گزارش چهارمین سالگرد مادران صلح ایران

روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۰ برابر با چهارمین سالگرد تأسیس فروم مادران صلح ایران است. به همین مناسبت روز سه­شنبه دهم آبان ماه مادران صلح ایران و تعداد پرشماری از دوستداران صلح در محیطی دوستانه گردهم آمدند و این روز را گرامی داشتند

برنامه با اجرای سرود ملی ایران درحالی که مادران صلح و میهمانان سرود را همراهی می کردند، آغاز گردید. سپس مجری برنامه به میهمانان خوشامد گفتند و به احترام یاد و بزرگداشت مادر صلح بانو هاله سحابی و فرزند صلح سهراب اعرابی و سایر شهدای راه صلح و آزادی تقاضای  یک دقیقه سکوت کردند. حضار برای احترام به عزیزان از دست رفته به پا خاستند و یک دقیقه سکوت نمودند. پس از آن مادر صلح بانو اکرم مصباح قطعه شعری از زنده یاد هاله به نام «سفره صلح» را خواند.  سپس از مادر صلح مینو مرتاضی خواسته شد که در باب ضرورت تشکیل فوروم مادران صلح برای میهمانان سخن بگوید. مرتاضی ضمن خوشامدگویی به میهمانان عالیقدر مادران صلح و عرض تبریک به مناسبت آغاز پنجمین سال فعالیت فوروم مادران صلح ایران گفت: «کمتر ملتی را در جهان می توان سراغ گرفت که در کمتر از یک دهه دو اتفاق بزرگ انقلاب و جنگ را تجربه کرده باشند و همچنان مقاوم و سرافراز برای دستیابی به عدالت و آزادی و استقلال از طریق روش های مسالمت آمیز و مدارا جویانه در تلاش باشند.

مردان ظاهرا برای کسب افتخار و پاسداری از شرف ملی به میادین جنگ می روند. درحالی­که زنان در پاسداری از کیان خانواده و در خانه های خودشان دچار و درگیر  تعرضات و خشونت های جنگ قدرت های داخلی و خارجی  می شوند. هنوز مادران و زنان ایرانی داغدار شهیدان و تیماردار معلولین و مجروحین و جانبازان می باشند. هنوز جامعه ایران از آسیب های اجتماعی ناشی از جنگ و ویرانی هایش رنج می برد. جنگ تنها خانه و خانواده را از انسان ها نمی گیرد بلکه اخلاق و مهربانی و مروت و مدارا را نیز از آدمیان می ستاند و انسان را بی همه چیز می کند. مادران و زنان موسس فوروم مادران صلح ایران زنانی مبارز و رنج کشیده و هزینه داده در راه انقلاب جنگ هستند که بنا به تجارب شان در راه دستیابی به آرمان ها ملی – میهنی شان دریافتند که برای رسیدن به جامعه ای آباد و آزاد بایست از چرخه و دور باطل خشونت و انتقام و خود مطلق بینی شخصی و گروهی و تعصبات قومی و مذهبی و نژادی دست برداشت  و از طریق ترویج مهربانی و تبلیغ مشی پرهیز از خشونت به درمان جراحت ها و بیماری مزمن تندخویی و تندروی های خشن جامعه و میهن مجروح و دردمند ایران پرداخت. مادر صلح بودن نه فقط آثار اجتماعی نیکویی برای جامعه دارد بلکه به صفت فردی نیز ما را وادار به پرهیز از انجام بسیاری اعمال می کند که ماهیتا با صلح خواهی و اخلاقیات صلح جویانه مغایرت دارد. هرچند در جامعه چندان غیرعادی به نظر نمی رسد.

چه بسا در جزییات زندگی روزانه گاهی درگیر مسائلی می شویم، که صلح طلب بودن را تحت تأثیر خود قرار می دهد، اینجاست که با خود می گوئیم  بهتر است اگر ادعایی میکنیم به ادعای خود پایبند باشیم. از مجموعه داستان های صلح داستان زیبایی نقل می کنم و عرایضم را خاتمه می دهم. می گویند: فقیر ژنده پوشی در گوشه میدان شهر نشسته بود و غم نداری و گرسنگی آزارش می داد. ناگهان دید صدای شیپور و طبل می آید و سربازان با لباس های زیبا و چهره های گلگون رژه می روند. از یکی از سربازان پرسید کجا می روید. گفت ما جنگجویان پادشاهیم و برای کسب غرور و افتخار و غنائم به جنگ می رویم. دوباره پرسید آن جا همه این ها را که گفتید می دهند؟ گفتند ما می رویم تا این ها را از دشمن بگیریم. گفت غذا هم می دهند. پاسخ شنید آری. گفت چه خوب پس منهم با شما می آیم. از بخت بد تا مرد ژنده پوش پایش به میدان نبرد رسید تیری به پیشانیش خورد  دکتر آوردند، گفتند که تیر را در بیاور. دکتر گفت: نه نمی شود تیر خیلی عمیق در سرش فرو رفته و بیم آن می رود اگر تیر را بیرون بیاورم مغز مرد نگون بخت به آن چسبیده باشد. مردک ژنده پوش درحالی که از درد به خود می پیچید با ناله به دکتر گفت: دکتر جان تیر را بیرون بیاور و خلاصم کن. مطمئن باش مغزی به آن نچسبیده. چون اگر مغز داشتم برای این چیزهایی که نداشتم دنبال آنها به جنگ نمی آمدم.

سپس مادر صلح نسرین چکیده ای از فعالیت های مادران صلح، اعم از نامه ها و بیانیه ها در رابطه با روز جهانی صلح، روز جهانی زن، روز جهانی کودک، روز کارگر و معلم، مادران غزه،  نفی ترور و اعدام، دیدارها با مرکز کارآفرینی ماندگار و خورشیدبانان هستی، دیدار با خانم مه لقا ملاح، خانم آمنه بهرامی و آقای دکتر دریابندری. شرکت در مراسم ویژه وداع با مادر صلح هاله سحابی و درختکاری به یاد ایشان را به اطلاع حضار رساند.

پس از گزارش فعالیت های مادران صلح. از شاعر درد آشنا و فروتن  میهن مان جناب آقای حافظ موسوی، دعوت شد که پشت تریبون بیایند و شعری برای مادران بخوانند .استاد موسوی ضمن قدردانی از فعالیت های مادران صلح و گرامی داشت یاد مادر صلح هاله سحابی شعر بسیار زیبا و پرمعنایی تحت عنوان «اما تو ملتی» که در رثای هاله سروده بودند را به مادران صلح تقدیم داشتند:

اما تو ملتی

کلمه ­ها را در هم می پیچم

کلمه هاای دیگر می سازم

کلماتی دیگر

اما تو بیرون از کلماتی بانو!

سحاب

سحابی

سحابی خاکستری

اما تو هاله ای

و کلمات را در ابهام فرو برده ای

چگونه می شود از تو سخن گفت

از «به خشونت…

از «تو چه گونه…

از «تو با پدر

که سرانجام

سحاب

سحابی

سحابی خاکستری

اما تو ملتی

یک ملتی تو بانو!

با یک قاب عکس در بغل

فرقی نمی کند از کی

سهراب…. سیاوش…. فرود

یا دختری که دنیا را به لرزه در آورد

با چشم های آهو

یا او

تو ملتی

یک ملت عجیب

و معصوم

کلمه ها را در هم می پیچم

بر می گردم

۱۳۰۹

۱۳۳۲

۱۳۵۷

۱۳۹۰

چه سرنوشت غم انگیزی بانو!

کلمه ها در هم می پیچم

کلماتی که ساخته ام از هم می پاشند

آخر چه گونه؟!

چه طور؟!

مگر نه این که ما یک ملت هستیم؟!

سپس شاعر گرامی و بلند آوازه میهن مان جناب  آقای شمس لنگرودی ضمن ابراز خرسندی از حضور در مراسم سالگرد مادران صلح شعری تحت عنوان «مرثیه برای منصور» خواندند.

مرثیه برای منصور خاکسار

زیباست

بازوی سپیده دم

که گرد کمرگاهم پیچیده است.

زیباست

عطر هوا

که عطسه کنان به سوی دهانم بال می­زند.

زیباست

صورت فروردین

اگر تو نمرده بودی.

اما مرده ای

با دلتنگی هایت، پرسش کوچکت

که زیر سایه او ماوا کرده بودی

مرده ای

با اندوهی

که زیر خنده های شکسته ات خانه داشت.

من عطر آه تو را از شکاف خنده های درخشانت می شنیدم

و گاهواره ی کودکیت را می دیدم

که در انتظار تو در سکوتت می جنبد.

خود را کشتی

که در کف مرگ نیفتی؟

اما مرگ

ملافه های تو را می آورد

ای سیزیف

ما سنگ های خاره مان را

از خانه ی خود آوردیم

و صخره ی مان

گرده ی یکدیگر است.

پیراهن بر کف

از قاره ای به قاره ی دیگر می گشتی

و گرگت را

در آینه ات یافتی.

آه منصور عزیز من،اکنون

نه «هوم لس» ها می دانند مرده ای

نه رئیس جمهوری

و نه همسایه ات

اکنون برادر تونسیم است تنها

که بر انبوهی خار می گذرد

و خون از سرانگشتش تا میهن من روان است.

اکنون برادر تونسیم است

با چشمان ماهی، پیراهنی از صدف، پنجه مرجان

که به جست و جوی تو در کف های تهی خیره است.

و تو آب شده ای

تا در بارانت دست و صورتمان  را بشوییم

برای نوشتن نام تو

برای کشیدن آه های سنگ شده ات

شکستن ارابه ات که به مقصد نامعلومی روان است.

و ما دراز کشیده و لب های مان

با عبور نسیمی باز می شود

و گوشه های پیراهن مان پر از تنهایی.

تو ساکن زخمی بودی

که تو را می شناخت.

اکنون که گریخته ای

با ما باش

ما با چراغ تار تو در تاریکی می درخشیم

با ما باش

آیینه روزهای ما!

با ما باش!

پس از آن برای تجدید میثاق با همه صلح دوستان، بیانیه اعلام موجودیت مادران صلح را قرائت گردید. همچنین در فواصل برنامه ها گوشه هایی از زندگی نامه مادر ترزا را برای حضار خوانده شد.

نوای دلنشین موسیقی و صدای گرم مادر گرامی صلح محجوب، همچون گذشته زینت بخش محفل دوستانه مان شد.

در ادامه؛ نامه مادران صلح ایران به دبیر کل سازمان ملل متحد آقای بانکی مون و اعضای شورای امنیت که در رد تحریم های اقتصادی و اعلام بیزاری از جنگ و جنگ افروزان بود قرائت گردید.  مادران با امید به آینده ای روشن و پر صلح و صفا  با یکدیگر تجدید عهد و پیمان کردند تا مصمم تر از سال های گذشته در راه  تحقق صلح و امنیت در ایران و جهان گام بردارند.

در پایان مادران به رسم قدردانی از شاعران بلند آوازه  میهنمان که مهربانانه دعوت مادران صلح ایران را پذیرفتند و در محفل مادران صلح حاضر شدند، به آقایان موسوی و شمس  لنگرودی  شال و آرم مادران صلح ایران را تقدیم داشتند.

———————————————
منبع: مادران صلح ایران
http://mothersforpeace-iran.com

ارسال دیدگاه