روشنگری:
این دیدار با معتصم نزدیک بود به بهای جان او تمام شود، اما او خوش شانس بود و جان سالم بدر برد و اکنون در بیمارستانی در هلند بستری است. نیک مئو خبرنگار ساندی تلگراف با او مصاحبه ای کرده است.
تالیتا به خبرنگار گفت که در این سفر از تغییرات ناگهانی معتصم به شدت تکان خورده است. او دیگر آن بچه پارتی بروی سابق نبود، ریش گذاشته و مسلح بود. بالای سرش روی دیوار عکس بزرگی از قذافی بود و پسر بچه های ۱۶ ساله آنجا نگهبانی میدادند. معتصم حتی به برادرش سیف الاسلام حسودی میکرد که «شهید» شده است!

از نکات جالبی که در این مصاحبه میخوانیم خوش بینی مفرط معتصم آنهم در شرایطی بود که همه در جهان میدانستند ناتو مهلت کوتاهی برای قذافی گذاشته است. تالیتا به خبرنگار گفت در دیدارش با معتصم قبل از سقوط تریپولی، او در حالیکه گیلاس ویسکی و کولا یش را به سلامتی تالیتا بلند کرده بود به او اطمینان داد که نیروهای پدرش را به سوی پیروزی هدایت خواهد کرد.اوتاکید کرد که رژیم پدرش، «موش» ها را نابود خواهد کرد و پیروز خواهد شد.

روز بعد وضع رژیم قذافی چنان خراب شد که معتصم مجبور به فرار شد و تالیتا را در هتل پنج ستاره گذاشت. او چند روز در هتل بود که شورشیان به آنجاریختند. او میگوید برای نجات به کارمند زنی در هتل پناه برده، اما این کارمند تالیتا را از اتاقش بیرون کشیده و به شورشیان نشان میدهد. او میگوید آنها عربی صحبت میکردند و او حرف های آنها را نمی فهمید اما چند بار کلمه «بنزین» را شنید و وحشت زده تصور کرد که میخواهند او را بسوزانند ازاین رو خودش را از بالکن به بیرون پرتاب کرد و آرنجش شکست و چند نقطه بدنش زخمی شد. کارکنان هتل او را به یک گروه حقوق بشر تحویل دادند تا او را به هلند برسانند.
متن کامل مصاحبه را که حاوی اطلاعاتی جالب – بویژه در رابطه با هزینه های گزاف یک دیکتاتوری برای مردم کشور و نحوه نگاه دیکتاتورها به مردم و توجیه سرکوب است- در لینک زیر بخوانید.