تاریخ شفاهی و سه کتاب دیگر سپانلو غیرقانونی اعلام شد

من این روزها مریض‌ام و برایم فرقی نمی‌کند که کتابم منتشر شود یا نه؛ قبلا ۶۰ کتاب منتشر کرده‌ام. هرچند در کتاب «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر» از خیلی چیز‌ها حرف زده‌ام و همه‌اش درباره‌ی خودم حرف نمی‌زنم.

کلمه:
خبرگزاری ایسنا از احتمال تجدید نظر در نظر وزارت ارشاد مبنی بر غیرقابل چاپ اعلام کردن کتاب «محمدعلی سپانلو» از مجموعه‌ی «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران» خبر داد و در عین حال از قول سپانلو، نوشت که او به تازگی چهار کتاب به وزارت ارشاد فرستاده که هیچ‌گدام اجازه‌ی چاپ نگرفته است!

به گزارش ایسنا، گفت‌وگو با محمدعلی سپانلو از مجموعه‌ی «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر» که با دبیری محمدهاشم اکبریانی منتشر می‌شود، چندی پیش، غیرقابل چاپ اعلام شد؛ اما حالا سپانلو می‌گوید، خبردار شده که گویا کتاب را برای بررسی مجدد خواسته‌اند و ناشر کتاب هم از احتمال تجدید نظر در غیرقابل چاپ اعلام شدن آن خبر می‌دهد.

محمد حسینی، ویراستار و ‌دبیر تحریریه‌ی نشر ثالث، در توضیحی می‌گوید: این کتاب پیش‌تر از سوی وزارت ارشاد غیرمجاز اعلام شده بود؛ اما حدود یک ماه و پیش نیم مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تماس گرفتند و شماره‌ی ثبت این کتاب را خواستند که شاید قصد داشته باشند روی آن تجدید نظر کنند که امیدواریم این اتفاق بیفتد.

محمدعلی سپانلو هم در این‌باره به خبرنگار ایسنا می‌گوید: من خودم قانون‌دان هستم و می‌دانم چه چیزی ننویسم. در کتاب تاریخ شفاهی هم از تاریخ این کشور گفته‌ام که ابتدا آن را غیرقابل چاپ دانستند. دو ترجمه از آلبر کامو، یک ترجمه از گراهام گرین و یک شناخت‌نامه‌ هم که آرش سنجابی تدوین کرده و ناشرش انتشارات مروارید است، بوده که اجازه نگرفته‌اند. در واقع هیچ کتابی از من اجازه‌ی چاپ نگرفته است.

او در ادامه عنوان می‌کند: من این روزها مریض‌ام و برایم فرقی نمی‌کند که کتابم منتشر شود یا نه؛ قبلا ۶۰ کتاب منتشر کرده‌ام. هرچند در کتاب «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر» از خیلی چیز‌ها حرف زده‌ام و همه‌اش درباره‌ی خودم حرف نمی‌زنم. در این کتاب اطلاعاتی را درباره‌ی تاریخ کشور می‌دهم. مرحوم پتگر می‌گفت، جامعیت تو باعث دردسرت می‌شود.

این شاعر و مترجم می‌افزاید: در این کتاب که حدودا ۷۰۰ صفحه دارد، مصاحبه‌های من با آگاتا کریستی، نجیب محفوظ و لویی آراگون آمده است. همچنین خاطراتی از شاعران مختلفی مثل مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و احمد شاملو ارائه شده است.

سپانلو در پایان متذکر می‌شود: من مواضع سانسور در قانون اساسی را می‌شناسم و هرچند به آن انتقاد داشته باشم؛ اما در کتابم از آن تخطی نمی‌کنم.

ارسال دیدگاه