“همبستگی، نیاز مبرم طبقه کارگر” به مناسبت روز جهانی کارگر

کارگران ایران و خصوصا کارگران بخش های صنعتی مهم همواره در دوران رژیم گذشته تا امروز برای دستیابی به زندگی بهتر که در قدم اول در حقوق بالاتر خلاصه می شود تلاش کرده اند. طبیعتا دولت نیز بنا به خواست صاحبان ابزار تولید از هیچ اقدامی حتی تا مرز زندانی کردن و کشتن آنها فروگذار نکرده است.

solidarity1.jpgروز جهانی کارگر هر ساله برای طبقه کارگر ایران و خصوصا برای فعالین اش یادآور یک مفهوم همیشگی است، بی حقوقی و یا به عبارت بهتر تلاش برای دست یابی به مطالباتی ابتدایی که اکنون در بسیاری از جوامع سرمایه داری این حقوق را که همچنان برای کارگران در جوامعی همچون ایران مطالبات محسوب می شود ، پذیرفته اند. بصورت کلی عدم تغییر در حقوق کار برای کارگران در ایران و به تبع اش زندگی معیشتی شان ، فعالین اش را بر آن می دارد تا همواره از مشکلات مشابهی سخن بگویند که پایانی برای آن نیست و شاید پایان اش برابر با پایان عمر دولت سرمایه داری در ایران باشد. زندگی کارگران در ایران را علاوه بر تکان های اقتصادی ، مشکلات اجتماعی نیز به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و طبیعتا مجموع تمامی معضلاتی که در آن جامعه موجود است خود را به توان چندین برابر بروی خانواده های کارگری تحمیل میکند و نشان میدهد.

طبیعتا مفهوم طبقه کارگر در رابطه اش با سرمایه و ابزار تولید روشن میشود. اما شاید بررسی طبقه کارگر ایران با این تعریف برای کسانی که انتظار تغییر از جانب این طبقه را دارند کمی کلی و بی شکل باشد. فاکتورهای مهمی در درون این طبقه وجود دارد که باعث می شود تا کارگران ایران جمعیتی نامتجانس به نظر بیایند.

 طبقه کارگر به مفهوم کلاسیک و فرمول بندی اقتصادی معین قابل تعریف است زیرا رابطه اش را می توان با فروش نیروی کارش معین کرد اما اگر بخواهیم از نقطه نظر سیاسی و به عنوان نیروی تغییر بدان بنگریم ، به نظر نمی رسد که تنها فرمول بندی اقتصادی بتواند راه گشا باشد و می بایست فاکتور های دیگری را نیز در نظر گرفت. در حقیقت پیوستگی یا اتحاد نیروی کار جز مهمترین اهداف و فاکتورهایی است که بدون آن و یا بدون برآوردن حداقلی آن نمی توان انتظار یک عمل سیاسی واحد در چهارچوب منافع طبقاتی کارگران را داشت.

به هر حال ما با نیروی بزرگی که مشغول فروش نیروی کارشان هستند طرف هستیم اما لزوما این نیروی کار از انسجام برخوردار نیستند. طبیعتاعدم انسجام و اتحاد در نیروی کار ایران در درجه اول معلول شرایط اقتصادی و سیاسی است اما در مرحله بعدی فاکتورهای موجود در خود جامعه و تفاوت های نیروی کار است که عاملی برای عدم پیوستگی نیروی کار می تواند باشد. فرضا در یک بخش صنعتی، به جز موضوع قراردادهای موقت کار، ما با کارگران ماهر و غیر ماهر ، زن و مرد و حقوق های غیر همسان روبرو ایم و در عین حال پیوستگی های اجتماعی جدا از موضوع کار مانند قومیت ، لهجه و مذهب نیز وجود دارد که باعث عدم پیوستگی در محیط کار میشود.

همچنین ما در ایران شاهد حضور کارگران کشاورزی ، ساختمانی ، فصلی و همچنین گروه بزرگی که بدون حتی پرداخت بیمه از جانب صاحب کار در کارگاه های کوچک در سراسر ایران و خصوصا تهران مشغول به کار می باشند هستیم که اینها نه تنها هیچ ارتباط ارگانیکی با دیگر بخش های کارگری بلکه با همکاران خود نیز ندارند.
البته همیشه در میان کارگران فعالینی وجود دارند که تلاش میکنند تا آگاهی لازم را برای ارتقا سطح آگاهی طبقاتی به کارگران بدهند و از این راه ، مسیر رسیدن به مطالبات را هموار کنند اما متاسفانه در میان فعالین کارگری هم کمتر اتحادی شکل میگیرد و عمده دلیل آن کارکرد عجیبی است که احزاب مدافع منافع طبقه کارگر در میان فعالین پیدا میکند. در حقیقت این احزاب نه تنها نتوانسته اند اتحاد و یکپارچگی را در صف کارگران بوجود آوردند بلکه در بسیاری موارد عامل اصلی شکاف بین فعالین کارگری و یا گروه ها و تشکل ها از یکدیگر شده اند. هر چند شاید خود آنها  از این واقعیت مطلع نباشند، اما این چنین کارکردی وجود داشته و دارد.

کارگران ایران و خصوصا کارگران بخش های صنعتی مهم همواره در دوران رژیم گذشته تا امروز برای دستیابی به زندگی بهتر که در قدم اول در حقوق بالاتر خلاصه می شود تلاش کرده اند. طبیعتا دولت نیز بنا به خواست صاحبان ابزار تولید از هیچ اقدامی حتی تا مرز زندانی کردن و کشتن آنها فروگذار نکرده است. اعتصابات پراکنده و اعتراضات به شیوه های مختلف همواره در تمامی مراکز وجود دارند و مبارزه طبقاتی همواره در جریان است. نیاز تشکل های مستقل همواره وجود دارد و فعالین کارگری تلاش دارند تا بتوانند در مقابل دولتی که به شدت معتقد به سرکوب اعتصابات و اعتراضات است، راهی برای ادامه مسیر مبارزه بیابند.

در همین حال رشد بیکاری در ایران سیر صعودی داشته و با توجه وضعیت قراردادهای موقت کار و موقعیت کارگران غیر استخدامی، هیچ تضمینی برای کسانی که شاغل هستند وجود ندارد. علاوه بر اینها مشکلات سیاسی  و اقتصادی دولت سایه خود را طبعا بر وضعیت طبقه کارگر می اندازد و طبیعتا ناتوانی در پرداخت دستمزد کارگران بواسطه این مشکلات ناتمام، بی حقوقی و ناامیدی بی پایانی را بر زندگی کارگران در جامعه مستولی می سازد.

اما این چنین نخواهد ماند و روز کارگر همان روزی است که کارگران در تمامی دنیا شعار خواست زندگی بهتر و خواست پیشرفت و گذار بشریت  از حدود مرزهای بردگی سرمایه را سر می دهند. کارگران ایران نیز مستثنی نیستند و شاید بیش از هر نقطه از دنیا به این روز و همبستگی نهادینه شده در آن نیاز دارند.

افزایش روزافزون اعتصابات و اعتراضات در مراکز کوچک و بزرگ کارگری، از کارگاه های کوچک در شهرستان ها تا کارخانجات بزرگ نشان از این دارد که طبقه کارگر ایران می تواند حرکت های پیروزمندانه ای را برای تحقق مطالباتش بردارد و روز به روز بیشتر به حقوق خودش آگاه می شود.
سایت اشتراک روز جهانی کارگر را به تمامی کارگران و زحمتکشان در ایران تبریک می گوید و امید آن دارد تا همبستگی و اتحاد بتواند سد این انفصال و پراکندگی را بشکند و راه فردایی بهتر را هموار سازد.

به امید پیروزی
تحریریه اشتراک
http://www.eshterak.info

ارسال دیدگاه