شیوا محبوبى : نسرین ستوده آزاد شد. ایا رژیم تمام زندانیان سیاسی را آزاد میکند؟

زمانى که آزادى معدود تعدادى زندانى سیاسی وعقب نشینى رژیم به عنوان تغییر رژیم تبلیغ میشود و از سرکوب و سبعیت رژیم صحبت نمیشود، حساسیت مردم دنیا و جامعه جهانى نسبت به زندانى سیاسى، شکنجه و اعدام در ایران کم میشود. ….

نسرین ستوده وکیل دادگستری٬ فعال اجتماعی و جنبش زنان و فعال حمایت از کودکان را پس از سه سال رژیم مجبور شد آزاد کند.
نسرین ستوده طبعا نمیبایست حتى یک لحظه در زندان بسر میبرد. نسرین وکالت پرونده‌های تعدادى از فعالین حقوق زنان و کودکان در معرض اعدام را برعهده داشت. نسرین بخش بزرگی‌ از زندگی‌ حرفه‌ای خود را صرف دفاع از کودکانی کرده است که با بیدادگاه‌های دستگاه قضایی رژیم شکنجه و اعدام سر و کار پیدا کرده اند. در کشورهایى که حداقل حقوق انسانى رعایت میشود کسانى مانند نسرین ستوده باید براى فعالیت انسانى که میکنند جایزه گرفته و حمایت شوند. اما نسرین به اتهام » اقدام علیه امنیت ملی» دستگیر شد، خانواده اش تحت فشار قرار گرفت, پس از دو ماه از دستگیریش به او اجازه ملاقات با فرزندانش داده شد و بارها از دیدن فرزندانش محروم شد، همسرش را دستگیر و دختر سیزده ساله اش را ممنوع الخروج کردند. نسرین چند بار مجبور شد دست به اعتصاب غذا بزند. رژیم جمهورى اسلامى در کمال سبعیت نسرین را به دلیل فعالیت هاى انساندوستانه اش مورد غیر انسانى ترین اذیت و آزارها قرار داد.

از طرفى دیگر، در پرتو کارزارهاى بین المللى دفاع از نسرین ستوده، نسرین در سطح دنیا به یک چهره شناخته شده تبدیل شد. تمامى سایتهاى اینترنتى در مورد وضعیت نسرین نوشتند و تعداد وسیعى از سازمانهاى جهانى خواستار آزادى وى شدند. در سال ٢٠١٢ از سوى اتحادیه اروپا به نسرین جایزه معتبر آزادى اندیشه “ساخاروف” را اعطا کردند. رژیم براى آزادى نسرین تحت فشار وسیع جهانى قرار گرفت و با نگه داشتن وى در زندان عملا خودش را رسواتر میکرد.

نسرین ستوده بالاخره به همراه چند تن دیگر از زندانیان سیاسى از جمله فیض‌الله عرب سرخی، محسن امین‌زاده، مهسا امرآبادی، محبوبه کرمی و میرطاهر موسوی در تاریخ هجدهم سپتامبر ٢٠١٣ آزاد شد. آزادى این زندانیان دقیقا در آستانه سفر روحانى به آمریکا و حضورش در شصت و هشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل انعکاس جهانى وسیعى به این خبر داد.

خبر آزادى این زندانیان به سرعت درتمام رسانه ها منعکس شد. مارتین شولتز، رئیس پارلمان اروپا، این را «نشانه‌ای مثبت» خواند و وزارت خارجه آمریکا و انگلستان و تعدادى دیگر از کشورها ضمن استقبال از این موضوع خواستار » وفاداری حسن روحانی به وعده‌های انتخاباتی خود» شدند. نشریه گاردین از این آزادى به عنوان » محسوس ترین تغییر» در بهتر شدن شرایط ایران تحت ریاست جمهورى روحانى اسم برد. رسانه هاى اصلى وابسته به دولتها شتابزده حامیان » اصلاحات » را دعوت کرده تا در مورد تلاشهاى روحانى براى » نجات ایران» صحبت کنند . سئوال اینست که چه سیاستى در پشت این تبلیغات و آزادى نسرین ستوده خوابیده است.

ما در این دوره و قبل از آزادى نسرین ستوده شاهد عقب نشینى آشکار رژیم در مقابل آمریکا بوده ایم. براى اولین بارخامنه اى اعلام کرد که «ما اصلا نمیخواهیم سلاح هسته اى بسازیم»، روحانى در تویتر به یهودیان جهان سال نو را تبریک گفت، رژیم فیلترینگ فیس بوک و تویتر را براى یک روز برداشت، روحانى تنها نماینده یهودى، سیامک مره صدق، را با خود به نشست سازمان ملل برد. رژیم علنا عقب نشینى بى سابقه اى کرده است و دولت آمریکا نیز با آغوش باز به استقبال این عقب نشینیها رفته است.

در فراسوى آزادى نسرین ستوده و چند تن دیگر از زندانیان سیاسى و گرد و غبار تبریک و تهنیت به روحانى، یک واقعیت آشکار را میتوان دید. دولت آمریکا نمیتواند به ایران حمله کند و فاجعه دیگرى مانند عراق بوجود بیاورد در نتیجه بشدت تلاش میکند راهى پیدا کند تا جمهورى اسلامى را که در حال حاضر بر مهمترین کشور در منطقه حاکم میباشد تحت کنترل بگیرد. رژیم در یک بن بست سیاسى، اجتماعى و اقتصادى در داخل و خارج ایران قرار دارد. تحریمهاى اقتصادى عملا تنها به مردم ایران ضربه زده و زندگى را براى مردم غیر قابل تحمل کرده است. این تحریمها و گرانى و کمبود حاصل از آن گذران زندگى را بر مردم سخت کرده و نارضایتى مردم نسبت به رژیم را بیش از پیش افزایش داده است. رژیم میداند که دیگر نمیتواند به بهانه جنگ و یا با ایجاد قتل عام دیگرى مانند دهه ۶٠ مردم را بترساند و اعتراضشان را خاموش کند.

اعتراضات مداوم مردم در طول بیش از سه دهه در اشکال مختلف و بالاخص خیزش مردم در سال ۸۸ و انعکاس جهانى آن رژیم را در موضع بسیار ضعیفترى از همیشه قرار داده است. رژیم بیش از هر زمانى در سطح دنیا افشا شده است و در داخل و خارج ایران در ضعیف ترین موقعیت خود میباشد. جمهورى اسلامى دیگر نمیتواند حیات ننگین خود را به این شکل موجود ادامه دهد و علیرغم تمام دعواهاى جناحى در داخل رژیم, سران رژیم میدانند که براى نجات نظام جمهورى اسلامیشان باید کارى بکنند. در این راستا اینبار رژیم دست به عقب نشینى محسوسترى زده است. مردم ایران و همینطور رژیم اسلامى هر دو میدانند که روحانى ربطى به برقرارى آزادى در ایران ندارد. زمانى که روحانى بر سر کار آمد بر دو نکته انگشت گذاشت : آزادى زندانیان سیاسى و آزادى مطبوعات. در آن هنگام نیز مجددا رسانه ها و دول غربى چشمانشان را بر تمام جنایات رژیم بستند و با آغوش باز به پیشواز این دروغهاى رژیم رفتند. انگشت گذاشتن روحانى بر دو خواست فوق اتفاقى نبود، نشاندهنده فشار مردم بر رژیمى بود که تا دیروز میگفت «ما اصلا زندانى سیاسى در ایران نداریم» . مردم رژیم و روحانیش را مجبور به عقب نشینى بسیار محسوسى کرده اند.

برخى میگویند باید خوشبین بود، شاید روحانى میخواهد زندانیان را آزاد کند، به او وقت بدهیم. بله ممکن است رژیم تعداد محدود دیگرى از زندانیان را هم در این مقطع آزاد کند اما باید سیاست پشت این حرکت را دید. جهت یادآورى به افرادى که به عمد یا غیرعمد فراموش کرده اند روحانى کیست باید این را بگویم که قبل از هر چیز نفس اینکه یک نفر در رژیم میتواند به منسب رئیس جمهورى برسد در خود ماهیت این فرد را نشان میدهد. علاوه بر این روحانى همیشه یکى از سران رژیم و مورد تایید خامنه اى بوده است.

روحانى ١۶ سال عضو شورای عالی امنیت و اکنون رئیس این شورا که اصلی ترین نهاد تصمیم گیری درمورد کمک به تروریسم در خارج کشور و حمایت از بشار اسد و جنایت علیه مردم سوریه بوده است، روحانى حامى قاطع سرکوب دانشجویان در خیزش سال ١٣٧۸ بود و در همان سال در محکومیت تظاهرات دانشجویى در سخنرانیش گفت دانشجویان معترض باید شناسایى و به بسیج معرفى شوند. وى در بخشى از سخنرانیش میگوید: » خوشبختانه اکثر این عناصر در ظرف دیروز و دیشب دستگیر شدهاند. همه این افراد مورد بازجویی قرار خواهند گرفت. در میان این افرادی که دستگیر شدهاند افراد شرور، جنایتکار و سابقهدار، وابسته به گروهکهای معاند و ورشکسته، افرادی که به نوعی از سوی دستهای مشکوک تطمیع شده بودند همه اینها دیده میشوند که در فرصت مناسب ماهیت این افراد به مردم معرفی خواهد شد. بیتردید آنهایی که به آشوب و تخریب اموال عمومی و تعرض به نظام در این چند روز مشغول بودهاند، در دادگاههای صالحه ما محاکمه خواهند شد و طبق قوانین و مقررات به مجازات خواهند رسید «. در این سخنرانى روحانى در واقع در مورد شکنجه و زندانى کردن فرزندان مردم صحبت میکند، در مورد کسانى مانند سعید زینالى صحبت میکند که چهارده سال است مادرش نمیداند چه بر سر سعید آمده است.
آیا آزادى نسرین ستوده و چند نفر دیگر و یا حتى آزادى تعداد محدودى زندانى سیاسی نشانه باز شدن فضاى ایران و آزادى زندانیان سیاسى و توقف اعدامهاست؟ یقینا نه.

ما مردم ایران که ٣۴ سال است تحت حاکمیت رژیم زندگى کرده , سهمى بجز فقر و شکنجه و زندان و اعدام نداشته ایم و عکس العمل دول غربى را نیز در مورد این جنایات رژیم دیده ایم میدانیم که دولت آمریکا و سایر دول غربى تنها به منافع خود و نه به منافع مردم و نقض حقوق انسانى فکر میکنند و روحانى و سایر سران رژیم نیز تنها براى نجات جانشان و حفظ رژیم دست به چنین عقب نشینى محدودى میزنند.

این روزها تقریبا تمام رسانه ها بالاخص رسانه هاى اصلى کشورهاى غربى مشتاقانه در مورد آزادى زندانیان سیاسى در ایران صحبت میکنند و با استفاده از خبر آزادى نسرین ستوده و چند زندانى دیگر میخواهند تصویر مثبتى از رژیم بدهند. در این برنامه ها اکثریت شرکت کنندگان و نویسندگان جراید که ایرانى هستند از » تغییر محسوس» در شرایط ایران صحبت میکنند اما نمیگویند که از زمان سر کار آمدن روحانى بیش از ١۵٠ نفر از زندانیان تحت عنوان جرائم مواد مخدر اعدام شده اند، هزاران زندانى سیاسى در اثر محرومیت از درمان و دارو در خطر مرگ هستند. کسى نمیگوید که به محمد رضا پورشجرى، وبلاگ نویس زندانى گفته اند به شرطى او را مداوا میکنند که اعتراف تلویزیونى را قبول کند، کسى نمیگوید که در طول یکماه گشته به هزاران زن و دختر به دلیل به «بدحجابى» یورش برد و زنان بسیارى را دستگیر کرده اند. طبعا از دول غربى نمیتوان انتظار داشت به واقعیات فوق اشاره کنند اما از کسانى که به وضعیت ایران و جنایات ٣۵ ساله رژیم واقف هستند انتظار میرود که وجدان انسانیشان را ملاک قرار داده و به واقعیات بالا نیز اشاره کنند.

خطر تلاشهاى کسانیکه سعى دارند آزادى نسرین ستوده را به حساب تغییر رژیم بگذارند اینست که به این وسیله با قصد و یا بدون قصد عملا به ضرر آزادى زندانیان سیاسى و مردم ایران و به نفع رژیم اسلامى تبلیغ میکنند.

زمانى که آزادى معدود تعدادى زندانى سیاسی وعقب نشینى رژیم به عنوان تغییر رژیم تبلیغ میشود و از سرکوب و سبعیت رژیم صحبت نمیشود، حساسیت مردم دنیا و جامعه جهانى نسبت به زندانى سیاسى، شکنجه و اعدام در ایران کم میشود. فردى را تصور کنید که ایرانى نیست و اخبار ایران را مستقلا دنبال نکرده و تنها منبع خبریش رسانه هاى اصلى در جامعه است. این فرد فرضش اینست که روحانى در ایران تغییر بوجود میاورد و در نتیجه عملا دلیلى نمیبیند که براى آزادى زندانیان سیاسى به رژیم فشار بیاورد. واقعیت اینست که در حالى که پارلمان اروپا، سازمان ملل و سایر سازمانهاى جهانى، دول غربى و مدافعان » تغییر محسوس» در رژیم میگویند باید به روحانى وقت داد تا ببینیم چه میکند، انعکاس صداى هزاران زندانى سیاسى شکنجه شده که از دارو و درمان محروم و در معرض خطر مرگ خاموش قرار دارند کمرنگ میشود.

مدافعین آزادى زندانیان سیاسى باید با تبلیغاتى که میخواهد به روحانى و رژیمش رسمیت بدهد, از هر طریق ممکن مقابله کنند؛ این تبلیغات براى زندانى سیاسى که جسم و روانش در گوشه سلول زندان دارد متلاشى میشود حیاتى است.

خبر رسانى در مورد زندانیان سیاسى، انعکاس مداوم وضعیت زندانیان سیاسى و افشا جنایات رژیم، فشار به رسانه ها براى انعکاس واقعیت موجود در ایران, فشار بر و مقید کردن دولتها و سازمانهاى جهانى براى تحت فشار گذاشتن رژیم جهت توقف شکنجه، لغو احکام اعدام و آزادى تمامى زندانیان سیاسى میتوانند گامهاى موثرى در خنثى کردن تبلیغات براى رژیم و جلب همبستگى مردم جهان براى آزادى زندانیان سیاسى باشد.

—————————————————–
این مطلب در نشریه زندانی سیاسی شماره ١٩ منتشر شد.

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.