تلنگر خشونت در خیابانها

روایت فعالین حقوق زنان از حضور در خیابان در اعتراض به خشونت علیه زنان

تغییر برای برابری:
پنجم شهریور ماه تعدادی از فعالین جنبش زنان در راستای آگاهی بخشی و جلب توجه مردم به پدیده خشونت علیه زنان در حرکتی نمادین به خیابانهای شهر تهران آمدند. این زنان که ردی از خشونت بر چهره داشتند کارتهایی آویخته به نوار بنفش با تعریف و روایتی از خشونت را میان مردم توزیع کردند. حرکت مذکور در ادامه انتشار بیانیه تحلیلی تعدای از فعالین حقوق زنان علیه خشونت انجام شد. در متن این بیانیه که به امضا هفتصد نفر از فعالین و نهادهای مدنی رسیده است بستن روبان بنفش نمادی از اعتراض به پدیده خشونت علیه زنان است. مطلب زیر روایت کوتاهی از تجربه شرکت کنندگان در این حرکت و ثبت واکنشهای مردم در برخورد با پدیده خشونت است:

فرزانه

بعضی ها خیره و مبهوت نگاه می کردند انگار باورشون نمی شد که زنی با این صورت کبود سر و کله اش توی خیابون پیدا بشه و کبودی صورتش را پنهان نکند بعضی ها هم پس از یک بار دیدن می خواستند که دیگر نبینند و نگاهشان را به سمتی غیر صورت من مشغول می کردند وقتی می رفتم روبه روی اونها قرار می گرفتم انگار می فهمیدند که من خجالتی از دیده شدن ندارم با تاسف تو نگاهشون با هام همدردی میکردند یکی پرسید آخه چرا؟! یکی گفت عینکتو بزن دیده نشه و بعد کارت را که بهشون می دادم با تعجب می پرسیدن این چیه و من که وقتی برای توضیح نداشتم از کنارشون رد می شدم.

ناهید و آزاده

مردم اینقدر بی تفاوت بودن که فکر کردیم نمی خواهند وارد حریم خصوصی ما بشوند شاید هم چون مردم بالا شهر کارهای مهمتری دارند فرصت ایستادن و برانداز کردن صورت یک زن خشونت دیده را نداشتند!!!در این بین فقط دو نفر بودند که حساسیت مختصری از خود نشان داشتند. نزدیک امامزاده زنی در حال دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان بود به محض برگشتن بطرف ما نگاهی کرد. کارت را بطرفش گرفتم نگاهی کرد و گفت خانم من دلش را ندارم . مورد بعد وارد چادر خانه امامزاده شدیم خانمی نگاهی کرد و گفت انشالله دستش بشکنه من برات دعا می کنم اما برو طلاق بگیر،گفتم بچه دارم باتاسف سرش را تکان داد.

مریم

زن ها و مردها از کنار دختر رد می شدند زن ها نگاه هایشان را از روی صورت دختر بر نمی داشتند گویی نمی خواستند باور کنند دوباره برمی گشتند از پشت نگاه می کردند تا شاید دختر خجالت زده نشود گاهی هم اخم ها و ابروهایشان توی هم می رفت و آهی می کشیدند اما وقتی به آنها توسط دختر کارت داده می شد باز هم تعجب می کردند . بعضی ها حس مادرانه داشتند و سعی می کردند این همه خشونت عریان نشود و مانند همیشه پنهان بماند سفارش و نصیحت می کردند که دخترم چشمانت را بپوشان تا دیده نشود همه چیز را که مردم نباید ببینند.

نوشین

از خیابان گرگان تا بهار را تنها آمدم با چشمی کبود ودستی باندپیچی شده. پانسمان دستم طوری بود که ناخوآگاه احساس می کردم نمی توانم در تاکسی را به راحتی باز کنم. سوار شدم جوری نشستم که تو آینه راننده باشم…. تو خیابون هم خودم به مردم زل می زدم که نگاه کنند بعضی ها که اتفاقی نگاهشون به صورتم می افتاد سریع روشون رو برمی گردوندن. تو خیابون بهار با دوست دیگری بودم که واکنشهای مردم رو بهتر ببینیم آنجا هم تقریبا همین اتفاق افتاد .یکی دو نفر پرسیدند این چیه؟ بعضی ها هم نمی خواستند بگیرن .مردم خیلی بی تفاوت بودند حالا اگه یه تیپ رنگی و اجق وجق زده بودیم حتما نگاه می کردن یا شاید هم هزارتا تیکه بهمون می انداختند. با اینحال با خودمان گفتیم کاش کارتهای بیشتری داشتیم و ادامه می دادیم.

سمیه

نگاه ها همه بهت زده بود به صورت کبود من. هیچ کس برگه ها را رد نمی کرد. خیابون خلوت بود. فقط به خانوم ها برگه دادم. همه در سکوت می گرفتندو وقتی برگشتم هیچی روی زمین نبود. هیچ کس برگه را نیانداخته بود. احساس خوبی داشتم و فقط فکر می کردم که کاش برگه بیشتری داشتم.

مریم

نگاه ها در منطقه جنوب غربی شهر (سلسبیل) خیلی تاسف آور بود . مردان خیلی بیشتر از دیدن چهره کبود دختر و قیافه غمگین و متاثر می شدند و حتی تا لحظاتی نگاه هایشان را از روی او و حتی از پشت سرش برنمی داشتند و با تاسف سری هم تکان می دادند. مردان جوان که دستشان در دست زنانشان بود نگاهی به این چهره می انداختند ، دگرگون می شدند و زیر گوشی به زن جوان خود چیزی می گفتند . مردان جوان کاسب و فروشندگان هم با نگاه های متحیر این چهره را دنبال می کردند و بعضی ها می گفتند دستش بشکنه بعضی ها هم می گفتند کدام بی رحمی به این روزت انداخته . زنان و دختران جوان با دیدن صورت کبود دختر نگاهشان را از روی ویترین مغازه ها برمی گرداندند و با حیرت به این چهره خیره می شدند و هنگامی که می خواستند سوال کنند برگه ای با روبان بنفش در دستشان بود و شروع به خواندن می کردند.

این گزارش از صفحه فیس بوک بیانیه اعتراض به خشونت علیه زنان برداشته شده است. این صفحه و متن بیانیه را اینجا ببینید.

ارسال دیدگاه