اخیرا شعری از یک شاعر جوان خواندم که زیباست اما در یک جا، از کتاب سرتاپا خرافی به نام «قرآن» اسم برده است. در یک یادداشت خصوصی برای این شاعر جوان نوشتم: «… شما قرآن را ورق بزنید تا رد پای همه این جنایات را که در جامعه مان در جریان است ببینید. ….

نقش مداحان در ترویج و تبلیغ خرافات مذهبی و بقای حکومت اسلامی!

بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com

در حکومت اسلامی ایران، از جمله نقش مداحان در ترویج و تبلیغ خرافات مذهبی و بقای حکومت اسلامی، چشم گیر است. در حقیقت اگر سپاه پاسداران، سربازان گمنام امام زمان، لباس شخصی های حرفه ای، نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و غیره با سرکوب و کشتار، ترور و وحشت، شکنجه و اعدام، خدا و پیامبر و امامان و رهبرشان را خشنود می کنند؛ مداحان نیز در تحریک احساسات مذهبی و شستوی مغزی انسان ها در راه اسلام «عزیزشان»، ایفای نقش می کنند. البته به طور کلی در راس فعالیت های همه ارگان ها و عناصر حکومت اسلامی، ثروت اندوزی، غارتگری، رشوه خواری و قدرت طلبی و آدم کشی نقش اساسی ایفا می کند.

در روزهای اخیر، انتشار خبر «اسلحه کشیدن یک مداح معروف» به دنبال یک حادثه رانندگی در اتوبان بابایی تهران واکنش ‌های گسترده ‌ای در شبکه‌ های اجتماعی و وبلاگ‌ ها به دنبال داشته است.
ماجرای هفت تیر کشی مداح مورد علاقه و حمایت سیدعلی خامنه ای به نام محمود کریمی در یکی از اتوبان های پر تردد تهران و شلیک ۵ گلوله از سوی او و حسین میرکاظمی مشهور به «حسین رعیت» به خودروی یک زوج جوان، با خشم و اعتراض گسترده مردم و رسانه های مستقل مواجه شده است.

سایت «ندای انقلاب» که خود را وابسته به قرارگاه عمار می داند، در تشریح سناریوی خود درباره هفت تیر کشی محمود کریمی به نقل از یک منبع نزدیک به او، چنین نوشت: «محمود کریمی مداح اهل بیت عصمت و طهارت که بامداد چند روز پیش در یکی از اتوبان های تهران در حال حرکت بود از سوی سرنشینان چند خودرو مورد تهدید قرار گرفت. در این جریان سرنشینان این خودروها با ویراژ دادن اطراف خودرو حاج محمود کریمی وی را مجبور به توقف در حاشیه اتوبان می کنند. پس از توقف خودرو کریمی در حاشیه اتوبان، سرنشینان خودروهای مزاحم پیاده شده و به سمت خودرو کریمی می روند و این مداح که به همراه خانواده خود بوده برای دفاع از خانواده خود و دور کردن اراذل و اوباش اقدام به شلیک هوایی می کند که این کار هم نتیجه نمی دهد و نهایتا کریمی یک گلوله به سمت لاستیک ماشین یکی از این افراد مزاحم شلیک می کند که این گلوله به گلگیر خودرو اصابت می کند و نهایتا اراذل و اوباش از اطراف ماشین کریمی فاصله می گیرند. محمود کریمی از سوی نهادهای مربوطه دارای مجوز حمل سلاح است.»
این سایت، به خشم عمومی از این نزدیک به آیت الله خامنه ای اعتراف کرده و افزوده است: «به دلیل اثرگذاری حاج محمود کریمی در سال های اخیر و جذب جوانان به فرهنگ اهل بیت و ترویج این فرهنگ از سوی وی ما شاهد عصبانیت ضدانقلاب از این مداح اهل بیت هستیم. نکته جالب و تامل برانگیز در حمله اراذل و اوباش به محمود کریمی این جاست که اولین بار خبر مورد نظر از سوی سایت صهیونیستی بالاترین و یک سایت بدنام وابسته به آقای زاده فتنه گر منتشر شده است که نشان از سناریوی از پیش طراحی شده رسانه های معاند برای تخریب چهره های هیئتی و مذهبی است.»

سایت «سلام نو»، در گزارش خود نوشت: «خبر تیراندازی محمود کریمی، معروف به حاج محمود کریمی همراه با «حسین رعیت» در چند شب گذشته به یک خودرو منتشر شد. محمود کریمی از مداحان صاحب نام و حسین رعیت از دوستان بابک زنجانی، سرمایه ‏دار جوان و معروف ایرانی است که چند روز پیش بازداشت شد. دو روایت مختلف و متضاد خبرگزاری‏‌ها از آن رویداد در دو روز اخیر منتشر شده است؛ اما مساله، مجوز حمل اسلحه و شلیک یکی از این دو است که در تمامی خبرگزاری ‏‌ها تایید شده است. مساله‏ ای که بسیاری را با این سئوال روبرو کرده که دلیل اجازه حمل سلاح برای این مداح چیست؟ البته شاید دلیل آن دوستی‏های محمود کریمی با حسین رعیت باشد؛ دوستی که بتواند جنبه اقتصادی نیز داشته باشد. البته بسیاری از فعالان رسانه‏ای اصول گرا در فضای مجازی، مساله پیش آمده را با «ناهی از منکر» خواندن محمود کریمی و برای امنیت او توجیه کرده‏اند؛ توجیهی که با واکنش بسیاری از همفکران خود مواجه شد و آن‌ها محمود کریمی را با دیگر ناهیان منکر که در این راه حتی جان خود را داده‏اند قیاس کرده‏اند! با همه این ‌ها، سئوالی که هم چنان بی‌پاسخ باقی مانده حاشیه امن برخی جریان‏‌ها است و اینکه این بار قوه قضائیه چگونه ورود ماجرا خواهد شد؟ یا قرار است خیلی عادی از کنار این اخبار عبور شود، همچنان که صداوسیما خیلی راحت شب گذشته نیز «حاج محمود» را در تلویزیون نشان داد تا وانمود کند که آب از آب تکان نخورده است.»

سایت «تدبیر نیوز» هم در یادداشتی با عنوان «آیا این جا تگزاس است»، نوشت: «آیا کسانی که به محمود کریمی مداح که وظیفه اش ظاهرا نشر معارف دین است مجوز تیراندازی داده اند امروز پاسخ گوی عمل قبیح وی در یک تصادف ساده هستند؟ حتی اگر بر فرض محال بخواهیم سناریو سازی فوری برخی سایت های امنیتی مبنی بر حمله اراذل اوباش را به وی قبول کنیم این سئوالات مطرح می شود که وقتی وی درون خودرو در یک بزرگراه مشغول حرکت بوده چه کسی می توانسته برای وی ایجاد مزاحمت کند و از طرف دیگر مگر کشور قانون ندارد که یک فرد به خود اجازه می دهد خود را جای قاضی بگذارد و حکم تیر اندازی اجرا کند؟ از زمان انتشار این خبر این موضوع تقویت شده است که آقایان مداح مشهور که موقعیت های امروز خود را مدیون مردم و ابزارهای رایگان کشور هستند خود را تافته ای جدابافته احساس کرده اند که می توانند با قلدری همه کارهای خود را پیش ببرند و هیچ کس هم جلودار آن ها نبوده و آنها هم خود را پاسخگوی هیچ کسی نمی دانند. به نظر می رسد از یک سو پلیس و دستگاه قضایی باید با یک برخورد شدید زمینه توهمات و سواستفاده هایی را از این افراد بگیرد تا مردم جامعه احساس آرامش و امنیت خود را از سوی این افراد در خطر نبینند و از طرف دیگر هم قشر مذهبی و جامعه مداحان باید فکری برای حیثیت محافل مذهبی از طریق حذف چهره های متظاهر و مشکل دار از هیئت ها انجام دهد.»

سایت صلح نیوز که به «سایت امنیتی های ناشی» مشهور شده، سایت های خبری منتقد محمود کریمی و حسین رعیت را به «عقده گشایی» و «نمایش فضاحت بار» متهم کرده و نوشته است: «سایت اصلاح طلب اوج عقده گشایی و حقارت خود را نسبت به قوه قضاییه به نمایش گذاشته اند. این سایت های اصلاح طلب که به نظر می رسد نسبت به اقتدار و صلابت دستگاه قضایی در برخورد با فتنه گران به شدت عصبانی هستند با انتخاب این تیتر توهین آمیز دستگاه قضایی کشورمان را زیر سئوال برده اند.»
با این وجود و با گذشت نزدیک به ۵ روز از حادثه تیراندازی محمود کریمی و حسین میرکاظمی، قوه قضائیه، از هرگونه اظهار نظری در این خصوص امتناع کرده اند و صدا و سیما نیز هم چنان به پخش مداحی های این هفت تیر کش می پردازد.
در چنین شرایطی، احمدرضا رادان جانشین فرمانده پلیس حکومت اسلامی ایران، بی شرمانه گفته است که خبر تیراندازی یک مداح در تهران در رسانه ‌ها «بزرگ نمایی» شده است.
رادان گفته است که این فرد مجوز حمل سلاح داشته و بنا به تشخیص خود از سلاحش استفاده کرده است.

این در حالی ست که سال گذشته رییس قوه قضائیه، دو نوجوان را به دلیل حمل سلاح سرد و دزدی ۷۰ هزار تومان پول به «فساد در ارض» متهم کرد و بلافاصله دستور اعدام آن ها را صادر کرد.
گفته می شود بیش از ۵۲ هزار مداح در سراسر کشور شناسائی و ساماندهی شده اند. رییس کانون مداحان کشور، گفت: «بیش از ۵۲ هزار مداح در سراسر کشور شناسایی و ساماندهی شده و در بیش از ۴۰۰ کانوان مداحان فعالیت دارند.»
به گزارش خبرنگار ایرنا، «مصطفی خرسندی» در نشست فصلی کانون مداحان و شاعران آئینی کشور در گرگان، گفت: «نقش ذاکران و مداحان اهل‎ بیت (ع) در اخلاص و بقای انقلاب اسلامی مهم است. این افراد نقش ویژه‎ ای در انتقال پیام عاشورا و قیام امام حسین (ع) دارند که بر این اساس باید به این قشر توجه ویژه و اساسی شود.»
به گفته او، «کانون مداحان و جمع عظیم ذاکران به عنوان تاثیرگذاران حوزه فرهنگ دینی محسوب که به عنوان بازوان نظام و ولایت از آنان یاد می ‎شود.»
در «نقشه راه مداحان اهل بیت» که توسط دفتر آیت الله خامنه ای منتشر شده است، او در بخش «الزامات مداحی» تاکیدات خاصی برای پرداختن به «موانع و دشمنی های موجود بر سر راه انقلاب اسلامی و آرمان های آن»، «راهی که پیش آمده ایم» و «راهی که باقی مانده است» به مداحان کرده است.
به همین دلیل است که مداح اهل بیت، هفت تیر کش و چاقوکش آدم و کش هستند.

انتشار «نقشه راه مداحان اهل بیت» از سوی دفتر خامنه ای نیز نقش آن ها در سرکوب و کشتار و تبلیغ خرافات مذهبی و بقای حکومت اسلامی و ایدئولوژی ارتجاعی حاکمیت را بیش از پیش به نمایش می گذارد.
دخالت مداحان در مسایل سیاسی از اسفند سال ۸۱ که  ائتلاف موسوم به «آبادگران» توانست کرسی نمایندگی شوراهای اسلامی را در بسیاری از شهرها به دست بیاورد و کمی بعد تر در زمانی که احمدی نژاد شهردار تهران شد، نقش جدی تری به خود گرفت. آن ها  که پس از رد صلاحیت های گسترده کاندیداهای مجلس هفتم، نقش موثری در راه یافتن اصول گرایان به مجلس بازی کرده بودند، با حمایت های آشکارشان از محمود احمدی نژاد در انتخابات سال ۸۴، حضور بیش تری در عرصه سیاسی کشور یافتند.

مداحان پیش از این نیز در جریان انتخابات سال ۱۳۷۶، تمام تلاش شان را برای پیروزی علی اکبر ناطق نوری به عنوان گزینه مشخص و مورد قبول رهبری به کار گرفته اما در آن زمان شکست خورده بودند.
برخی از سرشناس ترین مداحان هم چون منصور ارضی و سعید حدادیان از طرفداران سرسخت ناطق نوری بودند. آن ها به میان تکایا و مساجد بازگشتند و با ابداع سبک هایی تازه در مداحی، مانند استفاده از «ریتم های هیجان انگیز، لخت شدن، کف زدن، خود زنی، با چاشنی جنب و جوش ریتمیک، تقلید صدای حیوانات» و گذاشتن القابی چون «سگان علی اکبر» و «دیوانگان حسین» تلاش کردند توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند.

محمود احمدی نژاد، هنگامی که در سال ۸۲ به شهرداری تهران رسید و خود او نیز سابقه ای در مداحی داشت و حتی مدتی را در مسجد «ترک های بازار تهران» و در مجالس عزاداری سران حزب موتلفه اسلامی، مداحی کرده بود، با رسیدن به شهرداری تهران بودجه های کلان میلیاردی و بلاعوض و هم چنین امکانات فراوانی را در اختیار مداحان و هیات های مذهبی قرار داد. او، با کمک هم فکران و نزدیکانش عملا این گروه را مانند یک حزب حامی خود، تحت پوشش قرار داد و وارد عرصه سیاست کرد.
از آن پس مداحان، در جلسات خصوصی، در حسینیه ها و تکایا و منازل شخصی برپا می شد، مانند اعضای رسمی یک «حزب سیاسی» از تریبون مجالس مذهبی به عنوان یک رسانه غیرعلنی  که تا دور ترین نقاط کشور هم نفوذ داشت استفاده کردند و به تبلیغ محمود احمدی نژاد و چهره های نزدیک به او برای انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری ۸۴ پرداختند.

وب سایت خبری آینده، با انتشار اختصاری نام بسیاری از مداحان حامی احمدی نژاد در تقلب نمایش انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و سرکوب وحشیانه اعتراضات مردمی، خبر داده بود که: «برخی از مداحان معروف در سازماندهی لباس شخصی ها در حال سازمان دهی نیروی های لباس شخصی برای سرکوب معترضان دیده شده اند.»

به این ترتیب، مداحان در هشت سال گذشته، همواره مورد حمایت های ویژه بیت رهبری و دولت محمود احمدی نژاد قرار گرفته اند. اعلام رسمی اختصاص بودجه ده ها میلیاردی بلاعوض به هیات های مذهبی، به خصوص در دو سال نخست دولت نهم از جمله کمک های قابل توجه احمدی نژاد به مداحان و هیات های مذهبی بود. کمک هایی که از اسفندماه سال ۸۶ به اوج رسید و در بودجه سال ۸۷ یعنی سال پایانی ریاست جمهوری احمدی نژاد، ردیف بودجه های نهادهای مذهبی و تبلیغی تا ۶۰ درصد افزایش یافت به طوری که به گفته وزیر فرهنگ و ارشاد تنها بودجه مساجد ۲۰ برابر شد. در کنار این موضوع نیز بودجه های میلیاردی دیگری نظیر «حمایت از آموزش های دینی، فرهنگی و هنری»، «برنامه گسترش فعالیت های فرهنگی مساجد»، «برنامه حمایت و هدایت فعالیت های فرهنگی و دینی» نیز در همین راه اختصاص یافت. البته افزایش بودجه ارگان ها مذهبی، هم چنان در بودجه سال ۹۳ آخوند حسن روحانی نیز برجسته است.

بی تردید، تا روزی که حکومت اسلامی، بر جامعه ما حاکمیت می کند درد و رنج اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم نه تنها کم نخواهد شد، بلکه ما باز هم شاهد قربانی شدن انسان های بی شماری نیز خواهیم شد.
در چنین شرایطی، وظیفه آگاهانه و داوطلبانه روشنفکران و هنرمندان آزاده و هم چنین همه نیروهای مترقی، آزادی خواه، برابری طلب، سکولار، سوسیالیست و کمونیست است که با نقد و بررسی علمی و اجتماعی، ماهیت واقعی مذهب را به جامعه نشان دهند و نگذارند انسان ها به ویژه نیروی جوان به ایدئولوژی ارتجاع مذهبی آلوده شوند. به عبارت دیگر، امروز طرح جدایی کامل و همه جانبه دین از دولت و دستگاه قضایی و آموزش و پرورش، یک امر حیاتی است.
اما متاسفانه هنگامی که روشنفکران و هنرمندان و نیروهای سیاسی جامعه ما، به بهانه های مختلف از جمله با توجیه این که نباید به «باور مذهبی توده ها» برخورد کرد خیال خود را راحت کرده اند. در حالی که در جهان امروز، مذهب بیش از هر زمان دیگری ماهیت تروریستی و جنایت کارانه خود را نشان داده است. البته ناگفته نماند که در شرایط موجود، نقد مذهب، بهای سنگینی در بردارد از جمله احتمال ترور منتقد مذهب.

اخیرا شعری از یک شاعر جوان خواندم که زیباست اما در یک جا، از کتاب سرتاپا خرافی به نام «قرآن» اسم برده است. در یک یادداشت خصوصی برای این شاعر جوان نوشتم: «… شما قرآن را ورق بزنید تا رد پای همه این جنایات را که در جامعه مان در جریان است ببینید. کافی ست بخوانید که قرآن زن را به عنوان انسان مستقل به رسمیت نمی شناسد؛ خداوند زن را از دنده چپ آدم برای بیرون آوردن او از تنهایی، آفرید. بنابراین، ارزش زن در اسلام، البته در همه مذاهب، به اندازه یک دنده چپ آدم، یعنی مرد است. اما درباره خدا می توانم محکم بگویم که وجود ندارد. من و امثال من نباید چیزی که وجود ندارد اثبات کنیم. این وظیفه کسانی ست که آن را قبول دارند و می پرستند به ما نشان دهند که آیا توکل به خدا مشکل کسی را حل می کند؟ و…» این بخشی از یادداشت خصوصی به آن شاعر جوان است.

به این ترتیب، مذهب خرافه است و قوانین مذهبی نیز به غایت ارتجاعی و آزادی ستیز و زن ستیز و کودک آزار هستند. همه آن بربریت و جنایاتی را که حکومت اسلامی ایران در سی و پنج سال گذشته علیه بشریت مرتکب شده است همان بربریت و وحشی گری ها و جنایاتی است که حدود ۱۴۰۰ سال پیش اولین حکومت اسلامی به رهبری محمد و علی به جامعه آن دوره شبه جزیره عربستان اعمال شده است. در واقع خدا کشف علی و محمد و جانشینان آن هاست و ابدا وجود خارجی ندارد. قرآن هم قانون اساسی حکومت جهل و جنایت و ترور آن ها بوده است. بنابراین، به این دلیل ساده که همه مذاهب خرافی و قرون وسطایی و آزادی ستیز هستند نه تنها به درد بشریت امروز نمی خورد، بلکه مانند بیماری های مسری مانند طاعون خطرناک اند و از جامعه قربانی می گیرند.

یک شنبه پانزدهم دی ۱۳۹۲ – پنجم ژانویه ۲۰۱۳