اسماعیل هوشیار: دوران طلایی خامنه ای …؟

اظهار شادی خانم شادی صدر در نوشته ایی تحت عنوان ” سالی نکوبرای حقوق بشر ؟ ” همراه با یک علامت سوال است…… نوشت که سال جدید ۲ اتفاق مهم افتاد و سازمان ملل و شورای اروپا واینا…..علیه رژیم حرف زدند و قول دادند عمل کنند!

خانم شادی صدرهمیشه شاد است و در صدر میدرخشد . برای پدیده هایی مثل سازمان حقوق بشر و اروپا و اینا….خیلی احترام قائل است و آنها هم متقابلا برای صدر نشینان همه چیزخور سیاسی خیلی احترام و رسمیت قائلند ! راستش کمی فکرکه کردم دیدم زیاد هم بیراهه نرفته است و در واقع دارد هشدار میدهد که از همه زورتان برای همین لحظات استفاده کنید والا خیلی زود حسرت دوران طلایی خامنه ایی را خواهید خورد . استفاده از هر مکانیزمی و اندازه ایی برای کاهش نقض حقوق بشر در ایران البته که خوب و مثبت است . به همین دلیل باید تلاش کرد برای چپاندن امروز ….، تا فردا حسرت این روزهای طلائی را نخوریم ! کی به کیه ؟
 
اوباما هم که پیام نوروزی داد و دعا خواند تا اول حالش متحول شود…..حول حالنا الی اچسن الدلار…… و بعد متحول کند……درجایی تیتر زده بودند که پیام نوروزی اوباما نویدی برای ” اپوزسیون ایران ” است ! حالا کدام نوید و کدام نوروز و اپوزسیون کیه ….بماند !
 
به جان عزیزتان الان چند روز است که در فضا هستم . برداشت بد نکنید . نه پای مواد مخدر در میان است و نه الکل ….! ولی با چنین شروعی و بهاری حق بدهید که دردنیای مجازی بی وزنی را حس کنم . تازه این حس و حسرت دوران طلایی خامنه ای و تمام داستان حقوق بشر و دفاع انواع دورانهای طلائی و اینا….بخش طنز قضیه است و قابل خوراندن و انعکاس و …..بخش تراژیک قضیه هم بماند برای بعد !
 
در بخشهای دیگر که فقط باید سرت سوت بکشد و از فضا نوردی مجانی هم خبری نیست . ناتو فرماندهی عملیات پرواز ممنوع بر فراز آسمان لیبی را پذیرفت   …..بادا بادا مبارک بادا…. ! یعنی اینکه معادله ساده است . درآمدن ریشه قذافی امری مثبت است و دخالت ناتو و غرب به خاطر حقوق مردم لیبی نیست . این وسط هی نپرسید غرب باید چکار کند ؟ چون غرب منتظر نظرات این و آن نیست و کار خودش را میکند . فقط محکوم کردن شدید عملیات نظامی و بعد همزمان همدردی با مردم لیبی ، در دنیای امروز یعنی تناقض ساختن و بافتن ….!
 
این مردم همانهایی هستند که قذافی دیوانه با بمب افکن به تظاهراتشان جواب داد . حرف مفت زدن ساده است لطفا با همین امکانات موجود ، راه حل هم بدهید . شرایط جهانی و روند حرکت قضایا و بافت فرهنگی کشورهای مربوطه و سیاست استراتژیک غرب درتزریق این دموکراسی هدایت شده و …….
 
تبلیغات و شیطان سازی از قذافی واقعا دیگه حال به هم زن شده . چون قذافی خیلی وقت است شیطان و احمق و دیوانه است و غرب هم خیلی وقت است همه اینها را میداند ولی ازش رضایت کامل داشت . حالا دیگه ندارد، دورانش تمام شده است . حالا  قذافی  برای غرب از صدام هم بدتر است . شیطان سازیها راجع به صدام که یادتان هست ؟ سالها بعد از جنگ و در همه رسانه ها ، همه شاهدان و مسئولان شهادت دادند که راجع به صدام کاملا دروغ بافتند ….
 
 هر چند قذافی را نیازی به خراب کردن چهره اش نیست چون واقعا همین هم هست . تنها قولی که ندادند و نمیدهند این است که پول نفت را سر سفره مردم لیبی ببرند و مثل عراق ، جامعه لیبی هم برای مدتی دچار تحجر و هرج و مرج و…….شود و اگر این دو مورد عراق و لیبی در تمام زمینه ها قابل قیاس نیست و حکومت اسلامی در ایران هم با هیچکدام از این دو قابل قیاس نیست ولی به نسبت نگاه کنیم صد رحمت به صدام …..بعد قذافی…..بعد خامنه ای و حکومت اسلامی . ولی آرشیتکتهای نظم نوین از عقب شروع کردند . کاریش هم نمیشه کرد . چیزی هم که کم ندارند دلیل است . ولی ما توی کتمان نمیرود که هر مزخرفی را مثل گوسفند بع بع کنیم و قبول کنیم . طرف با حساب گری دقیق حاضر و یا مجبور است امروز ۱۰ امتیاز بدهد تا مجبور نشود ۲ دهه بعد ۱۰۰۰ امتیاز بدهد . من و خیلی های دیگر این اعمال را به حساب آزادیخواهی هیچ کاخی نمیگذارند .ولی با همه اینها رفتن این قذافی گاگول را به فال نیک بگیریم و از همان ۱۰ امتیاز هم باید استقبال کرد .
 
من به سهم خودم اگربخواهم انتخاب کنم اولین قدم برای انتخاب ، رفتن قذافی است حتی اگر با دخالت غرب باشد . معنی این حرف این نیست که سیاست و دخالت غرب و جنگ در هر شکلی ، بدون اشکال و قابل توجیه است معنی اش این است چاره دیگری نیست . بنابراین واقع بین باشیم و انتخابمان را با توجه به امکانات موجود بررسی کنیم . در زمین سیاست داخل ایران هم وضعیت و امکانات موجود حرف اول را میزند و نه خواست دل من و ما و یا بلاهتهای بچه گانه ایدئولوژیک ! این تنها چیزی است که به زمین سیاست تعادل میدهد . غرب و شادی صدر و عبادی و رجوی و موسوی و اپوزسیون و رسانه ها و بقیه ریزودرشتهای موجود …..در هر زمانی به هر شکلی عمل میکنند. قضاوت ما تعیین کننده مسیر حرکت تاریخ نیست !
 
روزگاری بعد از فروپاشی بلوک شرق ، رهبرعقیدتی ( مسعود رجوی ) مستمر بوق میزد که بله : تمام دنیا زانو زد به جز ما که ایستاده ایم …..! آدم را مار بزند ولی توهم نزند . تازه همان موقع که من هنوز درباوربودم به این استدلال از ته دلم میخندیدم . چند روز پیش هم خانم رجوی در برلین گفت :…. گوتن تاگ ماین دامن اوند هرن……یاد همان داستان زانو نزدن افتادم و باز هم خندیدم .
 
روزگاری یکی ازاین کمونیستهای چند منظوره برای من تشریح میکرد که گورباچف ، در حال انجام یک کاری تاریخی است و معنی فروپاشی نمیدهد و به زودی استالین برمیگردد ! گفتم خیلی با حال بود …. و اصلا چه ربطی داره و مگه استالین کجا رفته ؟ گفت : همین اطراف منتظره ! شاید منظورش این بود تو صف نونه .
 
چند روز پیش وارد کلاس که شدم دیدم طرف در حال قرآن خواندن است . با کمی تعجب و مقدارزیادی لبخند پرسیدم چکار میکنی ؟ و طرف با سادگی جواب داد : دارم دست به دامن خدا میشم تا جواب پناهندگی بگیرم و بعد با پاسپورت پناهندگی برم ایران برای دیدن خانواده ام …..! مرده بودم از این همه صداقتش . گفتم مشکل تو توی ایران چی بود ؟ جواب نداد ، فقط خندید . ولی بعد کلاغه خبر آورد مشکلی که ندارند . قبلش یکی از اقوامش میآید و کیسی میدهد و جواب میگیرد و بعد میرود به کشوری ثالث و از آنجا به ایران و الان هم شاد و سرحال و بدون نوستالژی ، به بقیه خانواده رهنمود میدهد که بیائید و بگیرید و بروید و خلاصه باغت آباد .
 
داشتم فکر میکردم که ای بابا ، شما هم راحت باشید . حداقلش این است که خودت هستی و ساده ترین بخش این تراژدی ، مثل یک موجود تک سلولی ،…. حتی وقتی حالت طنز دارد . سالها بعد ؛ از این “دوران طلائی” به نیکی یاد میکنی . برای واقع بین شدن ، دوران طلائی هر فرد و جریانی را باید درست دید . دورانهای طلائی نیکسون….خمینی ….هیتلر….استالین….خامنه ای….قذافی….مبارک…..چنگیز….انواع شاهان….
 
 فقط نمیدانم چطوراین یا آن اپوزسیون میتواند از این همه طلا دل بکند و به فکر یک لقمه نان باشد ؟  باید از آن گذشته های طلائی با طعمهای مختلف سیاسی و ایدئولوژیک، دل کند و رو به آینده حرکت کرد والا همه چیز مثل همیشه آب است !
 
 اسماعیل هوشیار
ژنو
چهارم فروردین ۱۳۹۰
۲۴ مارس ۲۰۱۱
hoshyaresmaeil@yahoo.com
www.tipf.info

ارسال دیدگاه