م . ر ا د: دکتر مصدق و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

پنجاه و نه سال پیش در ۲۸  مرداد  (۱۳۳۲)  امپریالیسم نوپای آمریکا با همکاری انگلستان و نیروهای مرتجع داخلی از نظامی ها گرفته تا خانواده سلطنتی و فئودالها تا مذهبیون عقب افتاده با کودتای‌ خونین دولت قانونی ‌دکتر مصد ق را سرنگون کردند بدین ترتیب علاوه بر حاکمیت استبداد مطلق و وابسته کردن ایران به آمریکا و استقرار یک حکومت دیکتاتوری عریان نفرت تاریخی این جنایت را تا ابد برای خود وپشتیبانان خود را بجان  خریدند. ….

 این نیروهای‌ مرتجع و وابسته علیرغم داشتن قدرت نظامی وحشتناک و مخرب در سال  (۱۳۵۷)  با وجود سرکوب شدید جنبش با انقلاب توده ای ‌بی سابقه برای همیشه از صحنه سیاسی‌ ایران رانده شدند اما  هستند کسانی که  هنوز نمیخواهند و نمیدانند که دیگر دوران حکومتهای وابسته از نوع آنها برای همیشه سپری شده و دیگر نمیتوان با کودتا قدرت را بدست گرفت بهمین منظور شتابان با در یوزگی در دربار آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ  تلاش دارند بهر وسیله ای‌ با توجه بحضور نظامی گسترده آمریکا وناتو در منطقه آنها را وادار به اشغال نظامی‌ کشور و تحریک بجنگ با ایران  بکنند.
در بسیاری از نشریات و تبلیغات رسانه ای این نیروها بمباران و تخریب تاسیسات زیر بنائی و صنعتی و از همه مهمتر بافت اجتماعی ایران را  بنفع مردم میدانند وهرگز اشاره ای هم نمیکنند که این تاسیسات حاصل کار و زحمت زحمتکشان ایران است و سرمایه کشور و متعلق بهمه مردم است.

با وجود تلاش مداوم این نیروها مردم  بتجربه دریافته اند که نباید به متجاوزان امکان داد  مجددا کشور مارا به کنترل خود در آورند  این است که با تجربه اندوزی از جنایاتی که در خاورمیانه و حول و حوش کشورمان توسط اشغال گران جریان دارد  علیرغم مشکلاتی که با آن سر درگریبانند با دخالت خارجی در امور داخلی کشور ، محاصره اقتصادی و تهاجم نظامی  به ایران بشدت مخالفت میکنند و این نشان میدهد که تا چه اندازه هموطنان ما  به بلوغ سیاسی رسیده اند و به منافع ملی خود آشنا  که تا کنون اجاز نداده اند احدی جرات تجاوز به کشور ما را در سر بپروراند . 

اوضاع جهانی در دوران کودتا
۱- آ مریکا در جنگ جهانی دوم بخاطر دوری از میدان جنگ و وارد شدن در آن در آخرین لحظه آنهم وقتی که  مطمئن شد اتحاد شوروی ‌باندازه کافی در جنگ از نظر زیربنای‌اقتصادی و صنعتی از طرف فاشیستهای آلمانی و ژاپنی آسیب دیده است وبا دست یابی  به بمب اتمی  وارد جبهه جنگ ضد فاشیستی شد تا با این قدرت و توان بدست آمده ابتکار عمل را بعد از جنگ از آن خود کند .
آمریکا در ابتدا تصور میکرد که آلمان و ژاپن قادر هستند اتحاد شوروی را از پای ‌درآورند و وقتی در استالین گرادفاشیسم آلمان ضربه نهائی شکست را چشید و ژاپن در تمام جبهه ها از طرف شوروی و نیروهای مقاومت چین و کره با شکست سختی مواجه شد برای پیشگیری از رشد برق آسای جنبشهای ضد جنگ و توده ای در سطح جهان و بخصوص در اروپای شرقی ، چین و کره  دوشهر صنعتی و مهم ژاپن  را با بمب اتمی بمباران کرد تا  در درجه اول به اتحاد شوروی و بعد به تمام جنبشهای آزادیبخش که تحت رهبری احزاب کمونیست قرار داشتند بفهماند که به آنها اجازه نخواهد داد به پیشروی ادامه دهند . با اتکا به این قدرت نظامی بود که بعداز جنگ جهانی دوم افسار گسیخته  وارد صحنه جهانی شد .
هنوز مردم چین و کره  در گیر رفع مشکلات ناشی از جنگ بودند که  آمریکا جنگ همه جانبه ای را به  چین و کره تحمیل کرد  که از سال (۱۹۴۵) درست پس از تسلیم بدون قبد و شرط نیروهای فاشیستی در سطح جهان تا سال (۱۹۵۳)و با شکست این کشور  ادامه یافت .

۲- شکست جبهه آلمان نازی   در جنگ جهانی دوم توسط نیروهای مقاومت  که همراه بود با ویرانی و نابودی  شهرها و تاسیسات صنعتی این کشورها و در هم شکسته شدن دو غول نظامی ، استعماری اروپا انگلستان وفرانسه شرایطی در اروپا ایجاد شد  که تعداد زیادی ‌کشورهای نو استقلال یافته پا بعرصه وجود بگزارند و هم زمان جمهوری خلق چین وجمهوری دمکراتیک کره ، ویتنام ، مغولستان و بقیه کشورهای دمکراتیک اروپای شرقی وارد صحنه جهان شدند و تعدادکشورها در مدت کوتاهی از ۶۵ کشور به بیش از ۱۲۵ کشور افزایش یافت . 

۳- کشورهای اروپایی و آمریکا که از وضعیت پیش آمده در جهان شوکه شده بودند اولویت را به  سروسامان دادن بوضعیت اقتصادی کشورهای جنگ زده اروپا ی غربی و هم زمان محاصره اقتصادی و نظامی کشورهای نوپای تحت رهبری احزاب کمونیست گذاشتند تا سر فرصت دوباره به صحنه باز گردند و آب از جوی رفته را به آن باز گردانند.

۴- اتحاد شوروی هنوز مسلح به بمب اتمی نبود و از طرفی باندازه کافی در جنگ آسیب دیده بود که توانائی‌ شرکت در جنگ بزرگ دیگری را نداشت و از همه مهمتر توازن قوا را در مجموع با وجود پیروزیهای بزرگ بنفع چپها ارزیابی نمیکرد در نتیجه سیاست حفظ و مستحکم کردن آنچه بدست آمده بود را در دستور کار قرار داد از اینجا بود  که دوران جنگ سرد که آغاز گر آن غرب بود وارد کارزار بازی سیاست  در صحنه جهان شد که تا بامروز  ادامه دارد.

۵- با ضعف قدرت های سابق اروپایی و عدم توانایی آنها در کنترل مجد د کشورهای زیر سلطه از جمله خاورمیانه که در تلاطم جنبشهای آزادی بخش در پی استقلال خود بودند آمریکا بسرعت وارد صحنه شد و نقش اروپا را در جهان و خاورمیانه بعهده گرفت که هدف مشخص آن کنترل منابع نفت و گاز خاورمیانه و حفظ  و تقویت نیروهای طرفدار غرب در این منطقه از جمله ایران بود که از شمال در همسایگی اتحاد شوروی قرار داشت ایرانی که دوتشکیلات  چپ و ملی بزرگ که دارای پایگاه مردمی وسیعی بودند  و داعیه استقلال و پیشرفت و آبادانی را در سر می پروراندند که مورد خوشایند  آمریکا و غرب نبود .

۶- سالهای (۱۳۲۴) ببعد یکی از دورانهای تاریخی ایران بحساب میاید  در این دوره دکتر مصدق با دکتر فاطمی  باتفاق همفکران خود با استفاده از تجارب جنبشهای ‌کشورهای دیگر و سابقه کاری در مقام های بالا تا سطح وزارت و نمایندگی مجلس  و آشنائی ‌باتحولات جهانی ناشی از جنگ جهانی دوم  پای ایجاد جبهه ملی برای مقابله با بحرانهای موجود در ایران شدند  . مصدق تحصیلات  خود را در اروپا در رشته  دکترای حقوق در سوئیس به پایان برده بود و آشنائی کامل به سیستم های قانونی غرب پیداکرده و بشدت با کارساز بودن آن اعتقاد داشت بی دلیل نیست که در  تمام دوران فعالیت سیاسی بر روی حکومت قانون پافشاری میکرد و حتی بر اسا س قانون اساسی موجود شعار شاه باید سلطنت بکند و نه حکومت جزئی از برنامه سیاسی وی بود با این دید جبهه ملی برهبری مصدق پای ‌تغییر بنیادی جامعه ایران و بخصوص استقلال سیاسی آن رفت.

اوضاع  ایران در دوران کودتا
۷- تنها چند سالی از پایان جنگ جهانی‌ دوم سپری شده بود و جهان هنوز بطور نهائی بین قدرتهای‌ امپریالیستی تقسیم نشده بود این تاثیرات را میشد بخوبی در فعالیتهای ‌سیاسی کشورهای مختلف در ایران دید انگلستان در تدارک حفظ امتیازات خود و آمریکا در صدد بیرون راندن انگلستان از ایران وکنترل نهائی آن بر آمده بود . خاورمیانه غرق در بحران  و دعوای پیروزی کی بر کی بشدت ادامه داشت. تنها در آمد ارزی ایران یعنی ‌نفت در منطقه جنوب وتحت کنترل انگلستان قرار داشت  وکنترل وحاکمیت دولت از طریق فئودالها و نیروهای مسلح آنها اعمال میشد و وضع اقتصادی ‌کشور رقت بار و بسیاری از روستائیان در مناطق کشور در حال کوچ کردن بودند ضمن آنکه  بخش بزرگی از مردم کشور در روستاها بزندگی بخورو نمیر ادامه میدادند. وضعیت در همه ابعاد خود در حال انفجار و جامعه در انتظار تغییرات بنیادی بود  که میبایست در مدت کوتاهی بآنهاد پاسخ داده میشد.

 سیستم ارباب رعیتی و ظلم وستم به روستائیان بیداد میکرد و دولت حتی قادر نبود حقوق کارمندان از جمله ارتشیان را که با ساختار پلیسی نظامی  آموزش دیده بودند پرداخت کند نیروهای نظامی ایران تا قبل از پیوستن رضا شاه به جبهه نازیهای آلمان  آموزش دیده نیروهای انگلیسی بودند ، محاصره اقتصادی ایران توسط انگلستان ادامه داشت و فضا را برای مانور بسیار تنگ کرده بود. تشکیلات گسترده حزبی‌ که اکثریت مردم را متشکل کند وجود نداشت تنها حزب موجود حزب توده بود که هنوز  شکل نگرفته بود  و تجربه کافی برای پیشبرد و هدایت اوضاع را نداشت .
تما می این نا بسامانیها  نقاط ضعف نیروهای سیاسی ایران  در مقابله با تهاجم خارجی را نشان میدهد  بنابراین ضرورت ایجاد یک تشکیلات فرا گیر کاملا احساس میشد .
 دکتر مصدق با اینکه سالیان سال در گیر کار سیاسی ‌بود و شغلهای حساس تا سطح وزارت را پشت سر داشت بلاخره در سال (۱۳۲۸)باتفاق هیجده نفر به پیشنهاد دکتر فاطمی سازمان جبهه ملی را بنیان گذاری کرد که این تشکیلات در انتخابات مجلس شورای ملی شرکت کرد و نمایندگانی به مجلس فرستاد که موفق شد قانون ملی کردن صنعت نفت که دکتر فاطمی پیشنهاد کرده بود  علیرغم مخالفت در باریان و انگلستان بتصویب برساند. 

 دکتر مصدق به اتفاق سران جبهه ملی‌ با ملی ‌کردن نفت بر اعتبار خود در بین مرد م افزود وبدین ترتیب در سال (۱۳۳۰) شاه مجبور شد علیرغم میل باطنی اورا به نخست وزیری به مجلس معرفی بکند که در مجلس براحتی رای اعتماد گرفت این اولین بار بود که بعد از انقلاب مشروطه یک دولت باسواد و مطابق با منافع ملی اداره امور مملکت را بعهده میگرفت .
 ملی ‌شدن نفت و نخست وزیر شدن دکتر مصدق و ایجاد تشکیلات جبهه ملی مقاومت ارتجاع داخلی و خارجی را بطور بی سابقه ای افزایش داد علیرغم پشتیبانی گسترده توده ها و خلقهای ایران از مصدق دولت او هنوز یک برنامه تدوین شده جهت اصلاحات بنیادی نظیر اصلاحات ارزی ارائه نداده بود و از طرفی بجز شهربانی بقیه ارگانهای نظامی بطور کامل در کنترل خانواده سلطنتی قرار داشت و شاه هنوز فرمانده کل قوا بود مصدق از آنجا که در سوئیس تحصیل کرده بود به حکومت قانون از نوع غربی آن بیش از اندازه بها داده بود و فکر میکرد که در بار و سران ارتش از آن تبعیت خواهند کرد.

چرا کودتا پیروز شد
جامعه فئودالی ایران و ساختار نظامی اداری باز مانده از زمان رضا شاه بعلت عقب افتادگی اقتصادی تحت حاکمیت نیروهای فئودال در سراسر ایران اداره میشد و اکثریت قریب باتفاق مرد م ایران در آن دوره ارتباط وسیع و مناسبی با هم نداشتند عدم وجود احزاب سیاسی فرا گیر و با برنامه در سطح کشور امکان مانور را محدود میکرد جبهه ملی تنها چهار سال بود که بنیان گذاری شده بود و حزب توده نیز در واقع از سال (۱۳۲۴) فعالیت حزبی خود را آنهم نه در سطح گسترده بلکه عمدتا در شهرهای‌بزرگ آغاز کرده بود.
 نگاهی به مطالعه اسناد موجود این دو تشکیلات نشان میدهد که این دوحزب برنامه اساسی پیشرو و تعیین کننده و اجرائی نداشتندکه بتوانند توده ها را برعلیه کودتا وارد میدان کنند حزب توده با وجود هشدارهای پی در پی‌ در مورد کودتا اقدام اساسی ‌بعمل نیاورد حزب توده بجز یک نفوذ محدود آنهم در ارتش هیچ تدارکی برای جلوگیری از کودتا ندیده بود این حزب از تجارب احزاب مترقی و انقلابی چندان اطلاعی نداشت وگرنه میبایست بسرعت تشکیلات جبهه ملی را سازمان دهی کرده بدون آنکه آنرا در کنترل خود درآورد  یک جبهه وسیع دمکراتیک را سازماندهی کند.

جبهه ملی هیچگونه تجربه کار حزبی و تشکیلاتی نداشت کودتاه نشان داد که آمریکا و انگلستان با آشنائی‌کامل از این ضعف بود که اقدام به کودتا کردند سالهای بعداز کودتا نشان داد که هم جبهه ملی و هم حزب توده بعلت عدم آشنائی‌ بکار تشکیلاتی و بسیج و آماده کردن توده ها کمبود های اساسی‌داشتند این هردو تشکیلات تدارک ایجاد جبهه برای مقابله با کودتا را نه اینکه جدی نگرفتند بلکه بی اندازه بآن کم بها داده در نتیجه هردو قربانی کودتا شدند و از صحنه سیاسِی ایران براحتی رانده شدند همکاری این دوتشکیلات و تدارک برای ‌مسلح کردن مرد م و اجرای اصلاحات ارضی میتوانست نه اینکه جلو کودتا را بگیرد بلکه با توجه به اوضاع مساعد جهانی  جامعه ایران را وارد فاز دمکراتیک بمعنی عدالت اجتماعی کند.
فشار آمریکا و انگلستان به ایران و دولت ملی آن همزمان شد با بیماری رهبر اتحاد شوروی استالین و در گیریهای داخلی بر سر جانشین وی که بهترین موقعیت را برای آمریکا و شرکاء فراهم آورد تا از اوضاع بنفع خود استفاده کنند و تهاجم گسترد ه ای را نه تنها به ایران بلکه در سراسر جهان دامن زنند و کودتای ایران را بثمر برسانند .

جبهه ملی‌ از جبهه بندیهای تازه جهانی که در حال شکل گیری بود درک درستی ‌نداشت در نتیجه نتوانست نیروها را در ست ارزیابی کند و توازن قوا را در منطقه و جهان را بنفع منافع ملی ایران به پیش ببرد مانور دولت تحت رهبری‌ مصدق برای حفظ موازنه منفی بین رابطه ایران با شوروی و ایران و آمریکا و در مجموع غرب از پایه مادی لازم بر خوردار نبود در واقع دولت در اجرای تصمیمات خود از پشتوانه مادی بر خوردار نبود در عین حال که مردم بطور گسترده  از جبهه ملی حمایت میکردند  این جبهه  از نظر تشکیلاتی و نظامی در شرایطی نبود که بتواند موقعییت خود را حفظ و مستحکم بکند و در صورت لزوم توده ها را وارد میدان کند و ابتکار عمل را در قبال جبهه ارتجاع داخلی و امپریالیسم از دست داد در نتیجه در بیست و هشت مرداد کودتای از پیش آماده شده باجرا در آمد در حالی که همه اعضاء دولت و سران جبهه ملی و حزب توده از آن اطلاع داشتند . رژیم کودتا توانست بکمک نیروهای مرتجع براحتی اوضاع را کنترل و مصدق را زندانی و بسیاری را اعدام کند و تا سال (۱۳۵۷) بکمک آمریکا در مسند قدرت باقی‌بماند .
تجربه جنبش ملی‌ایران نشان میدهد ‌حفظ و پیروزی یک دست آورد هنگامی ممکن است که جنبش از یک تشکیلات منسجم و فراگیر و مسلح بر خوردار بوده و تکیه اساسی را در درجه اول بر روی توده ها ی زحمتکش بگذارد و در صدد جلب نیرو های ‌پشتیبان بر آید که بتواند در مواقع ضروری به مانور لازم برای حفظ دست آوردها اقدام کند.

 در دوران کودتای ‌ننگین هیچکدام از این فاکتورها وجود نداشت حتی‌ سران جبهه ملی نتوانستند از وجود اتحاد شوروی که از موقعیت بسیار مناسبی‌ بر خوردار بود بنفع خود بهره بگیرند و حزب توده نیز بعلت رهبری توسط روشنفکران بدون تجربه  علیرغم دیدن خطر و جدی نگرفتن دست به اقدام اساسی و عملی نزد در واقع توده ها از طرف رهبران خود خلع سلاح شده و در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند  .

نگاهی به تاریخ کشورهای دیگر نظیر اندونزی و شیلی که هردو بعداز تجربه کوتای آمریکا در ایران  دچار وضعیت ایران شدند  نشان میدهد که نمیتوان تنها با توهم و بدون ارزیابی درست از توازن نیروها جنبش را بامان خدا رها کرد . خلقهای ایران در قرن گذشته سه تحول بزرگ را تجربه کردند انقلاب مشروطه ، جنبش ملی کردن نفت و انقلاب سال پنجاه هفت و اینک از تجارب بسیار غنی بر خوردار هستند با وجود این همه تجربه کم بها دادن به نیروی دشمن که از نظر اقتصادی ، نظامی و تشکیلاتی از موقعیت بر تری برخوردار است و هنوز قادر است در درون کشورها مزدورانی برای خود دست و پا بکند  و توجه نکردن به ایجاد یک جبهه وسیع و عدم تفکیک صف دوست و دشمن در هیچ جنبش توده ای و دمکراتیک نمیتوان به پیروزی رسید با تجاربی که اینک با هزینه گزاف بدست آمده است و در واقع خلقها و توده های زحمتکش بار آنرا بدوش کشیده اند برای ‌پیشبرد جنبش بهتر میتوان تدارک دید اگر چه هنوز راه درازی در پیش است ولی این بار نباید اجازه داد دست آوردهای مردم از طرف مرتجعین و امپریالیستها دوباره ربوده شود.
 
م . ر ا د
m.rad@gmx.net
 (۱۸٫۰۸٫۲۰۱۲)

ارسال دیدگاه