بهرام رحمانی: «کارشناسان» مخالف تروریسم یا طرفدار تروریسم!

اخیرا هم راستا با حملات نیروهای سرکوبگر عراق به مجاهدین خلق ایران در اردوگاه اشرف در نزدیکی بغداد، گروهی نیز در آمریکا تحت عنوان «کارشناسان مسایل ایران»، عزم خود را جزم کرده اند تا هم چنان نام این سازمان در لیست ترور دولت آمریکا باقی بماند؟! آن ها با نوشتن نامه ای به دولت آمریکا، خواهان آن شده اند که نام مجاهدین خلق ایران از لیست گروه های تروریستی حذف نشود. آن ها، خروج مجاهدین خلق از لیست ترور را به ضرر جناح «سبزهای اسلامی» دانسته اند.

«کارشناسان» مخالف تروریسم یا طرفدار تروریسم!
بهرام رحمانی

bahram.rehmani@gmail.com

اخیرا هم راستا با حملات نیروهای سرکوبگر عراق به مجاهدین خلق ایران در اردوگاه اشرف در نزدیکی بغداد، گروهی نیز در آمریکا تحت عنوان «کارشناسان مسایل ایران»، عزم خود را جزم کرده اند تا هم چنان نام این سازمان در لیست ترور دولت آمریکا باقی بماند؟! آن ها با نوشتن نامه ای به دولت آمریکا، خواهان آن شده اند که نام مجاهدین خلق ایران از لیست گروه های تروریستی حذف نشود. آن ها، خروج مجاهدین خلق از لیست ترور را به ضرر جناح «سبزهای اسلامی» دانسته اند.
رسانه ها از این ۳۷ نفر به عنوان «کارشناسان مسایل ایران، روشنفکر، فعال حقوق بشر و استاد دانشگاه ایرانی و آمریکایی» نام برده اند که با امضای بیاینه مشترکی خواستار باقی ماندن نام سازمان مجاهدین خلق در لیست سازمان ها و گروه های تروریستی شده اند.
امضاء کنندگان این نامه هشدار داده اند که خارج کردن نام سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه های تروریستی به جنبش سبز، صدمه خواهد زد.
امضاء کنندگان این بیانیه از نمایندگان و عناصر سابق حکومت اسلامی، مدافعین جناح اصلاح طلب حکومت اسلامی تا تعدادی از نمایندگان سابق آمریکا مثل جان لیمبرت و مسئولین و دست اندرکاران لابی های ایرانی – آمریکایی هستند و هم با مقامات حکومت اسلامی و هم آمریکایی در ارتباط آشکار و نهان اند را در برمی گیرد.

محسن کدیور بیش از انتشار این بیانیه به اتفاق احمد صدری، دیگر امضاء کننده این بیانیه در مقاله ای در مجله آن ساین به بررسی پیامدهای خارج شدن احتمالی سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروه ‌های خارجی تروریست در وزارت امور خارجه آمریکا پرداخته و نوشته بودند: «سازمان مجاهدین خلق دارای هیچ پایه سیاسی در داخل ایران نیست و از هیچ گونه حمایت واقعی از سوی ایرانی ‌های کوچه و خیابان برخوردار نیست زیرا سال ‌های طولانی در عراق و تحت حمایت صدام حسین بوده است. این گروه، اعتبار خود را که شاید در زمان مخالفتش با حکومت شاه در داخل ایران داشته، زمانی از دست داد که نیروهایش تا پایان جنگ ایران و عراق در سال ‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ به جانبداری از عراق جنگیدند. در نتیجه، سیاست ‌گذاران آمریکا بایسته است که با توجه به دامنه محبوبیت سازمان مجاهدین خلق در داخل ایران، در باره لاف ‌‌های دلالان سیاسی این گروه بدگمان باشند.»

آن ها اکنون نامه ای را همراه برخی مقامات آمریکایی امضا کرده اند که خواهان باقی ماندن سازمان مجاهدین خلق در لیست سازمان های تروریستی است.
فاطمه حقیقت جو، علی انصاری، رضا اصلان، شائول بخاش، مهرزاد بروجردی، جان کول، جیمز دوبینز، فریده فرهی، دخی فصیحیان، هادی قائمی، اروند آبراهامیان، کوان هریس، نادر هاشمی، رامین جهانبگلو، محسن کدیور، مهران کامروا، استفان کینزر، جان لیمبرت، اسکات لوکاس، فیروزه محمودی، رضا مرعشی، آزاده معاونی، رسول نفیسی، سحر نمازیخواه، تریتا پارسی، پل پیلار، نسرین رحیمیه، ر.ک.رمضانی، جیسون رضائیان، احمد صدری، محمود صدری، محمد سهیمی، الهه شریف پورهیکس، ساسان شعاع منش، گری سیک و جان تیرمن وواینه وایت امضاء کنندگان بیانیه مذکور هستند.

سئوال این است که خارج کردن نام مجاهدین از لیست ترور دولت آمریکا، چه ضرر و زیانی متوجه این کارشناسان می کند که این چنین به تکاپو افتاده اند؟ آیا امضاء کنندگان این بیانیه، نگران منافع دولت آمریکا هستند که اگر مجاهدین را از لیست ترور خود حذف کنند با خشم حکومت اسلامی روبرو می گردد؟ آیا آن ها، نگران جناحی از حکومت اسلامی هستند که در تلاشند نه تنها سازمان مجاهدین، بلکه همه سازمان ها و احزابی که برای سرنگونی کلیت حکومت اسلامی مبارزه می کنند از بین بروند و یا دولت های غربی مانع مبارزه آن ها شوند؟!
البته نباید از حق گذشت که این کارشناسان هر جا سخن رانی می کنند خود را طرفدارا «حقوق بشر» معرفی می کنند سئوال این است که آیا مجاهدین بشر نیستند؟
هم اکنون صدها نفر از اعضای مجاهدین خلق، در کشورهای مختلف متقاضی پناهندگی سیاسی هستند اما به دلیل این که نام سازمان شان در لیست تروریسم است، سرگردانند و حق پناهندگی شان رسما توسط دولت های به اصطلاح مدافع حقوق بشر، پایمال می گردد.
در این بیانیه آمده است که سازمان مجاهدین خلق پایگاه سیاسی در ایران ندارد. این بیانیه می ‌افزاید برخی از سازمان ‌های مدافع حقوق بشر مانند دیده‌بان حقوق بشر می ‌گویند سازمان مجاهدین مانند یک فرقه اداره می ‌شود. هم چنین این بیانیه حمایت صدام حسین از این سازمان را در زمان جنگ ایران و عراق عاملی برای از دست دادن پایگاه این گروه در میان ایرانی ‌ها دانسته است.

در این بیانیه، امضاء کنندگان هم چنین تاکید کرده اند خروج نام این سازمان از لیست گروه ‌های تروریستی دولت آمریکا، به ضرر جنبش سبز ایران است.
رادیو فردا، رادیو فارسی زبان دولت آمریکا، با «اسکات لوکاس»، یکی از امضاء کنندگان این بیاینه گفتگو کرده است. اسکات لوکاس، به رادیو فردا می گوید: «ماه‌ های زیادی است که تلاش‌ هایی متمرکز در این زمینه، با حمایت شرکت ‌های لابی‌ گری و روابط عمومی، برای حذف مجاهدین خلق از فهرست گروه های تروریستی، در اروپا و نیز در ایالات متحده آمریکا صورت پذیرفته است…»
او، ادعا می کند: «من برای بررسی میزان حمایت از مجاهدین خلق در ایران، هیچگاه به گفته های یک خبرنگار خارجی بسنده نکرده، بلکه به گفته های خود ایرانیان رجوع خواهم کرد. در این رهگذر، آنچه برای من حائز اهمیت بوده است اظهارات گروه های مختلف مخالف دولت ایران، در یک طیف گسترده، است که آن ها نیز ادعا می کنند مجاهدین پشتیبانی مردمی چندانی در ایران ندارند و خروج نام این گروه از فهرست سازمان های تروریستی می تواند به سرکوب گسترده تر مخالفان توسط رژیم در داخل کشور منجر شود.»
این شکارشناس آمریکایی طرفدار جناح سبز حکومت اسلامی، از طیف گسترده سازمان های مخالفین حکومت اسلامی که مدنظر او و دیگر هم فکران شان است نامی نبرده است اما آن طور که از جوهر بانیه شان برمی آید آن ها با لابی های حکومت اسلامی – حکومت آمریکا، روابط و مناسبات نزذیکی تری دارند.

از سوی، روشن است که قصد امضاء کنندگان نه حمایت از مبارزات مردم ایران در جهت سرنگونی کلیت حکومت اسلامی و برقراری یک جامعه آزاد و برابر و انسانی در ایران، بلکه حمایت از یک جناح حکومت اسلامی در مقابل جناح رقیب آن است؛ سیاستی که با تغییرات جزئی و کنترل شده از بالا، به طور کلی به بقا و انسجام حکومت اسلامی می انجامد. بعلاوه حکومت اسلامی ایران و همه جناح های آن در دوره هایی در همه جنایات و سرکوب ها، ترورها، اعدام ها و غارت اموال عمومی مردم نقش مستقیمی ایفا کرده اند. بنابراین، اگر قرار باشد تروریست ها مورد محاکمه قرار گیرند و نام شان در لیست سیاه ترور ثبت شوند متهم ردیف اول حکومت اسلامی ایران است نه سازمان مجاهدین. هم چنین این کارشناسان طرفدار جناح «اصلاح طلب» حکومت اسلامی، به دولتی، یعنی دولت آمریکا متوسل شده اند که خود سردسته تروریسم دولتی در جهان است.

آیا این کارشناسان، بی خبرند که ادروگاه اشرف در نزدیکی بغداد بارها هم مورد تهاجم تروریست های طرفدار حکومت اسلامی و هم نیروهای سرکوبگر دولت عراق قرار گرفته و تعدادی از آن ها جان باخته اند؟ مدت هاست که نیروهای نظامی حکومت مورد حامی دولت آمریکا در عراق، در همکاری و بده و بستان با حکومت اسلامی ایران، همواره به مجاهدین بی سلاح و بی پناه مستقر در اردوگاه اشرف در نزدیکی بغداد حمله می کنند. آیا این حملات نیروهای عراقی، به افرادی که در یک اردوگاه محصور هستند حملات تروریستی و آدم کشی آشکار محسوب نمی شود و نقض همه قوانین بین المللی که لابد این کارشناسان ما در آمریکا، ان ها حفظ اند، نیست! چرا این کارشناسان، یک بار هم شده امضاء دسته جمعی علیه جنایات حکومت اسلامی و جنایات دولت عراق در کشتار مجاهدین نداده اند؟
این کارشناسان، دایما سیاست های نئولیبرالیستی دولت ها را در رسانه ها فارسی زبان دولت های انگلیس، آمریکا، آلمان، فرانسه و غیره از یک سو تبلیغ و ترویج می کنند و از سوی دیگر، مدافع سرسخت سیاست های جناح های اصلاح طلب حکومت اسلامی ایران هستند. بنابراین، آن ها به فکر منافع دوجانبه طبقاتی خود ایران – آمریکا هستند و هرگز دل شان برای آزادی و برابری و رفاه مردم ایران نسوخته است.

در این جا، بحث بر سر ایدئولوژی اسلامی و سیاست ها و اهداف مجاهدین خلق ایران نیست و عموما سیاست های این سازمان را باید مورد نقد جدی قرار داد. اما در این بحث از حقوق انسانی مجاهدین و خروج آن ها از لیست تروریسم است. همین سیاست های دولت آمریکا و متحدانش، به نیروهای سرکوبگر عراقی امکان می دهند که به مجاهدین مستقر در عراق هجوم ببرند و دست به کشتار آن ها بزنند تا از این طریق دل سران سنگ دل و جنایت کار حکومت اسلامی را در راستای منافع اقتصادی، سیاسی و نظامی شان به دست بیاروند. نیروهای نظامی دولت عراق، بارها در مقابل چشمان نیروها و مسئولین آمریکایی که کنترل این کشور را به عنوان نیروهای اشغالگر در کنترل خود دارند، صورت می گیرد. همه می دانند که دولت عراق در همکاری با حکومت اسلامی، دست به کشتار مجاهدین می زند.
بر اساس اخبار و گزارشات مختلف در حملات نیروهای عراقی به ادروگاه اشرف، حدود ۵۰ نفر جانه باخته و بیش از هزار نفر نیز مجروح شده اند. نیروهای عراقی، از جمله در مرداد ۸۸ و فروردین ۹۰ اشرف یورش بردند که نیروهای آمریکایی نظاره گر آن بودند.
این حملات به حدی وحشیانه و غیرانسانی بود که حتی بانکی مون دبیرکل ملل متحد نیز ان را محکوم کرد. او، گفت: «من به مقامات عراقی اصرار میکنم ازبه کار بردن قهر خودداری و دسترسی کافی ساکنان کمپ به کالاها و خدمات را تامین کنند.» بانکی مون، تاکید کرد: «من به خاطر از دست رفتن جان افراد در واقعه خشونت بار در کمپ «عراق» در ۷ و ۸ آوریل نگران هستم.»

دولت آمریکا در سال ۱۹۹۷، مجاهدین خلق را در فهرست سازمان های تروریستی خارجی وارد کرد، که به شکلی گسترده حرکتی برای نشان دادن حسن نیت به حکومت اسلامی و به ویژه دولت محمد خاتمی بود.
با این همه، به دنبال حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، نیروهای ائتلاف بر اساس کنوانسیون ژنو اعضای سازمان مجاهدین خلق را در خاک عراق «افرادی تحت حفاظت» اعلام کردند. اعضای سازمان مجاهدین خلق در «اردوگاه اشرف» پناه داده شدند، جایی که امروزه تعدادشان حدود ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ نفر اعلام شده است. اما انتقال مسئولیت به دولت عراق، به وضوح جنجال بر سر حضور این عده در خاک عراق را علنی کرد و مقام های عراقی آشکارا از در نظر گرفتن تقاضای ایران برای تحویل اعضای این گروه به جمهوری اسلامی صحبت کردند، در همین حال، سازمان ملل حقوق اعضای سازمان مجاهدین خلق را به دولت عراق یادآوری کرده است.

به این ترتیب، همه می دانند که دولت های غربی و در راس همه دول آمریکا، نام مجاهدین را به این دلیل در لیست ترور خود قرار داده اند که معاملات و بده و بستان های نهان و آشکارشان با حکومت اسلامی در معرض خطر قرار نگیرد. بنابراین، آیا این کارشناسان نگران این نیستند که حذف نام مجاهدین از لیست گروه های تروریستی دولت آمریکا، احتمالا هم منافع آمریکا در منطقه و هم منافع آین آقایان و خانم های کارشناس مسایل ایران، لطمه بخورد. کدام سازمان و حزب و نهاد و شهروند آزادی خواه و انسان دوست ایرانی است که از قرار دادن نام مجاهدین خلق ایران که در امتیاز دادن به حکومت اسلامی صورت گرفته، خوشحال باشد؟!
بی شک، این بیاینه کارشناسان علیه سازمان مجاهدین خلق ایران، بیش از هر کس، شعف و سرور سران تروریست و آدم کش حکومت اسلامی را برانگیخته است. لابی های حکومت اسلامی در آمریکا نیز حاضرند هر گونه امکاناتی را در اختیار امضاء کنندگان این بیانیه قرار دهند.

در چینن شرایطی، چرا این کارشناسان به اصلاح «ضدتروریسم» ما که فریاد برآورده اند نام مجاهدین در لیست ترور بماند فراموش نکنند که خود از تروریسم دولتی دفاع می کنند: تروریسم دولتی آمریکا، تروریسم دولتی عراق و تروریسم دولتی ایران! از این رو، طبیعی ست که هر فرد انسان دوست و آزادی خواهی که منافعی در متوسل شدن به دولت های غربی و در راس همه دولت آمریکا و جناح های حکومت اسلامی ندارد این اقدام به اصطلاح کارشناسان مسایل ایران را که اسامی برخی از آن ها منتشر نشده است را محکوم کنند و خواهان خروج نام مجاهدین خلق ایران از لیست ترور سازمان های تروریستی و دفاع از جان و حقوق انسانی مجاهدین حلق ایران بر اساس قوانین جهان شمول بین المللی به ویژه کنوانسیون ژنو در اردوگاه اشرف شوند.

جمعه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۰ – نوزدهم آگوست ۲۰۱۱

ارسال دیدگاه