بنظر میرسد که مسئولان رژیم ایران با وضعیت انتخاباتی آمریکا که خود را عمدا درگیر خاورمیانه مخصوصا در بحران سوریه کرده است تا با انتقال بحران به بیرون مسائل داخلی از جمله انتخابات آمریکا را سرو سامان بدهد نهایت استفاده را میکنند. ….

ایران و تشدید تنش در خاورمیانه
مردم خوب کشورمان سال گذشته را با دغدغه خاطر در شرایطی پشت سر گذاشتند که کشورهای آمریکا، اسرائیل، فرانسه، انگلیس  و دیگر کشورهای هم پیمان  محاصره اقتصادی ایران  را شدت بخشیده که مفهومی بجز اعلان جنگ علنی  با تعاریف قوانین بین المللی بر علیه کشورمان ندارد آنها پا را فراتر گذاشته و تحریم هارا  تا سطح مسدود کردن روابط بانکی، تبادل ارز و تجارت بین کشورها گسترش داده و تمامی کشورهایی را که با دول غرب روابط تجاری دارند تهدید کرده اند در صورت ادامه همکاری با ایران این کشورها نیز شامل  محدودیتهای مزبور خواهند شد .

این همه داستان نیست مدتهاست که سران کشورهای غربی از جمله باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا ، سارکوزی رئیس جمهور فرانسه ، مسئولان بی مسئولیت رژیم اسرائیل  و دولتمردان انگلستان نه تنها ۳۷ پادگان نظامی ثابت در کشورهای همجوار ایران بلکه با پادگانهای سیار خود که ناوهای هواپیمابر و اتمی آنهادر خلیج فارس، اقیانوس هند و در اطراف کانال سوئز جولان میدهند و ایران را تهدید به استفاده از بمب اتمی میکنند .
آمریکا و فرانسه که در گیر انتخابات سرنوشت سازی در دوره بحرانهای اقتصادی ، مال ونظامی شده اند ادعا میکنند که همه گزینه ها روی میز است در آمریکا هر چهار کاندیدای انتخاباتی حزب جمهوریخواه رسما و علنا اظهار میدارند در صورت انتخاب شدن  فرصت را از دست نداده و بلافاصله به ایران حمله خواهند کرد آنهم در شرایطی که همه مفسران غربی بر این عقیده ا ند که مانور جناحهای نظامی مالی آمریکا در تلاشند دمکراتها را برای حفظ و تداوم نظامی گری در عرصه بین المللی  جهت دهند . جناحهای درون سیستم آمریکا بخوبی  میدانند که آمریکا راه باز گشت ندارد و اگر ریسک جنگ دیگری را در خاورمیانه بجان نخرد سرنوشت کشورهایی همانند انگلستان و فرانسه در انتظارش خواهد بود .

بر کسی پوشیده نیست که در این انتخابات نمایشی ریاست جمهوری تعیین کننده دو حزب جمهوریخواه و یا دمکراتها نیستند بلکه شورای امنیت ملی آمریکاست که متشکل از ۱% های تحت حمایت نظامیان است که تصمیمات خود را قبلا گرفته است و تمامی شواهد نشان از آن دارد که اوباما دوباره بر مسند قدرت تکیه خواهد زد . چه کسی بهتر از اوباما میتواند بشیوه کشیشها سر مردم شیره بمالد و بمردم آمریکا بگوید که باید همچنا ن صبر پیشه کنند تا آمریکا به عظمت گذشته باز گردد.
این اوباما وتیم اوست که سعی دارد به افراطیون نظامی و راست های محافظه کار آمریکا بفهماند که اوضاع در شرایط بحرانی اقتصادی مالی آمریکا و جهان غرب فعلا این اجازه را نمیدهد تا این کشور وارد ماجراجویی تازه ای شود مضافا به اینکه ناتو با گسترش جنگ در خاورمیانه ، شمال آفریقا و جنوب آسیا  به بی ثباتی منطقه دست زده است که جمع و جور کردن آن کار حضرت فیل است .

اوباما که دوسال پیش با روسیه بر سر خلع سلاح اتمی استارت ۳ بتوافق رسیده بود هنوز بعلت مقاومت گسترده نیروهای محافظه کار راست و نظامیان  حاکم بر این کشور بجز منهدم کردن یک بمب اتمی سالهای ۱۹۵۰ عملا کاری از پیش نبرده تازه ۸۰ میلیارددلاربودجه نداشته کشور را برای نوسازی سلاح های اتمی خود سرمایه گزاری کرده تا آنها را به سلاحهای کوچک قابل استفاده در بمب افکن ها تبدیل کند . عدم پیشرفت مذاکرات استارت ۳ با روسیه که قرار است تا پایان تابستان امسال به نتیجه برسد وادامه فشار روسیه برای خلع سلاح نشان میدهد که هنوز کار تبدیل این سلاحهای کشتار جمعی باتمام نرسیده است در واقع آمریکا  از نظر تکنیکی هنوز در شرایطی نیست که بتواند ادامه کار و انبار کردن این سلاحهای اتمی کوچک و قابل تراسپورت را تضمین کند مضافا به اینکه کشورهای اروپایی ، ژاپن ، کانادا و استرالیا  بیم آن دارند که نتوانند حفاظت از آنها راتضمین کنند و آنرا خطری بزرگ برای امنیت خود میدانند . بدون شک بمحض اولین نقل و انتقال این سلاح اتمی بدیگر کشورها روسیه و چین برای دفاع از خود در صدد بر خواهند آمد تا از غافله عقب نمانند چه بسا که تا کنون خودرا آمده کرده اند.

شکستن بمب های اتمی بزرگ به بمبهای اتمی کوچکتر از این جهت برای آمریکا مهم است که هزینه نگهداری و انتقال آنها از همه مهمتر قدرت تخریب  آنها در صورت استفاده کمتر از بمبهای بزرگ است و نیازی به بمب افکنهای غول پیکر و پر هزینه ندارد .  میشود گفت جناحهای آمریکا هنوز در صدد بازی با مردم جهان و قدرتهای در حال رشد جهانی هستند و هنوز باورشان نشده و یا نمیخواهند بپذیرند که امکانات این کشور بسیار محدود شده و رشد تضادهای داخلی در این کشور که بسیار هم شدید شده میتواند این اسلحه را برای خود آمریکا بسیار خطرناکتر کند .
اتحادیه اروپا که تا همین چندی پیش با تروئیکای آلمان بعنوان قدرت اقتصادی ، فرانسه قدرت اتمی و انگلستان قدرت نظامی این اتحادیه را با عضویت ۲۷ کشور اداره میکرد با افزایش بحران اقتصادی مالی  ، بدهکاری بی سابقه بیشتر از در آمد ناخالص و بیکاری بالای دوازده درصدی  تضادهای درون این اتحادیه را تا آنجا رشد داده است که انگلستان پای خود را پس کشیده و دوباره به جمع آمریکا ، کانادا ، استرالیا و نیوزیلند پیوسته است انگلستان در اروپا مرکز تبادل ارز ، طلا ، فلزات گرانبها و تجارت جهانی بوده که شدیدا با آلمان و فرانسه در تضاد است .

تمامی کشورهای اروپایی این سه کشور را مسئول بحرانهای مالی اقتصادی اتحادیه اروپا قلمداد کرده و مدعی هستند که این سه کشور با نابودی اقتصاد دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا و عرضه کالاهای تولیدی خود عملا تمامی اقتصاد و صنعت بومی این کشورها را نیست و نابود کرده اند اکثر اعضاء این اتحادیه عملا اقتصاد مستقل نداشته و چیزی برای عرضه کردن ندارند بجز مصرف کالاهای صادراتی این سه کشور و بدهکاری مادام العمر به بانکهای تروئیکای اتحادیه اروپا .
میشود گفت که اتحادیه اروپا تحت رهبری این سه کشور بیک سیستم اقتصادی نظامی دیکتاتوری شکننده تبدیل شده که کم کم دیگر اعضاء آن دارند خود را از زیر یوغ آن خود راخلاص میکنند . در این بین وضعیت فرانسه که درگیر انتخابات ریاست جمهوریست از همه بدتر است فرانسه بتدریج در دوره اول ریاست جمهوری سارکوزی دست به ریسکهای بزرگی زد که از همه مهمتر افزایش بودجه نظامی پر هزینه و فعال کردن ناوهای جنگی در عرصه بین المللی از جمله در خلیج فارس   و دخالت مستقیم و کودتا در کشورهای آفریقایی است آنهم در شرایطی که فرانسه توان عرض اندام کردن بعنوان قدرت جهانی را ندارد این مسئله را قبل از همه شارل دوگل مطرح کرده بود ولی سارکوزی اسرار داشت که فرانسه باید عظمت امپراتوری خود را باز یابد.

سارکوزی مانورهای زیادی در این چند ساله انجام داد ناو هواپیمابر اتمی خود را تحت عنوان دفاع از کشورهای عربی شیخ نشین و اسرائیل راهی منطقه خاورمیانه و خلیج فارس کرد و بارها ایران را تهدید به استفاده از نیروی نظامی آنهم در شرایطی که این کشور معادل در آمد ناخالص خود قرض بالا آورده و بیکاری و گرانی مورد اعتراض اکثریت مردم فرانسه است.  سارکوزی در انتخابات این دوره شانسی برای پیروزی ندارد چه شورای امنیت ملی این کشور عملکرد سارکوزی و تیم اورا بر ضد منافع ملی این کشور ارزیابی کرده و معتقد است که سیاستهای اجرایی سارکوزی فرانسه را به آخر خط رسانده است تلاش سارکوزی و مرکل صدر اعظم آلمان برای نجات اتحادیه اروپا با اینکه آلمان قدرت اقتصادی اروپاست راه بجایی نبرده و مقاومت اعضاء اتحادیه اروپا و عدم اعتماد به رهبران این دو کشور در درجه اول امکان بقدرت رسیدن سارکوزی را بشدت کاهش داده است ضمن آنکه خانم مرکل هم در وضعیت بسیار نامساعدی قرار دارد . مرکل که با یک هیئت بلند پایه متشکل از رئیس بانک مرکزی اتحادیه اروپا و شخصیت های بر جسته این اتحادیه برای دریافت وام ۱۰۰۰ میلیارد دلاری ماه فوریه به چین سفر کرده بود با پیش شرط هایی که چین جهت کنترل بانکها و میزان مصرف در بازارهای اروپایی و صادرات وواردات این اتحادیه مطرح کرد فعلا نتیجه لازم را نداده است.
بررسی دوره های انتخاباتی فرانسه نشان میدهد که وقتی رئیس جمهور از محافظه کاران است پارلمان در کنترل سوسیال دمکراتها و اگر رئیس جمهور سوسیال دمکرات است پارلمان در کنترل محافظه کاران است . شورای امنیت ملی فرانسه که متشکل از شخصیتهای وفادار و باسابقه نظامی سیاسی این کشوربا حمایت کامل انحصارات سرمایه داری است بر اساس تقسیم کار و در موقع ضروری این جابجایی را برنامه ریزی میکند داده ها نشان میدهد  در انتخابات امسال فرانسه جناب سارکوزی با آن دست آوردهای نداشته شانسی برای رئیس جمهور شدن ندارد .

تنش رو به افزایش در خاورمیانه
با شدت گرفتن بحران خاورمیانه وبر خوردهای لفظی و شدید بین طرفین ذینفع  تضادها در منطقه و در سطح جهان با تنش فزاینده ای همراه است  تا حدی که وزیر دفاع ایران در برابر تهدیدهای آمریکا و اسرائیل واکنش نشان داده و برای اولین بار مطرح کرد که در صورت شرکت آمریکا و اسرائیل در جنگ بر علیه ایران آمریکا را هم هدف قرار خواهد داد. این مسئله نشان میدهد که ایران دارای توانمندی موشکی با برد دور است مضافا به اینکه در ماه اردیبهشت ماهواره دیگری را بفضا خواهد فرستاد که وظیفه آن جمع آوری اطلاعات نظامی است. بنظر میرسد که مسئولان رژیم ایران با وضعیت انتخاباتی آمریکا که خود را عمدا درگیر خاورمیانه مخصوصا در بحران سوریه کرده است تا با انتقال بحران به بیرون مسائل داخلی از جمله انتخابات آمریکا را سرو سامان بدهد نهایت استفاده را میکنند.

این اولین باری نیست که کشوری مستقیما آمریکارا تهدید به حمله  نظامی متقابل میکند در گذشته بارها اتحاد شوروی به آمریکا هشدار داده بود تا از هر گونه ماجراجویی برعلیه این کشور خودداری کند  وتهدید به مقابله به مثل کرده بود چین هم سال گذشته رسما اعلام کرد اگر جنگی بر علیه این کشورصورت گیرد چین باید دراین نبرد برنده جنگ باشد  که مفهومی بجز تجهیز ارتش و تدارک برای دفاع ندارد . کره شمالی هم بهر سه کشور آمریکا ، ژاپن و کره جنوبی هشدار داد در صورت شروع جنگ با این کشور مورد حمله قرار خواهندد گرفت .
ماه آینده صدمین سال تولد کیم ایل سونگ رهبر فقید کره شمالی است که در این روز کره شمالی سومین ماهواره خود را که غربیها مدعی هستند مقاصد نظامی دارد بفضا میفرستد این ماهواره  یکی از پیشرفته ترین ماهواره های جهان است که قادراست جنگهای سایبری و ساتلیتهای نظامی را مختل و خنثی کند این درحالی است که آمریکا و کره جنوبی مانور نظامی با حضور ۲۵۰٫۰۰۰( دویست وپنجاه هزار نفری) دوماهه ای را در سواحل این کشور و آبهای چین که تا پایان آوریل ادامه خواهد داشت برگزار میکنند.

تمرکز غرب بر علیه ایران نشان میدهد که اوضاع در مجموع بنفع کشورهای غربی پیش نمیرود . در کنفرانس امنیت اتمی سئول بیش از ۵۰ کشور شرکت کردند که ۹۰% در آمد ناخالص جهان را بخود اختصاص داده اند تنها توافق بدست آمده تعهد کشورهای دارای تکنیک هسته ای مراقبت بیشتر و عدم صدور تکنیک وابزار آن بدیگر کشورها است که ثبات ندارند تا تروریستها بزعم غرب که سخت در تلاشند آنرا بدست آورند نیافتد . غرب نتوانست در این نشست کشورها را قانع کند تا بر علیه سیاست های اتمی  ایران و کره شمالی موضع بگیرند چون خود آمریکا در کره جنوبی ، ژاپن و اسرالیا بمبهای کوچک تولیدی سالهای اخیر را که قابل پرتاب با بمب افکنهای  اف – ۱۶است مستقر کرده است .آنچه برای ما اهمیت جیاتی دارد آن است که آمریکا و غرب در صدد بی ثبات کردن خاورمیانه و ایران است نباید این فرصت با ا«ها بدهیم تا در این امر موفق شمند

تحادیه همکاری بریکز (BRICS ) قدرت جهانی نوظهور
در آخر ماه گذشته مهمترین کنفرانس جهانی با شرکت کشورهای  برزیل ، روسیه ، هندوستان ، چین و آفریقای جنوبی  بنام  کشورهای اتحادیه بریکز (BRICS) که تقریبا نصف مردم جهان را در بر میگیرد تشکیل دادند  بریکز ۲۲% در آمد ناخالص جهان را بخود اختصاص داده است . در این کنفرانس تصمیمات بسیار تعیین کنند ه ای از جمله مخالفت با هرگونه تحریم اقتصادی ، مخالفت با استفاده از نیروی نظامی برای حل مسائل ومشکلات جهانی ، ایجاد بانک مرکزی برای پنج کشور فوق و استفاده از ارزهای بین کشوری که خود نشانه عدم اطمینان به ارزهای دلار و یورو در سطح جهان است گرفته شد. مبادلات جهانی کالاها هنوز ۵۰ % با دلار صورت میگیرد . بریکز  همکاری خودرا در سازمان ملل و تشکیلاتهای جهانی در زمینه تبادل تجربه ، انتقال تکنیک و طرح های مشترک و استفاده از بازارهای جهانی گسترش داده و روابط تجاری خود را از سطح ۲۲۰ میلیارددلاری فعلی تا سال ۲۰۲۰ به ۵۰۰ میلیارددلار افزایش افزایش خواهد داد .

تشکیل این کنفرانس خط و خطوط مناسبات بسیاری از کشورهای جهان را روشن کرد که مهمترین آن ثبات و امنیت بازار جهانی  و تضمین منابع انرژی با قیمت متعادل برای تمامی کشورها و محدود کردن انحصارات بزرگ برای کنترل منابع انرژی ، کوشش برای حفظ صلح جهانی تا پیشرفت کشورها در زمینه های اقتصادی و عدالت اجتماعی ممکن و میسر شود. از اهم تصمیمات این گروه اقتصاد سیاسی  ثبات و امنیت  تجاری جهانی و رشد و پیشرفت و همکاری بین المللی و تضمین امنیت انرژی  است .
این کنفرانس عملا کشورهای غربی و مخصوصا آمریکا را در مخمصه بزرگی گرفتار کرده است یک قطب قدرتمند اقتصادی سیاسی و تاثیر گزار در روابط بین المللی با برنامه مشخص پا بعرصه وجود گذاشته است که از همه امکانات لازم و ضروری از جمله منابع طبیعی ، بازار بسیار وسیع و رو برشد  ، در بر گیرنده تمامی قاره ها و بدون بدهکاری و بحران اقتصادی مالی و از همه مهمتر ذخایر ارزی فراوان بر خوردار است و دارای قدرت مانور بسیار وسیع و تعیین کننده که آمریکا و اروپا را مجبور میکند  واقع بینانه اوضاع را ارزیابی کنند و با توان واقعی خود از جهان انتظار داشته باشند که مفهوم آن تحمیل همکاری در جهان چند قطبی است پیام گروه بریکز این است که مدیریت  جهانی بدون  شرکت کشورهای اتحادیه امکان پذیر نیست .
آنچه مناسبات جهانی را با تنش مواجه کرده است :

۱٫    جنگ خاورمیانه که از سال ۱۹۹۱ با شرکت فعال آمریکا و ناتو شروع شده و گستره آن تا مرزهای هندوستان ، چین و ایران رسیده است . تلاش غرب برای کنترل منابع انرژی ، ثبات خاورمیانه و شمال آفریقا بدون کنترل منابع انرژی ایران امکان پذیر نیست

۲٫    غرب با تمامی ابزارممکن از جمله امکانات نظامی ناتو با بودجه نظامی بالای ۸۰% بودجه نظامی جهان ، پادگانهای ثابت و سیار ، حکومتهای وابسته و دیکتاتور ، پادگان نظامی اسرائیل مجهز به بمب اتمی عملا قادر نشده است  ثبات اقتصادی وامنیتی در خاورمیانه با وجود بیش از ده سال تلاش  ایجاد کند تا اوضاع را کنترل کند میشود گفت ابتکار عمل را از دست داده از طرف دیگر خود را در مقابل منافع دیگر کشورهای جهان قرار داده است .

۳٫    غرب هر گز تصور نمیکرد که طغیان مردمی خاورمیانه  براحتی بساط حکومتهای وابسته از جمله مصر ، تونس را بر خواهد چید و شیخ نشینهای منطقه را بشدت متزلزل  و بی ثبات خواهد کرد از این نظر شتابان وسراسیمه از قشر متوسط این جوامع و قشر مذهبیون افراطی بدفاع بر خواست تا سوار موج  انقلاب شود شواهد نشان میدهد که اوضاع بر وفق مراد پیش نمیرود  وغرب  بتدریج در باطلاقی کهخود  بوجود آورده گرفتار واین سیاست و استراتژی  یه گل نشسته است.

۴٫    اتحادیه اروپا و خود آمریکا هنوز دم از دمکراسی و حقوق بشر میزنند تا شاید فرصتی بدست آید و موج جدید و بیداری را در جهت دلخواه هدایت کنند ولی نه ابزار آنرا دارند و نه میخواهند بفهمند که برای مردم دمکراسی یعنی داشتن کار ، مسکن ، تامین اجتماعی و امنیت ملی است که از اولویت بر خوردار است در واقع مردم خواهان  عدالت اجتماعی هستند که با منافع انحصارات سرمایه داری در تضاد کامل است.

۵٫    اشغال عراق ، افغانستان و لیبی  با نیروی نظامی و اینک تلاش برای سرنگونی حکومت سوریه و یا در آینده در ایران معضلات آمریکا و غرب را صد چندان خواهد کرد آمریکا الآن نمیداند چگونه خود را از عراق و افغانستان رها کند  در لیبی بافت جامعه پاشیده است و امکان تامین  امنیت اجتماعی در عراق و افغانستان تا سالهای آینده دور از انتظار است کوچکترین مانور هر کشور مخالف آمریکا از جمله روسیه و چین حتی ایران وضعیت آمریکا و ناتو را با دشواری بسیار همراه خواهد کرد.

۶٫    حکومتهای شیخ نشین و پادشاهی از کویت تا عربستان سعودی و از دوبی تا شارجه و از عراق تا مراکش تا اردن در شرایط پاشیدگی قرار گرفته اند . در سازمان ملل تنها یک وتوی روسیه و چین تمامی مناسبات غرب را در خاورمیانه و در سطح جهان بهم ریخته است در شرایط فعلی کافی است تا روسیه  از یک گروه مخالف آمریکا مسلحانه دفاع کند آنوقت  برای غرب بسیار سخت خواهد بود تا اوضاع را جمع و جور کنند.

۷٫    وضعیت سوریه نشان میدهد که ترکیه بعنوان عضوی از ناتو نگران از دست دادن موقعیت خود در منطقه بنفع ایران و مصر است شکی نیست که مصر در جهان عرب از موقعیت ویژه ای بعلت تاریخی بر خوردار است و عربستان سعودی با آن سیستم قرون وسطایی تنها میتواند از دلار های نفتی استفاده کند وگرنه هیچ کشوری حاضر نیست ملعبه دست خانواده سعودیها باشد که حتی اسم فامیل خود را بر روی این کشور گذاشته اند . در مورد ایران موقعیت بسیار فرق میکند ایران کشور مستقلی است که بعلت سابقه تاریخی ، موقعیت جغرافیایی ، وسعت زیاد  و جمعیت ۷۵ ملیونی و با نفوذی که در بین شیعیان منطقه از لبنان تا پاکستان دارد میتواند برای هر قدرتی در منطقه مسئله ساز باشد . ترکیه بطور مستقیم با اعراب مرز مشترک ندارد در نوار مرزی ترکیه با همسایگان عرب  کردها زندگی میکنند که تعداد آنها به بالای ۳۰ ملیون میرسد و هیچ وجه اشتراکی بین خود و ترکیه نمی بینند در نتیجه ترکیه در موضع ضعف قرار دارد. اگر ترکیه به همکاری با ناتو ادامه دهد وبحران سوریه را دامن زند و یا در آن دخالت نظامی کند  اولین پدیده منطقه ای تشکیل کردستان مستقل خواهد بود که بیش  از صد سال است مایل به همکاری با ترکهای بسیار ناسیونالیست نیست.

۸٫    وضعیت ایران از نظر سیاست های داخلی و خارجی  برای مجموعه کشورهای خاورمیانه و مردم ایران چندان مطلوب نیست . ما در یک انقلاب ملی دمکراتیک پیروز شد یم وبا سابقه خوبی که در دوران جنبش ملی شدن نفت و دفاع از استقلال ملی داشتیم جایگاه ویژه ای درمنطقه و جهان برای ما رقم خورد که متاسفانه نتوانستیم با انقلاب ملی دمکراتیک به آن تعمیق ببخشیم از این نظر آسیسب جدی به منافع ملی و استقلال ملی ما وارد آمد که هرسیاست مداری باید از تجربه آن بیاموزد .  حاکمین ایران  درک درستی از جامعه دمکراتیک که همان تصمیم همگانی مردم در اداره کشوربا در نظر گرفتن نظرات و منافع همه اقشار و طبقات و ملیتهای جامعه است که باید در در تمامی عرصه ها شرکت بکنند و در تصمیمات و اداره کشور سهیم باشند ندارد . ایران میتواند از اوضاع منطقه و بحران مالی اقتصادی آمریکا و غرب بدون آنکه در جنگی در گیر شود بنفع استقلال ملی بهره برداری کند بشرط آنکه  که یک پارچگی و دفاع از استقلال ملی ایران و در پی آن امنیت ملی و امنیت اجتماعی تضمین شود که البته  منوط به همکاری داوطلبانه و آزادانه مردم در شرایط دمکراتیک است وگرنه  یک جریان وسیع مقاومت منفی در کشور شکل خواهد گرفت که تاحدودی هم در حال عمل کردن است میتواند  براحتی به این روند آسیب برساند .

در انتخابات گذشته مردم ایران با شرکت در انتخابات نشان دادند که مخالف دخالت خارجی ، حمله نظامی و محاصره اقتصادی ایرانند حاکمین ایران نباید این تصور غلط را داشته باشند که مردم به آنها را ی داده اند . مردم کشور ما نشان دادند از چه بلوغ سیاسی وسیعی بر خوردارند که از تجربه تاریخی و تمدن ایران سرچشمه میگیرد که سر بزنگاه ها وارد میدان شده و از منافع ملی کشور  کشور دفاع کرده و آینده آنرا تضمین میکنند . رژیم ایران باید از این فرصتی که مردم به آنها داده اند استفاده کرده و در اسرع وقت بساط ولایت فقیه را بر چینند و بتدوین قانون اساسی جدید دست بزنند که دخالت مراجع تقلید وولایتمداری را تعطیل و به این مسئله نقطه پایانی بگزارند.

حکومت مذهبی ایران باید اوضاع خاورمیانه را درک کرده باشد که با حرف نمیشود اوضاع را تغییر داد در این منطقه تضادها رشد یابنده و عمیق است و به این زودیها قابل حل و فصل نیست . در اوضاع کنونی ایران بخش بزرگی از زنان کشور در چمبره قوانین بیش از هزار سال پیش گرفتارند چه ما بخواهیم و چه نخواهیم نیمی از جمعیت کشور بهر وسیله ممکن با این تبعیض بمبارزه بر خواهند خواست مراسم چهارشنبه سوری ، جشن ایام نوروز و سیزده بدر نشان داد که علیرغم تلاش مسئولان حکومتی  برای کشاندن مردم به مراکز مذهبی راه بجایی نبرد  مسافرت ملیونها نفر از مردم ایران در ایام عید خود نشانه مقاومت منفی در برابر سیاستهای مذهبی حکومت است  که متعلق بدوران مدرن و جهانی شدن فرهنگهاست .
اشتباهات غیر قابل جبران در دوره اول انقلاب و بر باد دادن منابع کشور در جنگ بی حاصل هشت ساله  و سر آخر شکست و کشته شدن صدها هزار نفر وویرانی زیر بنای اقتصادی کشور و بنیه آن  نشان داد که حاکمین ایران از سیاست سررشته ای نداشتند وگرنه همه انقلابات مردمی جهان در همان ده بیست سال اول از همه امکانات و شورو شوق مردم برای بازسازی کشوردر جهت اتحاد ملی و پایدار  ونه برای تخریب آن استفاده  میکنند.

حاکمین نباید فراموش کنند کشورهای عربی دارای فرهنگ و سنتهای تاریخی و بزرگی هستند که مربوط به تاریخ آنهاست ما ایرانی هستیم و قدمت تاریخی و سنت های ما با اعراب فرق میکند لزوما ما باید  از فرهنگ خودمان که متحد کننده است استفاده کنیم. درک این مسئله نباید برای حاکمین مذهبی ایران مشکل باشد که حاکمیت مذهبی از هر نوع آن از نظر تاریخی مربوط به گذشته است و بنظرم این دوران با شروع انقلاب مشروطه به پایان رسیده است . این جریان تنها میتواند در روند مدرنیزه کردن جامعه ایران  مانع تراشی ولی در نهایت این تفکر مدرن جامعه رو بتکامل است که پیروز میشود. مردم ما دوست دارند روحانیت را در مساجد و اماکن مذهبی ببینند ونه در حاکمیت. انقلاب ملی دمکراتیک ایران بمعنی آزادی کامل و بدون قید و شرط فردی در چهار چوب قوانین تدوین شده و مورد تایید نماینگان همه اقشار و طبقات و ملیتها  ، دفاع از استقلال ملی ، امنیت اجتماعی ، امنیت ملی و در نهایت عدالت اجتماعی است که بدون شرکت همه مردم و ملیتها و نقش آنها در اداره مملکت و در نظر گرفتن منافع اقشار و طبقات مردم که ما آنرا جامعه دمکراتیک می نامیم امکان پذیر نیست و بدون جامعه دمکراتیک و مردمی امکان مبارزه و شکست  امپریالسم که عزم جزم کرده است تا دست آوردهای مار نابود کند بسختی امکان پذیر است .

م. راد
m.rad@gmx.net
(06.04.2012)