برنامه اتمی ایران در سال ۹۰؛ از رویا تا کابوس

با وجود راه اندازی کارخانه برق اتمی بوشهر، در سالی که گذشت، رویای پنجاه ساله ایران برای جانشین ساختن سوخت فسیلی (نفت و گاز) با انرژی هسته ای، و در نتیجه آزاد ساختن ظرفیت های ذخیره شده برای تبدیل به مواد پتروشیمی و صادرات، دورتر از هر زمان دیگر، و کابوس پرداختن تاوان های تحقق این رویا، ملموس تر از پیش جلوه کرد. ….
رادیو فردا /  رضا تقی زاده:
اجرای برنامه و تحقق هدفی که در دهه شصت تعییین شده بود، تا سال ۱۹۹۵، می بایست ۲۰.۰۰۰ مگاوات برق اتمی را در اختیار ایران قرار می داد. ۱۷ سال بعد از انقضاء آن زمان، ایران اینک در حدود نیم مگاوات برق اتمی از کار خانه بوشهر تولید می کند.
در مقایسه با مجموع برق تولیدی ایران از منابع فسیلی، (حدود ۵۰.۰۰۰ مگاوات در اوج ظرفیت) برق اتمی تنها یک درصد از نیازهای برق ایران را تامین می کند.
با در نظر گرفتن ضایعات برق تولیدی هنگام انتقال در شبکه های کهنه و سایر دلایل، که حدود ۱۰ درصد کل تولید برق ایران را شامل می شود، ضایعات تولید به تنهایی ۱۰ برابر برقی است که از راه مصرف انرژی هسته ای در کشور تولید می شود.
با وجود این، هزینه هایی که ایران بابت دست یافتن به این میزان اندک برق اتمی پرداخت کرده و در آینده مجبور به تحمل خواهد بود، به مراتب از تاوان های اقتصادی ( و حتی انسانی ) جنگ هشت ساله با عراق فراتر می رود.

هزینه ها
در نتیجه اعمال تحریم های ناشی از صدور قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل، رشد اقتصادی ایران که تا سال پیش از انقلاب با ۱۴.۵ درصد، بالاترین در جهان بود، به پایین ترین میزان در مقایسه با رشد اقتصادی دیگر کشورهای نفت خیز منطقه رسیده است.
با احتساب ارقام واقعی منابع مستقل، میزان رشد اقتصادی بعضی از کشورهای نفت خیز مانند عربستان و قطر ۸ تا ۱۰ برابر رشد اقتصادی ایران در زمان مشابه بوده است. معنی ساده کاهش رشد اقتصادی، توسعه فقر، افزایش بیکاری و پایین رفتن تولید ملی و سطح زندگی است.
در نتیجه اعمال تحریم های یک جانبه علیه بانک مرکزی، تصمیم به تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا و سایر دلایل مرتبط با محدودیت های خارجی، پول ملی ایران در نیمه دوم سالی که گذشت، حدود ۴۰ در صد ارزش خود را از دست داد.
مفهوم این تغییر ارزش، کاهش ۴۰ درصد دارایی های نقدی در اختیار مردم، و در نتیجه، ضعیف تر شدن طبقه متوسط است که در هر اقتصاد پویا، ستون فقرات جامعه و تولید، و مصرف را تشکیل می دهد.

بالاتر از هزینه های اقتصادی، هزینه های در خطر گرفتن امنیت ملی را باید قرار داد که پس لرزه های آن از تکان های مخرب مالی و تجاری فراتر می روند.
در سالی که گذشت خطر برخورد نظامی با ایران به شهادت تمامی منابع مستقل، دوستان و دشمنان ایران، از هر زمان دیگری نزدیک تر شد. این خطر همچنان موجود و تحقق شوم آن متصور است.

یک مقایسه
در ابتدای انقلاب، کشور همسایه عراق، به بهانه و یا با احساس عدم امنیت در قبال صدور احتمالی انقلاب اسلامی، کشوری که از لحاظ جمعیت و وسعت خاک بسیار بزرگتر از آن بود را مورد حمله قرار داد.
خسارات جنگ هشت ساله، یک میلیون کشته و زخمی، ۱۰۰۰ میلیارد دلار زیان های اقتصادی و خالی از سکنه شدن پنج استان آباد و مرفه ایران بود.
۳۰ سال بعد از آن، و در حالی که مردم ایران تاوان های انسانی و اقتصادی و سیاسی جنگ هشت ساله را همچنان می پردازند، کشور دیگری در منطقه، به بهانه و یا با احساس عدم امنیت در قبال برنامه های مشکوک اتمی جمهوری اسلامی، بر طبل جنگ علیه ایران می کوبد.

در مقایسه با عراق در زمان صدام، اسرائیل امروز، کشوری است به مراتب قدرتمندتر. در صورت آغاز جنگ علیه ایران، اسرائیل تنها نخواهد ماند، و ماشین نظامی غول آسای آمریکا و دیگر متحدان آن کشور در هجوم علیه تاسیسات و زیر ساخت های اقتصادی، شهری، نظامی و اتمی ایران شرکت خواهند کرد.
معنی ساده وقوع جنگ، دست کم ۳۰ سال عقب ماندگی تازه، علاوه بر عقب ماندگی هایی است که طی ۳۰ سال گذشته بر ایران تحمیل شده است.

تصویر آینده
در سالی که گذشت، فاصله ظاهری ایران با تکمیل چرخه سوخت اتمی، و تولید سوخت اتمی با غلظت ۲۰ درصد در حجم آزمایشگاهی و سطح کارگاهی، و بدون در اختیار داشتن کارخانه خاص تولید سوخت، نزدیکتر شد. اما در عمل، فاصله ایران با رویای دست یافتن به ۲۰.۰۰۰ مگاوات برق اتمی بیش از پیش افزایش یافت.
در وضعیت فعلی، ایران نه قادر به دریافت سوخت و راکتور های تازه از هر کشور خارجی است، و نه در موقعیتی است که به طور مستقل و در آینده مشخص به تحقق این رویا موفق شود.

«۱۰ سایت اتمی» تعیین شده ایران، در صورت ادامه وضع موجود، همچنان روی نقشه باقی خواهند ماند. حتی طرح ساخت بومی راکتور ۳۶۰ مگاواتی دارخوین نیز فاصله ۱۰ ساله تا تکمیل را که سه سال پیش برای ان تعیین شده بود، همچنان در سال های آینده بدون کاهش حفظ خواهد کرد.
با دست یافتن به تنها هشت هزار سانتریفوژ و تولید ۵۰۰۰ کیلو گرم اورانیوم غنی سازی شده در شش سال گذشته، ایران برای دست یافتن به سوخت مورد نیاز برای تولید ۱۰۰۰ مگاوات برق اتمی (یک راکتور)  همچنان نیازمند ۶۰ هزار سانتریفوژ و ظاهرا ۴۰ سال وقت بیشتر است.
مقام های ایرانی می گویند برق اتمی را برای جایگزین کردن سوخت فسیلی می خواهند، که تولید و صادرات نفت و گاز را افزایش دهند، که مردم را از سطح رفاه بیشتری برخوردار سازند.

در سالی که گذشت، تحقق رویای دست یافتن به برق اتمی برای جایگزین ساختن سوخت فسیلی، دورتر از پیش می نمود، حال آنکه کابوس از دست دادن ظرفیت های تولید و صدور نفت و گاز که بزرگترین قربانیان برنامه های اتمی ایران بوده اند ترسناک تر از پیش شد.
در سالی که گذشت، تولید نفت خام ایران از ۴.۲ میلیون بشکه در روز به ۳.۲ تا ۳.۵ میلیون بشکه در روز کاهش یافت (بلومبرگ). با توجه به ظرفیت روزانه دو میلیون بشکه پالایشگاه های ایران، (مصرف رورانه داخلی)  صادرات نفت خام از دو میلیون بشکه در روز، امروز به حداکثر ۱.۵ میلیون بشکه کاهش یافته است.

در بهترین شرایط و در صورت مصون ماندن از خطر بر خورد نظامی، طی شش ماه آینده، و ماه ها پیش از برگزاری جشن اتمی در فرودین سال بعد، این میزان می تواند تا یک میلیون بشکه در روز کاهش یافته و در کمتر از پنج سال بعد به طور کامل قطع شود. در صورت بروز جنگ، کابوس اتمی، ترسناک تر از آن خواهد بود.

ارسال دیدگاه