنوان مصرف کننده در مقابل‌‌ همان مردم به عنوان کارگر قرار داده است. قبل از ادامه باید به چند نکته اشاره بکنم.

اگر به تاریخ نیم قرن گذشته جهان نگاه کنیم مشاهده می‌کنیم که فرایندی که تحت عنوان جهانی کردن مطرح می‌شود نه درهمه جا به یک اندازه نفوذ داشته است و نه در همه کشور‌ها به یک صورت تغییر و تحول ایجاد کرده است.

به همین نقل و انتقال تولید دراقتصاد جهانی بنگرید. فرض کنید اولین صنعتی را که در اقتصاد جهان «جهانی» کردند، یعنی فرایند تولید را جابجا کردند صنعت نساجی بوده است.

در اقتصادهای غربی کارگران صنعت نساجی بدون شک بازنده اصلی این دگرگونی هستند. یا فرصت‌های شغلیشان تحلیل می‌رود و بیکار می‌شوند و یا باید برای بیکار نماندن دراقتصاد جهانی کاهش سطح مزد را بپذیرند.

دربقیه اقتصاد سرمایه داری غرب، کارگران اگر چه به عنوان کارگر ممکن است با کارگران بیکارشده و یا تحت فشار صنعت نساجی همدردی نمایند ولی به عنوان مصرف کننده محصولات نساجی از این تحول و تحرک بهره‌مند خواهند شد.

چون انتقال تولید به کشورهائی که سطح مزد و دیگر هزینه‌های تولیدی پائین تری دارند موجب می‌شود که قیمت محصولات دربازار کاهش پیدا کند و یا حداقل با سرعت کمتری افزایش یابد و این طبیعتا به نفع مصرف کنندگان خواهد بود. مشکل از آنجا پیش می‌آید که این فرایند انتقال به همین جا ختم نمی‌شود.

در مرحله بعد، فرض کنید تولید اتوموبیل را به کشور دیگر منتقل می‌کنند. در اینجا کارگران صنعت اتوموبیل سازی بازنده اصلی این انتقال می‌شوند. یا فرصت‌های شغلیشان تحلیل می‌رود و بیکار می‌شوند و باید مزد کمتر و پائین‌تر را بپذیرند. با این وصف بقیه کارگران از این وضعیت شکایتی نخواهند داشت چون انتقال تولید اتوموبیل از انگلیس یا امریکا به چین موجب می‌شود که قیمت اتوموبیل‌های تولید شده در سطح پائینی بماند و حتی کاهش پیدا کند.

اگر انتقال تولید به چند صنعت خاص محدود می‌شد البته که پی آمدهای آن هم قابل کنترل می‌شد ولی مشاهده می‌کنیم که انتقال محدود نمانده است. امروزه خبر داریم که انتقال فعالیت‌ها به بخش خدمات هم رسیده است. یعنی خدمات حسابداری، حقوقی و حتی طرح ریزی و انیمیشن هم مشمول همین قواعد شده است.

یکی از پی آمدهای انتقال فرصت‌های شغلی این است که اساس مالی دولت‌ها دراین جوامع به دست انداز می‌افتد. کارگرانی که کارشان را از دست می‌دهند از یک سو مالیات بردرآمد نمی‌پردازند و از سوی دیگر درجوامعی که برنامه‌های رفاه اجتماعی دارند- برای نمونه اروپای غربی – موجب افزایش هزینه‌های رفاهی دولت‌ها می‌شوند.

گذشته از هزینه‌های دولتی برای نجات موسسات مالی و بانکی که باعث افزایش بدهی دولت‌ها دراین جوامع شده است، این عامل هم نقش خود را درافزایش این بدهی‌ها ایفا کرده است.

نتیجه اینکه سیاست ریاضت اقتصادی را «جهانی» کرده‌اند. یعنی شما امروزه کمتر دولتی را مشاهده می‌کنید که برای کنترل بدهی سیاست ریاضت اقتصادی را در پیش نگرفته باشد. و سیاست ریاضت اقتصادی هم چیزی جز اجتماعی کردن هزینه‌ها نیست که فشار اصلی‌اش هم بر کسانی وارد می‌شود که به این برنامه‌ها بیشترین وابستگی را دارند.

—————————————–
منبع: http://tamin24.ir

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.