نامه ای از یک “فیلمساز ممنوعه” در ایران. . . . .

در این روزها که که خون صانع ژاله و محمد مختاری هنوز بر آسفالت خیابان نقش بسته است…….. در جایی دیگر حرامی ها و حرامزاده ی نان به نرخ روز خور در این ساعت همگی در برج میلاد میهمان آقای مشائی دلقک و حیله گر رژیم هستند.

در این روزها که سرزمین مادری من در آتش است. در این روزها که فریاد و فغان مادران ستمدیده  آسمان شهر من را پر کرده است.
در این روزها که که خون صانع ژاله و محمد مختاری هنوز بر آسفالت خیابان نقش بسته است.
در این روزها که اندوه غم بر چهره  شهر من نشسته.

در این روزها وقتی در کوچه و خیابان شاهد چهره دردناک مادران و پدرانی هستند که برای امرار و معاش خود و خانواده ایشان در اضطراب و نگرانی  به سر می برند و لحظه ها را شمارش می کنند که زمان پرداخت قسط ها و همه هزینه های سخت زندگی گویی همچون  طناب داری ست که آخر هر ماه به سراغشان می اید

می دانید در جایی دیگر چه اتفاقی در این لحظه ( ۲ اسفند ۱۳۸۹ ساعت  ۱٫۲۶ بامداد ) رخ می دهد. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یادمان باشد،

با خبر باشید که حرامی ها و حرامزاده ی نان به نرخ روز خور در این ساعت همگی در برج میلاد میهمان آقای مشائی دلقک و حیله گر رژیم هستند. همه اوباشان و حرامزاده ها به دور دلقک دموکرات نمای رژیم جمع شدند تا در این شب سور و سات شاید لقمه ایی چرب و نرم و امتیازی و وامهای بلاعوضی گیرشان بیاید. همانطور که اوتادی و هدیه خانم تهرانی گیرش آمد.

در همین لحظه همه هنربندان حرامزاده سبز نما ( رادان / لیلا اتادی / پژمان بازغی / علیرضا اکبری /  کیمیایی /  حامد بهداد / نیوشا ضیغمی / شهاب حسینی / بابک حمیدی / نادر مقدس / صدر عاملی / ده نمکی / مهتاب کرامتی / شریفی نیا / منوچهر محمدی/  بیژن بیرنگ /  فرهاد توحیدی /  ابولحسن داوودی /  فرح بخش / امیر حسین شریفی (تیر خلاص زن ) لیلا بلوکات / رزاق کریمی / جمیل رستمی /  و . . . . . به این مهمانی لبیک گفتند و در حال حاضر مشغول پاچه خواری توله های ولایت هستند.

یادمان باشد که چندین ساعت پیش در قلب تهران جوانانی برای رهایی و آزادی از یوغ این ستمگران خون شان آسفالت خیابانها را رنگین کرد.

فیلمساز ممنوعه  . . . . .

ارسال دیدگاه