تقی روزبه: پی آمدهای نمایش انتخاباتی رژیم!

بنظرمی رسد باتوجه به تشدید فشارهای بین المللی وتشدید بحران های اقتصادی ومالی ، باریک ترشدن پایگاه اجتماعی طبقه حاکم سیاسی وتشدیدکشمکش های دوره تازه، بویژه تشدید فرایند فروریزی حامیان رژیم از یکسو، و گسترش انزوای رژیم درمیان مردم و قاطبه تحریم کنندگان از دیگر سو، حکومت اسلامی را درکل بیش از پیش زیرفشاربرده و از قدرت مانورش کاسته وتعادل وی را بطورمستمر برهم بریزد. ….

پی آمدهای نمایش انتخاباتی رژیم!
تقی روزبه

به احتمال زیاد فردا رژیم اسلامی سوت و کورترین انتخابات تمامی سه دهه عمر ننگین خود را برگزار خواهد کرد. “انتخاباتی” که شاید رژیم برای اولین بار تمامی هم وغم خود را برای  خاموش نگهداشتن تنور آن بکاربرده  و کوشیده که هیچ گونه رنگ و جلای واقعی  نداشته باشد. چراکه خامنه ای و همکاسه های او در عیان و خلوت  باین باور رسیده اند که با انتخابات دیگر هرگز نباید بازی کرد.

چراکه ممکن است در دستمان منفجر شود و این بار کل خرمن هستمی امان را خاکسترکند . گرچه  انتخابات کنونی نمایشی ترین و بی محتواترین انتخابات رژیم است، اما این به معنی فقدان اهمیت آن و یا نادیده گرفتن پی آمدهای آن نیست. برعکس  در فضای ملتهب کنونی و صف آرائی های موجود حتی برگزارنکردن “انتخابات” دارای پی آمدهای اجتناب ناپذیری بویژه در عرصه رقابت باندهای درونی قدرت و دامنه  مانور رژیم است. برخی  ویژگی و پی آمدهای مهم این نمایش انتخابی را می توان به شرح زیر برشمرد:

الف- قبل ازهمه خود رژیم با دوقطبی کردن فضای انتخاباتی ناخواسته آن را به یک رفراندوم  بین شرکت و تحریم تبدیل کرده است و بهمین دلیل نمایش روز جمعه بیش از هر “انتخاباتی” در جمهوری اسلامی بویژه درکلان شهرها حکم رفراندوم را پیداکرده است که به اندازه ای که بتواند نمود و جلوه های عینی و مشهود پیدا کند بهمان اندازه کارساز خواهد بود. دوران انتخابات به معنای تاکنونی خود یعنی رقابت های درونی حاکمیت برای تقسیم قدرت و تخصیص سهم هرکدام به پایان خود رسیده است وحرف نهائی  را میزان زور و قدرت می زند.

ب- از هم اکنون معلوم است که هرگونه رقم سازی و ادعاهای تبلیغاتی و شوهای تلویزیونی  که رژیم بخواهد  از طریق جعل و بازی با ارقام و تصاویر تعداد شرکت کنندگان را به بیش از ۵۰% و حتی اگر بتواند به بیش از میانگین سالهای گذشته ارتقاء دهد، هیچ خریدار و گوش شنوائی ندارد وحتی بسیاری ازعناصر درونی خود رژیم هم آن را جدی نمی گیرند.ارسال کسانی چون قالی باف درآخرین روزها به صدا وسیما وعجزواستغاثه وی ازمردم  مبنی بربخشیدن خطاها وقول عدم تکرارآنها و استناد وی به حساس بودن اوضاع جهانی وتلاشی که امثال وی بکارگرفته اند که باصطلاح باگروگذاشتن  اندک آبروی نداشته مردم را به صندوق انتخاباتی که فقط جنبه تکلیفی وشرعی پیداکرده است بکشاند،نمونه گویائی ازخوردن کفگیربه تک دیگ است.هم چنانکه سوت وکوربودن تجمعات بی رمق نمایشات پیش انتخاباتی نیزبیان دیگری ازانزوای تقریبا مطلق رژیم درکلان شهرها است. آشی را که خامنه ای پخته است،بیش ازآن سردوبی مزه است که کسی بخواهدآن را دردهانش مزمزه کند.

ج- برای نمایش رقابت انتخاباتی درشرایطی که بسیاری از رقبای جدی ازجرگه رقابت حذف شده اند،دوجفت مدعی اصول گرا مجبورشده اند که نقش رقیب را دربرابرهم بازی کنند.وهمین مساله خود بستروزمینه تکه تکه شدن بیش ازپیش باندهای درونی حاکمیت وتشدید دعوا برسرتصاحب هرچه بیشتری ازکیک قدرت  را فراهم می کند.دراین میان بویژه برکشیدن باند بدنام و امنیتی  وافراطی جبهه پایداری ازطریق بیت رهبری وسپاه برای تصاحب بیشترهرچه بیشتری ازسهم قدرت یکی ازنتایج نمایش انتخاباتی پیش روست. در بطن این گونه کشمکش ها است که جناح جبهه متحد اصول گرایان ازسوی این باند متهم به سکوت وهمراهی ویابرخوردضعیف ومتزلزل با فتنه گران شده است.البته دراین میان تلاش گسترده و متقابل جبهه متحد اصول گرایان برای متهم کردن جریان رقیب به دفاع  از باند “منحرفان دردولت” بدلیل حمایت ضمنی بیت رهبری وسپاه ازجهبه پایداری عملا ناکام مانده وموجب تشتت درمیان صفوف خودشان  شده است.

و در این میان شماری ازاصول گرایان ازتبدیل شدن مهدوی کنی، که گفته می شود مدتی است بدلیل نارضایتی ازرونداوضاع ازایفاء نقش ریش سفیدی اصول گرایان هم کناره گرفته است، به ناطق نوری دوم نسبت به وی هشدارداده اند.بهرحال باشکست تلاش های جبهه متحداصول گرایان برای کشاندن جبهه پایداری به زیرپرچم خود، شکل گیری صف آرائی جدید،ازجمله باندی مرکب ازبیت رهبری،سپاه وجبهه پایداری دربرابرجبهه متحد موسوم به اصولگرایان درفضای پس ازانتخاباتی ودعوای بین آنهابویژه دردوره فترتی که درپی انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی وبه عنوان دوره پایانی ریاست جمهوری احمدی نژاد ورقابت فشرده برای پرکردن آن توسط دوطیف اصلی مزبور،اجتناب ناپذیراست.بااین همه جبهه متحداصول گرایان بدلیل داشتن پایگاه وسیعی درروحانیت ومداحان وبازاروبخش مهمی ازتریبونهای نمازجمعه ومساجد وبرخی قوا چون مجلس ویاقوه قضائیه …همواره واجداهمیت است وچه بسا برای مقابله با رقیب وایجاد بالانس قدرت دردوربعدی به ائتلاف ضمنی باکسانی چون رفسنجانی ونوه خمینی وبرخی اصلاح طلبان شاخصی چون محمد خاتمی که البته  زیرفشارهای بیشتری ازسوی حریف قرارخواهند گرفت،کشانده شوند.

بنظرمی رسد باتوجه به تشدید فشارهای بین المللی وتشدید بحران های اقتصادی ومالی ، باریک ترشدن پایگاه اجتماعی طبقه حاکم سیاسی وتشدیدکشمکش های دوره تازه، بویژه تشدید فرایند فروریزی حامیان رژیم از یکسو، و گسترش انزوای رژیم درمیان مردم و قاطبه تحریم کنندگان از دیگر سو، حکومت اسلامی را درکل بیش از پیش زیرفشاربرده و از قدرت مانورش کاسته وتعادل وی را بطورمستمر برهم بریزد. با فرادستی باندهای حارتروکم انعطاف تر وکم مایه تربه لحاظ سیاسی وپایگاه اجتماعی،درمجموع شکنندگی رژیم افزایش پیدا کرده وبا بهم خوردن تعادل معمولش،فرصت هائی  برای پیشروی مردم وفعالان ومدافعان دموکراسی و آزادی وعدالت اجتماعی فراهم می گردد.

۲۰۱۲-۰۳-۰۱ ۱۱-۱۲-۱۳۹۰
http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.