بـاور کنیـد اگـر قلـم زبـان و یا قُـدرت داشت بعضـی وقتهـا که انسان، در صـدد نوشتـن بعضـی مسائـل و یـا نـام بُـردن عده ای بخصوص را دارد، قلم یا نـوکِ خودش را می شکست و یا برروی صفحه سفیـد  از خودش رنگی پس نمی داد مانند نوشتن در مورد رای دادن روباه مکاری چون خاتمی …

 

آیـا مـالـه کشـی، حـد و مـرزی هم دارد!؟
پـویـان انصـاری
 Pouyan49@yahoo.se

 بـاور کنیـد اگـر قلـم زبـان و یا قُـدرت داشت بعضـی وقتهـا که انسان، در صـدد نوشتـن بعضـی مسائـل و یـا نـام بُـردن عده ای بخصوص را دارد، قلم یا نـوکِ خودش را می شکست و یا برروی صفحه سفیـد  از خودش رنگی پس نمی داد مانند نوشتن در مورد رای دادن روباه مکاری چون خاتمی …

 واقعأ گاهی اوقات، انسان می ماند که چه بگوید!؟ یعنی بعد از این همه سال، آنهم سالهای جهنمی تمام دوران نظام قرون وسطایی جمهوری اسلامی این سید با آن لبخنـد کـریـه اش، که دو دوره هم به حـق، نوکـر این نظام اهریمنی بوده است، برای پـی بُـردن به ماهییت وی، کافی نبوده است !؟

اصـولأ پرسیدنی است که رای دادن و یا نـدادن خـاتمـی در بـازار مکـاره انتصـابـات نهمین دوره مجلس شورای قمه کشان جمهوری اسلامی،چه تأثیری مُثبتی آنهم به شکل خیلی کوچک اش می توانست بر رونـدِ زندگـی مرگبـار مردم زحمتکش ما، بـگـذارد؟

آیا این حرکت اخیر وی، حال دادن یا ندادن رأی، جُـز بازی سیاسی با سایر هم کیش و هم قماش خود در یک ظرف که همانا رژیم جمهوری اسلامیست، چیز بیشتری بوده است؟

خاتمی مگر بارها اعلام نکرده است که برای حفظ این نظام می کوشد؟ 

مگر زر نزده است که، دخالت در قانون اساسی، خیـانت است؟

پس این همه سرو صداها از پـی چیست!؟
ولی ازحـق نگذریم با همه این تفاصیل، این خـائـن همیشه در صحنـه، که در بـدتـریـن شرایط حساس حکومت جمهوری اسلامی، به کمک آن آمده است ( که توضیح آن درحوصله این نوشته کوتاه نیست)  در مقابل ِ ماله کشان، مانند دوم خردادی ها و مُـردادی ها و…یک سروگردن بالاتـر است! چرا که بارها ایشان با زبان بی زبانی و بقول معروف بیان کرده انـد:

ایهالناس، به دین به پیغمبر به امام راحل قسم، من نَـرم!”
ولی هی این دستمال بدستان که اتفاقأ از نوع ابریشم یـزدی است، البته ابعـاد آن از حد یک دستمال معمولی بسیار بزرگتر است! حال چرا آنها این را در دست می گیرند بقول معروف اله اعلم !(تقریبأ ۱۲۰ تا ۱۴۰ سانتیمتر است!) می گویند، بـدوش.

از نظرحکومت ِ جهل و جنون جمهوری اسلامی شاید هنوز خاتمی وزنه ای باشد اما یقینأ ازطرف مردم، دوره خاتمی ها گذشته است ولی کسانیکه که ول کُن ِ معامله نیستد جماعتِ ماله کشان است.

گویـا این دسته از ماله کشان مانند خود سیـدِ بی بـو و بی خاصیت، از رو نمی روند چرا که از هر نـوع طنازی او در مقابل حکومت به عناوین گوناگون، دفاع جانانه می کنند و با یکسری خُـزعبلات و لاطایلات، سعی می کنند او را توجیه و تبرئه کنند.

باور کنید اگر از خود خاتمی در مورد تحلیل این افراد سئوال شود در پاسخ می گوید، نـه منظور من این چیزها نبود که این دسته می گویند و یا می نویسند چرا که مـن همیشه در این حکـومـت نقش یـک تدارکاچی را داشتم و اصلأ خودم ماله کش ِ این رژیم هستم که نمی دانم چرا، این افراد نمیخواهند آنرا تـو گوش شان فـرو کنند”.

 هرچند انسان های مبارز و آزادیخواه سالهای طولانی است که در این مورد بخصوص (خاتمی) با سند و فاکت گفتند و نوشتند و همه آنها هم به مُـرور زمان اثبات شده است ولی بقول معروف، یاسین خواندن در گوش…است ولی بـاز تکـرار بعضی گفته هـا هم در این مقطـه زمـانـی بـد نیست از ایـن رو عـرض می کنم به همـان خمینی جلاد قسم،خاتمی برای حفظ نظام جمهوری اسلامی، هرکاری ازدست اش بر آید بنابر وظیفه شرعی و وجدانی که دارد کوتاهی نخواهد کرد و یقیـن داشته باشید که او حـرف آن جنـاح موسوم بـه محافظه کاران، اصول گرایان یا همان اوباش و اراذل رژیـم را بقـول معـروف، بیشتـر بـه جان و دل میخـرد تا شما مـاله کشـان را.

از این منظر هرچند، رای دادن وی خوش رقصی دیگری بود برای نظام، ولی این هنوز کافی نیست چرا که طبق گفته ِ آن دسته از محافظه کاران، ایشان “بـایـد تُـوبـه کُنـد”.

با شناخت و تجربه ای که از شخصییت خاتمی وجود دارد، وی تُـوبـه می کنـد و حتـی، اگـر لازم باشـد برای حفظ و بقـای نظام، گ … هم می خورد اما، شما کاسه لیسان از رو نمی رویـد و برای دفـاع از آن هم، چـرنـدیـات فراوانی دارید که عـرضـه کنیـد.

 متاسفانه درد ما ایرانیان یکی و یا دوتا نیست! درتمام دوران رژیم جمهوری اسلامی علاوه برلابی های آنهـا که در سراسر دنیـا مشغول خـوش خدمتـی برای حفظ نظام جنایتکـار جمهوری اسلامی هستنـد، روشنفکـرانـی گه گاهی، حرکاتی از آنها سر می زنـد که انسان می ماند که چی بگوید!؟

در این مدت ۳۳سال، رژیم جمهوری اسلامی، در ابعاد مختلفِ سیاسی،فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی چنـان بـلایـی بر سرما ایرانیان آورده است که ازکوچکترین مسائل پیش پا افتاده که آنهم حق طبیعی هر انسانی است اگـر از طرف فـردی سر بـزنـد از خوشحالی اشک مان در می آیـد!

 خانم شیرین عبادی جایزه صلح نوبل می گیرد و  آنرا تقدیم به مردم ایران می کند از شادی مانند آواز خواندن بُلبُل، چهچه مان بلند می شود! که وای ببین چه اتفاق بزرگی افتاده است که یک زن ایرانی جایزه برده است و مهمتر اینکه آنرا هم تقدیم مردم ایران کرده است!

جناب اصغر فرهادی برای فیلم اش جایزه اسکار می گیرد او را (نه فیلم اش را!) به ارج کبریا میرسانیم چرا که مثلأ ایشان فرموده اند ” سلام به سرزمینم و جایزه را به مردم ایران هدیه می کند”

 نمی دانم! شایـد هم قرار بر این بـوده است که جنـاب فرهـادی و یا خانم عبـادی، جایزه را می بایست به حکومت و یا “آقـا” هـدیـه می کـردنـد! ولی آنهـا زرنگـی کرده اند و بـدون هـزینـه، آنرا به مردم ایران تقدیم نموده اند که این دسته از خانم ها و آقایان شگفت زده شده اند! و فـریـادشـان هم به آسمان هفتم رسیـد که آی چه نشسته اید، آنهـا گفتـه انـد، سلام به سرزمینم  …. و کُـل ِ قضـایـا!!!

بگـذریـم، بقول شاملو  “گـر هم گِلـِه ای هست دگـر حوصله ای نیست”.

 اسفنـدمـاه ۱۳۹۰

ارسال دیدگاه