بر خلاف میل شما، تمامیت این سیستم جهنمی به دست پرتوان ایرانیان سرنگون خواهد  شد و شما خواهید دید که ما از طریق انتخابات آزاد، به حقوق و خواسته های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی… خود دست خواهیم یافت….

شما مردم بجان آمده از ستم و سرکوب و نابرابری …. را نادان می پندارید، یا اینکه خودتان را به کوری و کری زده اید؟ آیا با ماهیت این رژیم نانجیب، که شما با افتخار، خود را یکی از دست اندرکاران آن در گذشته می دانید آشنا نیستید؟ اگر آشنا نیستید، بگذارید کمی آشنایتان سازم: این رژیم نامردمی، سی و دو سال است که در حال چپاول  و فریبکاری و آدمکشی و ویرانگری یست، این رژیم نامشروع است و انضباط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی….ندارد، این رژیم به هیچیک از قوانین حقوق انسانی احترام نمی گذارد، این رژیم، سمی و خطرناک است و ماندگاری اش، مرگ و ویرانی هر چه بیشتر انسانها و حیوانات و گیاهان… را در پی دارد، این رژیم، بی ناموس و بی حیاست، و حافظ آبروی و حیثیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و قضایی خانواده بزرگ مردمان ایران نیست، این رژیم، تاکنون بینهایت برای ایرانیان زحمت آفریده و گرفتاری و زیان ببار آورده است، که اگر بخواهیم برای شما بنوسم، بایستی ماهها مرخصی بگیرم و دفترها سیاه کنم. و اگر هم خود را به نادانی زده اید و در حال وقت خریدن برای این رژیم پابگور و بی آبرو هستید و منافع خودکامگان و امت سرسپردۀ آنانرا بر منافع هفتاد و چهار میلیون شهروند هموطنتان ترجیح می دهید، بدانید که خشت بر روی آب می زنید و خیزش و ارادۀ نهایی مردم ایران را دست کم گرفته اید!

آقای مهاجرانی،
زمانی که هنوز پدرتان در جرثقیل رضایی مشغول به کار بود، به دیدارش رفتم و به درد دل او که همین نامردمان داغ بر دلش نهاده بودند، گوش فرا دادم. همین رژیمی که تاکنون جان بیش از دو میلیون مرد و زن بیگناه ایرانی مانند برادر ورزشکار شما “مصطفی” را ستانده است  و به تندرستی میلیونها ایرانی و منافع آنان آسیب و خسارت وارد کرده است. رژیمی که ماندگاری و وجودش نه تنها ضرروری نیست، بلکه بسیار زیان آور و خطرناک است.

آقای مهاجرانی،
بر خلاف میل شما، تمامیت این سیستم جهنمی به دست پرتوان ایرانیان سرنگون خواهد  شد و شما خواهید دید که ما از طریق انتخابات آزاد، به حقوق و خواسته های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی… خود دست خواهیم یافت و بدانید که راهیابی به سرمنزل مقصود، از جادۀ مردم فریبی نمی گذرد، احمدی نژاد و رفسنجانی و خامنه ای… رفتنی هستند، و از ماله کشی بر پلیدیها و خیانتها و جنایتها کاری ساخته نیست!

هفتم مارس دوهزار و یازده، برابر با شانزدهم اسفندماه ۱۳۸۹