پلیس یونان همدست راستگرایان افراطی این کشور است؟

حزب راستگرای افراطی “طلوع طلایی” در انتخابات ژوئن گذشته (خردادماه ۱۳۹۱) با شعارهایی که آشکارا علیه مهاجران غیرقانونی بود، ۱۸ کرسی پارلمان یونان را به دست آورد. حالا برخی پلیس یونان را به همدستی با این حزب متهم می‌کنند. ….
پلیس یونان همدست راستگرایان افراطی این کشور است؟

پل میسن
سردبیر بخش اقتصادی نیوز نایت، بی بی سی

حزب راستگرای افراطی “طلوع طلایی” در انتخابات ژوئن گذشته (خردادماه ۱۳۹۱) با شعارهایی که آشکارا علیه مهاجران غیرقانونی بود، ۱۸ کرسی پارلمان یونان را به دست آورد. حالا برخی پلیس یونان را به همدستی با این حزب متهم می‌کنند.
آیا پلیس یونان همدست راستگرایان افراطی این کشور است؟
ایلیاس پاناگیوتاروس که یک مغازه‌دار است، می‌گوید: “گویی نوعی جنگ داخلی در جریان است”. البته کار و کاسبی او قرار است خیلی خوب باشد، چرا که او لوازم پوشاندن چهره، دستکش‌های پلیس ضدشورش، ماسک و تی‌شرت‌هایی می‌فروشد که مخصوص اوباش استادیوم‌های فوتبال است.

روی دیوارهای مغازه، پوسترهایی چسبانده شده که یاد آخرین جنگ داخلی یونان را – که در سال ۱۹۴۹ به پایان رسید- گرامی می‌دارد.
او می‌گوید: “با اینکه این اتفاق باب میل هیچکس نیست، اما جامعه یونان آماده مبارزه است: نوع جدیدی از جنگ داخلی. در یک طرف ملی‌گراهایی مثل ما و یونانی‌هایی هستند که می‌خواهند کشورمان مثل گذشته باشد، و در طرف دیگر مهاجران غیرقانونی، آنارشیست‌ها و همه کسانی هستند که تا به حال چندین بار آتن را نابود کرده اند”.
در یونان چنین حرف‌هایی را زیاد می‌شنوید، اما ایلیاس پاناگیوتاروس یک فرد عادی در حاشیه اجتماع نیست: او عضو پارلمان یونان و یکی از ۱۸ نماینده منتخب حزب راستگرای افراطی طلوع طلایی است که ژوئن گذشته (خرداد ۱۳۹۱) به نمایندگی انتخاب شده است.

حمله به یک تئاتر
وقوع جنگ داخلی برای آقای پاناگیورتاروس یک مسأله صرفا تئوریک نیست. او اخیرا رهبری تظاهراتی را در دست داشت که به تعطیلی نمایش “کورپوس کریستی” (پیکر مسیح)، اثر ترنس مک‌نالی، منجر شد. در حالی که پلیس با بی‌اعتنایی شاهد ماجرا بود، تصاویر گرفته شده از آقای پاناگیورتاروس او را در حال سردادن شعارهای نژادپرستانه نشان می‌دهد. او همچنین شعارهایی با مضمون ضدیت با همجنس‌‌گرایان علیه کارگردان و بازیگران این نمایش سرمی‌داد، آنهم در حالی که آنها در داخل ساختمان تئاتر چیتریو پناه گرفته بودند.
در کلیپی که روی وب‌سایت یوتیوب قرار گرفته، آقای پاناگیورتاروس فریاد می‌زند: “بساطتان را جمع کنید همجنس‌بازها! فقط به من خیره شده اید! وقتتان تمام شده آلبانیایی‌های مزخرف!” فیلم‌های گرفته شده از داخل ساختمان تئاتر نشان می‌دهد که در حالی که بارانی از سنگ به داخل ساختمان می‌ریزد، مدیر تئاتر سراسیمه با رئیس پلیس تماس می‌گیرد و از او برای مقابله با اراذل و اوباشی که در بیرون ساختمان مشغول کتک زدن خبرنگاران هستند، درخواست کمک می‌کند. در تصاویر دیگری، کریستوس پاپاس، نماینده پارلمان از حزب طلوع طلایی، یک تظاهرکننده را از ماشین مخصوص دستگیرشدگان پلیس بیرون می‌کشد، و پلیس هم هیچ واکنشی به او نشان نمی‌دهد.

اعضای طلوع طلایی بعد از بررسی کارت‌های هویت مردم، به یونانی‌ها غذای رایگان می‌دهند

با وزارت امنیت عمومی هم تماس‌هایی گرفته شد. این وزارت به دادستان کل دستور داد خود را به صحنه درگیری برساند، اما هیچ کمکی به آنجا نرسید. لائرتیس واسیلیو، کارگردان نمایش، می‌گوید: “این اتفاق برای یونان مثل ‘شب شیشه‌ای’ (شبی که در سال ۱۹۳۸ در آلمان طرفداران حزب نازی به مغازه‌ها و خانه‌های یهودیان حمله کردند) بود. مردم با استخوان‌های شکسته به خانه رفتند. حالا هم هر روز به تئاتر و خود من تلفن می‌زنند و می‌گویند دیگر زیاد وقت نداریم. از طرف “طلوع طلایی” به مادر من تلفن زده اند و با او گفته اند که جنازه پسرت را مثله می‌کنیم و برایت می‌فرستیم. دوست دارم کسی به من بگوید ما در یک دموکراسی زندگی می‌کنیم یا در دیکتاتوری؟”
نگرانی فزاینده

حمله به نمایش کورپوس کریستی به نقطه مهمی در عرصه سیاست یونان بدل شده است. اعضای حزب طلوع طلایی بارها به مهاجران حمله کرده اند، و این حزب در یک ماه گذشته حضورش در خیابان‌ها را افزایش داده است. آنها به بازار خیابانی در محله رافینا حمله کردند و فعالان حزب، در حالی که لباس متحدالشکل به تن داشتند، از غرفه‌داران مهاجر می‌خواستند که مجوزشان را نشان بدهند، و بعد هم اموال کسانی که مجوزی همراه نداشتند را خرد می‌کردند. حالا بعد از حمله به یک تئاتر، نگرانی به بخش‌های مختلف جامعه، که پیش از این اقدامات این حزب تأثیری بر زندگی آنها نداشت، هم سرایت کرده است.

من از آقای پاناگیوتاروس پرسیدم چطور ممکن است که یک حزب دارای نماینده در پارلمان شبه‌نظامیانی با لباس متحدالشکل در اختیار داشته باشد، و این افراد با اقدامات خشن خود، نقش پلیس و نیروهای امنیتی را بازی کنند، و برای مثال مدارک افراد را بررسی کنند و به غرفه‌داران حمله کنند؟
او در پاسخ می‌گوید: “تنها با یک مورد برخورد، که از آن فیلمبرداری هم شد، مشکل برطرف شد. حالا دیگر مهاجران غیرقانونی در هیچیک از بازارهای روز در سراسر یونان دیده نمی‌شوند. البته کمی درگیری و دعوا هم پیش آمد، اما چیز مهمی نبود”.
آقای پاناگیوتاروس ادامه می‌دهد: “حالا فقط با یک تماس تلفنی و یادآوری اینکه طلوع طلایی در جایی حضور خواهد داشت، پلیس هم به محل می‌آید. این بدان معناست که نام طلوع طلایی تأثیر بسیار زیادی دارد”. او تأیید می‌کند که استراتژی حزب او وادار کردن پلیس به اقدام علیه مهاجران غیرقانونی، و مطالبه حق شهروندان بر دستگیری کسانی است که مظنون به ارتکاب جرم هستند. او می‌گوید: “حتی سبک لباس پوشیدن ما هم بسیار محبوب است و افراد بیشتری مایل به پیروی از آن هستند. نام ما مترادف نظم، قانون و کارآمدی است”.

وقتی از او می‌پرسم که آیا این کار باعث ایجاد هراس در مهاجران قانونی نمی‌شود، در پاسخ می‌گوید: “در یونان مهاجر قانونی نداریم! حتی یک نفر!”
حالا طلوع طلایی همه‌جا حضور دارد. این حزب در زمان انتخابات تنها ۸ دفتر محلی داشت، اما تعداد این دفترها در کل کشور حالا به ۶۰ رسیده است. این حزب در نظرسنجی‌ها با حدود ۱۲ درصد آرا، سومین حزب پرطرفدار کشور است. نمایندگان پارلمان از این حزب تهدید کرده اند که “فرزندان مهاجران را از کودکستان‌ها بیرون می‌کشند” و فهرستی از کودکستان‌هایی را که تعداد فرزندان مهاجران در آنها زیاد است، درخواست کرده اند.

جالب اینکه وزارت آموزش یونان هم این فهرست را در اختیارشان قرار داده است. آشوبگری‌های اعضای طلوع طلایی الگوی خاصی را دنبال می‌کند. آنها به مهاجران، چپگراها، حقوقدانانی که وکالت مهاجران را برعهده می‌گیرند، و این اواخر تئاترها و همجنسگرایان حمله می‌کنند، و پلیس هم فقط نظاره‌گر است. پلیس آتن متهم شده که در برخی موارد افرادی که با همسایگان مهاجرشان مشکل داشته اند را برای گرفتن کمک به طلوع طلایی معرفی کرده است.

آقای پاناگیوتاروس ارزیابی نظرسنجی‌های ماه ژوئن (خرداد ماه گذشته) را تأیید می‌کند: میزان حمایت از حزب طلوع طلایی در میان نیروهای پلیس به مراتب از میزان حمایت از این حزب در بین بقیه مردم بیشتر است. او می‌گوید: “فکر می‌کنم الان چیزی حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد نیروهای پلیس طرفدار ما باشند، شاید هم بیشتر. و این میزان هر روز رو به افزایش است”. بسیاری از مشتریان او مأموران پلیسی هستند که علاوه بر تجهیزات ضد شورش، بخشی از یونیفورمشان را هم از مغازه‌ او می‌خرند. در مغازه او لباس‌های عادی پلیس در کنار تی‌شرت‌هایی با نوشته‌هایی در مدح گروه‌های نئونازی آویزان شده اند.

در جریان بحران مالی یونان، صرفنظر از مسأله حمایت سیاسی برخی نیروهای پلیس از راستگرایان افراطی، حفظ نظم چالش بسیار بزرگی است. آنارشیست‌ها سعی کرده اند با تشکیل گشت‌های بازرسی موتورسوارشان – که بعضا چند صد عضو دارند – در مناطق مهاجرنشین، با طلوع طلایی مقابله کنند. در جریان یک اعتراض خیابانی که چندی پیش پیش روی داد، درگیری‌هایی با اعضای طلوع طلایی بروز کرد. واحدی از نیروهای موتورسوار پلیس بنام نیروی دلتا، ۱۵ تظاهرکننده را دستگیر کردند. دستگیرشدگان می‌گویند پلیس آنها را در سلول‌های زندان برهنه کرده، و از شوک‌دهنده‌های برقی و روش‌های تحقیرآمیز استفاده کرده و آنها را کتک زده است.

گزارشی از این حادثه، که در روزنامه گاردین چاپ شد، در یونان به موضوعی جنجال برانگیز در سطح ملی تبدیل شده و دولت شدیدا وقوع آن را تکذیب می‌کند. در روز ۸ اکتبر (۱۷ مهر ۱۳۹۱) ۲۵ تظاهرکننده دیگر در تظاهراتی که در دفاع از دستگیرشدگان برگزار شد، بازداشت شدند. یکی از بازداشت‌شدگان بنام یانیس ماجرا را اینطور تعریف می‌کند: “بازرسی بدنی شدیم و بعد ما را برهنه کردند و مجبورمان کردند زانو بزنیم. بر سر و زانوهای من می‌زدند. می‌گفتند می‌دانند ما کجا زندگی می‌کنیم”. من با یانیس و ماریا، که ادعا می‌کردند مورد بدرفتاری پلیس قرار گرفته اند، در آپارتمان ساکتی در اکسارچیا – که محله‌ای سنت شکن و پیشرو در آتن است – ملاقات کردم.

هر دو گفتند تنها در صورتی حاضر به گفتگو با من هستند که نام واقعی‌شان را تغییر دهم و از صورتشان فیلم نگیرم. با آنکه نهایتا به جرائم کوچکی متهم شدند، به مدت چهار شب در بازداشت پلیس ماندند. یانیس می‌گوید:” آنها گفتند: کارتان تمام است و اوضاع از این به بعد مثل سابق نخواهد بود. آنها گفتند فیلم‌هایی که از ما گرفته اند را به طلوع طلایی خواهند داد. می‌گفتند مرا به درس عبرتی برای دیگران تبدیل خواهند کرد. مرا مجبور کردند به کسانی که تازه بازداشت شده بودند بگویم که اگر از حرف پلیس تبعیت نکنند، به مادرانشان آسیب خواهند رساند”.
ماریا که قبل از شروع مصاحبه آرام و مطمئن به نظر می‌رسید، موقع تعریف کردن داستانش منقلب شد. او گفت: “مرا وادار کردند جلوی دیگران برهنه شوم. مأموران پلیس دلتا از راه رسیدند و طوری راجع به طلوع طلایی صحبت می‌کردند که گویی اعضای خانواده‌شان هستند. آنها از هیتلر تمجید می‌کردند و می‌گفتند از استالین بهتر بوده است. آنها به ما گفتند باید یادمان باشد که از این به بعد طرفدار طلوع طلایی هستند”.

ماریا می‌گوید در تمام طول این آزمون سخت، افسران نیروی دلتا درباره حمایتشان از سیاست‌های طلوع طلایی حرف می‌زنند. من این ادعاها را با سرهنگ کریستوس مانوراس، سخنگوی پلیس آتن، مطرح کردم. او گفت:” خیلی قاطع بگویم که هیچکدام از این اتفاقات در ساختمان مرکزی پلیس روی نداده است. پلیس یونان به حقوق بشر احترام می‌گذارد. این داستان‌ها دروغ هستند. این ادعاها هیچگاه نزد پلیس ارجاع داده نشده اند و هیچ اتهامی طرح نشده که پلیس بتواند مسأله را از ابتدا مورد بررسی قرار دهد. اگر کسی می‌خواهد جلو بیاید، یا حتی اگر اتهامی به‌گوش ما برسد، تحقیقات بیشتری در مورد آن انجام می‌دهیم. اگر پلیس در آن نقشی داشته باشد، چه مسأله خشونت نژادپرستانه باشد، و چه خشونت علیه هر کس دیگری، ما موضوع را به طور دقیق بررسی می‌کنیم”.

دیمیترس پساراس، که کتاب جدیدش بنام انجیل سیاه طلوع طلایی به تشریح عوامل قدرت گرفتن این سازمان می‌پردازد، معتقد است نفوذ راستگرایان افراطی در نیروهای پلیس به شکلی خزنده صورت می‌گیرد: “طرفداران طلوع طلایی بین نیروهای پلیس، و کسانی که در شرکت‌های امنیتی خصوصی و همچنین حفظ امنیت کلوب‌های شبانه کار می‌کنند، پخش هستند. بعضی وقت‌ها یک نفر در سه این زمینه‌ها فعال است. آنها معمولا در باشگاه‌های بدنسازی و برخی قهوه‌خانه‌های خاص، که متعلق به همفکران خوشان هستند، جمع می‌شوند”.
آقای پساراس معتقد است که سختگیری‌های پلیس با قاچاقچیان و مصرف‌کنندگان مواد مخدر تلویحا به طلوع طلایی علامت می‌دهد که از حملات غیرقانونی آن به این گروه‌ها استقبال می‌شود. من چند بار از سرهنگ مانوراس سوال کردم که استراتژی فرماندهان پلیس برای کاهش خطر حمایت فردی نیروهای از طلوع طلایی، و در نتیجه آن ناکام شدن برخی عملیات‌ها، چیست.
او در جواب گفت: “ما هر روز برای برخورد با چنین پدیده‌هایی برنامه‌ریزی می‌کنیم. مطمئن باشید که ما در کنار شهروندانمان می‌ایستیم و سعی می‌کنیم جلوی چنین اتفاقاتی را بگیریم. طبیعی است که نمی‌توانیم همیشه همه‌جا حضور داشته باشیم. ما جادوگر نیستیم که بتوانیم تضمین کنیم هیچوقت اتفاق بدی نمی‌افتد. اما بلافاصله وارد عمل می‌شویم و وضعیت را به حال عادی بازمی‌گردانیم”.
حمایت فزاینده

حمایت از طلوع طلایی در دو مرحله به‌شکل فوق‌العاده‌ای افزایش پیدا کرد. اولین مرحله در تابستان پرآشوب سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد. در آن زمان حزب لائوس (حزب راستگرای مسیحی با گرایش ملی‌گرایانه) بعد از پیوستن به دولت ائتلافی هوادار اقدام ریاضتی، دچار انشعاب شد.
لائوس از میان رفت و طلوع طلایی جای آن را گرفت و در انتخابات بی‌نتیجه مه و ژوئن ۲۰۱۲ (خرداد ۱۳۹۱) در یونان حدود ۶ تا ۷ درصد آرا را بدست آورد. جهش دوم این حزب همین حالا در حال روی دادن است. دولت ائتلافی – که شامل محافظه‌کاران، سوسیالیست‌ها و مارکسیست‌های “میانه‌رو” از حزب چپگرای دموکراتیک می‌شود – نتوانسته بحران را مهار کند.

موضوعی که حمایت‌ها از طلوع طلایی را افزایش می‌دهد، روشن است: مهاجرت غیرقانونی

دولت ائتلافی که عملا از کنترل مرزها عاجز است، برنامه‌ای برای جمع‌آوری مهاجران از سطح خیابان‌ها را پیاده کرده و حدود ۴۰۰۰ نفر را در اردوگاه‌های موقتی گرد آورده است. ۳۰۰۰ نفر دیگر هم از کشور اخراج شده اند.
یکی از اعضای ارشد پارلمان از حزب دموکراسی نوین در ماه ژوئن گذشته به من گفت: “چیزی که مسأله اوج‌گیری طلوع طلایی را حل می‌کند، داشتن سیاستی روشن در قبال مهاجرت است. ما تا حالا چنین سیاستی نداشته ایم”. اما سختگیری در مورد مهاجرت هم نتوانسته جلوی قدرت گرفتن این حزب را بگیرد. حالا دیگر رسانه‌ها هم خارجی‌ها و جرم و جنایت را بهم مربوط می‌کنند و در نظرسنجی‌ها اقبال عمومی راست افراطی رو به افزایش است.

تئودورا اویکونمیدس، که خبرنگار شبکه رادیوبابل است و اوج‌گیری طلوع طلایی را پوشش داده، به وجود ترسی فراگیر اشاره می‌کند: موضوعات مورد علاقه طلوع طلایی، نظیر بیگانه‌هراسی، ضدیت با همجنسگرایان و یهود ستیزی، حالا بخشی از گفتمان عمومی جامعه یونان شده اند، چه در سطح سیاسی و چه در سطح اجتماعی. با کوتاهی در اقدام علیه طلوع طلایی، و در عین حال چشمک زدن به رأی دهندگان آن در موسم انتخابات، سیاستمداران یونانی که با حمایت شرکای اروپاییشان در قدرت هستند، جعبه پاندورایی را گشوده اند که به این زودی‌ها بسته نخواهد شد”.

جنگ سیاسی
ماه گذشته آنتونیو ساماراس، نخست وزیر یونان، به اتحادیه اروپا هشدار داد که کشورش در لبه پرتگاه فروپاشی اجتماعی به سبک آلمان در دوران جمهوری وایمار است.
آنچه که در خیابان‌های آتن دیدم، مرا متقاعد می‌کند که این حرف صرفا یک شعار نیست. وضعیت به‌سرعت در حال تغییر است. یک حزب راستگرای افراطی خشن وجود دارد که نمایندگان پارلمانش مرتکب خشونت می‌شوند و استفاده از آن را تبلیغ می‌کنند، و هیچ برخوردی هم با آنها صورت نمی‌گیرد. پلیس هم که نمی‌تواند یا نمی‌خواهد جلوی حضور یونیفورم‌پوش‌های وابسته به طلوع طلایی را در خیابان‌ها بگیرد. طبقه متوسط هم به‌شکل فزاینده‌ای از ایجاد تغییر در اوضاع ناتوان است.

وقتی آنگلا مرکل به آتن آمد، صحنه‌های خشونت‌باری ایجاد شد و شهر تعطیل شد. صدر اعظم آلمان احتمالا تنها از طریق تلویزیون می‌تواند شاهد تأثیر اقدامات ریاضتی باشد، که توسط اتحادیه اروپا به یونان تحمیل شده اند.
برداشت ایلیاس پاناگیوتاروس جور دیگری است. او که نفر دوم طلوع طلایی است، در باغچه بیرون مغازه‌اش در میان نرده‌هایی به ارتفاع ۵ متر ایستاده، و دورش را همکاران درشت‌هیکلی گرفته اند که تی‌شرت‌های مشکی پوشیده اند. او به من گفت: “طلوع طلایی با نظام سیاسی و کسانی که آن را نمایندگی می‌کنند در جنگ است: با بانک‌داران داخلی و بین‌المللی. ما با مهاجران مهاجم هم در جنگیم. اگر در انتخابات آتی حزب سیریزا برنده شود، انتخابات بعدی را ما می‌بریم. ما در دو سه سال آینده اولین نیروی سیاسی کشور خواهیم بود. این یک رویا نیست.”

اما برداشت لائرتیس واسیلیو، کارگردان تئاتری که مورد حمله قرار گرفت، متفاوت است. او می‌گوید: “اگر کمیسر حقوق بشر اتحادیه اروپا، پارلمان اروپا و پارلمان یونان وارد عمل نشوند، وضعیتی پیش خواهد آمد که حتی فکر کردن به آن هم ترسناک است. اگر اتحادیه اروپا دوست ندارد رایش سوم (دوران حکومت نازی‌ها در آلمان) تکرار شود، باید کاری بکند.”
به عبارت دیگر، نتیجه اجتماعی و سیاسی برنامه‌های ریاضت اقتصادی صندوق بین‌المللی پول و اتحادیه اروپا، و فروپاشی احزاب سیاسی سنتی در یونان، برای دموکراسی فاجعه‌بار بوده است.

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.