مواضع جدی هاشمی رفسنجانی و حکایت مضحک زندان رفتن پسرش….عضویت امام زمان حاکم ( خامنه ای ) درفیس بوک که طبق نظراسلام مظهرشیطان است ….. انتخاب سناتورجان کری به عنوان وزیرخارجه امریکا….و بالاخره نزدیک شدن زمان انتخابات و انتخاب کردن برای کل حکومت اسلامی! ابزارهای مکمل و جانبی هم همچنان فعال هستند. خروج مجاهدین ازلیست کانادا و ورود سپاه قدس به جایشان درلیست ….
موضوعاتی که به شکل علامت درزمین سیاست دیده میشود هم جدی است و هم گول زننده…. مثل راننده ای که راهنمای چپ میزند اما پس از۳۰۰ مترعلامت زدن , ناگهان به راست میپیچد ! مواضع جدی هاشمی رفسنجانی و حکایت مضحک زندان رفتن پسرش….عضویت امام زمان حاکم ( خامنه ای ) درفیس بوک که طبق نظراسلام مظهرشیطان است ….. انتخاب سناتورجان کری به عنوان وزیرخارجه امریکا….و بالاخره نزدیک شدن زمان انتخابات و انتخاب کردن برای کل حکومت اسلامی! ابزارهای مکمل و جانبی هم همچنان فعال هستند. خروج مجاهدین ازلیست کانادا و ورود سپاه قدس به جایشان درلیست……

این علائم را دست کم نگیرید . مهم نیست نسبت به اهمییت ازبالا به پائین و یا بالعکس شروع کنید . هدف تاکتیکی تعیین تکلیف حکومت اسلامی در راستای منافع استراتژیک غرب درمنطقه است . خیلی ازعلائم نشان میدهد که ظاهرا حکومت اسلامی تصمیم گرفته که با سیاست ادامه دهد و نه چنگ و دندان . دنیای سیاست دنیای برد و باخت نیست . دنیای فرصتها و امتیازگیری و امتیاز دادن است . شناخت این فرصتها ازهرطرف یعنی امتیاز بهتر و بیشتر .

بنا بر گزارش، نشریه «فارن پالیسی» که اسناد ویکی لیکس درباره جان کری را بررسی کرده، می‌نویسد : نخستین اظهارنظر وی درباره برنامه هسته‌ای ایران، به گفت‌و‌گویی در سال ۲۰۰۵ با «میشل بارنیه»، وزیر خارجه فرانسه بازمی‌گردد. در این دیدار، کری اظهار داشته گفت‌و‌گو‌هایش در منطقه، وی را به این نتیجه رسانده که ایران همچنان در پی یک برنامه تسلیحاتی هسته‌ای است؛ اما به باور وی، هیچ جایگزین خوبی برای مذاکره نیست.هرچند وی در این دیدار، گزینه نظامی را رد نکرده، تأکید نموده که این کار «دشوار خواهد بود». آمدن کری به نوعی تقویت حوزه مثلا دیپلماسی است که می‌تواند تا حدودی اوباما را به اهداف خود نزدیک‌ سازد. البته باید در نظر داشت که آمدن جان کری به منزله تغییر در سیاست‌های استراتژیک آمریکا نخواهد بود چرا که سیاست‌های آمریکا نه بر اساس خواست رئیس جمهور بلکه بر اساس منافع استراتژیک این کشور تدوین می‌شود .

جان کری در جریان دیداری با امیر قطر در فوریه ۲۰۱۰ مدعی شده بود، تلاش‌های آمریکا برای برقراری تماس پشت پرده با ایران، بی‌پاسخ مانده و تأکید کرده بود، باید راهی برای گفت‌و‌گو با ایران پیدا شود. در این زمان، امیر قطر پیشنهاد کرده بود به نیابت از آمریکا با رئیس جمهور ایران وارد گفت‌و‌گو شود. جان کری در پاسخ به این پیشنهاد گفته: «ایالات متحده در پی مذاکرات جدی است و تلاش دارد تا بر پایه سازگاری غیرتقابلی ایران با شروط آژانس و دیگر منافع دوجانبه، بنیان جدیدی برای روابط ایجاد نماید».

صحنه مثل آماده شدن و حرکت به سمت یک مهمانی بزرگ است . ولی قابل پیش بینی نیست که نتیجه اش چه شود ؟ تابلوی جنگ به نفع هیچکدام ازبازیکنان اصلی نیست . مردم هم اساسا با هرنوع جنگی میانه ای ندارند . ولی برای بازیکنان وضعییت مردم اهمییت ندارد . حکومت اسلامی میداند که درتابلوی جنگ فرضی با غرب ؛ فقط چراغ امتیاز دادن برایشان روشن میماند . مثل صدام که درجنگ اول خلیج ، وقتی ازکویت بیرون رانده شد وآمد برای مذاکره …طرف نظامی امریکایی هم گفته بود : اینجا شما آمده اید فقط برای امتیاز دادن….چون شاخ نظامی صدام شکسته شده بود ! حکومت اسلامی ازهیچ تجربه ای غافل نیست و خوب میدانند که درتابلوی مذاکره و تعامل مد نظرغرب ؛ حداقل دست آوردش ؛ رفتن به حاشیه به آرامی و درمیان مدت به شکل واتیکان است .

همه شواهد و علائم کنونی نشان میدهد که خارج ازحضورعنصراجتماعی که فعلا نظاره گراست و البته غیرقابل پیش بینی……همه بازیکنان تصمیم به مدارا و دوخت و دوز ازبالا هستند. رهبری فعلی مجاهدین دراین وسط هنوز به بازیکن تبدیل نشده است بلکه همچنان بازیچه هستند ؛ حتی اگر شورای شوربایشان مثلا به رسمییت شناخته شود و از لیست کره مریخ هم خارج شوند ؛ هیچ تاثیر عملی به روی سرنوشت اسیران لیبرتی و اشرف ندارد؛ تلاش رهبری مجاهدین برای به رسمییت شناختن زندانش ؛ به نام کمپ پناهندگی ؛ همان تائید و تلاش برای زنده به گور شدن است !

دلیل اصلی غیبت طولانی رهبرعقیدتی فقط مشکلات داخلی است و نه تهدیدات بیرونی . ظهورمسعود رجوی بستگی به شکل گیری این روند سیاسی و یا غیرسیاسی دارد . به عبارتی دیگر و به قول یکی ازمسئولین بالای مجاهدین که سالها پیش گفت : تهدید اصلی مجاهدین دیگر بیرونی نیست تنها تهدید برای سازمان ما تا همیشه درونی وتشکیلاتی است . ظهور مسعود یعنی تبدیل به بازیکن شدن . بازیکنی که کارتهای بازیش ( اشرف و لیبرتی ) را با ظهورش ؛ لاجرم ازدست داده است .

موضوع مجاهدین درعراق از زمان سقوط صدام ؛ بنا به تصریح بالاترین مقامات دولت امریکا یک کیس امریکایی است . حضورشان کاملا امریکایی ست . خروجشان هم کاملا امریکایی ست . نتیجه سیاست خط موازی با دولت امریکا ازطرف رهبری مجاهدین هم نیازی به تشریح مجدد ندارد……بقیه صحنه کاملا انحرافی است . فراخوانهای کیلوئی دبیرکل سازمان ملل برای پناهندگی دادن به اسیران لیبرتی…… فروش اموال…..کمپ پناهندگی شهیدان قلبی و عروقی آینده که احتمالا شامل همه زندانیان میشود….. وتمام علائم انحرافی دیگر ؛ برای ساندیس خوران ابله قابل قبول است . ولی صحنه برای اسیران اشرف و لیبرتی درعراق صحنه زنده زنده دفن شدن است و یا حکایت مرغ عزا و عروسی !

غرب و حکومت اسلامی چه به نتیجه برسند یا نرسند ؛ ظاهرا هیچ سرنوشت نرمال و آزادی درانتظارآن اسیران نیست . تجربه زندان تیف با مسئولیت نامحدود دولت امریکا یادتان نرود ؛ هم سازمان ملل آمد و هم کارت پناهندگی دادند ؛ ولی طی ۵ سال عمر زندان تیف کاری کردند که نهایتا ۸۰ درصد را به اشکال متفاوت و رضایت همه طرفین ؛ از جمله رهبر عقیدتی روانه ایران و دامن ولایت فقیه کردند. حالا لیبرتیف هم با همان گزینه و توجیهات بی مقدار رهبر مواجه است . وعده های رهبری مجاهدین برای سرنگونی…۳۳ سال است تجربه شده است . رهبری مجاهدین به هرقیمت تصمیم دارد تا فقط درصحنه سیاسی و زمین سیاست غرب جدی گرفته شود . سالهاست برایشان مهم نیست قیمتش از جان و زندگی بقیه باشد !

با شروع عملی مرحله دوم ازفاز سیاسی؛ بد نیست که همگان را به نکته ای واقف کنم ؛ انسان درمجموع موجود بسیارپیچیده ای است . کرات دیگررا کشف کرده است ؛ جنگهایی با تلفات میلیونی درکارنامه خود دارد….اما یک اشکال بزرگ و یا نقطه قوت بزرگ هم دارد. انسان میتواند فکرکند …….و دراین صورت آنالیز صحنه سیاسی و بازی همه نقش آفرینان کارمشکلی نیست و فراموش نمیشود . بقیه شعارها و صحنه ها و خبرهای روی مانیتور؛ به درد ساندیس خوران عوام وخائنین سیاسی روز میخورد !

اسماعیل هوشیار
hoshyaresmaeil@yahoo.com
www.tipf.info
24.12.2012