دو شعر از یانیس ریتسوس

یانیس ریتسوس، شاعر بزرگ یونانی و بین المللی است که در سال ۱۹۰۹ تولد و در ۱۹۹۰ وفات یافت. وی ۱۰ بار کاندید جایزه نوبل ادبیات شد ولی هیچگاه نتوانست به این جایزه دست یابد. پابلو نرودا شاعر بزرگ اهل شیلی به هنگام دریافت جایزه ی نوبل در ۱۹۷۱ گفت: “در این جهان شاعری هست که بسی بیش از من شایسته ی دریافت این جایزه است و او یانیس ریتسوس نام دارد.”

 لویی آراگون شاعر مشهور فرانسوی، ریتسوس را بزرگترین شاعر زنده دوران خود معرفی کرده است. ریتسوس زمان زیادی از عمر خود را در زندان و تبعید گذرانده است .

وی بیش از ۸۰ کتاب شعر نوشته است. دو شعر زیر از کتاب همه چیز راز است انتخاب شده که بوسیله احمد پوری به فارسی ترجمه شده است.

مظنون
در را قفل کرد. با تردید پشت سرش را نگاهی کرد.
کلید را گوشه جیبش انداخت، درست در همین لحظه دستگیر شد.
ماه ها شکنجه شد تا اینکه شبی اعتراف کرد خانه و کلید مال خودش است
(که به عنوان دلیل محکومیتش قلمداد شد)
اما کسی فهمید
چرا سعی کرد کلید را مخفی کند،
و به این ترتیب او یک مظنون باقی ماند.

احتیاط
شاید هنوز هم بهتر باشد صدایت را کنترل کنی
فردا، پس فردا، روزی
آن زمان که دیگران زیر بیرق‌ها فریاد می‌زنند
تو نیز باید فریاد بزنی
اما یادت نرود کلاهت را تا روی ابروانت پایین بکشی
پایین بسیار پایین
این‌جوری نمی‌فهمند کجا را نگاه می‌کنی
بماند که می‌دانی آنهایی که فریاد می‌زنند
جایی را نگاه نمی‌کنند.

ارسال دیدگاه