ارزیابی آمریکا از برنامه اتمی ایران: گامی در مسیر درست

«موسسه علوم و امنیت بین المللی» در گزارش جدیدی به قلم «دیوید آلبرایت» و «پل برانان» دو تن از کارشناسان ارشد این موسسه در امور هسته ای و تسلیحاتی می نویسد که ارزیابی جدید سازمان های اطلاعاتی آمریکا در مورد جزییات برنامه های هسته ای ایران به نسبت گزارش مشابه این نهادها که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، گامی در یک مسیر درست است. ….

رادیو فردا:
به اعتقاد کارشناسان این موسسه در ارزیابی نهادها و سازمان های اطلاعاتی آمریکا در سال ۲۰۰۷ قید شده بود که این ارزیابی فعالیت های هسته ای غیرنظامی و اعلام شده ایران را در نظر نمی گیرد. اما ارزیابی جدید بین فعالیت های غنی سازی اعلام شده و اعلام نشده ایران تمایزی قایل نشده و به این ترتیب در ارزیابی جدید نقش و تاثیر پیشرفت های ایران در زمینه هایی نظیر غنی سازی توسط سانتریفوژهای گازی، چه اعلام شده و چه اعلام نشده، بر توانایی این کشور برای تولید اورانیوم با غلظت تسلیحاتی در نظر گرفته می شود.

در ارزیابی جدید نهادهای امنیتی آمریکا این نکته در نظر گرفته شده است که توانایی ایران در تولید اورانیوم با غلظت بیشتر روی تصمیم گیری سیاسی حکومت ایران برای تولید و یا عدم تولید سلاح هسته ای تاثیر خواهد گذاشت. در ارزیابی همچنین اعلام می شود که با وجودیکه هنوز شواهدی دال بر تصمیم قطعی ایران برای تولید سلاح هسته ای در دست نیست اما ایران در ممکن است در حال تحقیق و توسعه اجزا و قطعات لازم برای ساخت سلاح های هسته ای باشد.

کارشناسان « موسسه علوم و امنیت بین المللی » یادآوری می کنند که هم در گزارش اخیر و هم در گزارش سال ۲۰۰۷ نهادهای امنیتی آمریکا، این نکته به صراحت اعلام شده که حکومت ایران تا قبل از سال ۲۰۰۴ مشغول پیشبرد برنامه های هسته ای تسلیحاتی بوده است. آنچه که نمی توان به دقت در ارزیابی های نهادهای امنیتی آمریکا مشاهده کرد توان آنها برای تشخیص از سرگیری فعالیت های هسته ای نظامی در ایران است.

درگزارش سال ۲۰۰۷ با اعتمادی نسبی اعلام شده بود که برنامه های تسلیحاتی تا اواسط سال۲۰۰۷ از سرگرفته نشده اند. باید یادآوری کرد که این ارزیابی مورد قبول اسرائیل و متحدان اروپایی آمریکا واقع نشد و آنها تقریبا اطمینان داشتند که وجه نظامی برنامه های هسته ای ایران بعد از سال ۲۰۰۳ نیز ادامه یافته است.

نقطه ضعف های ارزیابی امنیتی سال ۲۰۰۷
به اعتقاد کارشناسان « موسسه علوم و امنیت بین المللی » نقطه ضعف اصلی ارزیابی نهادهای اطلاعاتی  آمریکا در سال ۲۰۰۷ این بود که تداوم غنی سازی و تاثیر آن بر برنامه های تسلیحاتی احتمالی در ایران را کم اهمیت تلقی می کرد. در مقابل تاکید اصلی آن ارزیابی بر این بود که برنامه های تسلیحاتی ایران از سال ۲۰۰۳ متوقف شده و تا اواسط سال ۲۰۰۷ از سرگرفته نشده اند.
نقطه ضعف دیگر ارزیابی نهادهای  اطلاعاتی آمریکا در سال ۲۰۰۷ این بود که توقف برخی از فعالیت هسته ای تسلیحاتی را دلیلی برای توقف تمام فعالیت های تسلیحاتی قلمداد می کرد. گزارشها و رویدادهای اخیر مربوط به فعالیت های هسته ای ایران نشان داده که تعیین ماهیت نظامی و یا غیر نظامی برای برخی از این فعالیتها کار چندان ساده ای نیست.

به عنوان مثال احداث مرکز غنی سازی فردو در حومه قم، به احتمال زیاد با هدف انتقال غنی سازی با غلظت بالا و برای مصارف نظامی صورت گرفته بود و حکومت ایران بعد از افشای وجود این تاسیسات توسط نهادهای اطلاعاتی خارجی به وجود آن اعتراف کرد. این تاسیسات در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ احداث شده است و این نکته باید به نهادهای امنیتی آمریکا ثابت می کرد که برخی از وجوه نظامی برنامه های هسته ای ایران حتی بعد از سال ۲۰۰۳ ادامه یافته اند.
کارشناسان « موسسه علوم و امنیت بین المللی » یادآوری می کنند که به دست آوردن شواهد دقیق در مورد از سرگیری وجوه نظامی در فعالیت هسته ای ایران بسیار دشوار و ارزیابی دقیق از آنها می تواند به دیدگاه کسانی که چنین ارزیابی را انجام می دهند بستگی داشته باشد. باید در نظر گرفت که ایران فرصت فراوانی داشته تا در صورت لزوم تمام جنبه های احتیاط برای پنهان کردن فعالیت های هسته ای غیرقانونی خود را به کار ببندد.

در عین حال باید به خاطر داشت که بخش اعظم این مباحث در سطوح بسیار ارشد سیاسی و امنیتی در جریان است. تجربه عراق به ما نشان داد که یک چنین اطلاعاتی می تواند توسط سیاستمداران و به منظور رسیدن به اهداف خاص خود مورد سواستفاده قرار بگیرد. به همین خاطر حمایت همه جانبه از اقدامات و بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی برای تشخیص دقیق سوء ظن ها و ناروشنایی در مورد برنامه هسته ای ایران و وجوه نظامی آن امری بسیار ضروری است.

برخورد صحیح تر
کارشناسان « موسسه علوم و امنیت بین المللی » یادآوری می کنند که نهادهای امنیتی آمریکا در ارزیابی جدید خود از برنامه های هسته ای ایران برخورد صحیح تری را در پیش گرفته و برای قضاوت در مورد تصمیم حکومت ایران به تولید و یا عدم تولید سلاح هسته ای روی بررسی شواهد مربوط به این روند متمرکز شده اند.
نباید فراموش کرد که آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده بود که ایران حتی قبل از سال ۲۰۰۴ دانش کافی برای ساخت یک سلاح هسته ای ابتدایی، انجام آزمایش های زیرزمینی و تولید سیستم شلیک و انتقال بمب هسته ای را جمع آوری کرده و در اختیار داشته است. این ارزیابی نشان می دهد که در صورت به دست آوردن اورانیوم های غنی شده لازم جهت استفاده در بمب هسته ای زمان مورد نیاز ایران برای تکمیل و استفاده از یک سلاح هسته ای ابتدایی بسیار کوتاه ، حدود شش ماه و یا کمتر از آن خواهد بود.

معیارهای دیگری که به آن وسیله می توان تصمیم ایران برای تولید سلاح هسته ای را تشخیص داد ، علاوه بر تصمیم نهایی رهبری و نهادهای عالیرتبه کشور، سنجش رفتار ایران در قبال بازرسی های آژانس، انتقال اورانیوم های غنی شده از مخفیگاهها و بالاخره راه اندازی مراکز غنی سازی اعلام نشده و پنهانی هستند.

در حال حاضر در صورتیکه ایران تصمیم بگیرد سلاح هسته ای تولید کند چندین ماه تا تولید اورانیوم کافی و با غلظت بالا فاصله دارد. تشخیص غنی سازی اورانیوم با غلظت تسلیحاتی بسیار ساده تر از تشخیص سایر وجوه آمادگی برای تولید سلاح هسته ای است. با بررسی راههای گوناگونی که ایران می تواند برای تولید اورانیوم با غلظت تسلیحاتی در پیش بگیرد ما به این نتیجه رسیده ایم که ردیابی و شناسایی این نوع فعالیت ها چندان دشوار نخواهد بود.

کارشناسان « موسسه علوم و امنیت بین المللی » در پایان گزارش خود یادآوری می کنند که اگر چند سال بگذرد و ایران علاوه بر تقویت توانایی هسته ای از میزان شفافیت و همکاری خود با آژانس بین المللی انرژی هسته ای نیز بکاهد، تشخیص عبور آن کشور از خط قرمز و آغاز تولید سلاح هسته ای کار بسیار دشواری خواهد بود. ولی در حال حاضر اتخاذ چنین تصمیمی از سوی ایران پیامدهای قابل سنجشی خواهد داشت و بنابراین به جامعه بین المللی فرصت خواهد داد که خود را برای واکنش به این تحول آماده کند.

ارسال دیدگاه