فرانسه چهارمین کشور: مشتریان روسپی‌گری مجازات می‌شوند

بعد از سوئد، نروژ و ایسلند، فرانسه نیز به کشورهایی پیوست که برای خریداران خدمات جنسی مجازات در نظر گرفته‌اند. سوده راد، فعال حقوق زنان درفرانسه می‌گوید در کنار این قانون باید قوانین حمایتی برای تن‌فروشان نیز تصویب شود.

دویچه وله:
سازمان «جرات فمینیست بودن» و ۳۱ نهاد فمینیستی دیگردر فرانسه از ماه‌ها پیش تلاش‌هایشان را برای تصویب قانون مجازات مشتریان تن‌فروشی آغاز کرده بودند. این قانون در روز ۸ دسامبر به تصویب مجلس فرانسه رسید.

“سوده راد” مسئول کمیسیون بین‌الملل سازمان «جرات فمینیست بودن» از جزئیات این قانون و نیز قوانین مربوط به روسپی‌گری در فرانسه می‌گوید.

دویچه‌وله: خانم راد‌! قانون مجازات مشتریان تن‌فروشی در فرانسه به‌تصویب رسید.  بحث برسر این قانون و تلاش‌ برای تصویب آن در فرانسه از چه زمانی آغاز شد؟
سوده راد: فرانسه از ۵۰ سال پیش تا به‌حال منع سیستم برده‌داری را تصویب کرده و با هرگونه برده‌داری و بهره‌برداری از انسان‌ها مبارزه می‌کند. ولی در مورد روسپیگری و تن‌فروشی این قانون عملی نشده بود. در واقع فرانسه وضعیت مشخصی در مورد مبارزه یا حمایت از کسی که مجبور است یا به دل خواه خودش دست به تن فروشی می‌زند، نداشت.
سال گذشته، با توجه به این که از سوی دولت فرانسه سال مبارزه با خشونت علیه زنان هم نام گذاری شده بود، یک‌سری کمیسیون‌ها در مجلس فرانسه تشکیل شدند که روی برخی مسائل مربوط به زنان کار کنند. یکی از کمیسیون‌ها کمیسیونی بود راجع به تن فروشی که شروع به کار کرد و تصمیم گرفت نبض جامعه را بسنجند و واقعیت‌های تن فروشی در فرانسه را ببینند و به مجلس ملی فرانسه گزارش دهد تا بتوانند قانونی برایش تصویب کنند. این کمیسیون مأموریت خود را روز ششم دسامبر به پایان برد و گزارش آن را به مجلس ملی فرانسه داد که موجب شد این قانون تصویب شود.

گفتید که مدت‌ها این کمیته‌ مسئولیت داشته که نبض جامعه را در ارتباط با قضیه تن فروشی بسنجد. لطفا توضیح بدهید که اصلاً قوانین مربوط به تن فروشی در فرانسه به چه صورت است، آیا تن فروشی در فرانسه جرم محسوب می‌شود؟
در فرانسه تن فروشی به تنهایی جرم محسوب نمی‌شود و جریمه و محکومیتی هم برای آن درنظر گرفته نشده ولی واقعیت این است که کسی که دست به تن فروشی زده، معمولاً در کنار تن فروشی کارهای غیرقانونی دیگری هم کرده است. به‌عنوان مثال، اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در فرانسه تن فروشی می‌کنند، افرادی هستند که به صورت غیرقانونی وارد کشور فرانسه شده‌اند و معمولاً هم از کشورهای شرق اروپا آمده‌اند. در نتیجه وقتی پلیس به هر علتی، مثلا برای کنترل کارت شناسایی‌ دستگیر می‌کند، نمی‌تواند آن‌ها را به دلیل تن فروشی تعقیب کند. این موضوعی است که تنها در صورتجلسه‌ی آن گفت و گو ثبت می‌شود، ولی به عنوان جرم تا به حال ثبت نشده. ولی به‌هرحال این یک واقعیت است که همین‌جا در پاریس ما می‌دانیم کدام طرف شهر است که این اتفاق‌ها می‌افتد و اصلاً یک معضل برای جامعه است که فرانسه تا کنون نتوانسته قانون مشخصی برایش وضع کند.

اتفاقا از دیدگاه ما و از دیدگاه ۳۱ انجمن فمینیستی که فراخوان اولیه برای قانون فعلی را منتشر کردیم، اصلاً نباید کسی که دارد تن فروشی می‌کند جریمه یا محکوم شود. چون آن‌ها خودشان قربانیان روسپی‌گری هستند. به‌جای آن باید شغل‌های جایگزین و سیستم‌های حمایت کننده از آن‌ها برقرار شود که بتوانند انتخاب دیگری داشته باشند. یعنی تنها انتخاب‌ آن‌ها برای زندگی نباید تن فروشی باشد.

باید سیستم‌های حمایتی روانشناسی، سیستم‌های سلامتی و بهداشتی و سیستم‌های اسکان در اختیار آن‌ها قرار داده شود تا بتوانند به راحتی انتخاب دیگری داشته باشند و به جامعه برگردند.

آیا به صورت علنی تن فروشی در پاریس یا در شهرهای بزرگ فرانسه آن طور که در بیشتر کشورهای اروپا رایج است رواج دارد؟
در فرانسه برقراری رابطه جنسی در انظارعمومی ممنوع است و مجازات‌هایی هم در موردش داریم که خیلی هم جدی گرفته می‌شود و مربوط به سال‌های پیش است که همچنان هم اجرایی است. در کشورهائی مثل آلمان یا هلند، تن فروش‌هایی هستند که بدن خودشان را به‌صورت آشکار در اختیار دیگران قرار می‌دهند. چنین چیزی را در فرانسه نمی‌بینید. یا آن طور که طرفداران سیستم تن فروشی اسمش را می‌گذارند، «ارائه‌ی خدمات جنسی» به‌صورت علنی در فرانسه مجاز نیست. اصولاً کسانی هم که مشغول به این کار هستند و تا برقراری رابطه‌ی جنسی پیش می‌روند، کاملاً شخصی و مستقل و آن طور که فعالان حقوق تن فروشان می‌گویند «خود اشتغالگر» هستند.

پس از تعداد زنانی که این کار را انجام می‌دهند هم آمار دقیقی نمی‌تواند وجود داشته باشد، درست است؟
دقیقا همین طور است.  تمام آمارهایی که در دنیا وجود دارد آمارهای نسبی است. هیچ وقت نمی‌توانیم آمار دقیقی داشته باشیم. همه آمارهای مروبط به تن‌فروشان نسبی‌اند، ولی حتی تخمین تعداد کسانی هم که دارند تن فروشی می‌کنند، واقعا نسبی است.

خانم راد! قبل از فرانسه در سوئد، نروژ و ایسلند هم این قانون تصویب شده بود و  خرید خدمات جنسی در این کشورها ممنوع است. شما به‌عنوان یک فمینیست آیا تصویب و اجرای این قانون در فرانسه را یک موفقیت و پیروزی ارزیابی می‌کنید؟
در این مورد به‌عنوان یک فعال فمینیست می‌توانم نظر خودم را بگویم و البته نظر ۳۱ انجمن دیگری که با من هم نظرند. واقعیت این است که حق مالکیت انسان بر بدن خویش در جریان‌های حقوق بشری و جریان‌های برابری جنسیتی به دو سبک توصیف می‌شود. یک، نظری است که من با آن موافق هستم و می‌گوید که مالکیت بدن انسان با خودش است و بدن انسان چیزی نیست که قابل فروش باشد. من به همان میزانی که با فروختن کلیه مخالف هستم، به همان میزان هم با فروختن واژن زن و سایر اعضای بدن مخالف هستم. در واقع فکر می‌کنم که رابطه‌ی جنسی رابطه‌ای نیست که به‌عنوان خدمات به آن برخورد شود و بین کسانی که این رابطه را برقرار می‌کنند، پول رد و بدل شود. چون رابطه‌ی جنسی براساس لذت و براساس تمایل دو طرف است. یک رابطه‌ی انسانی‌ست و نه یک رابطه‌ی تجاری.

از طرف دیگر گروه دیگری هم هستند که اعتقاد دارند که مالکیت انسان بر بدن خویش این اجازه را می‌دهد که از بدن خودش هر طور که می‌خواهد استفاده کند. آن‌ها می‌گویند وقتی ما سر کار هستیم یا مثلاً داریم مقاله‌ای می‌نویسیم، داریم مغز خودمان را می‌فروشیم. حالا وقتی در ازای یک رابطه‌ی جنسی پولی دریافت می‌کنیم، در واقع عضو دیگر بدن را می‌فروشیم و خدمات دیگری داریم ارائه می‌کنیم.

من جزو آن گروه از فمینیست‌هایی هستم که مدل اول را قبول دارم. ما در مطالبات و فراخوانی که به امضای حدود سه هزار نفر هم رسید، خواستار آن بودیم که همه‌ی جریمه‌ها و محکومیت‌ها علیه قربانیان روسپیگری برداشته شود و همان طور که قبلاً اشاره کردم یک سیستمی باشد که این افراد بتوانند از امکانات درمانی، بهداشتی و اسکان استفاده کنند. به آن‌ها راهکارهای جدید شغلی داده شود، برای این که بتوانند شغل‌شان را عوض کنند و اگر تا به‌حال از راه روسپی‌گری زندگی خودشان را می‌توانستند بچرخانند، حالا بتوانند کار دیگری کنند.

چیز دیگری که ما می‌خواستیم این بود که هرگونه عمل جنسی را از حوزه‌ی بازار کنار بگذاریم. یعنی عمل جنسی را خرید و فروش نکنیم. علاوه براین ما خیلی تأکید براین داریم که روی تمایلات و روابط جنسی حتماً باید آموزش‌هایی داده شود. ما فکر می‌کنیم وقتی یک مرد یا یک پسربچه‌ می‌بیند که می‌تواند در قبال پرداخت مبلغی، از ۲۰ یورو تا ۵۰۰ یورو، بدن یک زن را در اختیار خودش قرار دهد و هر طور که دلش می‌خواهد با آن بدن رفتار کند، شأن و منزلت و کرامت انسانی زن در ذهنش پایین می‌آید.

به‌هرحال زن موجودی می‌شود که قابل دسترسی با پول است و ما فکر می‌کنیم این نکته حتماً باید آموزش داده شود و به‌هرحال گامی هم در برابری جنسیتی حداقل در اذهان پیش رود.

شما اشاره کردید که در فرانسه تن فروشی به صورت علنی انجام نمی‌شود، ممنوع است و به صورت مخفیانه و در حقیقت زیر سقف‌ها انجام می‌شود. حالا این سئوال پیش می‌آید که این قانون چه طور می‌خواهد اجرا شود، وقتی که تن فروشی علنی انجام نمی‌شود؟ مثلاً پلیس چه طور می‌خواهد مشتریان تن فروشی را جریمه کند؟
الان هم تن‌فروشی به صورت علنی نباید اتفاق بیافتد، اما اگر شما به یکی از همین جنگل‌های اطراف پاریس بروید، می‌بینید که خانم‌هایی هستند که حتی آنجا چادر زده‌اند. هر روز می‌آیند چادرشان را جمع می‌کنند، اما فردا دوباره برمی‌گردند و چادرشان را پهن می‌کنند، معمولاً شب‌ها.

مسئله‌ پلیس تا به‌حال این بود که نمی‌دانست باید چه طور با آن‌ها برخورد کند. یعنی هیچ قانونی نبود که تعیین کند بالاخره چه طور باید با این‌ها رفتار کرد چون خود این‌ها هم قربانیان سیستم هستند. به‌هرحال آن‌ها را می‌بینیم، یعنی این طور نیست که شهرهای فرانسه از این اتفاق کاملاً پاک و منزه باشد.

حتی سندیکایی هم دارند به اسم سندیکای مشاغل جنسی.این خانم‌ها هم حقوق خودشان را می‌خواهند و دنبال این هستند که تن‌فروشی به‌عنوان یک شغل در مجموعه مشاغل فرانسه ثبت شود. این واقعیت وجود دارد، ولی پیروزیی که ما الان به دست آورده‌ایم این است که بالاخره فرانسه توانسته جبهه‌ای را برای خودش مشخص کند، یک قانونی را برای خودش مشخص کند که بداند از این به بعد باید با این پدیده چه طور برخورد کند.

خانم راد! کسانی که تقریباً مثل شما در مورد قضیه روسپیگری فکر می‌کنند و خواهان مجازات مشتریان تن فروشی هستند، معتقدند که حتی اگر از دید بازار به این پدیده نگاه شود، می‌تواند این طور توصیف شود که کالایی که خریداری برایش نباشد، به فروش نمی‌رود و بعد از مدتی در حقیقت این داد و ستد از بین می‌رود. آیا شما هم همین طور فکر می‌کنید؟

بله، البته. من هم همین طور فکر می‌کنم. وقتی شما بدانید که بدن خودتان را نمی‌توانید بفروشید، وقتی جامعه بداند در مقابل یک زن فقیر، اولین راهی که به ذهن‌شان می‌رسد پیشنهاد تن فروشی است، البته که این تفکر عوض می‌شود، البته که وقتی برایش مشتری نباشد یا مشتری جریمه شود، تقاضایی هم نیست.

حالا نه این که بخواهیم بگوییم چون تقاضا نیست، پس از این بعد بیاییم آن کسانی که به صورت غیرمستقیم روسپیگری می‌کنند را جریمه کنیم. در واقع ما داریم یک تحولی در جامعه ایجاد می‌کنیم. این یک پروژه‌ی اجتماعی است. برای این که واقعیت است که زن‌ها همچنان دچار تبعیضات اجتماعی و اقتصادی هستند، اما راه حلش نباید این باشد که بدن خودشان را بفروشند.

البته این که من این همه تأکید می‌کنم روی زن‌ها، به خاطر این است که اکثریت قریب به اتفاق کسانی که تن فروشی می‌کنند زن‌ها هستند و اکثریت قریب به اتفاق مصرف کنندگان «خدمات جنسی» مردها هستند. در همه‌ی طبقات اجتماعی هم هستند و اصلاً مخصوص یک قشر خاص تحصیلکرده یا اقتصادی نیست. این یک واقعیت جامعه است که در همه‌ی جوامع هم وجود دارد.

اتفاقاً کسانی که مخالف این طرح هستند، به این نکته‌ اشاره می‌کنند که روسپیگری جزو یکی از اولین مشاغل تاریخی بوده و ما هرگز نمی‌توانیم آن را از بین ببریم. ولی واقعیت این است که ما در طول تاریخ بشریت سنن و رفتار خیلی خصمانه‌ای داشته‌ایم، ولی توانستیم آن‌ها را عوض کنیم. ما آن طور زندگی نمی‌کنیم که در سه هزار سال پیش زندگی می‌کردیم. ما می‌توانیم شرایط را تغییر دهیم، ما می‌توانیم جامعه را بهتر کنیم.

گذشته از این ما اصلا باور نداریم که روسپیگری زنان جزو اولین مشاغل بشریت بوده. ولی باید تأکید کنیم که قانون داشتن برای این که با خشونتی مبارزه شود کافی نیست. آن قسمتی که می‌تواند این قانون را نگه دارد و خشونت را در جامعه کم کند، کار فرهنگی است و حمایت و پوشش دادن آن کسانی که تا به حال قربانی این خشونت بوده‌اند.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی
تحریریه: جواد طالعی

ارسال دیدگاه