یادداشت های یک جانی

یادداشت های روزانه آندرس برینگ بریویک، عامل کشتار تکان دهنده نروژ و یک فیلم ۱۲ دقیقه ای ساخته او

 
 
 

 

 

روشنگری:

 

آندرس بریویک عامل کشتار تکان دهنده نروژ، جنایت خود را «عملیات شهادت طلبانه» میخواند، او با «خدا» راز و نیاز میکند و ازاو برای استقرار جامعه و دینی که «برحق» میداند کمک میطلبد. او در کمال خونسردی بیش از صد جوان را لت و پار میکند و هیچگونه احساس همبستگی انسانی با آنها ندارد، زیرا آنها دگر اندیش و «غیرخودی» هستند و چنانکه خودش میگوید «اعدام » را برای رسیدن به هدف ضروری میداند. آندرس بریویک دیوانه نیست، او یک راست گرای افراطی است که چنانکه یادداشت هایش گواهی میدهد دروغگویی، دزدی ، فساد و آدم کشی یا به گفته خودش «اعدام» های فله ای را برای بلند کردن یک پرچم جایز و ضروری میداند و کسانی که به نام «دین» یا «عقیده» یا «ایدئولوژی» حقوق مسلم انسان ها را زیر پا له کرده و دست به جنایت و کشتار میزنند از هردیوانه ای خطرناک تر وبی رحم ترند. بخشی از یادداشت های آندرس بریویک را در زیر بخوانید.

مه ۲۰۰۲
ایجاد فرقه ای شبیه فرقه های صلیبیون که:
« منجر به بزرگترین جنبش انقلابی محافظه کار در اروپای غربی خواهد شد. هرکس کلمه رمزی دارد، کلمه رمز من Zigurd قهرمان جنگ صلیبی می باشد »

پائیز ۲۰۰۸
به جشن تولد یکی از دوستانش میرود که بیشتر مهمانها قاضی و وکیل بودند:
« آدمهای خوبی بودند و خوش گذشت. اگر میدانستند که با جبهه مقاومت نروژ و اروپا در ارتباط هستم حتما از جشن بیرونم می انداختند. قابل درک هست، چون نمیخواهند شغل و مقام خود را بخاطر شخصی چون من به خطر بیاندازند»

ژانویه ۲۰۱۰:
«اعتراف میکنم که به یک دانلود کننده بدنام فیلم، سریال و بازی تبدیل میشوم. قبول دارم که دزدی بد است، اما اگر تمام زندگی ات را صرف هدف بزرگی میکنی گاهی بدی و خباثت هم جایز هست. هیچکس کامل نیست»

فوریه ۲۰۲۰:
« چند هفته آینده را به تحقیقات میپردازم: تحقیق درباره تهیه اسلحه و زره، ساختن سلاح کشتار جمعی»

مارس ۲۰۱۰:
پروفایل فیس بوکم را عوض کردم، بیشتر سیاسی اش کردم. میدانم پروفایل تقلبی ام در فیس بوک تحت نطر سازمانهای جاسوسی آمریکا و چند کشور اروپایی هست. خوشم می آید قبل از عملیات شراب سرخ نابی بزنم»

آگوست ۲۰۱۰
آندرس بریویک برای تهیه سلاح به پراگ مسافرت میکند و در آنجا با چند کلوب بزهکار و چند فاحشه خانه تماس میگیرد :
«چندتا درجه و نشان پلیس و چند کارت پلیس تقلبی تهیه کردم. خیلی حرفه ای درست کردند. معلومه که نقد پرداخت کردم. اما ترجیح میدهم برگردم نروژ و سلاح هایی را که می شود قانونی تهیه کرد بخرم»

سپتامبر ۲۰۱۰:
«تقاضای لیسانس مسلسل راجر مینی را کردم که نزدیکترین سلاح به سلاح های جنگی است که می توان در نروژ قانونی خرید. در فرم مربوطه علت تقاضا را نوشتم شکار گوزن. وسوسه شده بودم که حقیقت را بنویسم، یعنی اعدام A و B، مارکسیتهای فرهنگی و چندفرهنگی های خائن تا عکس العمل شان را ببینم»

اکتبر – نوامبر ۲۰۱۰:
«با چند تا از دوستان قدیمی دبیرستانی ام در یک جشن بودیم. Trond هم بود که الان به یک مارکسیست افراطی تبدیل شده. قبلا با هم تو خط هیپ-هاپ بودیم، گویا او هنوز تو اون خط هست. در محله ای احاطه شده توسط گتوهای مسلمانان در اسلو که تنها نروژی ها زندگی میکنند آپارتمان دارد. بهش گفتم عوامفریب هستی، با توجه به اینکه موافق مهاجرت مسلمانها به نروژی چرا تو محله آنها زندگی نمیکنی»
«۵۰ میلیگرم نیکوتین ۹۹ درصد از یک شرکت چینی آنلاین سفارش دادم. اندکی از آن را که به فشنگ ها تزریق کنم آنها را به یک سلاح شیمیایی واقعی تبدیل میکنم»
«عملیات را تا پائیز ۲۰۱۱ عقب اداختم. علتش را نمی توانم بگویم. الان دارم سریال Dexter را نگاه می کنم که درباره یک تکنیسین پزشکی قانونی و درعین حال قاتل توده ای است. خیلی شعف انگیز است»

«گاهی دخترها درپی من هستند، چون من خوش هیکلم، اما از رابطه دایم پرهیز میکنم، میترسم در برنامه ها و عملیاتی در پیش دارم اختلال ایجاد کند. در پراگ با دوتا دختر سکس داشتم. بیشتر به این خاطر که در جریان خرید اسلحه امکان کشته شدنم بود. سکس خارج از چارچوب زناشویی گناه کوچکی است، با توجه به عملیات شهادت طلبانه ای که من در پی خلقش هستم»

دسامبر ۲۰۱۰:
«۲۰۰۰ یورو را کنار گذاشتم تا هفته قبل از عملیات با فاحشه ای لوکس بگذرانم. این کار باعث میشود که از نطر بیولوژیک، روحی و روانی احساس راحت تری قبل از مرگ و عملیات شهادت طلبانه ام داشته باشم»
«از سال ۲۰۰۵ عضو کلوب تیراندازی بودم، اما از نوامبر ۲۰۱۰ شروع به تمرین کردم. عمدا ۲۰۰۵ اسمم را در کلوب نوشتم تا بعدها به راحتی بتوانم قانونی اسلحه بخرم»

۱۲-۲۶ فوریه ۲۰۱۱
آندرس بریویک یک فیلم دوازده دقیقه ای میسازد که بعد در یو توب میگذارد:
«بعداز ۱۲ روز تلاش بالاخره فیلم را درست کردم. میتوانست بهتر باشد اما نمیخواهم بیشتر خرج کنم. میخواستم از طریق یک آسیایی برای ساختن فیلم کمک بگیرم اما باید پس انداز کنم»

اول مارس ۲۰۱۱
برنامه ریزی برای تهیه مزرعه تقلبی و ساخت بمب در آنجا:
«بزودی پروفایل فعالیت شرکتم را عوض کرده و به کشاورزی تبدیل میکنم، تا بتوانم زمین اجاره کنم، وقتی زمین را گرفتم تمام ابزارم را به آنجا منتقل کرده و تولید مواد منفجره را شروع میکنم»

۲۷ آوریل ۲۰۱۱
سفارش مواد تولید کود شیمیایی برای تهیه مواد منفجره
«شرکتم بعنوان یک شرکت کشاورزی تولید کننده حبوبات رسما ثبت شد و به همین خاطر توانستم سفارش مواد لازم را از طریق شرکت سراسری تامین مواد کشاورزی بدهم»

۸ آوریل
در راه ساختن بمب
«بعداز ساعتها جستجو بالاخره در یوتوب سایتی پیدا کردم که طرز تجزیه اسید سالسیک از آسپرین را بخوبی توضیح داده بود»

۱۱ ژوئن

«بعداز مدتها دعا کردم. به خدا گفتم که اگر نمی خواهد اتحاد مارکسیسیت- اسلامی و اسلامیست ها کنترل کامل اروپای مسیحی را در ۱۰۰ سال آینده بدست بگیرند باید تضمین کند تا جنگجویانی که برای اروپای مسیحی مبارزه میکنند قدرت را قبضه کنند»

۳ ژوئیه ۲۰۱۱

« از خودم میپرسم امکان تهیه داروهای تقویت کننده هست. بخصوص قرصهایی که احساس تهاجمی به انسان میدهد. فکر میکنم این قرصها در موقع عملیات نظامی بسیار کمک میکنند. بخصوص اگر با استروئید قاطی شوند. آدم را تا دو ساعت به یک ارتش تکنفره تبدیل میکنند»

۱۱ ژوئیه

«چون الان دارم با مشکلترین بخش کار میکنم کلی غذا و شکلات خریدم. برای شارژ شدن و بالا بردن روحیه ام غذا و شکلات کمکم میکنند»

۱۸ ژوئیه:

«برای رشد عضله ها روزی چهار پُرس محلول پروتئین میخورم»

سه شنبه ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۱
«به یک رستوران با کیفیت بالا در بخش جنوبی شهر رفتم. روزهای آخر خیلی کار کردم. حسابی ضعیف شدم»

منبع: افتون بلادت
*****

 

 

لینک فیلم ۱۲ دقیقه ای ساخته اندرس برینگ بریویک
http://www.youtube.com/watch?v=vLk1zv6u7_Q&skipcontrinter=1

 

 

 

ارسال دیدگاه