گزارشی از خانه کودک ناصرخسرو

یحیا از پدر یک موبایل گرفته و به عشق موبایل،در کوچه پس کوچه‌هاى ناصر خسرو مواد مخدر پخش مى کند

ایلنا:
سقفى براى درس خواندن
قرار است در خانه کودک ناصرخسرو در مورد اثرات سوء مصرف مواد مخدر آموزش‌هایى داده شود، یحیا، سر کلاس تمام وسایل مصرف تریاک را به همراه آورده و با ذوق و شوق زیاد از نحوه مصرف مواد می‌گوید … صادق هم که انگار بارها پاى بساط دود پدر بوده، از حالات پدر پس از مصرف مواد صحبت می‌کند و حالت خمارى را براى دوستانش نشان می‌دهد…

یحیا حالا دیگر به لطف پدرش صاحب یک موبایل ۱۵۰ هزارتومانى شده که به قول خودش بولوتوثش رد خور ندارد… یحیا از پدر یک موبایل گرفته و به عشق موبایل،در کوچه پس کوچه‌هاى ناصر خسرو مواد مخدر پخش مى کند…

مددکار خانه کودک ناصر خسرو به بچه‌ها آموزش می‌دهد که هر فرد یک مرز شخصى دارد و آنها باید بدانند که اگرشب‌ها ۱۰- ۱۵ نفرى در یک محوطه کوچک می‌خوابند باید بدانند که چه خطراتى در کمین آنها بوده واحتمال دارد که با چه مسائلى مواجه شوند… مددکارمرکز می‌خواهد جزوه مربوط به کودک‌آزارى را تدریس کند اما به مسائل کودک آزارى جنسى و یا آزارهاى سخت که می‌رسد سعى می‌کند ذهن بچه‌ها را درگیر و به جاى دیگرى متمرکز کند اما احمد با تعدادى دیگر از بچه‌ها اعتراض می‌کنند که «خانم ما بارها از این قبیل مسائل و اتفاقات و تجربه کردیم،واسمون تازگى نداره … خانم باقی‌شو نمی‌گید؟»

کودکان خانه کودک ناصر خسرو که اکثرشان روزانه بیش از ۹ ساعت کار می‌کنند،حتى اگر از نظرجسمى بیمار هم باشند، نمى تواند براى مداواى خود اقدام کنند،حتى اگر غرولند و سرکوفت کار فرما هم نباشد، بیمارستان و درمانگاه‌ها از پذیرش کودکان مهاجر افغانى خوددارى کرده و رسیدگى لازم را ندارند.

سوژه گزارش از بالا نشین هاى شهر تهران نیست، یک خانه گرم و صمیمى در انتهاى یکى از کوچه پس کوچه هاى ناصرخسرو ، جایى که صدها کودک و نوجوان افغانى وایرانى بازمانده از تحصیل و شاغل از ۷ تا ۹ صبح پشت نیمکت هاى فرسوده و رنگ و رو رفته‌اش درس می‌خوانند و حوالى ساعت ۹ صبح از اضطراب از دست دادن کار و غرولندهاى صاحب کار،توان نشستن بر روى نیمکت‌ها را ندارند.

اینجا خبرى از مداد و دفترهاى فانتزى و کیف و کتاب‌هاى شکل‌دار و گران‌قیمت نیست، کوچک و بزرگ کنار هم درس می‌خواند… اینجا کودکى از اینکه کل تخته سیاه را بدون تخته پاک کن و با دست پاک کند، خجالت نمى کشد.

کرایه ۲۰ هزاتومانى بابت خواب در انبار سرد و تاریک
کودکان و نوجوانان خانه کودک ناصر خسرو با اشتیاق درس می‌خوانند و با ذوق پاى تخته سیاه رنگ ورو رفته می‌روند تا داوطلبانه به سوالات سخت و آسان معلم جواب دهند.

نگرانى و اضطراب تنها مختص بچه ها نیست، حوالى ساعت ۹ معلم هم نگران کار بچه هاست، با اینکه سعى می‌کند به آنها آرامش دهد اما نگرانى در چهره‌اش موج می‌زند.
خانم معلم جلوتر از سایر بچه ها، سرمشق یوسف را کامل کرده و تکالیف فردایش را یادآورى می‌کند، با خداحافظى از او براى رفتن به کارگاه کفش دوزى هدایتش می‌کند ،کسى چه می‌داند شاید خانم معلم بى صدا براى او آرزوهاى خوبى کرده باشد تا سالم و سلامت فردا هم به کلاس درس بیاید.

احمد ۱۵ ساله که کنار حسن ۱۲ ساله نشسته،تمام وسایلش را داخل یک نایلون دسته‌دار گذاشته و اصرار به رفتن دارد، خانم معلم تکالیف روز گذشته را وارسى می‌کند ؛ احمد اضافه تر از تکالیف آن روز، سرمشق ها و کتاب را کامل کرده و معلم از این مساله تعجب می‌کند.
احمد با سرعت هر چه تمام‌تر از کلاس درس بیرون می‌آید و تغذیه‌اش را هم از مسئولان خانه کودک ناصرخسرو می‌گیرد و می‌گوید: شب ها از ساعت ۱۱ شب تا ۲ درس می‌خوانم ، ماهى ۱۵۰ هزار تومان از صاحب کارم می‌ گیرم.

احمد شب ها درانبار کارگاه خیاطى می‌خوابد و ۲۰ هزار تومان از حقوقش را هم پاى خواب در انبار سرد و تاریک می‌دهد.
به جثه ریز و لاغرش که نگاه می‌کنى مى گویى کار زیادى از دستش بر نمى آید؛ رامش ۱۴ ساله در یکى از کارگاه هاى تولیدى تنگ و تاریک خیابان جمهورى لباس عروس می‌دوزد… رامش می‌خواهد در آینده لباس عروس خواهرش را هم خودش بدوزد تا آن‌زمان حتما خواهرش هم یا خانم دکتر شده یا خانم مهندس ، آخر رامش شب و روز کار می‌کند تا خواهرو مادرش در افغانستان راحت زندگى کنند.

رامش مدرسه نرفته اما در خانه کودک ناصرخسرو هم حساب و کتاب یاد گرفته و هم زبان انگلیسى و فوتبال…رامش خانه کودک ناصرخسرو را خانه اول خود می‌داند ، اینجا غذاى گرم می‌خورد و معلم و مدیر مدرسه را مثل مادرش دوست دارد.

معضل سوءتغذیه و کوتاهى قد در میان کودکان مهاجر
به گفته طاهره پژوهش ، عضو سابق هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان، بچه هاى ناصر خسرو عمدتا تبعه‌ى افغانستان هستند که براى کار و درآوردن پول به ایران مهاجرت کردند.اکثر بچه ها در ایران کار می‌کند تا خواهرانشان در افغانستان به مدرسه بروند و بتوانند امکاناتى را براى خانواده خود فراهم کنند.

عابدین همراه برادر و پسرعموهایش از افغانستان به ایران آمده و همگى با هم سرچهارراه ها کفش مى فروشند.او می‌گوید: ‍سر افغانى جماعت برود ، نمى گذارد زن یا خواهرش کار کند، اصلا زن مگر کار هم می‌کند؟ خانه دارى برایش بس است،مرد هم که وظیفه‌اش پول درآوردن است…

پژوهش ، رابط فعلى خانه کودک ناصر خسرو با هیات مدیره انجمن در مورد فعالیت هاى خانه کودک ناصر خسرو به خبرنگا رایلنا تاکید می‌کند: قصد ما تنها دادن آموزش خواندن و نوشتن نیست، تاکید ما بر روى آموزش هاى پیشگیرى از اعتیاد،آموزش هاى اولیه،سلامت و مهارت هاى زندگى است.
او ادامه مى دهد: اولویت دیگرارائه آموزش هاى لازم به بچه ها براى پیشگیرى از کودک آزارى است چرا که اغلب بچه ها در معرض انواع آسیب و خشونت در محیط کار و یا خوابگاه خود هستند.

این فعال حقوق کودک با ابراز نگرانى از وضعیت سلامتى کودکان می‌گوید: تا به امروز هر پزشکى که کودکان خانه کودک ناصر خسرو را مورد آزمایش، معاینه و پایش سلامت قرار داده ،اعلام کرده که کودکان با معضل سوءتغذیه و کوتاهى قد روبرو هستند ،در همین راستا طرح ارائه یک وعده غذاى گرم به کودکان عملیاتى شده و تاکنون بچه ها استقبال زیادى از این طرح داشته اند.

کاهش ۲۸ درصدى زاد و ولد در سطح محله ناصر خسرو
این فعال حقوق کودک در ادامه به یکى از دستاوردهاى فعالیت خانه کودک ناصر خسرو و همکارى ۵ ساله این مرکز با وزارت بهداشت اشاره مى کندو می‌گوید: از سال ۸۲ قراردادى با وزارت بهداشت بسته شده که بر این اساس نسبت به پایش رشد کودکان، در اختیار قرار دادن وسایل ضدباردارى به مادران و تشکیل پرونده براى آنها اقدام مى کند.
او با اعلام اینکه کاربا کودک بدون کار با خانواده معنا ندارد یادآور می‌شود: هر سال این قرارداد تمدید می‌شود و طبق پایش فعالیت ۵ ساله این مرکز، ۲۸ درصد از میزان زادوولد در سطح محله ناصرخسرو در فاصله سال هاى ۸۲ تا ۸۷ کاهش یافته است.

سلامت و درمان مهاجران افغانى پشت بی‌توجهى مسئولین
نورمحمدى مدیر خانه کودک ناصر خسرو در این ارتباط به ایلنا می‌گوید: خانه کودک به یک پزشک نیاز داردکه براى کودکان کار پرونده سلامت تهیه کرده و به طور دوره اى از آنها آزمایش انگل و خون بگیرد چرا که به جز بچه هاى دبستان و پیش دبستانی، سایر کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال هیچ پرونده سلامتى ندارند و وضعیت جسمانی‌شان نا مشخص است.

این فعال حقوق کودک با اشاره به هزینه هاى سرسام آور دوا و درمان کودکان مهاجر در بیمارستان هاى دولتى و غیر دولتى می‌گوید: بچه اى مهاجر امکانى براى بیمه ندارند و تمام بیمارستان ها از کودکان کارت هویت می‌خواهند.
او ادامه می‌دهد:اکثر بچه هاى مهاجرکه عضو خانه کودک ناصر خسرو هستند کارگر روزمزد شهردارى هستند و با این وجود حق و حقوق چندانى ندارند،این درحالى است که اگر مهاجران افغانى نباید وارد ایران شوند، پس چرا از این کودکان براى انجام کارهاى سخت و دشوار استفاده می‌شود؟

به اعتقاد نورمحمدى به مراکزى در کشور نیازمند هستیم که نسبت به درمان و رسیدگى به سلامت مهاجران افغان اقدام کرده و حداقل از جذب و معاینه آنها خوددارى نکنند.
به اعتقاد مسئولان خانه کودک ناصرخسرو فعالان حقوق کودک، یکى از معضلات اساسى محله ناصر خسرو ، اعتیاد و رواج آن میان جوانان و نیز رسوب در سطح خانواده هاى این منطقه است.

ردو بدل مواد مخدر واستفاده از کودکان براى قاچاق مواد مخدر از مسائلى بوده که نگرانى هایى را موجب شده است؛ در این راستا ، خانه کودک ناصر خسرو براى اطلاع رسانى و آگاه کردن کودکان اقداماتى را انجام می‌دهند تا شاید گامى در جهت پیشگیرى از به کارگیرى کودکان در این زمینه و نیز پیشگیرى از اعتیاد کودکان برداشته باشند.
نور محمدى مدیر خانه کودک ناصرخسرو در این زمینه می‌گوید:در مرکز، آموزش‌هاى پیشگیرى از اعتیاد و مواد مخدر ارائه می‌شود اما معضل اعتیاد به گونه اى در سطح محله و پارک ها شیوع داشته که اکثر بچه ها به خوبى با این معضل آشنا بوده و حتى انواع و اقسام راه هاى مصرف مواد مخدر را به خوبى می‌شناسند.

ذوق کودکان براى داشتن یک توپ رنگ و رو رفته پلاستیکى
در خانه کودک ناصر خسروعلاوه بر دوره هاى دبستان و راهنمایی،مهدکودک و پیش دبستانى هم دایر است و ده ها کودک قدو نیم قد را آموزش مى دهند.داخل کلاس ها با عروسک، خمیر بازی، مداد رنگى وکاغذ هاى رنگى تزیین شده، یک کودک نقاشى مى کشد و دیگرى با خمیر بازی، ‌آدمک می‌سازد، معلم هم صبورانه شعرهاى گذشته را برایشان مرور می‌کند تا شعر هاى هفتگى و روزانه به ذهن کودکانه‌شان سپرده شود.

بچه هاى پیش دبستانى هم براى ورود به کلاس اول دبستان آموزش می‌بینند، ذوق رفتن به دبستان در ادبیات کودکانه‌شان مشهود است.
على و ساجد که هر دو بى صبرانه چشم انتظار آمدن معلم ورزش هستند براى به دست آوردن یک توپ پلاستیکى ، بارها با یکدیگر بحث می‌کنند در نهایت هم مسئولان خانه کودک ناصر خسرو برایشان یک توپ تهیه مى کنند که بتواند در زمین چمن فوتبال بازى کنند؛ حالا دیگر تمام فضاى حیاط خانه کودک از صداى شادى و بازى بچه ها پر شده،‌معلم ورزش که مى رسد همه به استقبالش می‌روند! همان توپ رنگ و رو رفته و سوراخ پلاستیکى را به دست مى گیرند تا معلم تمرین را شروع کند.

کودکان خانه کودک ناصر خسرو شب ها یا درانبار کارگاه می‌خوابند و یا شب را همراه پدر، پسر عمو و یا سایر اقوام خود در خواب‌گاه هاى فاقد استاندارد سپرى می‌کند؛ نگرانى مسئولان این مرکز از آسیب هاى احتمالى و خطرات پیش روى کودکان است.

فقر فرهنگى و عدم آشنایى کودکان و خانواده ها با حق و حقوق خود و فرزندانشان معضل خشونت و کودک آزارى همچنان ثابت نگاه داشته است.
مژده حسینى مدد کار خانه کودک ناصر خسرودر این ارتباط می‌گوید: اکثر این کودکان بارها و بارها خشونت را تجربه کرده اند به طوریکه بچه هاى ۱۶- ۱۷ ساله بیشتر در معرض خشونت و آزار قرار دارند و حتى خودشان هم در برابر دیگران به اعمال خشونت رو می‌آورند.

خانه کودک ناصر خسرو وابسته به انجمن حمایت از حقوق کودکان بدون حمایت دولت و مطابق با طرح یونیسف فعالیت می‌کند.

——————————————
گزارش: سمیه جاهدعطائیان

ارسال دیدگاه