پـویـان انصاری: نامه مُشترک فعالین کارگری و طنز تلخ ِ … !؟

حال یک لحظه فکرکنیدکه بعدازاین همه مبارزه سیاسی درخارج از کشور و بااین همه سازمان ها و احزاب کمونیستی آنهم با کوله باری از تجربه که همه از آن برخوردارند! اگـر “بـه خـواستنـد!” حتی برای شناخت خود که ببینند چقدر انعطاف پذیرند و می توانند در کنار هم بنشینند و همدیگر را تحمل کنند! درحمایت این کارگر، زبانم لال، متن مشترکی را بنویسند، چه اتفاقی می افتاد!!! ….

پـویـان انصاری
Pouyan49@yahoo.se

نامه مُشترک فعالین کارگری و طنز تلخ ِ … !؟

طبق معمول داشتم سایت های سیاسی اینترنتی را بالا و پائین می کردم که چشم ام به متن نامه مشترک عده ای از فعالین کارگری درون مرز افتاد که خطابشان به یکی دیگر از فعالین کارگری (رضا شهابی) بود که از او خواسته بودند به اعتصاب غذای خود پایان دهد.

تاچشم ام به نامه مُشترک آنها افتاد لبخند تلخی، بر لبانم نقش بست و به یـاد سازمان و احزاب کمونیستی در خارج از کشور که خوشبختانه تعدادشان هم زیـاد است افتادم! (مُنفردین فعال جنبش کارگری، مورد نظر این نوشته نیست چرا که دمشـان گرم، آنها در حـد توانایی خود به طُرق مختلف با اتحادیه ها و سندیکاهای مختلف کارگری برای حمایت از کارگران ستمدیده ایران، فعال اند) .

این نامه مُشتـرک فعالین جنبش کارگری حداقل همبستگی را هر چند یقینأ همه آنها دارای یک بینش خاص سیاسی و یک طرز تفکر نیستند و مسلمأ با هم اختلاف دارند، نشان داد.

حال یک لحظه فکرکنیدکه بعدازاین همه مبارزه سیاسی درخارج از کشور و بااین همه سازمان ها و احزاب کمونیستی آنهم با کوله باری از تجربه که همه از آن برخوردارند! اگـر “بـه خـواستنـد!” حتی برای شناخت خود که ببینند چقدر انعطاف پذیرند و می توانند در کنار هم بنشینند و همدیگر را تحمل کنند! درحمایت این کارگر، زبانم لال، متن مشترکی را بنویسند، چه اتفاقی می افتاد!!!

از این رو، تصور کنید که سازمان ها و احزاب کمونیستی برای نوشتن چند خطی، در حمایت از این کـارگـر ، جلسه گذاسته اند، اینک این شما و این هم گزارش جلسه اصطراری!!!

*************

جسله، ساعت ۳ شروع شد!

لطفأ رئیس جلسه را انتخاب کنید،

پیشنهاد می کنم از حـزبِ ب یکی انتخاب بشه

سازمانِ خ: مخالفیم

چـرا !؟

سازمانِ خ: آنها موضع شان نسبت به امپریالیسم آمریکا، شُـل است .

حـزبِ ب : شما که خودتان با نئوکان ها سر و کار دارید.

دعوا نکنید از سازمان پ انتخاب شود

سازمانِ س: مخالفیم

چـرا !؟

سازمانِ س: آنها یکجورایی به  اسرائیل فلان، فلان شده نخ می دهند

سازمانِ پ: شما که خودتان در مقابل حمایت از فلسطینی ها ضعف دارید

دعوا نکنید از سازمان ل انتخاب شود

حزب گ: مخالفیم

چـرا !؟

حزب گ: دل مون می خواد!

رفقا، ما اینجا جمع شدیم که مانند رفقای داخل دو سه خطی در باره حمایت از  این کارگر بنویسیم و نام حـزب و سازمان کمونیستی خودمون را زیرش بگذاریم همین و بس، حالا شما یادتان به اسرائیل، امپریالیسم، فلسطنین، جامد است، تو جیب جا می گیرد، افتاده اید!؟

جدل ها شروع می شود، دردِسرتان ندهم هر حزبی و سازمانی اون یکی را مورد مهر و نوازش “سیاسی” که هم از آن باخبرند قرار می دهد که رفیقی دادش بلند شد که:

بس است، ساعت۳ شده هنوز سر ِ اینکه نظم جلسه را کی بعهده بگیرد جنگ و دعوا می کنیم وای اگر بخواهیم یک خطی بنویسیم حتمأ همدیگر را …!؟

احزاب و سازمان ها: برو جانم ما تازه ساعت ۳ شروع کردیم… که رفیقی وسط حرف آنها می رود و می گوید، رفقا ساعت ۳ بعد از ظهر شروع کردیم الان، ساعت ۳ شب است که همه به ساعت نگـاه می کنند و می گوینـد، ای بابا راست میگی دیر وقت است، بریم خونه…

رفقا، صبر کنید کجا میروید می خواستیم فقط دو سه خطی بنویسیم بدین مضمون که:

رفقای فعال جنبش کارگری، ما ضمن دفاع از خواست های به حق شما …….

بعدش هم زیـر متن نامه، نـام ِ سازمان و احزاب کمونیستی خودمون را به تـرتیب سن، بنویسیم!

حـزبِ  … : برو رفیق دلت خوش ِ  با همین خط اولش مخالفیم

سازمان ِ … : منظور چه نوع دفاعی!؟

حزب ِ … : ما با نوع دفاع شما مخالفیم

سازمان ِ …: اصلأ ما با شما مخالف اون مخالف، مخالفیم!

سپس هم رفتند و بقول معروف علی ماند و حوض اش!

در هرحال حزب تکی بنده + ۲ که وجود دارد، پس مـن می نویسیـم!:

ضمن دفاع و حمایت از شما فعالین کارگری و مرگ بر امپریالیسم و اسرائیل و سایر کشورهای امپریالیستی و زنده باد فلسطین، ای مـرگ بر این و اون  … و زنده باد این و مُرده باد اون … اصلأ زنده باد خودم، بعد از ۳۳ سال حکومت ضـد کـارگـری جمهوری اسلامی در ایـران، فکـر می کنیم هنـوز وقت اش نرسیده کـه …!

رفقـا شوخی کردم بی خیال، تا اطلاع ثانوی که ببینیـم نظام جنایتکارجمهوری اسلامی، دوباره کدوم کارگرزحمتکشـی را دستگیـر و سلاخی می کند ، سـال میـلادی مبـارک.

دوشنبه ۳۱ دسامبر ۱۳۹۱ – استکهلم

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.