بهرام رحمانی: تشدید تحریم های اقتصادی ایران به ضرر مردم است!

بدون شک، تشدید تحریم های اقتصادی ایران و حمله نظامی به این کشور، به ضرر مردم ایران است. از این رو، هر فرد و جریانی که توجیه گر محاصره اقتصادی ایران و حمله نظامی به این کشور باشد نه در کنار مردم ایران، بلکه در کنار دولت های زورگو و متجاوز بر علیه مردم ایران قرار می گیرد. از سوی دیگر، هرگونه نزدیکی به حکومت اسلامی، به بهانه این که «وطن» در خطر است نیز آن روی همان سکه ای است که در مقابل مردم حق طلب و آزادی خواه و در کنار حکومت اسلامی قرار می گیرد.

تشدید تحریم های اقتصادی ایران به ضرر مردم است!
بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com

جامعه کنونی ایران، بیش از هر زمان دیگری آبستن حوادث ناگوار و دهشتناک متعددی است. جامعه ای که اکثریت مردم آن، همواره در تشویش و نگرانی روزمره به سر می برند؛ و عامل اصلی همه معضلات و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و به طور کلی همه فجایع انسانی آن نیز حکومت جهل و جنایت و غارتگر اسلامی است. بلاها و مصیبت هایی که حکومت اسلامی در این بیش از سه دهه حاکمیت خود بر سر اکثریت مردم ایران آورده است حقیقتا شایسته مردم هیچ جامعه ای نیست. به عبارت دیگر، تا روزی که حکومت اسلامی در این کشور حکم رانی می کند، مردم آن نیازی به دشمن خارجی ندارند.

مقامات حکومت اسلامی ایران، روز دوشنبه ۹ ژانویه ۲۰۱۲ – ۱۹ دی ۱۳۹۰، راه ‌اندازی تاسیسات «فردو» را اعلام کردند. گویا این مرکز توانایی تولید اورانیوم غنی شده بیست درصدی را دارد.
به دنبال انتشار این خبر، یک سخن گوی آژانس بین المللی انرژی اتمی، خبر حکومت اسلامی را مبنی بر آغاز غنی سازی درحد بیست درصد در فوردو، مورد تایید قرار داد.
جیل تودور، سخن گوی آژانس در بیانیه ای اعلام کرد: «آژانس بین المللی انرژی اتمی می تواند تایید کند که ایران تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را در تاسیسات غنی سازی فردو شروع کرده است.» او افزود: «تمام مواد هسته ای در این تاسیسات تحت مهار و نظارت آژانس است.»
مقامات حکومت اسلامی ایران، ادعا می کنند: در تاسیسات فوردو اورانیوم، برای استفاده های پزشکی تا بیست درصد غنی سازی خواهد شد. هم زمان علی اصغر سلطانیه، نماینده حکومت اسلامی در آژانس، گفته که عملیات غنی سازی در فوردو تحت نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت می گیرد.

در پی انتشار خبر آغاز دور تازه غنی سازی اورانیوم در تاسیسات زیرزمینی «فوردو» در نزدیکی های شهر قم، دولت های غربی این اقدام ایران را ناقض تعهدات بین المللی ایران دانستند.
واکنش کشورهای آمریکا، آلمان، فرانسه و انگستان بلافاصله پس تایید آغاز غنی سازی در فوردو توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی انتشار یافت.
از سوی دیگر، نشست وزرای اتحادیه اروپا بر سر اعمال تحریم ‌های تازه علیه ایران یک هفته زودتر برگزار خواهد شد. پیش ‌تر این نشست برای روز ۳۰ ژانویه ۲۰۱۲ – ۱۰ بهمن ۱۳۹۰ تعیین شده بود اما اکنون گفته می شود که وزرای امور خارجه اروپا روز ۲۳ ژانویه – سوم بهمن، برای اتخاذ تحریم‌ های شدیدتر علیه ایران دیدار خواهند کرد.
یکی از دیپلمات ‌های ارشد اتحادیه اروپا در گفتگو با خبرگزاری آلمان، تایید کرده است که وزرای اتحادیه اروپا در نشست خود در بروکسل، سیاست خود در مورد تحریم نفتی ایران و هم چنین ممنوعیت معامله با بانک مرکزی حکومت اسلامی را اعلام خواهند کرد.

محمود احمدی ‌نژاد، رییس جمهور حکومت اسلامی، در روز یک شنبه ۸ ژانویه‌ ۲۰۱۲، سفری پنج روزه را به مقصد آمریکای لاتین آغاز کرد و وارد ونزوئلا شد. این پنجمین سفر احمدی نژاد به ونزوئلاست که یکی از متحدان حکومت اسلامی ایران در منطقه آمریکای لاتین به شمار می ‌‌آید.
احمدی ‌نژاد، در سخن رانی مشترکی با هوگو چاوز، رییس جمهور ونزوئلا، اظهارات کشورهای غربی در مورد تلاش ایران برای ساخت بمب هسته‌ ای را به «جوکی» تشبیه کرده که بایستی به آن «خندید.»؟!
سفر احمدی ‌نژاد به آمریکای لاتین، در شرایطی صورت گرفته است که تحریم‌ های بین ‌المللی علیه ایران شدت گرفته و هم چنین تهدید به بستن تنگه هرمز با فشارهای روزافزون غرب روبروست.
به این ترتیب، رقابت ها و کشمکش دولت های غربی و حکومت اسلامی ایران، بار دیگر با مانورهای نظامی و تهدید بستن تنگه هرمز توسط حکومت اسلامی و جواب دولت آمریکا و فرمانده ناوگان آمریکا که گفته است این اجازه را به کسی نمی دهیم و هم چنین اعزام ناوشکن بریتانیایی به خلیج فارس و غیره به مرحله نگران کننده ای رسیده است.

مانور نیروی دریایی حکومت اسلامی در خلیج فارس و مانور مشترک آمریکا و اسرائیل و مانور مجدد سپاه پاسداران حکومت اسلامی و اعزام ناوشکن مدرن و مجهز بریتانیا به خلیج فارس و تلاش برای تحریم نفت و بانک مرکزی ایران، نشانه های اوج گیری بحران جدید و…، گوشه هایی از جنگ تبلیغاتی و تحریکات دولت های غربی و حکومت اسلامی هستند.
در حالی که حتی بحث لفظی بستن تنگه هرمز، بیش از همه ایران را از لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار می دهد و تنش ها و فضای جنگی را بیش از پیش تشدید می کند.
به نوشته رسانه های بریتانیایی، دولت بریتانیا در واکنش به تهدیدهای ایران مبنی بر مسدود کردن تنگه هرمز، مدرن ترین ناوشکن خود را به خلیج فارس اعزام خواهد کرد تا باز بودن این آب راه تجاری استراتژیک را تضمین کند. وزارت دفاع بریتانیا اعلام کرد که ناوشکن « اچ.ام.اس دیرینگ»، به زودی به سایر نیروهای بریتانیا مستقر در این منطقه خواهد پیوست.

هم زمان وزیر دفاع بریتانیا نیز در هشداری به حکومت اسلامی ایران گفت که بریتانیا، پیامدهای مهم تهدید برای مسدود کردن تنگه هرمز را تحمل نخواهد کرد. او، افزود که هرگونه اقدامی از سوی ایران برای مسدود کردن این آبراه «غیرقانونی و ناموفق» خواهد بود و در صورت لزوم به روش نظامی با یک چنین اقدامی مقابله خواهد شد.
به گزارش روزنامه «دیلی میل» چاپ لندن، این ناوشکن تازه سازترین کشتی نیروی دریایی بریتانیا است و به شیوه ای بسیار مدرن طراحی و ساخته شده که ردیابی و تشخیص موقعیت آن را بسیار دشوار می سازد. این ناوشکن که دوره حرکت آزمایشی آن سال گذشته به پایان رسید اولین فروند از شش ناوشکن مدرنی است که در اختیار نیروی دریایی بریتانیا قرار می گیرد.
این ناوشکن هشت هزار تنی علاوه بر پیشرفته ترین رادار ۴۸ فروند موشک بسیار هوشمند ضد هوایی را حمل می کند که هم برای سرنگون کردن جت های جنگی و هم برای تعقیب و منهدم ساختن موشک های میان برد قابل استفاده هستند. این ناوشکن هم چنین تعدادی هلی کوپتر از نوع «لینکس» را حمل می کند که علاوه بر توانایی حمل و شلیک موشک های ضد کشتی قادر به حمل ۶۰ نفر از نیروهای ویژه هستند.
دولت آمریکا نیز پس از تحریم بانک مرکزی ایران، اکنون فعالانه به دنبال تحریم نفتی ایران است و به نظر می رسد اتحادیه اروپا هم در نشست بهمن ماه خود در این مورد به توافق خواهد رسید.

بدون شک، تشدید تحریم های اقتصادی ایران و حمله نظامی به این کشور، به ضرر مردم ایران است. از این رو، هر فرد و جریانی که توجیه گر محاصره اقتصادی ایران و حمله نظامی به این کشور باشد نه در کنار مردم ایران، بلکه در کنار دولت های زورگو و متجاوز بر علیه مردم ایران قرار می گیرد. از سوی دیگر، هرگونه نزدیکی به حکومت اسلامی، به بهانه این که «وطن» در خطر است نیز آن روی همان سکه ای است که در مقابل مردم حق طلب و آزادی خواه و در کنار حکومت اسلامی قرار می گیرد.

در چنین شرایطی، هر فرد و جریان مبارز و آزادی خواه و انسان دوست نه در کنار دولت های قدرت مند غربی و نه در کنار حکومت اسلامی، بلکه در کنار کارگران، زنان، دانش جویان، جوانان، روزنامه نگاران، نویسندگان، هنرمندان و مردم محروم ایران می ایستد که در دهه های اخیر، همواره در جهت سرنگونی کلیت حکومت اسلامی و برپایی یک جامعه آزاد و برابر و مرفه و انسانی مبارزه کرده اند. و در عین حال با تحریم اقتصادی و حمله نظامی به ایران نیز شدیدا مخالف اند و بر بایکوت سیاسی حکومت اسلامی و تحریم فروش جنگ افزارها و ابزارهای پلیسی – نظامی به ایران تاکید می ورزند. این صدای مستقل و قدرت مند سیاسی و انسانی و موثر را باید رساتر کرد تا انسان های متوهم در دام جناح ها و گرایشات مختلف بورژوازی و رقابت های آن ها گرفتار نشوند. بنابراین، هیچ فرد مبارز و انقلابی و انسان دوست و عدالت خواهی هرگز خود را در این جدل ها و رقابت های دولت های سرمایه داری ذینفع نمی بیند و مخالف آن هاست.

تمام مردم ایران و هم چنین مردم آزاده جهان می دانند که حکومت اسلامی، نه نماینده اکثریت مردم ایران، بلکه دشمن آن هاست. این حکومت، دشمن آزادی، برابری، رفاه و شادی مردم ایران است. این حکومت، در این سی و سه سال حاکمیت جنایت کارانه خود، ده ها هزار انسان بی گناه مخالف خود را در زندان ها اعدام کرده است؛ اعدام های نخست انقلاب ۵۷، اعدام های ۶۰ تا ۶۲ و به ویژه قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ و این که در حال حاضر نیز خبر اعدام ها روزانه از ایران شنیده می شود تنها گوشه هایی از انبوه جنایات این حکومت علیه بشریت هستند. این حکومت سی و سه است که زنان ایران را به طور سیستماتیک سرکوب می کند؛ کودکان قربانیان این حکومت جهل و جنایت و خرافه هستند و بارنشستگان نیز از هیچ گونه احترام و امکان ویژه ای برخوردار نیستند. آزادی های فردی و جمعی در این کشور نمایندگان خدا، گوهری دست نیافتنی ست.
سئوال این است که در این بیش از سه دهه جنایات حکومت اسلامی، روابط و مناسبات اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و نظامی دولت های به اصطلاح دمکراتیک و متمدن غرب با حکومت اسلامی چگونه بوده است؟! فقط در یک جمله می توان گفت که شرم آور بوده است!

در این میان، تنها آن جهت گیری سیاسی و اجتماعی در رابطه با ایران می تواند به یک راه حل سرافرازانه و شرافتمندانه انسانی و آزادی خواهانه منجر شود که غرب در روابط و مناسبات سیاسی و دیپلماتیک و نظامی خود با حکومت اسلامی تجدیدنظر کند و اگر ذره ای انسانیت در وجودشان است راهی را در پیش گیرد که من عمیقا شک دارم به مبارزه کارگران، زنان، دانش جویان، نویسندگان و محرومان جامعه ایران علیه حکومت اسلامی لطمه نزند و مانع سرنگونی کلیت این حکومت نگردد. در این راستا، جلب حمایت تشکل های کارگری، نهادهای انسان دوست و مترقی، احزاب و سازمان ها و نیروهای سیاسی مخالف تبعیض و آپارتاید، جنگ و سرکوب، شکنجه و اعدام و چپ جهان است که دولت ها و نهادهای بین المللی را برای بایکوت سیاسی حکومت اسلامی و جلوگیری از حمله نظامی و تشدید تحریم های اقتصادی تحت فشار قرار بدهند.

در چنین شرایطی، رقابت های دولت های غربی با حکومت اسلامی، کم ترین ربطی به مبارزه آزادی خواهانه و برابری طلبانه مردم ایران در جهت سرنگونی حکومت اسلامی ندارد. از این رو، مخالفت دولت های غربی و در راس همه آمریکا با پروژه هسته ای حکومت اسلامی نیز ربطی به خواست مردم آزاده ایران و جهان که خواهان نابودی همه سلاح های کشتار جمعی هستند و آن را حق هیچ کشوری نمی دانند نیز ندارد. آن ها، صرفا چنین سیاستی را در راستای اهداف و سیاست های جهانی و منطقه ای شان پیش می برند و خود این دولت ها سازندگان و فروشندگان اصلی این سلاح های کشتار جمعی و ویران گر هستند و هم به سلاح های اتمی مجهزند و با کشورهای هم پیمان شان نیز در این موارد هیچ کاری ندارند.
اکنون که دولت آمریکا و متحدانش با جدیت بیش تر خواهان تحریم نفتی و بانک مرکزی ایران هستند؛ و گفته شده است که اعضای اتحادیه اروپا در مورد تحریم نفتی ایران به توافق اصولی رسیده اند؛ و قرار است جزئیات مربوط به طرح تحریم نفت ایران در اجلاس آینده نمایندگان ٢٧ کشور عضو اتحادیه اروپا بررسی شود، طبیعی ست که مخالفین تحریم ها اقتصادی نیز صدای خود را رساتر سازند.

بدون شک، اولین تاثیر مخرب این تحریم ها، باز هم افزایش سرسام آور قیمت ها و کمبود مواد و کالاهای مورد نیاز مردم خواهد بود. جامعه ایران که در حال حاضر با بی کاری و گرانی و فقر فزاینده ای روبروست با اعمال تحریم های جدید، با فلاکت بیش تری مواجه خواهد شد. بنابراین، اولین قربانیان این تحریم های اقتصادی، محروم ترین اقشار جامعه ایران خواهند بود.
در حالی که اگر حکومت اسلامی ایران، در بایکوت سیاسی قرار بگیرد؛ دیپلمات و نمایندگان آن از نهادهای بین المللی چون سازمان بین المللی کار، سازمان ملل و غیره اخراج گردند و سفارت خانه هایش در کشورهای مختلف تعطیل و تروریست – دیپلمات های آن اخراج گردند؛ فروش هرگونه تجهیزات پلیسی – نظامی و جنگ افزار به ایران ممنوع گردد؛ حساب های بانکی سران و مقامات و مسئولیت حکومت اسلامی مسدود گردد و اعلام گردد که هر کدام از سران حکومت اسلامی، در هر کشوری ظاهر شدند به عنوان جنایت علیه بشریت در ایران و هم چنین در کشورهایی چون آلمان، سوئیس، فرانسه، قبرس، ترکیه، اتریش، سوئد و غیره پرونده های ترورشان (ترور اعضای اپوزیسیون) موجود است دستگیر و در دادگاه های بین المللی چون دادگاه لاهه، محاکمه خواهد شد، نه تنها چنین سیاستی، لطمه ای به زیست و زندگی مردم ایران نمی زند، بلکه مستقیما حاکمیت جمهوری اسلامی را در سطح بین المللی در تنگنا و انزوا قرار می دهد.

در حقیقت این نوع تحریم ها و بایکوت سیاسی حکومت اسلامی، بیش از آن که فشاری به مردم باشد، مستقیما عامل تشدید فشار بر حکومت اسلامی خواهد بود و مهم تر از همه، روحیه مبارزاتی مردم آزاده ایران علیه این حکومت را نیز به مراتب بالا خواهد برد. بنابراین، روشن است که هر فرد آزادی خواه و انسان دوست و چپ با تحریم های اقتصادی ایران و هر کشور دیگری و جنگ طلبی همه طرفین درگیر در مساله اتمی ایران، به مخالفت فعال برخیزد و در مقابل بر بایکوت سیاسی و سرنگونی حکومت جهل و جنایت و ترور اسلامی، با مبارزه متحدانه کارگران و مردم آزاده ایران تاکید ورزد.

سه شنبه بیستم دی ۱۳۹۰ – دهم ژانویه ۲۰۱۲

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.