تقی روزبه: توپ در زمین کیست؟ رفسنجانی و اصلاح طلبان یا خامنه ای؟

شرکت درانتخابات بازی دو سر برد برای رژیم خواهد بود اگرکه بازیگراصلی – بی شماران و مدافعان آزادی و برابری- وارد صحنه نشوند، و از این منظرمی توان گفت که بازی هنوزهم تمام نشده است! ….

خامنه ای چگونه توپ را به زمین اصلاح طلبان و رفسنجانی انداخت!
بازی دو سر برد یا دو سر باخت؟! حاصل شرکت در “انتخابات” بازی دو سر برد برای رژیم خواهد بود، اگر که بازیگر اصلی وارد صحنه نشود!.
گرچه این روزها خاتمی و رفسنجانی جولان می دهند و اصلاح طلبی و اعتدال گرائی را که با زدن سر و ته آن دیگر از هم قابل تفکیک هم  نیستند، پیروز میدان می دانند و حتی رفسنجانی که این روزها لبخندش محو نمی شود و صورتش گل انداخته با خواندن ُکرُکری، “انتخابات” ایران را دمکراتیک انتخابات جهان می نامد!.اما با افتادن تدریجی آب ها از آسیاب و پریدن باصطلاح خمار مستی، وقتی که بازار لبخندش را پس گرفت و قیمت ها دوباره دیوانه شدند و مجددا پول ملی برسیر نزولی اش افزود، آنگاه که این گونه ادعاها که رأی مردم جنگ و خطر و طمع قدرت های بزرگ را پس زد و معجره مردم سالاری دینی باردیگر نظام را بیمه کرد، یاوگی و دروغین بودن خود را نشان داد، و معلوم گشت که سردمداران دولت آمریکا حتی آن را نشانه مؤثربودن فشارهای تاکنونی تلقی کرده و درپی افزودن فشاربیشتر به پدال گاز هستند تا مبادا موجب تثیبت موقعیت دشمنشان گردد، آنگاه معلوم می شود که برنده واقعی کیست و آنگاه روشن می شود که آیا واقعا اصلاح طلبان دربازی دوسرد برد شرکت کرده اند یا دربازی دو سرباخت!.

بی تردید نتیجه شرکت و ادامه بازی درزمین حریف هم چون بازی شطرنجی که مهره های کلیدی آن دست حریف است، حاصلی جز کیش مات شدن قهری نخواهد داشت. در ساختار کنونی شاه مهره هائی چون قوه قضائیه، قوه مقننه و شورای نگهبان و رسانه های ملی در کنار نهادهای انتظامی و امنیتی دردستان ولی فقیه قراردارد و آنها هستند که دراین بازی دست بالا را دارند. چنان که علاوه بر فشارها و لابی گری های پنهان که در چینش افراد کابینه بر طبق امیال نهادهای قدرت صورت می دهند شاهدیم که در تازه ترین اقدام، مجلس شورای اسلامی به فکرتنظیم مقررات و معیارهای جدیدی برای گزینش افراد کابینه و شرط احراز رأی اعتماد مجلس افتاده اند. آنها در صددند که از این طریق در گزینش وزراء کابینه بقول خودشان کاری و تکنوکرات و بدور از خطوط سیاسی، مداخله نمایند. درحالی که همین نمایندگان تا دیروز تنها ملاک اصلی اشان در گزینش هآ، رویکرد و خط و خطوط وزراء پیشنهادی بود. درچنین شرایطی اصلاح طلبان و اعتدال گراها در شکستن کاسه و کوزه های ناکام به تنهائی بر سر احمدی نژاد، رهبری نظام را که نقش اصلی را در بحران های بوجود آمده داشته است تبرئه کرده و عملا خود را در برابر یکه تازی و احکام حکومتی وی خلع سلاح می کنند.

اما نکته اصلی آن است که آن ها در پی بدست آوردن سهمی از کیک قدرت و نجات نظام گرفتار در چنبره  بحران فراگیر و چند جانبه، بی گدار به آب زده اند. چرا که فاقد اختیارات حداقل ولازم برای تحقق وعده های انتخاباتی خود هستند یعنی تفنگشان فشنگ ندارد و مشقی و نمایشی است. و بهمین دلیل جزسپر بل اشدن خامنه ای در برابر امواج طوفانی بحران و مردم ناراضی از یکسو و بدنام شدن خود سرنوشت دیگری نخواهند داشت. آن ها همانطور که این روزها به انحاء گوناگون بر زبان می رانند به جز یک سرزمین سوخته و دولت ورشکسته را تحویل نمی گیرند که وخامتش روز بروزهم بیشترمی شود. با توجه به همین واقعیت است که در دیدار روحانی با موسوی اردبیلی او به روحانی توصیه می کند که فهرستی از چگونگی اوضاعی را که تحویل می گیرد درآغاز مسؤلیتش به مردم گزارش کند. با این همه اما تا همین جا و حتی قبل از تقبل رسمی مسئولیت، خدمات آن ها به نظام و خامنه ای غیر قابل انکار است: دوفقره برجسته آن از این قراراست: اولین خدمت آن ها درهم شکستن صف گسترده تحریم و بیرون کشیدن رژیم -کلیت رژیم- از انزوای عظیم بود. چنان که خاتمی در سخنان اخیر خود در یزد با اذعان به این که تحریم انتخابات در میان مردم وضعیت  غالب  وعمومی بود، به نقش اصلاح طلبان در شکستن آن افتخارمی کند. کاری که ازدست خود جناح حاکم بر نمی آمد.

او می گوید حتی عدم مخالفت موسوی و کروبی را هم گرفته بودند. دومین خدمت آن ها که پیگیرانه در مصاحبه و سخنرانی های خود مطرح می کنند، درخواست ازمردم برای پائین کشیدن  فتیله مطالباتشان اعم ازاقتصادی و سیاسی و اجتماعی است! مثلا آزادی زندانیان سیاسی که یکی ازخواست ها و شعارهای مردم بوده و یک خواست بدیهی هم است  حتی توسط تاج زاده  بدلیل آن که خارج ازاختیارات رئیس جمهور است پس زده می شود!. هیچ کدام ازاین دو خدمت، از دست خود جناح حاکم، ولی فقیه و اعوان و انصارش برنمی آمد. همیشه هم همین طور بوده که خدمتی که اصلاح طلبان اعم از آنهائی که واقعا به آن باور دارند و یا کسانی که ردای دروغین اصلاح طلبی پوشیده اند، با شیفت مسئولیت صوری برای نجات نظام پا به میدان می گذارند. چنان که خاتمی بازهم درهمین سخنان اخیرخود در یزد به تلاش های خود وهمراهانش برای درهم شکستن یأس فراگیر نسبت به اصلاح ناپذیری نظام اشاره و به آن افتخارمی کند. گرچه نمی توان انکارکرد که کلیدی که روحانی برای باز کردن قفل ها در میتیگ های انتخاباتی خود به مردم نشان می داد، شاید برای بازکردن درب قلعه قدرت برای بخشی از محذوف شدگان و یا در حال حذف گشایشی ولو موقت داشته باشد، اما بی تردید از عهده گشودن قفل مشکلات واقعی مردم همانطور که شیفت قدرت صوری و ظاهری دوره اصلاحات نتوانست، ناتوان است.

با این همه نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که رژیم بخاطر انباشت بحران و نارضایتی عمومی و حاد شدن شکاف های درونیش، گرچه توانسته در صفوف مردم و مسیر تکوین انزوا و سرنگونی اش در امتداد راه پیمائی جنبش ۸۸ اختلال و سکته ای وارد کند، اما همین که ناچار شده است به تفویض قدرت صوری و تغییر شیفت مسئولیت به رقبای درونی خود تن بدهد، به درجاتی  تعادل وی را  بهم زده است  که به نوبه خود می تواند منشأ بروز فرصت های بالقوه و بالفعلی برای حرکت به جلو  باشد. فرصت هائی که تا یافتن تعادل جدید، اگرمورد بهره برداری جنبش اعتراضی و نیروهای آگاه و پیشرو قراربگیرد، می تواند با وارد کردن عوامل و بازیگران خارج از محاسبه رژیم، صحنه بازی و سرنوشت آن را بدرجاتی که این بازیگران نقش آفرینی کنند، تغییردهد.

تنها عاملی که می تواند چرخه معیوب دو سر برد برای رژیم را بهم بزند، ورود مستقل مردم به صحنه، سازمان یابی و صف آرائی آن ها حول مطالبات خود و گفتمان خود و اعمال فشارمداوم و پیگیر به دولت و کل حاکمیت برای  تحقق مطالبات خود و سرانجام سرنگونی آن است. و گرنه به انتظار معجره و کرامات و وعده و وعیدهای نسیه دولت جدید نشستن تنها می تواند، فرصت های طلائی را به باد دهد و  با تمام شدن تاریخ مصرفشان، هم چون تجربه ۷۶ موجب تقویت مواضع و موقعیت جناح حاکم و کانون های قدرتی گردد که اکنون زیر فشار قرار گرفته اند.

شرکت درانتخابات بازی دو سر برد برای رژیم خواهد بود اگرکه بازیگراصلی – بی شماران و مدافعان آزادی و برابری- وارد صحنه نشوند، و از این منظرمی توان گفت که بازی هنوزهم تمام نشده است!

۲۰۱۳-۰۷-۰۶ ۱۵-۰۴-۱۳۹۲
http://roozbe.wordpress.com

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.