سالمی امام جمعه خمینی‌شهر: اگر خانمها حجاب داشتند، مورد تجاوز قرار نمیگرفتند

 در حالی که امام جمعه اصفهان می گوید قربانیان جرم فقط دو نفرشان خانواده بوده و دیگران از شهرهای دیگر آمده بودند. یعنی در این سرزمین کسانی که خانواده نیستند یا حجاب نداشته باشند یا شرب خمر کنند، اگر تجازوی به آنها شد اشکالی نخواهد داشت؟

مدافع/تاملی بر پرونده تجاوز به زنان در اصفهان و انتقام گیر مذهبی:
 زنی که مورد تجاوز بی رحمانه عده ای از مردان هوس ران در باغی در نزدگی اصفهان قرار می گیرد می گوید. درب باغ زده شد. و یکی از آقایان رفت و در را باز کرد. دو نفر پشت در بودند. گفتند که از طرف پلیس هستند و داری حکم قضای می باشند. آنها لباس شخصی بر تن داشتند و ظاهرشان به نیروی های بسیجی شبیه بود. صورتشان داری ریش بوده و پیراهن شان نیز روی شوارشان بود. وارد باغ شدند. همین که وارد شدند چند نفر دیگر هم از دیوار و درب وارد شدند و همه جا را محاصره کردند. ما را تهدید کردند که از تلفن همراهمان استفاده نکنیم. مردان چون گمان می کردند که آنها مامور هستند از خود مقاومتی نشان ندادند. این زن می گوید ما به پلیس زنگ زدیم ولی پلیس بعد از اینکه متجاوزین رفتند سر رسیدند. بعد از آن هم به ما گفتند که جرات نداریم حرفی در این خصوص در جایی مطرح کنیم و حال نیز اجازه حرف زدن نداریم. به هیچ عنوان اجازه نمی دهند  ما واقعیت را مطرح کنیم و بگوییم که کسانی که به باغ هجوم آوردند از نیروهای لباس شخصی بودند که با تنی چند از اشرار تبانی کرده بودند تا این فاجعه را رقم بزنند و حال آنها هستند که نمی خواهند مجرمین اصلی دستگیر شوند.

 گفته های این زن که نخواست نامش به لحاظ تهدیدهایی که شده است مطرح گردد قابل تامل است. به خصوص اینکه اتفاقات و عملکرد دستگاه انتظامی و پلیس و نیز اظهارنظرهایی که در این مورد می شود نشان می دهد که کسانی که به باغ یورش برده و تجاوز کرده اند به اصطلاح ارازل و اوباش نبوده اند و این عده از افراد از جمله افراد مذهبی بوده اند که قصد انتقام گیری مذهبی داشته اند. نخستین موضعگیری رسمی پلیس  درباره فاجعه تجاوز زنان در خمینی شهر اصفهان   و همچنین امام جمعه اصفهان نیز جای تامل دارد. امام جمعه اصفهان طبق گزارشی که روزنامه روزگار منتشر کرده است گفته است: اگر خانمها حجاب   داشتند، مورد تجاوز  قرار نمیگرفتند. حجت‌االسلام سالمی امام جمعه خمینی‌شهر همچنین گفته است: البته آنها هم که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند آدم‌های علیه‌‌السالمی نبوده‌اند، این ۱۴ نفری که فقط دو نفرشان خانواده بوده‌اند برای پارتی به شهر ما آمده بودند و با شراب‌خواری و رقاصی یک عده دیگر را هم تحریک کردند. واحد مرکزی خبر  نیز پیش تر از جانب سرپرست اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان اصفهان گزارش داده بود که: چهارشنبه گذشته چند خانواده‌ در یکی از باغ های اطراف اصفهان بدون رعایت موازین شرعی و عرفی ، میهمانی را برگزار کرده بودند که عده ای از اراذل و اوباش این منطقه با اطلاع از این میهمانی و با همدستی دوستان خود ضمن ورود به داخل باغ ، زنان و دختران این میهمانی را مورد اذیت و آزار جنسی قرار داده بودند .

۱۸ روز از این واقعه تلخ می گذرد و تا زمانی که مردم شهر سکوت خود را نشکاندند، صدایی از مسئولین در نمی آمد و حال که صدای مردم خمینی شهر، بلند شد و آنها به اعتراض راهپیمایی و تجمع کردند، مسئولین اظهارنظرهایی می کنند تا بار مسئولیت خود و مجرمین را کاهش دهند. از جمله ئیس پلیس آگاهی استان  اصفهان  در

اولین اظهارنظر رسمی میگوید اگر این خانمها حداقل حجاب را رعایت کرده بودند، شاید  مورد آزار و اذیت قرار نمیگرفتند.

روزنامه روزگار در خصوص تحقیق در رابطه با فاجعه ای که در اصفهان رخ داد نوشته است که هیچ کس پاسخگو نبود، بعد از ورود به شهر سر زدن به ادارات و نهادهای رسمی را شروع کردیم و تقریبا جز یکی دو مورد جواب رسمی ای نشنیدیم. همه به صورت غیررسمی اطالعاتی میدادند، البته ضبط صوتهای ما روشن بود.

چرا مسئولین نباید پاسخگو باشند؟ با قربانیان این حادثه مصاحبه ای نمی شود. مظمئنا قربانیان حادثه همانطور که برخی از مسئولین درخواست کرده اند به جای مجرمین به دلیل نداشتن حجاب در باغ خود یا اقوامشان، محاکمه و مجازات خواهند شدو از طرفی تحت فشارهای امنیتی قرار خواهد گرفت و در پشت تلوزیون حاضر شده و به نفع نظام جمهوری اسلامی به زیان خود شخن خواهند گفت و یا اینکه افراد بی گناهی را یافته و با تحت شکنجه قرار دادن آنها، برای اینکه افکار عمومی را آرام کنند، در جلوی تلوزیون اقرار گرفته و چند بی گناه را به جای گناهگاران اصلی محاکمه خواهند کرد.

جالب اینکه فرماندار اصفهان در این مدت ود را مخفی کرده است. اما معاون وی به خبرنگار روزگار می گوید:

سالها این همه دست در این شهر سوی خدا باال بوده نیامدید  یک خبر بگیرید، حاال که … سر و کلهتان پیدا شده. معاون

فرماندار هم هیچ نمیگوید و حوالی مان میدهد به اتاق حراست.  مسول حراست هم بعد از باال و پایین کردن نامهام و کمی  صحبت دوستانه هیچ نمیگوید و ارجاع میدهد به فرماندهی  پلیس. یکی از مدیران ارشد فرمانداری اما اطالعاتی درباره ماجرا میدهد. میگوید حاضران غیر از دو نفر همه خانواده  بوده اند، زن و شوهر و خواهر و برادر. او ناراحت است و  معتقد است پلیس پیش از این در برخورد با آنها شل گرفته است. ظاهرا این متهمان برای شناسایی در نماز جمعه پخش شده است.  این مسوول میگوید خبر نباید اینقدر پخش میشد؛ »این  مثل مساله خانوادگی است و باید در شهر حل میشد. بچهها  خیلی هم تالش کردند آن تجمع برگزار نشود، اما متاسفانه  شد و حاال با آبروی شهر دارد بازی میشود.

در حالی که امام جمعه اصفهان می گوید قربانیان جرم فقط دو نفرشان خانواده بوده و دیگران از شهرهای دیگر آمده بودند. یعنی در این سرزمین کسانی که خانواده نیستند یا حجاب نداشته باشند یا شرب خمر کنند، اگر تجازوی به آنها شد اشکالی نخواهد داشت؟

هیچکس در داستانی پاسخکوی هیچ خبرنگاری نیست. خبرنگار روزنامه روزگار هم که از تهران به دادستانی اصفهان می رود با برخورد توهین آمیز مسئولین مواجه می شود مثلا یکی از مسئولین به خبرنگار می گوید: »باید بروید پیش آقای دادستان البته نوع پوششتان اینطوری نباشد. روسری و سر و وضعتان  پیداست. من میتوانم رنگ گوشواره شما را هم ببینم.«  خبرنگار می گوید: »خب اگر این طور است، نگاه نکنید آقای محترم!« میگوید: »اگر نگاه نکنم که میگویید بیادبی کردهام.«  خبرنگار می گوید: »اصال من این را به حساب بیادبی شما  نمیگذارم.«

میگوید: »خیر من میخواهم به شما نگاه کنم و شما  با این وضع پوششتان مرا به گناه میاندازید. شما بروید و  وضعتان را درست کنید.« خبرنگار روزنامه روزگار می نویسد همین آقا ما را نزد آقای بتشکن بازپرس پرونده میبرد  و به او از مصداق بدپوششی ما گله میکند.  به جناب  بازپرس پرونده میگویم که مگر پوشش من  چه ایرادی دارد و مرد مدام پشت سر هم حرف میبافد که  چنین و چنان. بتشکن معرفینامه میخواهد یا کارتی. کاغذ  را به دستش میسپارم و در صندلی کناری او مینشینم. با  دست اشاره میکند که روی صندلی دیگری که چند متری  با او فاصله دارد، بنشینم. گویا کسی در دادستانی خمینیشهر قرار نیست درباره  پرونده به ما پاسخی بدهد. یکی پرونده را منکراتی میخواند  و یکی محرمانه و پیچیده. 

حادثه در شب هنگام رخ می دهد و بی حجابی زنان و پایکوبی حاضرین در باغ بهانه ای می شود در دست، مسئولین حکومتی که به راحتی موضوع را لاپوشانی کنند تا این فاجعه از ذهن عموم خارج گردد.

اما واقعا چه شده است که در سالهای اخیر، تغییرات شگرفی  رخ داده است، آیا تمامی این اتفاقات به وسیله جن گیرهای آقای احمید نژاد رخ می دهد؟ یک روز می شنویم که عده بسیاری را در ملا عام اعدام کرده اند. یک روز خبر کودک آزاری های فجیع را می شنویم! خبر تجاوز در دانشگاه! خبر قاتل بودن یکی از قوی ترین مردان ایرانی، خبر شکنجه هایی که توسط مامورین امنیتی در زندان اوین را می شونیم و روزی نیست که خبر دهشتناکی به گوشمان نرسد.

تنها می توانم بگویم متاسفم. از همه این بی قانونی ها متاسف و متاثرم….
محمد مصطفایی وکیل پایه یک دادگستری

ارسال دیدگاه