پـویـان انـصـاری: آن هوادار و این هوادار، کی بره این همه راه را …!
هنوز تقریبأ بعد از پانزده سال، کُردهای ترکیه رهبر خود را فراموش نکرده اند و درحمایت از وی به خیابان ها می آیند و با تظاهرات که مُنجر به مبارزه خشونت آمیز می شود اعتراض خود را به زندانی شدن او، نشان می دهند. ….
پـویـان انـصـاری
Pouyan49@yahoo.se
آن هوادار و این هوادار، کی بره این همه راه را …!
طبق گـزارش های رسانه های تُـرکیـه که اسوشیتد پرس ازآن نقـل کـرد، شنبـه ۱۵ فـوریـه ۲۰۱۴ (سه روز پیش ) تظاهرکنندگان کُـردِ تُرکیه، در پانزدهمین سالگرد دستگیـری عبداله اوجالان رهبـر پ کـا کـا ( وی در سال ۱۹۹۹در کنیـا به کُمـک سربازان گمنـام کشورهای اروپـایـی و آمریکا، دستگیـر و بـه ترکیه بـاز گـردانده شد و پس از محاکمه به حبس ابـد محکـوم شد.) اعتراضاتی در چندین شهر تـرکیـه برگزار کردند که درگیری با پلیس را به همراه داشت.
تظاهرکنندگان کُرد که به ادامه بازداشت اوجالان اعتراض داشتند با توسل به مبـارزه خشونت آمیـز از جمله پـرتـاب سنگ، تـرقـه (”اصلاح طلبان ِ” ایرانی غش نکنند) و بمب های آتشزا و غیره، اعتـراض خود را نشان دادند که این خود باعث دخالت پلیس ضد شورش شد که سرانجام منجـر به زد خـوردِ تظاهرات کنندگان با پلیس شد، در این درگیـری یک خود رو پلیس به آتش کشیده شد و یک تظاهرکننده در پـرتـاب بُمب آتشزا صـدمـه دیـد و القصه.
امـا نکته ای بسیار مُهم و سئوال بـرانگیـز که مـرا وا داشت چند سطری در مـورد آن بنویسیم سکـوتِ سایت های و غبره در مورد آن بود چرا که تقریبأ هیچ از یک از آنها این خبر را انعکاس ندادند !!!
بهرحال، خواندن این خبـر بلافاصله مرا بیـاد هـوادارانِ به قول خودشان، دو بزرگوار،آقایان موسوی و کروبی، انداخت.
در حقیقت بحث بر سر ماهییت و تفـاوت دو نیـرو، در حمایت از رهبران خود که زندانی و یا حصر هستند، است.
هنوز تقریبأ بعد از پانزده سال، کُردهای ترکیه رهبر خود را فراموش نکرده اند و درحمایت از وی به خیابان ها می آیند و با تظاهرات که مُنجر به مبارزه خشونت آمیز می شود اعتراض خود را به زندانی شدن او، نشان می دهند.
از این منظر، آیا می شود از این هـواداران دو آتیشه کروبی و موسوی سئوال کرد در سومین سالگرد( فکـر کنم اگـر حصـر آنها مانند اوجالان ۱۵ سال طول بکشد، آنهـا را فـرامـوش می کنیـد) حصـر این دو، چه کـار کرده اید!؟
نعوذ بالله نترسید زبانم لال، منظور پـرتـاب سنگ و تـرقـه و خدا نکرده آنش زدن خودرو های برادران پـاسـدار که در آن زمان جـوانـان ما را زیـر گرفتند و از رویشان رد شدند، نیست بلکه منظور، تظـاهـرات بسیار، بسیار مسالمت آمیـز، است .
راستی چراشما که معتقدید توده میلیونی آن زمان که به جنبش سبـز معروف شد، هواداران آخوند کروبی و موسوی نخست وزیر دوران عصر حجر “طلایی” امام راحل آدمکُش بود درسومین سالگرد حصـر آنها مانند هواداران اوجالان، به خیابان ها نیـامـدیـد و اعتراض خود را نشان دهید!!!؟؟؟
شما همانطور که بارها و بارها، حُسن ِ نیت خود را به این حکومت جنایتکار نشـان داده ایـد می توانستید از هوادران “میلیونی” خود بخواهید که در یک دست قرآن مجید و در دست دیگر گُل سبـز (اگر گُل سبـز نبود می توانستید گُـل سُـرخ را رنـگ سبـز بزنید) به خیابان بیایند و بااحترام و ادب و با زبانی شیرین و بدور ازتوهین، از رهبر الدنگِ و مافنگی نظام قُرون وسطایی جمهوری اسلامی، بخواهید که رهبرانِ تان را آزاد کند!؟
بقول معروف جهنم ضرر، از این هم می گـذریـم، چـرا در خارج از کشور شما به اصطلاح اصلاح طلبان که به خارج از کشور آمده اید در سومین سالگرد حصر رهبران تان، تـوده “میلیونی” خارج از کشور را در اعتراض، به خیابان ها دعوت نکرده اید !؟
اینجا که از چوب و چماق حزب اله خبری نیست !؟
چطور توانستید برای انتخابات ریاست جمهوری، رسانه هایی مثل آیت اله بی بی سی و صدای آمریکا و غیره را قُـرق کنید و مردم را به شرکت در آن دعوت کنید؟
البته این را من نمی گویم، بلکه سیدجلاد، حسین موسوی تبریزی دبیرکُل مجمع مدرسین حوزه علمیه قم و دادستان کل دادگاههای انقلاب (بخوانید دادگاه های کُشتار آزادیخواهان) در زمان رهبری روحالله خمینـی جنایتکار، طی یک سخنرانی در کتابخانه اقبال قم گفت که:
«این حکومت باید آن چنان شکر خدا کندکه منطقیترین و بیتـوقـعتـریـن اپـوزیسیـون در این حکومت وجود دارد». موسوی تبریزی ادامه داد: «دیدیم که در همان زندان نامه نوشتند که مردم باید در انتخابات شرکت کنند. عدهای از ایرانیان هم که مجبور شدند و به خارج کشور رفتند هم ازمردم برای شرکت در انتخابات دعوت کردند».
آن حوادث و عملکرد شما مانند«آفتاب آمد دلیل آفتاب»اثبات کردجنبش میلیونی که درسال ۸۸ به خیابان ها آمدند هواداران موسوی و کروبی نبودند بلکه آن دسته از مردم مبارز و آزادیخواه بودند که با زرنگی خاص ِ سیاسی خود، توانستند از آن استفاده کنند و این را خـوب آن دو “بـزرگـوار” می دانستند که آن مـردم، از وجود آنها برای تحقق آرمان های انسانی خود، استفاده می کنند و هوادران آنها نیستند.
در حقیقت موسوی و کروبی با شناخت از آن مردم، سکوت را اختیار کردند و از این رو، هرگز از آنها نخواستند درخیابان ها بمانند و به خانه هایشان برنگردند چراکه به خوبی آگاه بودند چه اتفاقی خواهد افتاد که سرانجام اش، مُنجـر به سرنگونی نظام ِ شان می شد .
در خارج هم تمام آن تظـاهـرات عظیـم که در حمـایـت از آن جنبش ۸۸ براه افتاد متشکل از نیـروهـای چـپ، مجاهدین، سلطنت طلبان و سایر نیروهای آزادیخواه بود که البته چند تنی از هواداران آن “دو بزرگوار” در آن بُـر خورده بودند.
کارنامه بیش از سه سال حصر، این گفته ها را بروشنی اثبات کرده است.
درهرحال، امیدوارم هر چه زودتر، موسوی و کروبی از حصر، زندان، قصر و یا هر چیز دیگری که در آن هستند آزادشوند و دوران عصرحجر “طلایی” امام آدمکش خمینی جلاد رابرای هوادارنش از جمله “اصطلاح طلبان”، فـراهـم کنند از اینرو التماس عاجزانه دارم برای آزادی آنها البته اگر زحمتی نیست سه تا صلوات یک در میان، ختم کنید.
سه شنبه ۱۸ فوریه ۲۰۱۴ – استکهلم
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.