علی رضا جباری (آذرنگ): کوبانی، رزمگاه امروزی جهانخواران و خلقهای خاور زمین

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ی پیشین آمریکا در خاطرات خود نوشت: ” ما وارد جنگ عراق، لیبی و سوریه شدیم و همه چیز بر وفق مراد و بسیار خوب بود؛ اما ناگهان انقلاب مصر در ۳۰ ژوئن رخ داد و همه چیز در عرض ۳۴ ساعت تغییر کرد. … توافق شده بود که خبر تاسیس داعش در روز ۵ مه ۲۰۱۳ اعلام شود و ما منتظر تاسیس آن بودیم که ما و اروپا آن را به رسمیت بشناسیم. من به ۱۲ کشور جهان سفر کردم و با برخی از دوستان توافق کردیم که به محض اعلام تاسیس داعش آن را به رسمیت بشناسند. ” ….

” اهریمن داعش ” از ناکجا سر برمی آورد و خود را وارث خلافت اسلامی می خواند. این زاده ی نوخاسته ی امپریالیستها و ارتجاع منطقه، اندکی پس از آغاز حرکت نامیمون خویش، نزدیک به یک سوم خاک عراق را به اشغال در می آورد و بخشی از خاک سوریه را، در رهگذر سارمان پ ک ک به کردستان سوریه و درهمسایگی دیوار به دیوار ترکیه، محاصره و در نبرد مرگ و زندگی به اشغال تهدید می کند. به هر کجا که این نوزاد خلف جهانخواران و ارتجاع گام می نهد جز مرگ و کشتار وآدم ربایی و اسارت و تجاوز گروهی به زنان و رونق بخشیدن به بازار برده فروشی کاری نمی کند؛ و دشمنان قسم خورده ی جبهه ی مقاومت منطقه نیز، تحت عنوان ائتلاف ضد داعش، این کارزار نابرابر را به تماشا نشسته اند و تنها به آتش بازی درآسمان منطقه، در شرایطی که نبرد ی سخت و رو در رو میان مقاومت کوبانی و اشغالگران جریان دارد و هرلحظه بیم آن است که به فاجعه ای کلان  بینجامد، بس می کنند. درهمین حالت حکومت برخاسته از گروه همگرای داعش و کمک دهنده ی عمده به آن در ترکیه از راه ارسال تجهیزات نظامی و کمک مالی، از” قرار دادن پایگاه هوایی خود در خاک ترکیه ( اینجرلیک ) در اختیار نیروهای ائتلاف، برای نزدیکتر شدنشان به کردستان سوریه، حتی پس از تصویب مداخله ی نظامی در کوبانی در پارلمان ترکیه، سر باز می زند و به جای کوبیدن تجاوزگران داعش، پایگاه پ پ ک را در داخل خاک ترکیه، پس از سالها مذاکره برای صلح با آن سازمان، بمباران می کند. هم او می گوید که حذف دولت حافظ اسد در سوریه برایش بیش از سرکوب داعش اهمیت استراتژیک دارد و به این شرط حاضر است به اقدام در برابر داعش در منطقه بپیوندد که سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه درمعرض توجه ائتلاف ضد داعش قرار گیرد. دولت پادشاهی عربستان و قطر که از دهندگان عمده ی کمک مالی و تسلیحاتی به داعش و ارتجاع منطقه بوده اند به ناگهان به صفوف ائتلاف می پیوندند و در اقدام به ” سرکوب داعش ” سهیم می شوند.

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ی پیشین آمریکا در خاطرات خود نوشت: ” ما وارد جنگ عراق، لیبی و سوریه شدیم و همه چیز بر وفق مراد و بسیار خوب بود؛ اما ناگهان انقلاب مصر در ۳۰ ژوئن رخ داد و همه چیز در عرض ۳۴ ساعت تغییر کرد. … توافق شده بود که خبر تاسیس داعش در روز ۵ مه ۲۰۱۳ اعلام شود و ما منتظر تاسیس آن بودیم که ما و اروپا آن را به رسمیت بشناسیم. من به ۱۲ کشور جهان سفر کردم و با برخی از دوستان توافق کردیم که به محض اعلام تاسیس داعش آن را به رسمیت بشناسند. ”

ما این نکته را یاد آور می شویم که عمر البغدادی، رهبر پیشین داعش و بلحاج، از رهبران شورش لیبی در برابرمعمر قذافی، پیش از وقوع شرایط جدید در منطقه زندانی امریکاییان در زندان گوانتانامو بودند؛ اما به ناگهان آزاد شدند.

شیوه ی اقدام کنونی آمریکا و همپیمانانش در برابر داعش را وزیر خارجه ی پس از کلینتون، جان کری، در این اظهار نظر تازه ی خود به خوبی روشن کرده است. او به تازگی گفته است: مسئله ی کوبانی مسئله ی استراتژیک  ما نیست؛ اما شکست کوبانی فاجعه ی انسانی است.

هر انسان فهیم این حقیقت را به درستی در می یابد که ظهور یک شبه ی نیروهایی منطقه ای،همچون طالبان در پاکستان و افغانستان، القاعده از میان توانمند ترین صاحبان منابع نفت عربستان صعودی، و اکنون داعش و النصره و… تصادفی نیست؛ بلکه درست از میان مراکز” منافع حیاتی  استراتزیک غرب در خاور زمین، به ویژه منطقه ی خاور نزدیک و میانه، به سان بزرگترین منطقه ی دربردارنده ی منابع نفت و انرژی جهان و بزرگراه دسترسی امپریالیسم جهانی به خاور زمین، به عنوان مرکز بالقوه ی مقاومت در برابر انحصارغرب، سر بر می آورد. حضور غرب در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه… و اکنون در اکرایین، همسایه ی دیوار به دیوار فدراسیون روسیه، به روشنی نشان می دهد که استراتژی جهانی سرمایه داری انحصاری غرب و منافع حیاتی نامشروعش که اکنون سرچشمه ی تهاجم خلق الساعه ی داعش قرارگرفته است، از کجا و از چه اهداف و منافعی سرچشمه  گرفته است.

اکنون کوبانی در برابر ارتجاع دست پرورده ی امپریالیسم در منطقه تنها مانده است؛ اما ببینیم که  کوبانی به راستی نیز تنهاست؟ کوبانی اکنون به سان پایگاه مقاومت مشرق زمین در برابر جهانخواران وارتجاع منطقه قد برافراشته است. کوبانی، صدای خلقهای ستمدیده ی منطقه است. کوبانی صدای ۹۹ در صدی های آمریکا در برابر انحصارات بهره کش آن کشور و جهان است. کوبانی صدای خلق لگدمال شده ی کرد و همه ی خلقهای ستمدیده ی منطقه و جهان است. کوبانی امروز منزل نخستین در راهگشایی دوباره ی جاده ی ابریشم بر جهانخواران ورشکسته ی غرب است که هزینه های نظامی کلان آنها برای حفظ منافع استراتژیک آن، اکنون بر دوشش سنگینی می کند.

و پایگاهی اینچنین به تنهایی نمی تواند به مقاومت دیرنده ادامه دهد. پایگاهی این چنین با اهمیت و آرمان جهانیش و با زادگاه جهانیش نیازمند گسترش مقاومت آن در پهنه ی جهانی است. همه ی توده های ستمدیده و همه ی هیچ انگاشتگان جهان باید در این نبرد نابرابر یار و همراه کوبانی باشند. برپایی اعتراضها، اعزام نیروهای مردمی ( نه گماشتگان امپریالیسم )، گردآوری کمکهای مالی و تسلیحاتی، راهگشایی بر دلاوران خلق کرد در همه ی کشورهای همسایه برای حضور در میدان مقاومت، تنها درمان درد خلقهای منطقه و در پیشاپیش آنها کوبانی است.

این انتظار از مردم ستمدیده ی سراسر جهان، کارگران و زحمتکشان منطقه و جهان، نیروهای گردان بزرگ طبقه ی جهانی کارگر، و جنبشهای رهاییبخش ملی سراسر جهان نامعقول نیست  که با آنچه در توان دارند در برابر این فاجعه ی انسانی و جهانی بپا خیزند و گامی سرنوشت ساز در راه امحای پدیده ی نامیمون دولت اسلامی عراق و شام ( داعش )، به سان بالفعل ترین پایگاه جهانی ارتجاع، به پیش بر دارید.

۲۴/۷/۱۳۹۳(۲۰۱۴/۱۱/۱۶)

——————————————-
منبع:
http://kar-online.com

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.