حضور همسر رئیس جمهور در”شب ایرانی” انجمن قلم آلمان

پلاکاتی با طرح پرستو فروهر  از مجموعۀ “کفش هایتان را در بیاورید”  به رهگذرانی که از جلو سالن کوچک “لیشت بورگ” در برلین گذر می کردند نشان می داد که امشب در این سالن “شب ایرانی” انجمن قلم آلمان برگزار می شود. ….


عکس: رضا جابر انصاری -  دانیلا شادت  همسر رئیس جمهور آلمان ردیف اول نفر دوم

“کریستینا راو” همسر رئیس جمهور متوفی  “یوهانس راو” که تا سال ۲۰۰۴  ریاست جمهوری آلمان را به عهده داشت و حامی  هفتۀ کتابخوانی در برلین است، در این برنامه حضور داشت. وقتی همسر رئیس جمهور کنونی آلمان “کریستا شونکه”دقایقی پیش از شروع برنامه  به لیشت بورگ وارد شد  بوی کباب در فضا پیچیده بود و کوهی از نعنا و ریحان و تربچه و دیس های کشک بادمجان و برانی و میرزا قاسمی  نشان می داد که مردم ایران به برخی سنت های دلپذیر شان سخت پایبندند. سماوری بزرگی که صد لب تشنه را چای می دهد  با غل و غل زدن هایش می گفت جایسنت شکنی روی میز نیست، بلکه بر دیوار است. سه نفر از گروه زنان هنرمند برلینی بنام هفت که در دعوتنامه شان نوشته بودند ” زادگاه ما هنر است” کارهاشان را که ساختار و سنت شکنانه است  در فضای تنگ ورودی بر دیوار ها به نمایش گذاشته بودند. اکرم ابویی کارهایی با موضوع زن و فوتبال داشت کیانوش مجیدی چند کار ازسری سبزش را به نمایش گذاشته بود و کارهای شهلا آقاپور بیشتر ابستره ، “زنانه” و  “تنانه” بود.
برنامۀ دیشب انجمن قلم که به وسیلۀ معاون انجمن قلم آلمان “کریستا شونکه” و مسئول امور نویسندگان در تبعید “پن” برنامه ریزی شده بود از شش بعد از ظهر آغاز شد و تا نزدیکی های نیمه شب ادامه داشت.
اگر قرار بر فروتنی نباشد باید بگویم که من و فرهاد پایار هم چند هفته ای با کار داوطلبانه در به سامان رسیدن این برنامه تلاش کردیم.  سازمان عفو بین الملل، گزارشگران بدون مرز، ترانسپارنسی فور ایران و یک کتابفروشی برلینی بنام تالیا از این برنامه حمایت معنوی کردند .سازمان عفوء بین الملل بیرون سالن زیر چتری بساط خود را گسترده بود.
سازمان اکثریت در این شب به یاد قربانیان کشتار جمعی برنامه ای برگزار کرده بود و یک طیف فکری از ایرانیان در محل دیگری گرد آمده بودند. البته نسل اولی ها بطور عادی هم کمتر در این نوع برنامه ها که به زبان آلمانی است شرکت می کنند، بخصوص که برنامه بیشتر جنبۀ هنری و ادبی  داشته باشد.


عکس: رضا جابر انصاری

شب خوبی بود! یاسمین طباطبایی بازیگر و خوانندۀ نامی ایرانی تبار سروده هایی از نویسندگانی که تحت پیگرد بودند و یا هستند و یا در جریان قتل های زنجیره ای جان خود را از
دست دادند را بازخوانی کرد ، بیشتر   سروده ها را فرهاد پایار ترجمه کرده بود،  سروده ای از  پروانۀ فروهر ترجمۀ زنده یاد روشنک داریوش بود و دو سرودۀ سیمین بهبهانی را من ترجمه کرده بودم.
اسلاید هایی از کارهای پرستو فروهر با عنوان “کفش ها را در بیاورید” بر دیوار پشت صحنه تابیده شد . سه میزگرد کوچک تشکیل شد به ترتیب در مورد وضعیت هنر و هنرمندان ایران، داستان های تبعید و وضعیت روزنامه نگاران و نویسندگان در ایران امروز. گردانندگان با دو شرکت کننده گفت و گو کردند و امکان پرسش و پاسخ به حاضران که نود در صدشان آلمانی بودند داده شد. همسر رئیس جمهور پیشین آلمان برای چند ساعت در برنامه حضور داشت وهمسر رئیس جمهوری کنونی از شش شب تا نزدیکی نیمه شب که برنامه به پایان رسید حضور داشت در سالنی که گنجایش آن ۸۰ نفر بود ولی بیش از  ۱۴۰ نفر در آن از سر و کول هم بالا می رفتند ومثل قطار های هندی از در و پنجره آویزان بودند .  من وشهاب الدین شیخی در پانل “داستان های تبعید” روی صحنه بودیم. “دانیلا شادت” همسر “یوآخیم گاوگ” رئیس جمهور فعلی آلمان  را که در ردیف اول جا گرفته بود به وضوح می دیدم  که تبسم برلب با شیفتگی به حرف ها و سرودۀ شهاب الدین شیخی گوش می سپرد .

در زمانی که تنفس اعلام شد همسر رئیس جمهور گفت و گوی نسبتا مفصلی در حاشیه با شهاب الدین شیخی داشت . زمانی که  پانل هنر و هنرمندان با منصورۀ شجاعی و فهیمۀ فرسایی  را اداره می کردم چاره ای نداشتم جز اینکه به روبرویم نگاه کنم و کنجکاوی و غم را در چهرۀ همسر رئیس جمهور می دیدم. با سخنان منصورۀ شجاعی که از ممنوعیت آواز زنان  می گفت و فهیمۀ فرسایی که به محکومیت جعفر پناهی اشاره می کرد و ازممنوعیت شغلی این کارگردان جهانی می گفت اندوه در چهره و نگاه  همسر برجسته ترین سیاستمدار آلمان اوج می گرفت. آخر شب خانم گاوگ از گردانندۀ آخرین میز گرد فرهاد پایار اجازه خواست تا روی صحنه برود و سخنانی بگوید . گفت ” خوشحالم که در این شب پر بار حضور داشته ام و گفت به مردم ایران پیام مرا برسانید که ما آسان از کنار مسائل و مشگلات شما نمی گذریم” و پاره ای از سرودۀ مختاری را که در این شب شنیده بود تکرار کرد  “لبخند را بر لب ها جراحی می کنند و فریاد را درگلوگاه و برای همگی ما آرزو کرد که روزی بتوانیم به میهن آزاد  باز گردیم”

یاسمین طباطبایی بازیگر پر مشغله که در تمام برنامه هایی که تا بحال در آن شرکت داشتم دقایقی پیش از اجرای  برنامۀ می آمد و چند دقیقه بعد از پایان سالن  را ترک می کرد این بار تا آخر شب در گوشه ای جلو سالن نشسته بود و با کف زدن های بهنگام و نا بهنگام شهاب الدین را تشویق می کرد و وقتی حرف هایش خلاصه ترجمه می شد صدایش را بلند می کرد تا هستۀ اصلی مطلب را بار دیگر مفصل تر به جمعیت گوشرد کند. سحنان جلال سر فراز هم که در خواست یک دقیقه سکوت برای قربانیان کشتار های جمعی سال ۶۷ کرده بود بااستقبال مواجه شد .او از بحث پیش بینی شده خارج می زد و  گرداننده به او تذکر داد در چارچوب بماند اما مورد حمایت تماشاگران قرار گرفت و خواستند به حرف هایش هر چه هست گوش کنند.

سوسن عمید دراین برنامه ترجمۀ شسته رفته ای ارائه داد و نشان داد  زنان ایرانی در تمام زمینه ها توانمند هستند و کار آیی ویژه ای دارند.

Nasrin Bassiri
nasrinbassiri@aol.com

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.