تماشاچیان «اعدام» چه کسانی هستند؟
فردی که برای تماشای مجازاتی مانند اعدام میآید هویت متزلزل خود را در آن فردی میبیند که روی چوبه دار تاب میخورد. ….
سلامت نیوز:
اعدام، شدیدترین مجازات است، برای جلوگیری ازآن که مورد شخصی وخانوادگی است؛ خانواده محکومان انواع و اقسام جلسههای مصالحه برگزار میکردند، دیه جمع میکردند، از هنرمندان، ورزشکاران و افراد موجه تقاضا میکردند تا فرزندشان، پدرشان یا مادرشان واسطه گری کنند و تقاص جرم ارتکابی را با از دست دادن جان ندهند، گاهی این مذاکرهها نتیجه میداد و گاهی هم نمیداد. مدتها نیز بحث اعدامهای زیر ۱۸ سال مطرح بود، کسانی که زیر سن قانونی مرتکب قتل میشدند و پس از گذران مدت کوتاهی به چوبه دار میرسیدند، تلاش برای نجات این محکومان اما مضاعف بود، چرا که استناد به کنوانسیون حقوق کودک بود و اینکه این افراد در دوره کودکی مرتکب جرم شده بودند، اینک اما ماجرای دیگری مطرح است، اکنون اعدام و در ملأعام بودن آن مطرح است، اتفاقی که حداقل در ماههای اخیر هم شاهد اجرای آن بودیم و هم صدور حکم.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ هنوز یکم بهمن ماه از یاد کسی نرفته است، حداقل ساکنان خیابان خردمند و ایرانشهر و هر آنکه در اطراف پارک هنرمندان زندگی میکند، به خوبی در جریان ماجرای اعدام دو زورگیر جوان در این مکان بوده است، اقدامی که با نقدها و حتی تشویقهایی همراه بود، با اینکه بار اولی نبود که شاهد اعدام در ملأعام بودیم. حال آنکه اعلام شد، زورگیری با سلاح سرد، محاربه و حکمش اعدام است. در این میان شاید بیش از آنکه صدور مجازات اعدام برای این دو زورگیر بحث برانگیز بود، اجرای حکم در ملأعام بود، با اینکه قریب به اتفاق جامعه شناسان و آسیب شناسان، معتقدند اثرات منفی مجازات در ملأعام بیش از مزایای آن است. شاهد بودیم کمتر از یک هفته از اجرای این مجازات، سارق شیرازی در ملأعام قطع ید شد، پس از آن نیز طی این هفته برای عاملان قتل تاجر برنج و خانوادهاش نیز اعدام در ملاعام صادر شد، پیش از این نیز در سوم اردیبهشت ماه امسال برای ربایندگان زن جوان نیز چنین حکمی صادر شد.
موافقان چه میگویند؟
موافقان اجرای اینگونه مجازاتها میگویند: «اعدام در ملأعام برای امنیت روانی کشور خوب است»، «اثربخشی اعدامهای در ملاعام زیاد است» و «اعدام در ملأعام آسیب جدی به مردم یا کشور وارد نمیکند.» نمایندگان مجلس از اعدام در ملا عام بهعنوان اقدامی مثبت نام میبرند و برخی دیگر حذف اعدام را از سوی برخی کشورها نوعی پرستیژ اجتماعی تلقی میکنند. عبدالرضا عزیزی، رئیس کمیسیون اجتماعی در خصوص اعدام در ملأعام به ایلنا گفته بود:«باید با مجرمان برخورد جدی شود که به نظر من برخورد خوبی هم صورت گرفته است و اینگونه همه میفهمند که کشور صاحب دارد و اینطورنیست که هر کسی هر کاری دلش خواست، انجام دهد.» وی معتقد است اگر افراد به سمت ناهنجاری رفتند، باید با آنها برخورد مناسبی صورت گیرد.
یعنی اگر در پیشگیری اولیه موفق نبودیم، مجبوریم برای گستردهتر نشدن این حوادث به سمت این نوع از اعدامها برویم. محمد اسماعیل سعیدی، یکی از اعضای هیات رئیسه کمیسیون اجتماعی نیز با اعلام موافقت خود با اجرای اعدام در ملأعام تاکید میکند:« گاهی امنیت روانی جامعه به خطر میافتد. در همین زمینه برای بازگرداندن امنیت روانی به جامعه میتوان از این نوع اعدام استفاده کرد.» ضرغام صادقی، یکی دیگر از اعضای این کمیسیون نیز تاکید میکند:«آنچه قوه قضائیه انجام میدهد، همان چیزی است که مردم انتظار دارند. انتظار مردم این است که قوه قضائیه با اشرار و کسانی که میخواهند امنیت جامعه را مخدوش کنند، برخورد کند. کسانی هم که میخواهند، امنیت جامعه را مخدوش کنند در قانون برای آنها اشد مجازات تعریف شده است.»
بازدارندگی اعدام در ملأعام بررسی نشده
جامعه شناسان اما نگاه دیگری به موضوع دارند، آنها از نبود آمار و کارهای تحقیقاتی در ارتباط با اثربخشی این نوع مجازاتها انتقاد میکنند. دکتر شیوا دولت آبادی، جامعه شناس یکی از آنهاست. اولین انتقاد او از نبود آمار است. این جامعهشناس مطرح میکند: «چه کار تحقیقاتی یا آماری در این زمینه انجام شده که نشان دهد اعدام در ملأعام در پیشگیری از جرم تاثیرگذارتر است.» او در گفتوگو با آرمان میگوید:« زمانی که اعدام در ملأعام برگزار میشود این پرسش مطرح میشود که آیا ما با این روش کاهش جرم را در جامعه میبینیم یا خیر. گذشته از آن در بعد دیگر این سوال مطرح میشود که در کشورهایی که مجازاتهایی به این شیوه ندارند، وضعیت چگونه است، آیا میزان جرم در آنها بیشتر است؟ یعنی در کشوری که چنین مجازاتی را که خود نشانههای خشونت دارد را تجربه نمیکند، مردم چه وضعیتی دارند؟» نکته مهمی که از سوی این جامعهشناس مطرح میشود این است که آمارها و تحقیقات چقدر نشان داده که این روشهای مجازات موفق شده تا میزان وقوع جرم در کشور را کاهش دهد!
نکته دیگری که از سوی دولت آبادی مطرح میشود، تاثیر اینگونه مجازاتها بر مردم است.«جان عزیز است و زنده بودن به هر حال بزرگترین نعمت به شمار میرود، آسیبی که از نظر روانی خواسته یا ناخواسته به مشاهدهکنندگان وارد میشود، خود جای بحث علمی دارد، نگاه کردن به صحنه از دست دادن جان یک انسان، گذشته از جرمی که مرتکب شده، پیامآور چه چیزی برای تماشاچیان است، بارها شاهد بودیم که کودکان و نوجوان هم مخاطب چنین صحنههایی بودهاند. موضوع مورد تاکید این جامعهشناس این است که اجرای مجازاتهای اعدام چقدر در کاهش جرائم تاثیر داشته و در مرحله دوم، در ملأعام برگزار شدن آن چقدر منجر به عبرت آموزی میشود. وی به مجازات قطع ید که اخیرا در شیراز اجرا شد نیز اشارهای میکند:« به هر حال قطع عضو یکی از احکام شرعی دین ماست، اما نکته قابل توجه این است کسی که اقدام به دزدی میکند، دقیقادر شرایط عادی دست به این کار نزده، یعنی شرایط زندگی او هم بیتاثیر نیست، فقر فرهنگی و اقتصادی شانس زندگی عادی را از فرد میگیرد، بنابراین شاید یک مددکار و مشاور اجتماعی خیلی بهتر بتواند او را در ادامه زندگیاش راهنمایی کند تا حضور اجتماعی او با دست یا انگشت قطع شده.»
مخاطبان تماشای صحنه اعدام
مساله دیگری که عموما پس از اجرای این احکام ایجاد میشود، قهرمانسازی است، دولت آبادی به این موضوع نیز اشاره میکند.« متاسفانه ما با این موضوع نیز مواجه هستیم که خود در بیاثر یا کم اثر کردن هدفی که با اجرای اینگونه مجازاتها به دنبال آن هستیم، تاثیر دارد. برای نمونه شنیده میشود که آن زورگیر برای تهیه دوای مادرش اقدام به سرقت کرده بود یا … » نظر این جامعهشناس را درباره فلسفه برپایی مجازاتها در ملأعام جویا میشوم که او توضیح میدهد:« فلسفه وجودی این است که افراد ببینند و عبرت بگیرند، به هر حال زمانی که برای دیدن چنین صحنههایی افراد جمع میشوند خود این معنی را میرساند که مجازات فرد را پذیرفته و آن را تایید میکند. مردم چرا برای دیدن مجازات اعدام حاضر میشوند؟ این پرسشی است که دولت آبادی در پاسخ به آن میگوید:« خوب بود که این موضوع بهصورت یک کار تحقیقاتی مطرح میشد، به هر حال تعدادی از تماشاچیان، از بستگان نزدیک آن فرد هستند و امید به بخشش دارند، اما صدها نفر دیگر برای چه به دیدن چنین صحنههایی میآیند، چه چیز این مقوله جذاب است که تماشاچی پیدا میکند. آیا آنها بیتفاوت هستند، آیا از اجرای حکم خشنود میشوند، اینها موضوعاتی است که واقعا بیپاسخ مانده.
به هر حال دیدن صحنه اعدام افراد روحیه خاصی را میطلبد.» به اعتقاد این جامعه شناس، بسیاری از جنایتها ناشی از فقر و کج رفتاری است. سعید خراطها، جرمشناس است، او نیز نسبت به اجرای حکم در ملأعام میگوید:« بر اساس کدام تحقیق مشخص شده که اینگونه مجازاتها منجر به کاهش جرائم و بازدارندگی میشود؟ تاثیر گذار بودن این نوع مجازاتها نکتهای است که از سوی این جرمشناس مطرح میشود. او در توضیح بیشتر به آرمان میگوید:«تشدید مجازاتها با هدف پیشگیری از جرم، چقدر بررسی شده است؟ پیش از این ما اشد مجازاتها را برای سوداگران مرگ که همان قاچاقچیان مواد مخدر هستند، داشتیم، اما چقدر این مجازات منجر به کاهش قاچاق مواد مخدر شده است.» او ادامه میدهد:« همان مجازات اعدام که برای قاچاقچیان ایجاد شده بود اکنون برای زورگیران و اراذل و اوباش نیز هست، مجازاتهایی که در ملأعام برگزار میشوند، آیا منجر به کاهش خشونت میشوند؟ »
این جرمشناس بر این نظر است فردی که برای تماشای مجازاتی مانند اعدام میآید هویت متزلزل خود را در آن فردی میبیند که روی چوبه دار تاب میخورد. اما پرسشی که مطرح میشود این است که اساسا زمانی که آماری رسمی وجود ندارد، چگونه چنین مجازاتهایی اعمال میشود؟ خراطها به تاثیر اینگونه اقدامات در مخاطبان اشاره میکند.« اثرات دیدن صحنه اعدام در روان افراد باقی میماند، حتی برخی ممکن است هر کجا اعدامی باشد، برای دیدن آن جمع شوند، اما نکتهای که مسئولان باید به آن توجه کنند این است که چه تعداد از کسانی که برای دیدن این صحنهها جمع میشوند از کسانی هستندکه باید ببینند وعبرت بگیرند.برای اینها که دعوتنامه فرستاده نشده است، اینها زنان، کودکان، نوجوانان و مردان عادی هستند که زخمهای کهنه خود را در این صحنهها باز میگشایند.» این جرمشناس تاکید میکند.«به اعتقاد من اینگونه مجازاتها، آن تاثیری که مسئولان به دنبالش هستند را ندارد، نمونه آن را به راحتی میتوان در ماجرای سوداگران مرگ دید.نمیتوان خشونت را فقط از این طریق از میان برد.» وی معتقد است باید شرایط ارتکاب جرم بررسی سپس برای آن مجازات صادر شود.
۱۸ بهمن ۱۳۹۱
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.