مجید محمدی: شش نارواگویی در باب ازدواج همجنسگرایان

ازدواج همجنسگرایان نه تنها هنجار ازدواج را تضعیف نمی‌کند بلکه آن را تقویت می‌کند… همچنان که نهاد فحشا و بعد رابطه‌ی آزاد میان زنان و مردان، میان خانواده و ازدواج با رابطه‌ی جنسی، ابزارهای پیش‌گیری میان رابطه‌ی جنسی و تولید مثل، و تولید مثل آزمایشگاهی میان ازدواج و تولید مثل فاصله انداختند، برگرفتن کودک و بزرگ کردن وی در خانواده نیز میان ازدواج و رابطه‌ی جنسی برای تولید مثل فاصله انداخت. ….

شش نارواگویی در باب ازدواج همجنسگرایان
مجید محمدی

ویژه خبرنامه گویا
در سخنان منتقدان همجنسگرایی و ازدواج همجنسگرایان مطالبی از سوی افراد گفته می شود که در ظاهر بجا و مقبول می نمایند اما با غور در آنها می توان بی پایه و سست بودنشان را آشکار کرد. ذیلا شش افسانه را که در این حوزه گفته شده و تکرار شده‌اند مورد بررسی قرار می دهم.

۱. پس ازدواج با حیوانات را نیز به رسمیت بشناسیم
می گویند اگر ازدواج همجنسگرایان را تایید کنیم پس از آن ازدواج با حیوانات یا اشیا نیز ممکن است باب شود. این نوع استدلال که دامنه بحث را به لوازم ناخواسته و پیامدهای نامربوط می کشاند چندان در میان مخالفان آزادی و برابری نادر نیست. سالها پیش می گفتند اگر از روحانیت انتفاد کنید روزی علیه انها اسلحه برمی دارید یا اگر سانسور لغو شود روابط جنسی با محارم ترویج خواهد شد.
مقایسه‌ی یک رابطه‌ی انسانی که بر اساس اختیار و اراده‌ی دو طرف شکل می گیرد با رابطه‌ی انسان و حیوان و دومی را نتیجه‌ی اولی دانستن کمال بی سلیقگی و بی انصافی است. این نوع استهزا در واقع می خواهد بگوید که ازدواج همجنسگرایان غیر طبیعی و غیر عادی است. اما چه کسی عادی و غیر عادی را تعریف می کند. این مفاهیم برساخته‌ی جامعه اند و جوامع می توانند در دوره‌های مختلف برساخته‌هایشان را تغییر دهند و دستکاری کنند. اگر افراد و اراده‌ی مختار آنها را به رسمیت بشناسیم قراردادهای میان آنها را که به افراد دیگری ضرری نمی رساند به رسمیت خواهیم شناخت. دوست داشتن و دوست نا اشتن‌های دیگران در اینجا نمی تواند معیار قرار گیرد.

۲. از ازدواج به خانواده و بعد رابطه‌ی جنسی و تولید مثل
سنتگرایان و فقه گرایان، ازدواج، خانواده، تولید مثل و رابطه‌ی جنسی را به هم پیوند زده و یک مجموعه‌ی انفکاک ناپذیر از هم معرفی می کنند اما همچنان که نهاد فحشا و بعد رابطه‌ی آزاد میان زنان و مردان میان خانواده و ازدواج با رابطه‌ی جنسی، ابزارهای پیش گیری میان رابطه‌ی جنسی و تولید مثل، و تولید مثل آزمایشگاهی میان ازدواج و تولید مثل فاصله انداختند، برگرفتن کودک و بزرگ کردن وی در خانواده نیز میان ازدواج و رابطه‌ی جنسی برای تولید مثل فاصله انداخت. اکنون ازدواج همجنسگرایان نیز به عنوان عنصری تازه رابطه‌ی پویا میان چهار عنصر فوق را تا حدی تغییرخواهد داد.

۳. مفهوم ازدواج تغییر خواهد کرد
مخالفان ازدواج همجنسگرایان چنین استدلال می کنند که ازدواج همیشه میان افرادی از دو جنس تعریف شده و این نوع ازدواج مفهوم آن را تغییر خواهد داد. کسانی که چنین استدلال می کنند از کارکردهای متعدد ازدواج و تغییر و تحولات تاریخی در مفهوم و نهاد ازدواج و خانواده غفلت می کنند. پیوند دادن والدین زیست شناختی به فرزندان تنها یکی از آن کارکردهاست. ازدواج، والدین غیر زیست شناختی را به فرزندانی که برگرفته شده‌اند، و فرزندان همسر و شوهر از جمله به والدین همجنسگرا پیوند می دهد. علاوه بر این، ازدواج درگاهی به پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی و زندگی مشترک با دیگران، روشی مطمئن برای روابط جنسی بدون مخاطره، امنیت مالی و احساسی، ایجاد شبکه‌های خانوادگی و پیوند دادن زوجها و فرزندانشان به جامعه نیز هست (البته برای همه‌ی این کارکردها می توان رقبایی نیز در جوامع نشان داد). بخش عمده‌ی این کارکردها بر ازدواج همجنسگرایان نیز اطلاق دارد.
تنها ازدواج همجنسگرایان نیست که مفهوم ازدواج را تا حدی دستکاری خواهد کرد. در گذشته ازدواج معانی متفاوتی داشته و در حال تغییر بوده است: از چند همسری به سوی تک همسری، از ازدواج موقت به ازدواج دائم، از انتقال مالکیت دختران از رئیس یک خانواده به رئیس خانواده‌ای دیگر، از عدم حقوق مالکیت برای زنان در نهاد خانواده تا حقوق اندک و بعد حقوق مساوی، و از ارث نابرابر برای زوج و زوجه تا ارث برابر.

۴. برای بچه‌ها خوب نیست
مخالفان ازدواج همجنسگرایان بر این باورند که بچه‌ها بهتر است با والدین زیست شناختی خود زندگی کنند. این سخن درست است اما از آن نمی توان نتیجه گرفت که ازدواج همجنسگرایان نادرست است. بزرگ ترین چالش برای زندگی بچه‌ها با والدین زیست شناختی خود ازدواج همجنسگرایان نیست بلکه شکست ناهمجنسگرایان در ازدواج و ماندن در ازدواج است. افزایش طلاق و خانواده‌های تک والد باعث شده بسیاری از کودکان نتوانند با والدین زیست شناختی خود زندگی کنند.
ازدواج همجنسگرایان نه تنها هنجار ازدواج را تضعیف نمی کند بلکه آن را تقویت می کند. همجنسگرایان می توانند همانند ناهمجنسگرایان به تربیت فرزندان در خانواده‌هایی با دو والد بپردازند. هیچ مطالعه‌ای نشان نداده که کودکانی که در خانواده‌های همجنسگرا بزرگ می شوند آینده‌ی بدتری از کودکان بزرگ شده در خانواده‌های نا همجنسگرا دارند.

۵. علیه دین است
مخالفان همجنسگرایی به متون دینی ادیان ابراهیمی تمسک می جویند تا نشان دهند که این رابطه علیه دستورات الهی است. اما ازدواج همجنسگرایان نه علیه دین است و نه علیه ازادی‌های دینی. علیه دین نیست چون بسیاری از همجنسگرایان دیندارند و تفسیرهای همساز با همجنسگرایی نیز از متون دینی حتی قران امکان پذیر است. علیه آزادی های دینی نیز نیست چون هیچ روحانی یا موسسه‌ی دینی به اجرای مراسم ازدواج همجنسگرایان مجبور نخواهد بود تا کسی علیه دستورات دینی‌اش عمل کند. ازدواج یک نهاد عرفی است که ادیان نیز آن را تایید کرده اند. این نهاد عرفی می تواند مشروعیتش را از دیگر نهادهای عرفی مثل شهرداری‌ها اخذ کند.

۶. تنها دولت سکولار می تواند مشکل را حل کند
کسانی که می خواهند پای دول را به این میدان بکشند در پی آنند که دولت مجاز بودن ازدواج همجنسگرایان را یکباره در سراسر یک کشور به اجرا بگذارد. اینان بر این باورند که یک کشور نمی تواند چند قانون داشته باشد. این سیاست به همان اندازه نادرست است که سیاست ممنوع کردن همجنسگرایی یا ازدواج همجنسگرایان توسط دولت مرکزی در سراسر کشور. تصمیم گیری در امور اجتماعی باید به شهرها و مناطق مختلف واگذار شود تا قوانین و مقررات بر اساس تغییر افکار عمومی در هر منطقه تغییر یابد. ممکن است مثلا مردم شهر چالوس بسیار زودتر از مردم شهر یزد پذیرای ازدواج همجنسگرایان شوند و مردم هر دو منطقه باید بتوانند خود در این مورد تصمیم بگیرند.

برابری خواهی در همه‌ی حوزه ها از جمله در حیطه‌ی ازدواج و خانواده و از سوی افرادی با گرایش‌های جنسی متفاوت در کنار مطالبه‌ی اختیار و آزادی در تصمیم گیری نیروهایی جدی در جوامع بشری هستند که دولت‌ها مجبورند با آنها کنار بیایند یا با دستکاری در یکی از دیگری فرار کنند از همین جهت تحقق برابری و اعمال اختیار و آزادی انسان‌ها را تنها نمی توان بر دوش دولت ها گذاشت گرچه نیابد از هیچ نهاد و قدرتی در این حوزه صرف نظر کرد.

مجید محمدی (جامعه شناس)

ارسال دیدگاه