عاطفه اقبال: کشف جدید خانم مسیح علینژاد، همه عضو یک خانواده ایم، چه آنکه شکنجه میکند،چه آنکه شکنجه میشود!

شما را نمیدانم، اما من که این جملات را خواندم ناگهان خودم را در برابر موجودی مثل دژخیم اوین لاجوردی و دژخیم قزل حصار حاج داوود رحمانی یافتم که باید او را هم عضو خانواده خودم بنامم و حرمتش را حفظ کنم!!

امروز روی عکس نوشته ای از خانم مسیح علینژاد افتادم که از قسمت آخر آن نتوانستم بی تفاوت بگذرم. خانم علینژاد بدنبال ارائه ایده معرفی گاه بگاه یک دوست فیس بوکی، در صفحه اش یکی از این دوستان را معرفی کرده. راستش من با خانم مسیح علینژاد هیچ خصومت شخصی ندارم و اتفاقا به عنوان یک زن روزنامه نگار که فعالیت سیاسی دارد کارهایش را نیز دنبال میکنم. از بعضی کارهایش خوشم می آید ولی افکارش در ترویج سکوت و سازش سبز همیشه برایم سئوال برانگیز بوده است. گاهی نیز به جملاتی در نوشته های خانم علینژاد برمیخورم که نمیتوانم عکس العمل نشان ندهم. جملات زیر از این موارد است:

مسیح علینژاد : …برای من این دوست خوب نمونه شفافی از یک جوان ایرانی است با همه خصوصیات بد و خوبش نشان می دهد ایرانیان همه عضو یک خانواده اند. چه او که دنبال ماشین احمدی نژاد می دود، چه او که عکس خمینی را در کنار دارد، چه او که به «انقلاب» معتقد است، چه او که به «اصلاحات» می اندیشد، چه او که می رقصد و چه او که نماز می خواند…. برای اینکه در خانواده ی بزرگِ خود، حرمت همه ی اعضای خانه را نگاه داریم، گاهی باید خصلت های نیکوی دوستانِ خوب مان را تکثیر کنیم.

شما را نمیدانم، اما من که این جملات را خواندم ناگهان خودم را در برابر موجودی مثل دژخیم اوین لاجوردی و دژخیم قزل حصار حاج داوود رحمانی یافتم که باید او را هم عضو خانواده خودم بنامم و حرمتش را حفظ کنم!! – لاجوردی و رحمانی را میگویم ،چون با آنها در مدت اسارتم برخورد داشته ام و تصور چهره ی کریه و دستان خون آلودشان حالم را بهم میزند. اینجا بود که یک علامت سئوال؟ بسیار بزرگ در سرم شکل گرفت. و خواستم از خانم علینژاد بخواهم که توضیح دهد که این معضل را در ذهنم چگونه باید حل کنم تا امثال لاجوردی و خامنه ای و سعید امامی و دژخیمان کهریزک و اوین و دیگر زندانهای کشورم که هم شکنجه، هم تجاوز و هم اعدام میکنند را نیز با خود در یک خانواده بدانم؟

چون وقتی قرار است کسی را که دنبال ماشین احمدی نژاد میدود و او که عکس خمینی دجال و خونخوار را هنوز در کنار خود دارد را جزو خانواده ی بزرگ خود بدانم. افرادی را که نام بردم نیز جزو تقسیم بندی خانم مسیح نژاد قرار میگیرند. چون همه شان یک عکس خمینی را همیشه در موقع بازجویی و هنگام شکنجه بالای سرشان میزدند ،بنابراین آنها جزو این خانواده ی بزرگ!! محسوب میشوند و بنا بر گفته خانم علینژاد من باید به روزهایی که تحت اسارت و شکنجه آنها بودم از این موضع فکر کنم که خصلت های خوب رحمانی – همان دژخیمی که قبرهای قزل حصار را که منجر به دیوانه شدن بسیاری از زندانیان شد، درست کرد – و یا خصلت های انسانی!!

لاجوردی – که شبی سیصد نفر سیصد نفر ، در شبهای سال شصت به تپه های اوین میبرد و ما تا صبح صدای تک تیرها را در سلولها میشمردیم- را پیدا کنم و بعد هم حتما برای تراپی!!- معالجه – خودم، لابد از ایده های خشونت طلبی !! خصلت های خوب!! دژخیمان را نیز تکثیر کنم!! اینجاست که از خودم سئوال میکنم که آیا مسیح خانم بواقع در این حد ساده تشریف دارند و یا خود را بکوچه علی چپ زده و با فراموش کردن عمدی آتش زدن عکس خمینی توسط دانشجویان و سایر مردم، میخواهد داشتن عکس دجال و دویدن دنبال ماشین و دفاع از احمدی نژاد و دیگر دژخیمان را طبیعی و مشروع جلوه دهد!!؟ و از طرفی با تبلیغ سازش سبز اینرا تلقین کند، آنهایی که در روز عاشورا مردم را با ماشین بزیر گرفتند و آنها که علی صارمی ها و حسین خضری ها و احسان ها و نداها و اشکانها و سهرابها را بخون کشیدند با ما عضو یک خانواده بزرگ هستند و باید حرمتشان را نه تنها حفظ کنیم بلکه باید بجای افشاگری و مبارزه با آنها ، خصلت های خوب این دژخیمان را پیدا کرده و تکثیر کنیم. به این میگویند عدالت و مبارزه از نوع علینژادی اش!ا

عاطفه اقبال – ژانویه ۲۰۱۱
atefehm@hotmail.com
———————————

منبع: عصر نو
http://asre-nou.net

ارسال دیدگاه