ادامه دعوا بر سر جزیره ابوموسی و «تضعیف» موضع امارات

تشکیل جلسه فوق العاده شورای وزیران شش کشور عضو اتحادیه همکاری های خلیج فارس، در واکنش به دیدار روز ۱۱ آوریل محمود احمدی نژاد از جزیره ایرانی ابوموسی و صدور بیانیه ای مشابه با بیانیه های تکراری پیشین، تنها به تضعیف بیشتر دست امارات در ادامه دعوای ۴۰ ساله علیه ایران انجامیده است. ….

رادیو فردا / رضا تقی زاده (تحلیلگر سیاسی)
جلسه روز سه شنبه شورای وزیران شش کشور عربی، پس از سه روز چانه زنی و تلاش سرانجام در دوحه، پایتخت قطر، برگزار شد. پیشتر انتظار می رفت و اعلام شده بود که عربستان سعودی میزبان جلسه اضطراری شورای وزیران خواهد بود. امارات همچنین خواسته بود (به منظور تدارک ابزار تبلیغاتی) که جلسه شورا روز چهارشنبه ۱۸ آوریل برگزار شود، حال آنکه سایر اعضاء، برگزاری سریع و کوتاه جلسه و پشت سر نهادن تبعات آن را ترجیح می دادند.

مشاجرات داخلی کشورهای عضو شورای همکاری، پیش از طرح اعتراض علیه ایران، روز شنبه در جلسه سفرا و چند نماینده اعزامی آنها به منامه پایتخت بحرین، مطرح شد.
عربستان ضمن رد در خواست امارات برای میزبانی جلسه وزیران خارجه شورا در ریاض، پذیرفت که در جلسه عادی هیات دولت خود بیانیه مستقلی، مشابه بیانیه های تکراری پیشین در پشتیبانی لفظی از دعاوی امارات صادر کند.
ایران این اقدام را نیز با احضار سفیر سعودی به بهانه اعتراض علیه بدرفتاری با اتباع خود تلافی کرد.

سرانجام جلسه یاد شده روز سه شنبه در دوحه برگزار شد و در پایان، با صدور بیانیه دیگری در خط بیانیه های قبلی، یک برگ دیگر بر دفتر بیانیه های شورا در مورد دعاوی امارات علیه ایران افزود.

اقدام حساب شده
بی شک زمان دیدار روز ۱۱ آوریل احمدی نژاد از ابوموسی، همزمان با حضور کوفی عنان، دبیر کل سابق سازمان ملل در تهران، و سه روز پیش از برگزاری اجلاس روز ۱۴ آوریل میان نمایندگان ایران و گروه ۱+۵ در استانبول، با محاسبه تعیین شده بود.
از یک سو، دست یافتن به توافق با گروه ۱+۵ موقعیت منطقه ای ایران را بهبود بخشیده و مانع از همراهی لفظی و اعلام پشتیبانی کشورهای منطقه و قدرت های فرا منطقه ای از مواضع امارات می شد و از سوی دیگر واکنش های ملی گرایانه داخلی موضوع مذاکرات اتمی در استانبول را تحت الشعاع قرار می داد.
واکنش سرد آمریکا به تحولات مربوط به جزیره ابو موسی و اعلام پشتیبانی از «راه حل های مسالمت آمیز»، در حقیقت حمایت در لفافه واشنگتن از مواضع ایران است که همواره در این زمینه خواستار «گفت و گو» با امارات شده است.

آنچه امارات انتظار داشت، محکوم ساختن دیدار احمدی نژاد از ابوموسی و اعلام پشتیبانی قاطع از دعاوی این شیخ نشین علیه جزایر سه گانه بود. آنچه در عوض به دست آورد، بیانیه تازه بی رمقی بود که تنها بر ضخامت دفتر بیانیه های شورا افزود.
متفاوت با اجتماعات گذشته اعراب و هماهنگی آنها در طرح اعتراض علیه ایران، این بار مصر، لیبی و تونس ترجیح دادند که در قبال تحول اخیر سکوت اختیار کنند، حال آنکه در گذشته، حتی دولت سوریه نیز از داخل شدن در این اعتراض ها و اعلام پشتیبانی از ادعاهای امارات خودداری نکرده بود.

اردن و مراکش نیز که به عنوان میهمان دعوت شده بودند تنها رسم میهمانی را رعایت کردند.

در گذشته ای دورتر، یکی از بهانه های اصلی صدام در آغاز جنگ علیه ایران، آزادسازی سرزمین های عربی (جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی) اعلام شده بود. در مقایسه با مواضع گذشته اعراب، به نظر می رسد که ادعای سرزمینی امارات علیه جزایر سه گانه ایرانی، به تدریج حتی پشتیبانی لفظی حامیان سنتی خود را نزد اعراب از دست داده است.

اتحادیه مدعیان غیر متحد
از دست دادن تدریجی پشتیبانی خارجی، از ادعایی که در گذشته وزیر خارجه امارات آن را با اشغال لبنان و فلسطین از سوی اسرائیل مقایسه کرده بود، به دلیل ادامه اختلاف های سرزمینی و سیاسی میان کشورهای عضو شورای همکاری، اینک در داخل اتحادیه نیز با سردی نسبی و تدریجی روبر شده است.
ادامه اختلاف های سرزمینی و تشدید رقابت میان امیر نشین های خلیج فارس در این تغییر وضعیت نقش محسوسی داشته است. در این زمینه میتوان به اختلاف های سرزمینی عربستان با کویت، قطر و یمن، قطر با بحرین، عمان با امارات، و هفت شیخ نشین عضو امارات در درون خود آنها اشاره کرد.

سال گذشته نیرو های گارد ساحلی قطر بر سر اختلاف پیرامون جزیره «حوار» که مورد ادعای قطر و بحرین است، یک ماهیگیر بحرینی را به قتل رسانده و تعداد زیادی را دستگیر و زندانی کردند.
قطر اخیرا تهدید کرده است که در صورت ادامه رفتار بحرین پیرامون جزیره حوار، از کشیدن شاخه دوم راه استراتژیکی که عربستان را به جزیره بحرین متصل می کند و اتصال قطر به بحرین، خودداری خواهد کرد.
به همین بهانه بحرین نیز دفتر شبکه خبری و تلویزیونی «الجزیره» متعلق به قطر را در منامه تعطیل کرد.
این در حالی است که عربستان پیش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در ایران قسمت بزرگی از اختلافات سرزمینی خود در خلیج فارس را با قبول مالکیت ایران بر جزیره «فارسی»، با تهران حل کرده بود.

ادامه اختلاف ها
طبیعت سیاسی منطقه خلیج فارس و تجربه های گذشته حاکی است که اختلاف های سرزمینی در منطقه، حتی در صورت دست یافتن به توافق مسالمت آمیز و عقد پیمان و قرار داد، پایان یافتنی نیست.
نقض قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر مبنی بر تقسیم منصفانه اروند رود میان ایران و عراق توسط حکومت صدام که در شرایط ضعیف شدن ایران پس از انقلاب رخ داد، نمونه ای گویا در این زمینه است.
از این لحاظ، شدت گرفتن و یا سرد شدن دعاوی سرزمینی تنها با افزایش و یا کاهش قدرت در یک سوی معادله و طرف مناقشه تغییر می کند.
اگر چه امارات طی دو دهه اخیر با دست یافتن به قدرت ناشی از کسب ثروت ناپایدار، در طرح دعاوی خود علیه ایران پر سر و صداتر از گذشته عمل کرده است، ولی در عمل برای اثبات ادعاهای خود کمترین توفیقی داشته است.

ایران با برخورداری از جمعیت بزرگ، وسعت خاک، در اختیار داشتن تمامی سواحل شمالی خلیج فارس و جزایری که از تنگه هرمز تا منتهی الیه حدود شرقی آب های خلیج فارس گسترده شده اند، از عمق استراتژیکی و برتری غیر قابل مقایسه ای در مقایسه با امارات متحده عربی برخوردار است.
منابع کلان نفت و گاز ایران نیز، مانند منابع نیروی انسانی، دیر یا زود، محکوم به قرار گرفتن در مسیر بهره برداری و مدیریت بهتر است. آمیزه این ثروت و منابع قدرت، ایران را محکوم به تجدید موقعیت تاریخی خود در آب های خلیج فارس می کند.

ارسال دیدگاه