اسماعیل هوشیار: در کارنامه خونین حکومت اسلامی همه مسئولند و باید پاسخگو باشند!

 در آستانه ۳۰ خرداد خیلی حرفها و نظرات و تحلیلها انجام شد . اما جالبترین آن ، اظهارات اردشیرامیرارجمند مشاور ارشد حسین موسوی در خارج از ایران بود که هم اکنون خودش را سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید هم میداند . این القاب که طرف به خودش بسته ….موضوع این نوشته نیست . قبلا هم گفته بودم که از این دست مارمولکها و گروهها و رنگهای هرز ، در جریان جنبش مردم خیلی آمدند و رفتند!

hoshyaresmaeil@yahoo.com
این سخنگوی سبز در انواع رسانه های فارسی خارج از ایران مدعی است که حسین موسوی در جریان قتل عام زندانیان سیاسی نبود و کلا خیلی مخالف بود حالا مخالف با چی ؟ بماند !

 کسان دیگری هم بودند و هستند که در آن برهه زمانی مسئول بودند و مسئولیت داشتند . بخش عمده همین اصلاح طلبان امروزی تا آخر خط جنایت و کشتن رفتند و بعد رسیدند به مثلا اصلاحات ! تا جایی که به توجیه برگردد ، اگر خمینی گوربه گور شده هم الان زنده بود ، حتما میگفت : بی خبر بوده است لیکن …..من فقط مگس از پنجره بیرون میکردم مع الوصف…..

 همه بودند و حالا بسته به شرایط همه با هم دم گرفته اند که : کی بود کی بود !؟

 اولا موضوع فقط به کشتار دهه ۱۳۶۰ محدود نیست . ۳۳ سال جنایت در تمام طول عمر حکومت اسلامی باید محاسبه شود . این دقت و محاسبه به هیچ وجه معنای خونریزی باز هم بیشتر را نمیدهد . من شخصا مخالف هرگونه حذف فیزیکی و باز هم خونریزی هستم . اما به شدت با محاکمه و حساب و کتاب همه جنایتکاران و مسئولان موافقم .

  ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ یک سرفصل بود . تحلیل و یا درستی و غلطی این سر فصل تاریخی لازم و مثبت است ، اما سطحی نگری در چنین تجربه ای کسی را پخته نمیکند ، یادمان نرود جنگ مسلحانه یک علت نبود بلکه معلول است و در عین حال اجتناب ناپذیر ، به دلیل بلاهت و سطح فکرارتجاعی جامعه و رهبران و روشنفکران زمان . فاشیسم اسلامی حاکم در ایران خودش در عین حال که علت است اما معلول موضوع دیگری است ، دراین نوشته زیاد به عقب نرویم و در همان کودتای ۲۸ مرداد کمی تعمق کنیم ! بررسی وقایع ۳۳ سال پیش از جایگاه و درک امروزی واقعی و منطقی نیست !

  اما هیچکدام از این معلولیتها و علتهای فرهنگی جامعه بیمار سیاسی ایران در هر زمان ، ربطی به پوشاندن جنایت و نقش همه جنایتکاران ندارد . در قتل عام دهه ۱۳۶۰ تمام کسانی که مسئول بودند سهیم هستند و خبر داشتند . آقای موسوی که از قبل از فاز کشتار مسئولیت داشت . قبل از ۳۰ خرداد سال ۶۰ عضو شورای انقلاب و دولت موقت بود همان روزهای که خونریزی شروع شده بود . از پشت بام مدرسه علوی !

 تنها کسی که درآن زمان و به هر دلیلی ، در مقابل این نسل کشی ایستاد و قیمت آن را هم داد حسینعلی منتظری بود . تازه منتظری هم از ابتدا مخالف نبود بلکه بعدا و در اوج کشتار به موضع مخالفت افتاد . بقیه اما یا شرکت مستقیم در قتل عام داشتند و یا شاهد بودند از جمله تمامی همین اصلاح طلبانی که سالهاست در خارج از ایران هستند و زور میزنند که خودشان را تمیز نشان بدهند . گنجی ، سازگارا ، کدیور، سروش ، مهاجرانی…..

  بنابراین هر گونه تلاشی برای پوشاندن و یا کم رنگ کردن نقش هر فردی در تمامی جنایت پیشاپیش باطل است . جنایت و قتل عام در حکومت اسلامی البته که سنتی پیامبرگونه است . اما پوشاندن جنایت و یا کمرنگ کردنش هم شدنی نیست حتی اگر کسی مثل ارجمند از طرف تمام مدیای غربی هم حمایت داشته باشد . حتی اگر خود خامنه ای هم به گله اصلاح طلبان بپیوندد ولی باز هم نقش کسی در جنایتهای اتفاق افتاده قابل چشم پوشی و حتی اغماض نیست . هرگونه نقشی درجنایت نه بخشیدنی است و نه فراموش شدنی .

 نکته دوم که بیشتر جنبه طنز دارد . مطلبی است که برایم رسید و در آن مهرداد خوانساری علاوه بر توجیه عملکرد خود و دوستانش در جریان افتضاح الماس فریب ، همراه با علیرضا نوری زاده دست به ضد حمله علیه منتقدان خود زدند . یعنی به عبارت دیگر بعد از آن گند امنیتی و سیاسی این حضرات ، به جای عذرخواهی از مخاطبان ، طلبکار هم شدند .

  این که این جماعت چنین ظرفیتی ندارد ، برای شخص من عجیب نیست چون هیچ فرد و جریانی در این فرهنگ غلط سیاسی ایرانی ظاهرا بلد نیست قبول کند اشتباه کرده و عذرخواهی کند . همه مدعیان زمین سیاست ایرانی  بعد از هر گندی طلبکار هم میشوند .

اما اوج طنز این داستان عبارتی است که نوشته شده بود : دبیرکل موج سبز، مهرداد خوانساری….!

 در جریان جنبش مردم ایران علیه حکومت اسلامی انواع مارمولکهای سبز و اینا….را دیده و تجربه کردیم ولی این یکی دبیر کل از این رگه سبز……… خیلی کرکره خنده است . البته دبیرکلی ظاهرا هم ساده است و هم سنتی دیرین . انواع دبیرکل در انواع تشکلات ۲ تا ۴ تا مثلا ۲۰ نفره ، در زمین و هوا… ! مهرداد خوانساری ولی تشکیلات ندارد . خودش دبیر کل است . مدحی نیروی جذب شده اش است و علیرضا نوری زاده مخ این بلاهت است . مدیای غرب هم که عاشق چنین منگلهایی ! راستی دبیر کل موج سبز منگل نشان به خودش وعده داد که تا رسیدن به هدف موج سبز؛ به ریدمان سیاسی ادامه میدهد ! این یعنی اینکه :

 ــ فـقـدان منطـق دربیان افکار
ــ نا توانی در حـل مسائـل ساده
ــ فراموشکاری و نسیان
ــ روان پریشی و خیالاتی شدن.

دبیرکل موج سبز- مهرداد خوانساری فرزند ننم
علیرضا نوری زاده فرزند شیخ فضل الله ، معاون دبیرکل و مغز متفکر پشت پرده این نمایش
لندن، بتاریخ ۲۰ زوئن ۲۰۱۱

 هادی خرسندی نوشته بود : مامور رژیم بر در آن چند تن مالید و رفت….

ولی به نظرم کار از درمالی گذشته….

 اسماعیل هوشیار
ژنو
دوم تیر۱۳۹۰
۲۳ ژوئن ۲۰۱۱
 www.tipf.info

ارسال دیدگاه