پـویـان انصـاری: تـو خـود حـدیث ِ مُفصـل بخوان از این مُجمـَل!

حوادث ناگـوار و دلخـراش اعم از سیاسی و اجتماعی در انواع و اقسـام اش در این جهـان بی در و پیکـر،    دقیقه به دقیقه رُخ می دهد. روزی نیست که بتوان تاریکی شب را درآسایش به روشنایی صبـح گذراند.

Pouyan49@yahoo.se

 حوادث ناگـوار و دلخـراش اعم از سیاسی و اجتماعی در انواع و اقسـام اش در این جهـان بی در و پیکـر،    دقیقه به دقیقه رُخ می دهد. روزی نیست که بتوان تاریکی شب را درآسایش به روشنایی صبـح گذراند.
امـا همه این ها به یک طرف! آن طرف معادلـه کـه چقدر مـا خود انسان ها در بوجـود آوردن این مسـائـل نقش داریم، در این وسط گُـم می شود. برای روشن شدن موضـوع، به نقـل چنـد واقـعیت می پـردازم!

 هفتـه پیش در چارچـوب مسابقات فوتبال باشگاهی ایـران، دو تیم پرسپولیس و استقلال به مصـاف هم رفتند. این جدال، تقـریبـأ ۱۰۰,۰۰۰ تماشاگـر، آنهم فقط “مـرد” داشت!!!

در شرایطی که زنـان ستمدیده میهنمـان توسط قـداره بندان حکـومـت زن ستیـز، بیش از ۳۲ سال است  با زور چمـاق ِ حـزب اله، حجـاب اجبـاری را “رعـایـت” می کننـد آیـا نبایـد از این گُـروه مـردان! حتـی برای یکبار هم شده انتظار داشت (در این ۳۲ سال!) به عنوان اعتـراض این مسابقه را بایکـوت می کردنـد!؟

بنـده شرایط پُلیسی ایران را به خوبی درک می کنم و از اینرو هیچ وقت هم نمی گویم باید از این فرصت استفاده می شد و علیه رژیم شعار داد چراکه قبل ازهر چیز با این جمله معروف مواجه می شدم که آقا نشسته ای آنجا، میگی لنگ اش کُن!

بنـده می دانم اوباش و اراذل جمهوری اسلامی صـددرجـه بـدتـراز حکومت سوریه، لیبی و غیره هستند!

هم چنین بـه این مسئله مُهـم آگاهم که شمااگر حتی، در یکدست قران کریم و یامجید و دردست دیگـر عکس امام چهاردهم (سیدعلی خامنه ای) را داشته باشید و با التماس و گریه و زاری (نـه شعــار) هم از وی درخواست عاجـزانـه کنیـد که خواهران هموطـن تان اجـازه ورود به ورزشگـاه را داشته باشنـد ! بـا چمـاق حزب اله روبـرو می شویـد.

ولی خودمونیم می شود این سئـوال را ازشما صـدهـزار مَـرد! تماشاگر کـرد که اگـر برای تماشای این مسابقه نمی رفتیـد، فکر می کنید چه چیـزی را از دست می دادیـد!؟

 باور کنیـد بعضی وقت هـا پیش خود فکـرمی کنم حتمـأ، رژیم جمهوری اسلامی از همان روشی که برای گذاشتن روسری بر سر زنـان استفـاده  می کند برای بُـردن مـردان به استادیوم و فروختن بلیـط بـه آنهـا از چماق و غیره استفاده می کند! یعنی اینکه به زور سر نیـزه، به صـدهـزار مَـرد، بلیط ورودی، آنهـم نه مجـانی، بلکه می فروشد، و بـه زور سرنیـزه هـم، آنهـا را هُـل می دهد داخل استـادیـوم!!!

 امـاجـالـب است بدانیـد روز سه شنبه، درمسابقـات فوتبـال باشگاهی تـرکیـه بیـن تیم های فنرباغچه و مانیساسپور، فنرباغچه به علتی مورد تنبیـه انضباطی فدراسیون ترکیه قرارگرفت (که بحث ما نیست) و مسابقه اش را بایدبدون شرکت تماشاگـر مـرد برگـذار می کـرد (یعنی در استادیوم خالی) جالبی قضیـه اینجاست کـه برای همبستگی، ۴۱۰۰۰ نفر فقط زن تُـرک هوادار و کودکان شان در استادیوم، شـور و شعفـی دگـر با خود بهمراه آوردند وجای خالی مردان را پُـر کردند! حال، تفاوت دو نـوع همبستگی را در مسابقه فوتبال، در دو کشور را شاهد بودیم! البته قضاوت با شماست.

………………

اخیـرأ انسـانـی را که زیـر ۱۸ سال هم بود! توسط جنایتکاران جمهوری اسلامی ایـران اعـدام می شود، این عمـل وحشیانه یک طرف، اما هـزاران انسـان ِ تماشاگـر را بقول معروف، کجای دلمان بگذاریـم!

این واقـعیتی است که بیش از۳۲سال است این حکومت دارد اعدام می کند و گویا این مسئله هم مانند مسائل دیگر نـاگوار در جامعه مـا عادی شده است! شاید آن دسته از آدم های تماشاگـر تصور می کنند این هم یک مسابقه ورزشی و یا تـأتـر است!

شایدهم چنین نباشد وحکومت با زورچماق این تماشاگران را(مانندتماشاگران مسابقه فوتبال اخیر) برای تمـاشـای اعدام جمـع کرده است!

بازهم نمی دانم برای این جنایت در ملاء عام، بلیط هم فروخته شده است یـا نـه!

 جالب تر اینکه خیلی ها اصـرار دارند (واقعأ دیگر شورش را در آورده اند!) که به یک مُشت اوباش و اراذل که حکومت جمهوری اسلامی را تشکیل می دهند، انسـانـیت را به طریقی به آنها حُقنـِـه کنندکه مثلأ قانون و کنوانسیون حقوق کودک چنین و چنان است، دقت کنید به کسانی که اصلأ انسـان نیستند کـه  به خواهند بوئی از آن بُـرده باشنـد!

در حقیقت با اعـدام این انسان زیر ۱۸ سال که آب هم از آب تکـان نخـورد! فردا هم منتظر باشیم که این حکومت ضـد بشـر، جوان چهارده و یا پانزده سال ِ را به جُرمی اعدام کنـد و دلیل شان هم این باشدکه بگویند:” اصلأ مـا کاری هم به تاریـخ قمری و شمسی و غیره نداریم چرا که ملاک ما “بـلـوغ” است و ما اطلاع کافـی داریم که این جوان ۱۳ یا ۱۴ سال ِ از نظر شرعـی  ”بـالـغ” شده است”!!!

 اصـولأ پرسیدنی است این جنایتکاران کدام برنامه و کارشان مُنطبق بر قانون و حقـوق بشر و غیـره بـوده است که سعی کنیم از کنوانسیون حقوق کودک و بشر برای آنها قصه بگوئیم. واقعـأ که دلمون را به چه چیزهایی خوش کردیـم!

………………

لحظه ای فکـر کنید جنگلـی است که در آن کبوتـران رنـگارنـگ، طوطـی و طـاووس های زیبـا و بـره های بی آزار زندگـی می کنند، متاسفانـه در این جنگـل حیوانـات وحشی چـون کفتـار، مصبـاح یـزدی، گـرگ، خامنه ای، گـُراز، جنتـی، خـرس، احمدی نـژاد، پلنـگ، رفسنجانی و …هم وجود دارد و ماهرروز شاهدیم که ایـن جانـوران وحشی خونخـوار برای بقـا خـود، پـرنـده هـای زیبـا و دوست داشتنی را به شکل های گـونـاگـون تیکـه پـاره می کنند و ما هـم هر روز شاهد این جنایت های وحشیانه هستیم بدون اینکه بـه تـوانیـم کوچکترین گـزندی به آن جانوران وحشی و خونخـوار برسانیم!

و اینطور که پیش می رود گویا فقط یک راه برایمـان انتخـاب کـرده انـد که آنهم التماس و دعا است کـه شاید بتوان وضعییت موجود را تغییـر داد، “انشااله”

……………

خیلی ها بر ایـن باورنـد انسان ها بی خودی و بزبانی ساده، الکی در تـرافیـک فکری آچمـز می شوند،  نه خیـر، چنین تصوری غلط است چراکه بالاخره باید زمینه هایی در بطن مسائل وجود داشته باشد که که مثلأ بنده نوعی، تو این آشفته بازار و درهم برهم ، کیش و شاید هم مـات شوم!

یکی دیگر ازشلوغی های فکری بسیار جالب و تماشایی که بنـده را به خـود جلب کرده است این است که اکثر کسانیکه خودرا جـزو فرهیخته گان و بـزبانی پیشرو در علـم و هُنـر و ادب و سیاست و حتـی در ورزش می دانند، در مقالاتـی که می نویسنـد بنـابـه شرایـط میهنمـان، به ضـرورت اتحـاد و همبستگـی  و دموکراسی بـدجـوری پـا می فشارنـد و نوشته های مُتعـددی در این باب، از این افـراد در سایت های انترنتـی درج شده است.

وقتی این دسته از انسان هامی نویسند مسلمـأ دردنیـای تنهای خود سیـر می کنند و باب دموکـراسی و اتحاد قلـم فـرسایی می کنند.

اگر گوینده و یا مُجری برنامه رادیو و تلویزیون باشید، ازمیکروفـن صامت، داد سخن از همبستگـی و اتحـاد و غیره می گویید!

حال یک لحظه فکر کنیدکه درچنین موقـعی، میکـروفـن جـان می گرفت و محکم می خورد تو صورت شان و سپس می گفت، بر پدر ومادر آدم دروغگـو، لعـنت!!!

اگـر صاحب نشریه و روزنامه باشید، مسلمأ برای اینکه از قافله عقب نباشید سر در  ِ آن واژه دموکراسی اتحاد و به چشم می خورد ولی ایکاش نشریه و یا روزنامه زبان داشت که بتواندبگوید، لطفـأ در این مکان از این چیزها ننویسیـد!

از این رو، وقتـی آدم تو شلوغی فکری کله پـا شود این نوع مسائل بامـزه و تلـخ و شیرین هم از مغـزش می گـذرد! مثلا فکـر کردم ای کاش در توانایی ام بـود کـه این اشخاص را که این همه از دموکراسی و اتحاد و غیره سخن می رانند (که به تعدای از آنها در بالا اشاره شد!) دریک اطاق دور هم می نشانـدم، حال، خود حدس بزنید چه اتفاقی می افتـاد!!!

……………

یکی دیگر از مسائل جالب، جریانات سیاسی است!

طرف هوادار پادشاهی است و فریادش بلند است که امروز فقط اتحاد، و باید همه گروه ها دست بدست هم بدهند تا بـه تـوان، این رژیم را سرنگون کرد (بر مُنکرش لعنت)

طرف دیگر، هوادار کمونیسم است، او هم معتقد است که رژیم باید سرنگون شود و دم از دموکراسی و اتحاد می زند.

فرد دیگری خود را جمهوریخواه می داند و همه را به اتحاد و غیره دعوت می کند.

شخص دیگری به …

اما، کجای این حرف ها جالب و با مـزه است!؟

آنجـائیکـه این جریان های سیاسی حتـی با همفکـران خـودشان هم نمی تواننـد در کنـار هم بنشیننــد و هم دیگـر را تحمـل کنند! حـال، داد سخـن از اتحـاد و همبستگـی با مخالفیـن بینش و انـدیشـه های خـود، می گوینـد!!!   

دوستان و رفقـا، لطفـأ اول، سعی کنید با کسانیکه هم فکـر و بینش و اندیشه شما هستند، کنار بیاییـد، دوم، اتحـاد با تفکُـرات دیگـر، پیـشکـش!!!

………………

اما بـه موضوعی جالب و واقـعـی که پایان بخش این نوشته هم است، اشاره کنـم.

 شخصی از ایران برای کارهایی به چیـن سفـر کـرد! بعداز سفر یکمـاه خود، طبـق معمول، بازدیـد و غیره، صورت می گیرد و این سئوال همیشگی مطرح می شود، چـه خبـر؟

طرف می گوید والا چـی بگویـم!؟ من آدم ِ کُـودَن و … تـر از این چینـی ها ندیدم !

همه یکدفعه اعتراض کردند که پس چرا …

طرف حرف دوستان را قطع کرد و گفت می دانم، می خواهید بگوئید، پس چرا آنها اقتصادجهان را تقریبأ   در دست دارند!؟

شخص ادامـه داد که این مسئله برای من هـم عجیب و غریب بود چرا که این دو معادله بهم نمی خورد، عقب افتادگی انسان چینی و رُشد اقتصادی آن !؟

وی افـزود، بالاخره یک چینی پیدا کردم که انگلیسی حرف میزد! دل به دریـا زدم و سئـوال کردم که شما با این ….

شخص چینی حرفم را قطع کرد و گفت سئوال ات را می فهم !

تعجب کردم!

فرد چینی گفت تعجب نکُن!؟ من مدتی درایران بودم و روحیات شما ایرانی ها را خوب می دانم!

فرق ما چینی ها باشما ایرانیان در این است که مثلأ برای ساختن لیوان، مـا یک رهبر و یا یک طراح داریم از اینرو، فقط او می گوید این لیوان را بسازیـد، میلیون ها چینی بدون پرسشی آنرا می سازنـد و سپس به بـازار دنیا فرستاده می شود.

ولی شما ایرانی ها، اگر بـه خواهیـد لیوانی درست کنیـد! میـلیـون ها ایـرانـی، طـرح لیوان را می آورند، خوب مسلم است دیگر،  کسی نیست که آنـرا بـه سـازد …!!!

 حال تـو خـود حـدیث ِ مُفصـل بخوان از این مُجمـَل!

آدینـه اول مهرماه۱۳۹۰- استکهلم

ارسال دیدگاه