بهرام رحمانی: تابوی «پرده بکارت» در ایران!

چند روز پیش در وب سایتی به نام «پایگاه ۵۹۸» گزارش را خواندم که در آن آمده بود اخیرا یکی از واردکننده های محصولات آرایش بهداشتی اقدام به واردات گسترده پرده بکارت مصنوعی از کشور چین نموده است این در حالی ست که مدت زیادی از دعوا معروف دانشگاه الازهر مصر در مورد پرده بکارت مصنوعی با کشور چین (به عنوان بزرگ ترین تولیدکننده این محصول) نگذشته است.

تابوی «پرده بکارت» در ایران!
 بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com
«پرده بکارت»، به خصوص در فرهنگ مسلمانان، ناموس جامعه است و نشانه پاکدامنی دختر. از این رو، به باور روحانیون حکومتی در حکومت اسلامی ایران، «وارد نمودن و ترویج استفاده از این گونه ابزار راه را برای ترویج فساد در جامعه باز می کند» بنابراین، باید جلو آن را گرفت.

اما نکته جالب فروش این محصول طبق این گزارش در آن جاست که این محصول از طریق پست جمهوری اسلامی ایران و همراه با یک فیلم آموزشی عرضه می شود؟!

در این گزارش از مقامات و مسئولین حکومت اسلامی، سئوال شده است که «این محصول از چه طریقی وارد کشور شده است؟ آیا از مجاری رسمی و گمرکات قانونی و یا از طریق قاچاق؟ اگر از طریق مجاری قانونی وارد شده است مسئولین امر با چه توجیهی اجازه واردات محصولاتی را می دهند که عفت عمومی و امنیت خانوادگی جامعه را هدف قرار داده است و اگر از طریق قاچاق وارد کشور شده است به چه دلیل واردکنندگان آن به راحتی امکان تبلیغ و فرش آن ر ا از طریق سایت های اینترنتی دارا هستند و چرا مسئولین قضایی با آن برخورد مقتضی را نمی نمایند.»؟!

مضمون این گزارش نشان می دهد که پایگاه انیترنتی منتشرکننده آن، وابسته به باندهای حکومتی است. زیرا در آخر گزارش خود، خطاب به مقامات حکومتی، چنین تاکید می کند: «به امید آن که نهادهای نظارتی در مقابل فروش این چنین محصولاتی واکنش سریعی را از خود نشان دهند تا حریم جامعه به آلودگی های پنهان مبتلا نگردد.»

 از روزگاران قدیم، مادران در گوش دختران زمزمه می کنند که زیاد جست و خیز نکنید؛ نباید سوار اسب شوید و نباید از بلندی بپرید و… به محض این که دختر بچه کمی بزرگ شد باز هم مادران در گوش او زمزمه می کنند که این کارها برای شما خطرناک است زیرا احتمال دارد پرده بکارت شما پاره شود. این افسانه و تابو در طول تاریخ، بدون هیچ گونه پایه علمی دهان به دهان منتقل شده و به یک سنت جان سختی به ویژه در جوامعی که متاثر از خرافات مذهبی (اسلام، مسحیت، یهودیت و…)، تبدیل شده است.

در جامعه ایران و در برخی جوامع دیگر، دختری که پرده بکارت خود را به هر دلیلی از دست داده باشد جنس دست دوم به حساب می آید. دختری که این پرده را از دست داده است حتی خطر مرگ نیز او را تهدید می کند. در خانواده ای که دختر پرده بکارت نداشته باشد آن خانواده در جامعه به حدی سرافکنده می شود که احتمال دارد اعضای خانواده دست به یکی کنند و دختر نگون بخت را به قتل برسانند. به عبارتی پرده بکارت کالایی است که بر سر آن به نوعی خرید و فروش می شود.

در حالی که به غلط و به طور سنتی نام آن را پرده گذاشته اند در صورتی که پرده ای در کار نیست تا چه برسد که پاره شود.

از سوی دیگر، پارگی احتمالی پرده بکارت باید به صورت یک راز مهم و ناموسی خانواده مخفی بماند تا زمانی که دختر شوهر داده می شود به دکتر مراجعه می کنند تا پرده او را بدوزد و در شب زفاف قطره خونی جاری شود تا معلوم گردد دختر، یعنی کالایی که به خانه شوهر فرستاده شده دست دوم نبوده است.

البته دوختن پرده بکارت برای بسیاری از پزشکان منبع درآمد بزرگی است به طوری که چند سال پیش این مساله آن قدر دامنه وسیعی پیدا کرده بود که اسم رمز آن را «گل دوزی» گذاشته بودند.

گفتیم که پرده وجود ندارد و دکتری که این کار را انجام می دهد فقط بخیه هایی به اطراف آلت تناسلی زن می زند و آن را کمی تنگ تر می کند تا هنگام همبستر شدن بر اثر فشار خون جاری شود.

همیشه این جمله زشت و زننده خطاب به دختری که پرده بکارت ندارد چنین تکرار می شود: «عفت عمومی جامعه را به خطر انداخته اید؟!»

براساس گزارشات متقاضیان این عمل از سن ۱۴ ساله تا ۴۸ ساله هستند و مراجعان از دختران مانتوئی گرفته تا زنان چادر و مقنعه ای را در برمی گیرد. هم چنین از خانواده های آزادتر و سکولارتر گرفته تا خانواده هایی  به شدت مذهبی. از طبقات مختلف جامعه از طبقات فقیر و بی سواد گرفته تا خانواده هایی که ثروت مند و دارای تحصیلات آکادمیک یا مدارک بالایی هستند را در برمی گیرد.

تحقیقات پزشکی نشان داده است که  حدود ۶۰ درصد زنان آسیایی «پرده حلقوی ارتجاعی» دارند که به سادگی پاره نمی شوند و در حین آمیزش جنسی نیز کش می آیند ولی دکتر با معاینه می تواند سائیدگی در لبه های پرده رو تشخیص دهد.

در گزارشی خواندم که قیمت عمل هم در نزد هر دکتر و مامائی فرق می کند به ویژه این که مطب کجای شهر واقع شده است؛ بالای شهره یا پایین شهر. در حکومت اسلامی ایران، این کار یک عمل رسمی و قانونی نیست و پزشکان و ماماها به طور غیرمستقیم حاضر به جواب دادن برای انجام این کار هستند عموما مشتری های خود را توسط واسطه ها و اشخاص دیگر می پذیرند.

قیمت دوختن پرده بکارت، از ۲۰۰ هزار تومان قیمت شروع می شه تا چند میلیون تومان بالا می رود. ولی معمولا در حد میانگین  ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان هم تموم می شود. اغلب قیمت ها بستگی به بضاعت مالی دختر و یا خانواده او دارد.

مواردی نیز وجود دارد که علاوه بر خود عمل یک جراحی پلاستیک، از لیزر برای از بین بردن رد و جای زخم ها هم انجام می گیرد که در این صورت دیگر پزشک قانونی هم نمی تواند آن را کشف کند و درصد بسیار کمی برای تشخیص آن باقی می ماند. البته قیمت چنین عملی تا ۲ میلیون تومان نیز بالغ می شود.

یک پزشک جراح ترمیم پرده بکارت، دوختن پرده بکارت را چنین توضیح می دهد: «جراحی ترمیمی پرده بکارت یا هیمنورافی به منظور ترمیم پرده بکارت ازاله شده (Defloration) کاربرد دارد. هیمنورافی از کلمه های هیمن (Hymen) به معنای غشا و رافی (Raphe) به معنای بخیه یا دوختن مشتق شده است.

پرده بکارت، به صورت یک پرده یا غشا ظریف است با پوششی از بافت اپی تلیوم شاخی است که مدخل واژن را بسته است.

این عمل به منظور ترمیم، بخیه، دوختن و یا حتی ساخت پرده بکارت پاره شده در بیش تر کشورها و به خصوص ایران و تمام کشورهای جهان سوم که وجود خونریزی واژینال از پرده در شب عروسی مهم و دال بر باکرگی زن شمرده می شود، انجام می گیرد و در بسیاری از کشورها از جمله ایران این عمل جراحی غیرقانونی می باشد و حتی در آمریکا در کلنیک های خصوصی انجام می پذیرد.

این عمل جراحی به دو صورت بیهوشی کامل و بی حسی موضعی انجام می گیرد و شامل سه روش مختلف جراحی می باشد:

۱٫ در این روش از یک غشا بدون جریان خون (artificial bloodlike substance) ساخته شده از کپسولی ژلاتینی حاوی خون مصنوعی استفاده می شود. این نوع جراحی ترمیمی پرده بکارت چند روز قبل از ازدواج انجام می گیرد و در آسیای شرقی رواج بیش تری دارد.

۲٫ در این روش که اصطلاحا برای ساخت یک پرده بکارت جدید به کار می رود، یک فلپ از لایه های دیواره واژن استفاده می شود که حاوی مجموعه ای از مویرگ های خونی می باشد. در این روش به بیماران توصیه می شود تا ۳ ماه پس از عمل جراحی ترمیمی پرده بکارت از نزدیکی خودداری کنند.

۳٫ در این روش با بخیه لبه های پرده بکارتی که در اثر تجاوز یا حمله و نزدیکی دچار پارگی شده است و از آن زمان زیادی نمی گذرد انجام می شود.

هر چند که وجود فرهنگ های متفاوت انجام این عمل جراحی را برای عده ای لازم و اجباری می کند و انواع روش های نزدیکی بدون پاره شدن پرده بکارت نیز وجود دارد.

یکی دو سال پیش نیز محصولی به بازار ایران آمده بود که کپسول ژلاتینی و حاوی ماده رنگ خون هست و ۲۰ دقیقه قبل از نزدیکی با قراردادن آن در واژن می تواند خونریزی بکارت در اولین نزدیکی رو ایجاد می کند.

این عمل نیاز به بیهوشی موضعی دارد و معمولا ۳۰ دقیقه تا ۴۵ دقیقه طول می کشد. یعنی در اشخاصی که یکی دو هفته به شب عروسی اش مونده یک کپسول رنگی رو در پشت محل دوخته شده قرار می دهند. و یا این که دهانه واژن رو به هم می دوزند.

البته مثل همه عمل ها، در دوختن واژن نیز احتمال عفونت وجود دارد بنابراین، فقط باید رعایت بهداشت و کار سنگین نکردن تا ۲۴ یا ۴۸ ساعت پس از عمل ضروری است.

 بدین ترتیب،، گروه های مافیایی حکومت اسلامی، هر کالایی خواستند وارد کشور می کنند و هر جنایتی خواستند سر جامعه می آورند و در یک کلام کسب سود بیش تر و قدرت بیش تر دین و ایمان و مرام و ایدئولوژی سران و مقامات حکومت اسلامی را می سازد. خرافات مذهبی هم تا آن جا که در خدمت ثروت اندوزی و قدرت است در ابعاد کلان در جامعه تولید می شود.

این حکومت جانی برخورد دو فاکتو با جامعه دارد که به سودش است. مثلا مواد مخدر را گروه های مافیایی وابسته به حکومت در جامعه توزیع می کنند اما معتاد نگون بخت را می گیرند و تحت شکنجه های روحی و جسمی قرار می دهند تا اعتیاد خود را ترک کند و یا اعدام می کنند. در حالی که توزیع کنندگان کلان مواد مخدر نه دستگیر و زندانی می شوند و نه اعدام می گردند. چرا که به باندهای مافیایی حاکمیت وصلند.

در مورد وارد کردن پرده بکات مصنوعی به کشور هم دست حکومتیان و گمرک شان و مقامات شان در کار است در حالی که اگر پزشکی و یا مامایی که پرده را ترمیم می کند گیر بیفتد به عنوان مجرم دستگیر و زندانی و جریمه می کنند. این ریاکاری حکومت اسلامی را می توان در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به سادگی نشان داد.

البته شرایطی زنان در ایران، بسیار متفاوت از نقاط دیگر جهان است. در این کشور، زنان هیچ تکیه گاه قانونی و اجتماعی در مقابل تعرض حکومت اسلامی و قوانین زن ستیز آن و گرایش مردسالاری ندارند.

زنان در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، نه تنها به طور سیستماتیک سرکوب می شوند، بلکه در بسیاری از عرصه های زندگی خصوصی نیز چون زمان کودکی، جوانی و ازدواج باید احساسات و عواطف و خواست های خود را به کلی فراموش کنند و همواره مطیع قوانین ضدزن حکومت و سیاست های آن و هم چنین افکار ارتجاعی و متجاوز مردسالاری در درون خانواده و جامعه باشند.

فرهنگ و سنت و قوانینی که به مرد حق هرگونه روابطی را می ‌دهد، و زن را تنها به اطاعت پذیری در جامعه و خانواده و پذیرش فرودستی دعوت می‌ کند به غایت ارتجاعی و غیرانسانی است که هر انسان برابری طلب و آزادی خواه و چپ و سوسیالیست موظف است به نقد و طرد آن در جامعه سهمی ادا کند. به عبارتی، نه تنها توهین و تحقیر به زن، عملی غیرانسانی و ارتجاعی است، بلکه توهین و تحقیر کل جامعه است. از این رو، همه شهروندان بدون توجه به جنسیت و ملیت، وظیفه دارند بر علیه فرهنگ و سنن و قوانین ضدزن زن موضع بگیرند و در راستای برابری زن و مرد بکوشند. پس تبعیض جنسیتی در جامعه و خانواده به هیچ وجه توجیه پذیر نیست و هیچ شهروند انسان دوستی نیز نباید ستم بر زنان را تحمل کند.

سرکوب از طریق مساله بکارت نیز آن ‌چنان در سنت های جامعه و قوانین حکومت در جامعه و خانواده تعمیق پیدا کرده است که کم ‌تر کسی جرات می کند آن را مورد نقد قرار دهد.

برای مثال، آیت ‌الله مرتضی مطهری، در کتاب «قوانین حقوقی زن در اسلام»، تاکید می ‌کند که ضعف جسمانی‌ زن در برابر مرد وجود دارد، اما بلافاصله بعد از آن بیان می‌ افزاید که زن باید حیا و عفاف داشته باشد، و خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد، و به ‌اصطلاح شیرین بفروشد. (کتاب قوانین حقوقی زن در اسلام، نوشته‌ آیت‌الله مرتضی مطهری)

بسیاری دیگر از روحانیون و سران حکومت اسلامی چون مطهری، با آن که ظاهرا سعی در نشان دادن «مقام زن دارند»، اما به جامعه القا می کنند که زن باید «شان و مقام فرودست» خود در جامعه را بپذیرد و حالت سکوت و انفعال در پیش گیرد. در واقع تبلغیات مذهبی و مردسالاری در جامعه مبنی بر «حیا و عفاف و باکرگی زنان» توسط روحانیون و گرایشات کهنه و عقب مانده جامعه، عاملی برای سرکوب زنان و کنترل احساسات و عواطف آنان است.

آیت الله العظمى سیدعلى خامنه اى، رهبر حکومت اسلامی، پرده بکارت را چنین توصیف کرده است: الف. تشخیص مفهوم بکارت در موارد مختلف فرق مى کند و در هر صورت در مورد شرطیت اجازه ولى (پدر یا جد پدرى) براى ازدواج دختر باکره در موارد سه گانه (ازاله بکارت توسط دست و امثال آن، عقد بدون ازاله و آمیزش بدون ازاله بکارت) باید احتیاط شود و از ولى اجازه گرفته شود.

ب. باکره نبودن عیب نیست ولى بکارت صفت کمال است. والله العالم.

آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى: بکارت در رسائل مختلف مفاهیم مختلفى دارد در آن جا که اجازه پدر لازم است منظور از باکره کسى است که ازدواج نکرده باشد ولى بکارت در عرف عام که به صورت شرط ضمنى بر دختران شرط است آن است که پرده مخصوص محفوظ باشد و نبودن آن عیب است یا به تعبیر دیگر مخالف شرط ضمنى محسوب مى شود.

الف. با توجه به ماده ۱۱۲۸ قانون مدنى، زوجى که هنگام ازدواج شرط بکارت نموده باشد اگر بعد از ازدواج معلوم شد که با زوجه جماع شده هرچند پرده بکارت سالم و موجود و از نوع حلقوى باشد داراى حق فسخ خواهد بود، زیرا منظور از بکارت در درجه اول همان عدم نزدیکى است.

ب. با توجه به آنچه که در بالا گفته شد تکلیف بند «ب» معلوم است.

ج. اکراه زن و زایل شدن بکارت اگر به عنف هم باشد تاثیرى در قضیه نخواهد داشت و کماکان زوج حق فسخ خواهد داشت.

د. همین که معلوم شد زوجه فاقد بکارت است حق فسخ براى زوج تحقق پیدا مى کند و فرقى نمى کند که فقدان بکارت در اثر افتادن از بلندى باشد یا بیمارى.

هـ. اطلاع یا عدم اطلاع خانواده دختر نیز از این مسأله قبل از عقد تأثیرى در حکم مسائل بالا ندارد.

و. عدم اطلاع خود دختر هم از این موضوع نیز تاثیرى در تحقق حق فسخ براى زوج نخواهد داشت چون زوج با شرط دارابودن بکارت براى دختر با او ازدواج نموده است.

خمینی، می گفت: «شرافت زن اقتضا می کند که هنگامی که از خانه بیرون می رود سنگین و با وقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد. عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند. زبان دار لباس نپوشد، زبان دار راه نرورد، زبان دار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد، چه آن که گاهی اوقات ژست ها سخن می گویند، راه رفتن انسان سخن می گوید، طرز حرف زدنش یک حرف دیگری می زند…»

فراتر از همه در مورد «پرده بکارت» در حکومت اسلامی ایران، اتفاقی روی داده است که شاید در هیچ کجای دنیا روی نداده است. در بیش از سه دهه حاکمیت جمهوری اسلامی، برخورد حقارت‌ بار و غیرانسانی با زن در هیچ جای دنیا دیده نشده است؛ مامورین امنیتی – پلیسی حکومت اسلامی، پس از آن که به هر دلیل درست یا نادرستی، خانمی را در خیابان، مهمانی و یا هر مورد دیگری دستگیر یا بازداشت کرده اند، دادگاه او را به پزشکی قانونی معرفی کرده و وضعیت بکارت اش را  که خصوصی ‌ترین حوزه‌ هر انسانی است مورد بررسی قرار داده اند! حتی چند سال پیش ایسنا، خبر معاینه دختران برای بررسی سلامت (بکارت) آن ها را مخابره کرد. این برخورد از دید هر انسانی جنایت و حقارت ‌بارترین نوع برخورد با یک انسان است و جسم و روان و اعتماد به نفس یک انسان (زن) را به ورطه‌ نابودی می کشاند و چه بسا بسیاری از زنان که به هر دلیلی بکارت خود را از دست داده اند با مواجهه با این نوع برخوردهای زشت و غیرانسانی دچار ناراحتی روحی شدید شوند و دست به خودکشی هم بزنند.

بدین ترتیب، یکی از مسائلی که جنسیت زنان را در برخی نقاط جهان، به ویژه در ایران تحت حاکمیت ارتجاعی و مردسالار جمهوری اسلامی به شدت تحت ‌تاثیر قرار داده است، «تابوی» باکره بودن یا نبودن زنان است. طرح این مساله و ایجاد تابویی چون باکرگی، همواره در تاریخ مطرح بوده است. اما به مرور زمان و با آگاهی بشر، این تابو نیز هم چون تابوهای دیگر شکسته شده و کم رنگ تر شده است. هرچند که این مساله تنها محدود به ایران نیست. اما در سایر کشورها، به ویژه در غرب و کشورهایی که مذهب نقش چندانی در روابط و مناسبات سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه ندارد این تابو، با گذشت زمان کم‌ رنگ شده است. بنابراین، باکرگی رابطه‌ مستقیمی با سنت و مذهب و فرهنگ حاکم در جامعه دارد. در نزد افکار مذهبی و سنتی، معیار «زن خوب»، باکره بودن او است. مساله و سنتی که قرن ‌ها پیش از دوران برده ‌داری، فئودالی و سپس سرمایه داری مطرح و بازتولید شده است و امروز نیز هم چنان در برخی از نقاط جهان ادامه دارد.

از سوی دیگر، تابوی باکرگی، تنها به سنت و مذهب محدود نیست، بلکه این مساله در تفکر مردسالاری نیز آن چنان تئوریزه شده و نهادینه شده است که از آن، به عنوان دستاویزی برای فرودستی زن و تطمیع و استثمار بیش‌ تر او، بهره برداری می شود. از این رو، در بسیاری از موارد وجود قوانین غیرانسانی و تبعیض‌ آمیز و نابرابر ستم بر زنان را به مراتب سنگین تر و غیرقابل تحمل تر می کند.

نهایتا پرده بکارت «افسانه» و «تابو» و جز تحقیر و اسارت زن، معنی و مفهوم دیگری ندارد. چنین تفکری به غایت عقب مانده و ارتجاعی است که اصولا با رشد آگاهی عمومی جامعه، باید از فرهنگ عمومی جامعه طرد شود. از این رو، باید تعارفات و فرهنگ «شرم» را کنار گذاشت و در مورد آن دست به روشنگری زد.

اولین شرط، مصون نگاه داشتن کودکان و جوانان در ایران، به ویژه دختران از آسیب های اجتماعی و عوارض روابط جنسی زودهنگام و بیماری های مقاربتی، آموزش جنسی آزادانه و مستقیم آن ها، با اتکا به دستاوردها و آموزش های علمی جهان شمول در مدارس و دانشگاه ها و کوتاه کردن دست درازی مذهب به آموزش و پرورش کودکان و جوانان است. بی شک مذهب باید به طور کلی از دولت جدا گردد؛ مذهب باید کاملا امر خصوصی افراد تلقی شود و در هیچ یک از عرصه های آموزش و پرورشی و قضایی و غیره کم ترین دخالتی داده نشود. در زندگی خصوصی نیز قوانین باید طوری تنظیم شود و فرهنگ سیاسی و اجتماعی برابری طلبانه نیز طوری نهادینه شوند که هیچ پدر و برادر و شوهر مذهبی و مردسالار، جرات نکنند دختر و زن را از حقوق شان در خانواده و جامعه محروم سازند و به آن ها زور بگویند.

ضروری است این جمله‌ معروف سیمون دو بوار را همواره در ذهن خود داشته باشیم: «هیچ کس زن به دنیا نمی ‌آید، بلکه زن می ‌شود.» یا این که جمله معروف مارکس «آزادی زن، معیار آزادی جامعه است» را باید همواره باید در جامعه تبلیغ کنیم. بنابراین، بحث بر سر جنسیت و فیزیولوژی انسان نیست، بلکه اساس بحث بر سر نقد آن وظایفی است که جامعه، زن را متعهد به انجام آن ها می ‌کند؛ بحث بر سر نقد فرودستی زن و جنس دوم دیدن آن است. مهم تر از همه بحث اصلی، بر سر برقراری برابری واقعی زن و مرد در همه عرصه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه است!

پنج شنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۹۰ – نوزدهم می ۲۰۱۱

ارسال دیدگاه