نامه‌ی سرگشاده‌ی تهیه کننده‌ی فیلم مستند هانیبال الخاص در رابطه با بازداشت مستند سازان سینمای ایران

همکاران دربند ما را آزاد کنید
خطر این‌جاست که با حذف صداهای دیگر (مانند بازداشت و زندانی کردن مستندسازان جوان سینمای ایران) و تک‌صدایی ساختن رادیو تلویزیون، زمینه برای فرار مغزها مهیا و بشقاب‌هایی که فارسی۱ و سایر شبکه‌های مبتذل ماهواره‌ای را می‌بلعند ودر دل خانه‌های ما بالا می‌آورند، فراهم کرده‌اید. با آینده‌ نگری و خرد ورزی از جوانان کشورمان حمایت کرده و مستند سازان شریف سینمای ایران را آزاد کنید.

خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان (وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی) خبر از بازداشت شش تن از مستندسازانی داده است که در میان‌شان نام ناصر صفاریان، مجتبی میرتهماسب، هادی آفریده، محسن شهرنازدار و کتایون شهابی به‌چشم می‌خورد. این‌جانب به عنوان تهیه‌کننده و تصویربردار فیلم مستند «هانیبال الخاص»، از آن‌جا که این دوستان بدون هیچ چشم‌داشتی و تنها از سر دلسوزی و ارزش گذاشتن بر سینمای مستقل و مستند، زحمات و تلاش فراوانی برای نمایش و عرضه‌ی این فیلم مستند متقبل شده بودند، لازم می‌بینم نکاتی را یادآور شده و اعلام کنم که همانند دیگر همکاران مستندساز و اهالی سینمای ایران، خواستار آزادی فوری و اعاده‌ی حیثیت از این مستند سازان و همچنین سایر هنرمندان و سینماگران زندانی هست.
ناصر صفاریان را از نوجوانی خودم ـ که او در آن زمان جوانی بود که فیلم مستند سرد سبز را درباره‌ی فروغ فرخزاد می‌ساخت ـ می‌شناسم. من هم در آن زمان مشغول ساخت فیلم مستندی درباره‌ی فروغ فرخزاد بودم که در روزنامه‌ای خبر ساخت فیلم مستند دیگری درباره‌ی فروغ توسط ایشان را خواندم. با او تماس گرفتم و گفتم بر این باورم که او فیلم بهتری خواهد ساخت و برای همین تمام نماهای خامی که تا آن زمان با دوستانم گرفته بودیم را به آقای ناصر صفاریان دادم که از بخش‌هایی از آن‌ها، با ذکر منبع در فیلمی که ساخت استفاده کرد.
بعدها که دانشجوی سینما شدم و مستند ساز، هم ناصر صفاریان و هم دیگر اعضای انجمن مستندسازان ـ که متاسفانه اکنون نام تعدادی از این بهترین و هنرمندترین فرزندان این مملکت را به عنوان زندانی امنتیتی! می‌خوانیم ـ بسیار به من کمک کردند. ناصر برای تنها امکان نمایش فیلم مستند بلندی که درباره‌ی هانیبال الخاص ساخته بودم، در خانه‌ی سینما خیلی زحمت کشید و بی هیچ چشم‌داشتی موجب شد تا آن فیلم بتواند برای اولین و آخرین‌بار (بدون هیچ حذف و تعدیلی) در سالن خانه سینمای ایران، نمایش داده شود. فیلمی که در آن از یک نما از فیلم سرد سبز ناصر صفاریان که درباره‌ی فروغ ساخته بود استفاده کرده بودیم! و هرگز از یاد نخواهم برد که چه‌طور تمام مدت ایستاد و یادم داد (وقتی که تهیه کننده در جلسه‌ی نمایش فیلم‌اش حاضر شود چه آدابی دارد) و چه‌طور باید از مهمان‌ها پذیرایی کنم و خود نیز آخرین نفری بود که ساعت‌ها بعد از نمایش فیلم حیاط خانه‌ی سینما در خیابان سمنان را ترک کرد
ناصر صفاریان نه‌تنها هیچ‌گاه مرا و نه هیچ مستندساز دیگری را تشویق و ترغیب به فروش فیلم‌اش به شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای و خارجی نمی‌کرد، بلکه مخالف این موضوع نیز بوده و همواره سعی داشت فضایی برای همه به وجود آورد که بتوانیم فیلم‌هایمان را قانونی و در شبکه‌ی نمایش ویدئویی خانگی کشورعرضه کنیم و خود نیز چنین کرده بود. تماس‌ها و پیگیری‌هایش مثال زدنی و شرافت‌اش و باور به کاری که می‌کرد ستودنی است.
من اعتراف می‌کنم که به عنوان یک جوان ایرانی فارغ‌التحصیل سینما که علاقه‌مند به مستندسازی است، از سوی هیچ نهاد و سازمان و شخصی هرگز نه‌تنها تشویق و حمایت نشدم که مورد پذیرش هم قرار نگرفتم. و این فقط ناصر صفاریان و میرتهماسب و دیگر اعضا و هیات مدیره‌ی انجمن مستندسازان ایران بودند که مرا مانند یک برادر پذیرفته و برای کارهای مختصری که در حوزه‌ی ساخت و تهیه‌ی فیلم مستند انجام داده بودم، ارزش قائل می‌شدند.
همانطور که در بیانیه‌ی خانه سینمای ایران آمده، بازداشت مستندسازان ایرانی قطعاً یک «سوء تفاهم بزرگ» است که با «اعتماد مسئولان» و اعاده‌ی حیثیت از این جوانان هنرمند و مستندساز کشورمان قابل حل است. در شان هیچ نظام جمهوری در هیچ کجای جهان نیست که هنرمندان و فیلم‌سازان جوانی را که در سال‌های پس از انقلاب رشد و نمو یافته‌اند و سرمایه‌های کشور محسوب می‌شوند، زندانی کرده و در شرایطی که بحران‌های اقتصادی و سیاسی فراگیر و پرهزینه شده است، چنین با اعتبار فرهنگی کشور بازی کند.
ناصر صفاریان، مجتبی میر تهماسب و سایر سینماگران و مستند سازان هیچ خطری برای کشور و نظام انقلاب اسلامی ندارند، خطر آن‌جایی است که رسانه‌ی ملی با در پیش گرفتن رفتار و نگاهی یک سویه با حذف سایر صداها و اندیشه‌ها اعتماد عمومی را از دست بدهد و در دست عده‌ای از بی‌استعدادترین نمایشگران باشد. که در نتیجه آن مردم برای گذراندن اوقات فراغت رو به سوی رسانه‌های ممنوعه آورند و ابتذال و بی‌اخلاقی جایگزین نگاه پاک و انسانی مستندسازان و جوان‌های مستعد کشورمان شود. خطر این‌جاست که با حذف صداهای دیگر (مانند بازداشت و زندانی کردن مستندسازان جوان سینمای ایران) و تک‌صدایی ساختن رادیو تلویزیون، زمینه برای فرار مغزها مهیا و بشقاب‌هایی که فارسی۱ و سایر شبکه‌های مبتذل ماهواره‌ای را می‌بلعند ودر دل خانه‌های ما بالا می‌آورند، فراهم کرده‌اید. با آینده‌ نگری و خرد ورزی از جوانان کشورمان حمایت کرده و مستند سازان شریف سینمای ایران را آزاد کنید.
احمد زاهدی
تهیه کننده و تصویربردار فیلم مستند هانیبال الخاص
———————————————–

ارسال دیدگاه