حق مأموریت یک روز مقامات، معادل حقوق یک ماه یک کارگر است

روزی از زبان یکی از سفرای ایران در یکی از کشورهای اروپایی شنیدم که می‌گفت هر چند وقت یک بار، نه تنها مقامات کشوری که مقامات استانی هم توشه سفر می‌بندند و به یک باره خود را رهسپار مأموریت می‌کنند ….
تابناک:
بر پایه این گزارش، هم‌اکنون نمایندگان مجلس برای هر روز مأموریت ۱۳۰ دلار حق مأموریت دریافت می‌کنند. بنا بر شنیده‌ها ظاهرا مدیران ادارات نیز برای هر روز مأموریت در سال‌های گذشته، ۶۵ دلار دریافت می‌کردند. ظاهرا این حق مأموریت میان مجلس و دولت یکسان است و تغییری در سال‌های گذشته در آن صورت نگرفته است؛ بنابراین، با احتساب نرخ دلار به ۲۵۰۰ تومان نیز مقامات نزدیک روزانه ۳۲۵ هزار تومان و مدیران روزانه ۱۶۲هزار و ۵۰۰ تومان حق مأموریت دریافت می‌کنند. تقریبا حق مأموریت روزانه هر یک از مقامات معادل حقوق یک ماه یک کارگر و حق مأموریت دو روز یک مدیر برابر با حقوق ماهانه یک کارگر است؟

مأموریت یک امتیاز است!
در ادارات دولتی و حکومتی در ایران، رفتن به مأموریت یک امتیاز تلقی می‌شود و نه یک وظیفه دشوار که حق مأموریت به آن تعلق گیرد. حتی مقاماتی چون نمایندگان مجلس که رکن نظارتی این کشور هستند، بیشتر از اینکه دولت آنان را در سفرهای خارجی با خود همراه نمی‌کنند گله می‌کنند و در بسیاری از ادارات دیگر مأموریت رفتن بر اساس روابط تعیین می‌شود. پس تردیدی نیست که در ایران مأموریت رفتن یک امتیاز و یک پاداش تلقی می‌شود و به همین خاطر است که رقابت‌های شدیدی در این حوزه به وجود می‌آید. البته این در سطح کارمندان است. در سطح مدیران و مقامات چگونه است؟

مدیران و مقامات حتی زمانی که در ایران بوده و در مأموریت هستند، اضافه کار حداکثری خود یعنی ۱۷۵ ساعت در ماه را دریافت می‌کنند. دقت کنید، حتی هنگامی که حضور ندارند. چنین اضافه کاری با میزان حقوق دریافتی مدیران‌، گاه از اصل حقوق مدیران هم بیشتر می‌شود. این در حالی است که مدیر در مأموریت است و حق مأموریت خود را می‌گیرد. در حال حاضر مدیران به دلیل اقتصاد مقاومتی، اضافه کار کارمندان را قطع کرده‌اند اما خود همچنان از اضافه کار ۱۷۵ ساعتی بهره‌مند هستند. آیا مناسبات اداری ایران رو به فساد می‌رود؟

مأموریت رفتن ضرورت دارد؟
روزی از زبان یکی از سفرای ایران در یکی از کشورهای اروپایی شنیدم که می‌گفت هر چند وقت یک بار، نه تنها مقامات کشوری که مقامات استانی هم توشه سفر می‌بندند و به یک باره خود را رهسپار مأموریت می‌کنند؛ مأموریتی که نام بازدید از یک کشور را برای خود دارد و همه هزینه‌های خود را به سفارت تحمیل کرده و حق مأموریت هم می‌گیرند. این مأموریت‌ها چه ضرورتی دارد؟ آیا بهتر نیست به جای مأموری که در مأموریتی زحمت می‌کشد، شمار مأموریت‌ها به حداقل برسد؟ مأموریت‌هایی مجوز داده شود که نتیجه‌ای عاید کشور می‌کند؟ تعداد مأموران بازنگری شود؟

این طرح تبلیغاتی است؟
پافشاری بر حذف کامل حق مأموریت صرفا جنبه تبلیغاتی دارد. طبیعی است که زمانی فردی خانه و کاشانه خود را به مقصد جایی ترک می‌کند و قصد انجام امور محوله خاص را دارد، با کسی که همزمان در محل کار نشسته متفاوت است و لازم است حق الزحمه‌ای به این فرد پرداخت شود. اما به هر صورت، مردم به مجلس بدهکار خواهند بود، چون فردای روزگار برخی از نمایندگان مجلس طلبکارانه خواهند گفت، ما در صدد قطع حق مأموریت‌ها بوده‌ایم، ولی قادر به انجام نبودیم. آیا همواره پاک کردن صورت مساله بهترین راهکار است؟

راستی اگر حق مأموریت مدیران و مقامات حذف می‌شد، مقامات راهکار دیگری برای دریافت این حقوق پیدا نمی‌کنند؟ عیب کار در کجاست که قانون هم در این کشور مانع سوءاستفاده‌ها نمی‌شود؟ شنیده‌اید قانونی که بد گذارده می‌شود، ضمانت اجرا ندارد، نظارتی بر آن نمی‌شود، دیگر قانون نیست؟

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.