بازگشت مصباح یزدی
نقش مریدان و حامیان مصباحیزدی در رخدادهای اخیر، پررنگ و محوری است ….
داوود محمدی . سردبیر روزنامه شرق :
«در شرایط کنونی باید ایستادگی و مقابله کرد و بت آزادی را شکست»؛ این بخشی از سخنان مصباحیزدی است که پنجشنبه گذشته در همایش «راهکارهای اجرای اصل هشتم قانون اساسی (امر به معروف و نهی از منکر)» بیان شد. هرچند، مصباحیزدی به اعلام اینگونه مواضع، شهره است اما با توجه به تحرکات اخیر تندروها باید سخنان او را فراتر از «توصیه» دانست.
۱- مصباحیزدی از منتقدان فعال دولت اصلاحطلب محمد خاتمی بود و از تریبونهای گوناگون میکوشید تا مخالفت با افکار و اقدامات اصلاحطلبان را تئوریزه کند. پس از دولت اصلاحات، مصباحیزدی، به «پدر معنوی دولت احمدینژاد» ملقب شد و در حمایت از نامزدی وی تا آنجا پیش رفت که گفت: «دیشب یکی از دوستان… در حال احیا پیش از نیمهشب به خواب میرود. در خواب به او ندا میشود که بلند شو برای احمدینژاد دعا کن، وجود مقدس ولیعصر دارند برای احمدینژاد دعا میکنند.» ۲۱ مرداد ۸۸ نیز وی تاکید کرد وقتی رییسجمهوری از جانب رهبری نصب و تایید میشود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده میشود، بنابراین «وقتی ریاستجمهوری حکم ولیفقیه را دریافت کرد، اطاعت از او نیز مثل اطاعت از خداست.» مصباحیزدی، به علت انتقاد از عملکرد مشایی، به جرگه منتقدان «معجزه هزاره سوم» پیوست اما جز جمله توجیهی حاکی از آنکه «بیش از ۹۰درصد معتقدم شخص مسالهدار احمدینژاد را جادو کرده»؛ توضیح مجابکنندهای ارایه نداد تا مشخص شود چرا وی درحالیکه ضرورت اطاعت از رییس دولت دهم را مشابه «اطاعت از خدا» مورد تاکید قرار داده بود، خود، به انتقاد از آن دولت پرداخت؟
۲- اکنون هم مشخص نیست آیا دولت حسن روحانی از قاعده بیانشده فوق توسط مصباحیزدی در سال ۸۸، استثنا شده یا اینکه وی اصل این قاعده را مورد بازنگری قرار داده و تغییرعقیده داده است؟ مصباحیزدی که از نامزدی جلیلی حمایت میکرد در جریان رقابتهای انتخاباتی و پس از آن در زمره منتقدان ثابت حسن روحانی بوده است. از جمله، پس از سخنان رییسجمهوری در «بیسواد»خواندن منتقدان توافق «ژنو»، مصباحیزدی در سخنان شدیداللحنی گفت: «علما، بزرگان و خانوادههای شهدا شما را نصیحت میکنند که فریب آمریکا را نخورید، عزت ملت را نفروشید و خون شهیدان را به باد ندهید… شاه هم میگفت این آخوندها یک دمکنی روی سرشان گذاشتهاند و نمیفهمند سیاست یعنی چه و ما چه دنیایی داریم… آنهایی که قسیالقلب هستند میگویند شما را چه کار به این کارها؟ شما را چه به اقتصاد و سیاست؟ بیسوادها.»
۳- نقش مریدان و حامیان مصباحیزدی در رخدادهای اخیر، پررنگ و محوری است. از برگزاری همایش بدون مجوز «دلواپسیم» گرفته تا تجمع غیرقانونی مقابل وزارت کشور. حالا هم؛ دور از انتظار نیست، پس از همایش «راهکارهای اجرای اصل هشتم قانون اساسی (امر به معروف و نهی از منکر)» که با فراخوان مصباحیزدی به «ایستادگی» برای «شکستن بت آزادی» همراه بود، اقدامات «همایشی» و «تجمعی»- بدون احساس نیاز به رعایت ضوابط قانونی- افزایش چشمگیری یابد. همزمانی چنین پدیدهای با «لغو» همایشهای «مجوزدار» حاملان دیگرگرایشهای سیاسی مانند لغو سخنرانی سیدحسن خمینی، هماندیشی اصلاحطلبان استان فارس، نشستهای هادی خانیکی و احسان شریعتی و چندین مراسم دانشجویی و نیز هفتخوان دریافت «مجوز تجمع» برای حامیان دولت، وضعیت تازهای را رقم میزند.
رواج همایشها و تجمعهای غیرقانونی مخالفان، آرامش سیاسی و دیپلماسی را از جامعه و فرصت رقابت عادلانه و در شرایط برابر را از فعالان سیاسی، سلب خواهد کرد. ۴- اهمیت ممانعت از قانونگریزی و دفاع از مجوزهای قانونی برای هر دولتی، غیرقابل انکار است و آنگاه که رییسجمهوری «حقوقدان» سکاندار قوهمجریه باشد، مطالبات و انتظارات مردم، فزونتر میشود. گاهی، تندادن برخی مسوولان دولتی به فشار تندروها برای لغو مراسم «مجوزدار» که از حوزههای فرعیتر مانند موسیقی آغاز شد، کار را به جایی رسانده که اینک، در حوزه سیاست هم حتی چهرههایی مانند سیدحسن خمینی، از فرصت بیان دیدگاههای خویش محروم میشوند و تشکلها و نهادهای حامی دولت، با لحاظ تجارب موجود، ترجیح میدهند تا از خیر راهاندازی هر مراسم مجوزداری نیز بگذرند زیرا اندکاندک به این باور میرسند که حتی طی مراحل قانونی هم تضمینی برای برگزاری نشست نیست و نهایتا با مختصرفشار تندروها، مراسم مجوزدار، طعم تلخ «لغو» را خواهد چشید. از آنسو، مشاهده جولان غیرقانونی منتقدان کمشمار اما پرسروصدا در خیابانها و همایشها، موجب خواهد شد تا امیدبستگان به «تغییر»، سرخورده شوند. زیرا «اعتدال» هر معنایی که داشته باشد، قطعا، مترادف با نرمش مقابل قانونگریزان و عدم حمایت از قانونمداران نیست.
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.