نامه محمدرضاخاتمی به جعفری

شما را باید چه سمتی خطاب کنم، فرمانده سپاه.. یا رئیس حکومت نظامی؟

کلمه
متن کامل این نامه که نسخه‌ای از آن برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است :

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای محمد علی (عزیز) جعفری

با سلام
نمی دانم جنابعالی را باید با چه سمتی خطاب کنم. فرمانده سپاه پاسداران؟ مسئول سازندگی کشور؟ مسئول فرهنگ و اخلاق جامعه؟ رئیس دولت یا رئیس حکومت نظامی؟

جنابعالی در مصاحبه اخیر خود در همه امور ریز و درشت کشور وارد شده اید و لابد با تفسیری که بعضی دوستان از نقشی که در قانون اساسی برای سپاه تعریف شده است دارند، یعنی دفاع از انقلاب، این همه مسئولیت به عهده سپاه است.

من به بخشهای مختلف صحبتهای شما کاری ندارم که اگر مجالی و امنیتی باشد هزاران انسان نخبه به نقد منطقی و مستدل و مستند آنها خواهند پرداخت بلکه روی سخن من با ان بخش از صحبتهای شما است که برای اقای خاتمی و سایر اصلاح طلبان شرط گذاشته اید. البته اگر اجازه بفرمایید!

۱- ممکن است بفرمایید شما از کدام جایگاه سیاسی یا قضایی برای حضور یا عدم حضور یک شهروند در فعالیت سیاسی قانونی شرط تعیین می کنید؟ این موضع شما در کنار همه مداخلات سیاسی دیگر بر خلاف راهی است که امام برای نیروهای مسلح بیان فرمودند و اگر شما واقعا به امام معتقد هستید باید بدون درنگ از این موضع گیری ها دوری کنید و در غیر این صورت طبعا نه فقط فرماندهی شما برسپاه بلکه عضویت شما در این نهاد حتی به عنوان یک عضو ساده نیز محل مناقشه خواهد بود و باید به دنبال راه اندازی یک حزب سیاسی باشید و در این صورت هم حق ندارید بگویید چه کسی بیاید یا نیاید.

۲- این رفتار شما به عنوان یک فرمانده نظامی در عرف سیاسی دنیا یک تعریف بیشتر ندارد و آن هم حکومت کودتا است. چرا که در حکومت نظامیان کودتاگر، قانون همان است که فرماندار نظامی می گوید و همه طوعا یا کرها باید بپذیرند. من البته گمان نمی کنم شما به این سادگی خواسته باشید با این گفتار نسنجیده، همه ادعاهای منتقدان و معترضان در دو سال گذشته را به اثبات رسانده باشید. لابد اشتباهی و ناآگاهانه چیزی گفته شده است که باید سریعا و صریحا اصلاح شود.

۳- اما اگر همچنان بر سخنان خود اصرار دارید باید به عرض برسانم که آنها که در مکتب سیاسی امام پرورش یافته اند برای فعالیت سیاسی و اجتماعی به مجوز هیچ کس از جمله شما نیازی ندارند و از این اشتلم ها بیم به دل راه نمی دهند. شما می توانید نگذارید غیر از خودی هایتان کسان دیگری در انتخابات شرکت کنند یا حتی می توانید همه منتقدان را به زندان بیندازید و انتخابات خیلی خیلی پرشور حتی شورتر از انتخابات ریاست جمهوری برگزار کنید! اما لابد می دانید که میدان سیاست برای خاتمی و همفکرانش میدان تنگ قدرتی نیست که شما محدوده آن را تعیین می کنید. نشستن بر صندلی قدرت کاری است بسیار آسان و تازه دو روزی بیشتر نوبت هر کس نیست اما جای گرفتن در دل مردم کاری است بسیار سخت که البته به پول و سلاح و صدا وسیما هم بستگی ندارد. کاری که شما به خوبی نشان دادید توان و تدبیر آن را ندارید.

۴- جناب جعفری، خاتمی و اصلاح طلبان واقعی تشنه قدرت نیستند که برای رسیدن به آن از اصول خود بگذرند. آنها نگران آینده کشور هستند که در ورطه هولناکی گرفتار شده است و البته برای نجات کشور حاضر هستند از آبروی خود بگذرند و اگر از عفو و اغماض حرف می زنند نه برای نجات سرهای خود از تیغ های بران، بلکه برای ایجاد زمینه ای آرام برای اندیشیدن کسانی است که به مردم جفا کردند و شاید بازگشت آنها مجالی باشد برای حاکمیت اخلاق و تدبیر و دانایی.

۵- جناب آقای جعفری، شما نه قانونا و نه شرعا و نه عرفا و نه مصلحتا در جایگاهی نیستید که برای سیاسیون خط و نشان بکشید و برای آنها شرط تعیین کنید ولی اگر خواستار بهبود وضعیت کشور هستید و مشارکت سیاسی ملت برای شما ارزش دارد حداقل بخشی از شرایط آقای خاتمی را که در کف قدرت شما است یعنی آزادی همه زندانیان سیاسی و بازگشت نظامیان از میدان سیاست و واگذاری آن به سیاستمداران و کنشگران اجتماعی را عملیاتی کنید. آنگاه اگر از حضور در میدان رقابت با آقای خاتمی و همراهان او در یک انتخابات آزاد در هراس هستید می توان برای نگرانی شما چاره ای اندیشید.

سید محمد رضا خاتمی

ارسال دیدگاه