نامه و دادخواست زندانی عقیدتی از وجدانهای بیدار بشری

روحانی زندانی، آقای کاظمینی بروجردی که در زندانهای ولی فقیه تحت شرایط قرون وسطایی قرار دارد طی نامه ای بخشی از شرایط و وضعیت غیر انسانی خویش را تشریح نموده است ….

این نامه جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و انتشار در رسانه ها در اختیار «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران » قرار داده است.

متن نامه به قرار زیر می باشد:

خدمت مدافعین حقوق بشر و مروجین صلح وعدالت و مبلغین آزادی فکر و مبشرین استقلال اندیشه، درود می فرستم
همچنین، به نهادهای حقوقی و الهی و انسانی و بین المللی که دل در حمایت از مظلومین و مصدومین و محکومین استبداد اسلامی دارند و درد غارت شدگان و زمین خوردگان و دیکتاتوران مدعی شریعت را درک می کنند، عرض ادب می نمایم، ایضا به خدمتگزاران در ارگانهای مختلف سازمان ملل متحد که از زندانیان سیاسی و اعتقادی، حمایت می نمایند و رنج و مصیبت خانواده های آنها را با همدردی های همیشگی تسکین می دهند، سپاس بی کرانم را نثار می کنم.

این پیشوای توحیدی که هدفی جز دفاع از تمامی ادیان و مذاهب آسمانی ندارد در موقعیت اورژانسی روحی و جسمی و خانوادگی می باشد و انتظار امداد رسانه ای و جهانی دارد .  چند روز قبل برادرم سید حسن پس از ملاقات مختصری با من در یک مرگ ناگهانی و غیر مترقبه و مشکوک جان داد. او در دو دهه گذشته مرا در مقابله با اسلام سیاسی یاری می کرد و با همه توانش، پیامهای صوتی و کتبی این جانب را به جامعه سرخورده از شعار دیانت ما عین سیاست ماست ابلاغ می نمود و در این بیست سال منازعه ما با مذهب دولتی خالصانه و مجاهدانه می کوشید و انواع تهدیدها و فشارها و خشونتهای رژیم فاشیستی را برجان می خرید و بارها مورد قهر و قساوت بانیان خفقان و سانسور قرار می گرفت.

با توجه به این که ده سال قبل نیز پدرم که از موثقین و معتمدین مراجع دینی بود و با بنیانگزار انقلاب منحوس در تضاد و تنافی قرار داشت و مخالف سرسخت اختلاط دین با دنیا بود در بیمارستان به طور نامحسوس و غیرقابل ردیابی به دست سربازان گمنام امام زمان به قتل رسید. بطور حتم مرگ برادرم در ادامه همان تراژدی بوده و تداوم جنایات حکام نامشروع با این زندانی هفت ساله است. مسئولین امنیتی و انتظامی جیره خوار، اجازه دفن او را در مقبره خانوادگی ندادند و در یک محل پرت و دور از انظار مدفون نمودند و اجازه حضور در مراسم های جاری او را به من ندادند، اکنون بار دیگر به دلسوزان میهن مصادره شده و غمخواران ملت سرنگون گشته و آفریدگار تحت اتهام دین فروشان رفته، وضعیت اسفناک خود را اعلام می دارم.

در محبسم، مورد تحریم دارو و درمان و وکیل قرار دارم و به پیری زودرس رسیده ام و اعضاء و جوارحم به نابودی رسیده و هر روز با توطئه ای از جانب وزارت اطلاعات روبرو می باشم، از جمله ورود افرادی از گروه فشار بعنوان زندانی و اعمال درگیری های فیزیکی با من و ایذای بدنی و روانی این اسیر ولایت مطلقه فقیه است که هر لحظه در انتظار مرگ می باشم. ناگفته نماند که مادر پیرم در آغاز ورودم به اوین در بند امنیتی دویست ونه مورد انواع شکنجه ها قرار گرفت و از ناحیه فوقانی و تحتانی به خون ریزی رسید و بعد از انتقال به چند بیمارستان کشته شد و آن هنگام نیز از برگزاری جلسات یادبودش ممانعت نمودند و اجازه دیدار با او را به من ندادند.

اینک در حادترین شرایط ممکن بار دیگر نفرت و انزجارم را از هیئت حاکمه زورگو و وطن سوز و خداستیز اعلان می دارم و برای مردم غریب و سیلی خورده ام آرزوی رهایی هر چه سریعتر از قیود مستبدان خون آشام را دارم. در چند ماه اخیر از سوی دادگاه ویژه اطلاعات که مسئول تفتیش عقاید مذهبیون مخالف دین حکومتی می باشد یاران و پیروانم مورد تهاجم و تعقیب و احضار قرار گرفته اند و به مبالغ سنگینی جریمه شده اند.

سید حسین کاظمینی بروجردی
ایران – تهران – اوین
دی ماه -۱۳۹۱

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.