قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر در گفت‌وگو با “همشهری ماه”: شاید اولین مصرف‌کننده تریاک  در جهان باشیم

ستاد مبارزه با مواد مخدر به استناد گزارش سال ۸۴ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، اعلام می‌کند که زیان مالی ناشی از مصرف مواد مخدر در کشور، سالانه هشت هزار میلیارد تومان است. این رقم ناظر بر گردش دایره وسیعی است که نقطه مرکزین دایره، گذر محموله مواد مخدر از مرزهای ایران به داخل کشور است و آنچه که بر محیط این دایره قرار می‌گیرد، نابودی یک«جان» است. جانی که باید مولد و شهروند و «باقی» می‌بود.

سایت گروه مجلات همشهری- بنفشه سام گیس:
ستاد مبارزه با مواد مخدر به استناد گزارش سال ۸۴ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، اعلام می‌کند که زیان مالی ناشی از مصرف مواد مخدر در کشور، سالانه هشت هزار میلیارد تومان است. این رقم ناظر بر گردش دایره وسیعی است که نقطه مرکزین دایره، گذر محموله مواد مخدر از مرزهای ایران به داخل کشور است و آنچه که بر محیط این دایره قرار می‌گیرد،  نابودی یک«جان» است. جانی که باید مولد و شهروند و «باقی» می‌بود.

اگر برگ‌های کتاب سیاه اعتیاد را کمی پیشتر ورق بزنیم و بخواهیم که خوانش را از مقدمه و فهرست آغاز کنیم، به سطوری می‌رسیم که از تولید مواد مخدر در خاک همسایه، افغانستان، خبر می‌دهد. کشوری که با وجود گرفتاری در فقر اقتصادی و فرهنگی و مجادلات پیوسته سیاسی، در یک عرصه یکه‌تاز بوده که تولید ۹۰‌درصد از مواد مخدر بر پایه تریاک مصرف‌کنندگان جهان را به نام خود ثبت کرده است. گردش مالی حاصل از تولید مواد مخدر افغانستان، سالانه ۶۵میلیارد دلار برآورد شده که از این رقم، ۴۰۰ میلیون دلار به‌دست کشاورزان افغان می‌رسد و باقی، در میان اعضای شبکه گسترده این تجارت سیاه تقسیم می‌شود. سود حاصل از ورود مواد مخدر به داخل خاک ایران، توزیع و فروش و ترانزیت آن به سایر کشورهای دنیا اما از ارقام محرمانه‌ای است که ستاد مبارزه با مواد مخدر آن را افشا نمی‌کند اما نگاه اجمالی به گزارش «اقتصاد مواد مخدر در ایران» که به قلم «حمید خدا بنده‌لو» (مدیر زندان مرکزی همدان) منتشر شده حاکی از آن است که: «گردش مالی مواد مخدر در ایران در سال ۸۳،  ۲۹‌درصد درآمد ملی و سه چهارم درآمدهای نفتی را شامل می‌شده است.»

این گزارش، زیان وارده به اقتصاد ایران در سال ۸۳ را ۹۹ هزار و ۴۷۲ میلیارد ریال برآورد کرده که بابت خرید و مصرف مواد مخدر، کاهش بهره‌وری مصرف‌کنندگان و توزیع‌کنندگان، هزینه دولت در کاهش تقاضا و مقابله با عرضه مواد و هزینه درمان و کنترل آسیب‌های اجتماعی ایجاد شده است. باید به این ارقام و اعداد، به‌طور خاص و جداگانه افزود که از سال‌های آغازین دهه ۶۰ که مبارزه با مواد مخدر در ایران به‌صورت حکم و دستور جاری شد تا امروز،  بیش از سه هزار و ۷۰۰ مامور و مسوول انتظامی در مبارزه با مواد مخدر، جان خود را بر سر حذف تجارتی نهادند که سود حاصل از آن هیچ رحم و مروتی را پایدار باقی نمی‌گذارد.  مهندس «طه طاهری»، قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر، در گفت‌وگو با  «همشهری ماه»، سیمای اعتیاد در ایران را ترسیم کرده است.

وضعیت فعلی مصرف مواد مخدر در کشور چگونه است؟
برآورد ما براساس ارزیابی سریع RSA سال ۸۶ نشان می‌دهد که هر سال حدود ۶۰۰ تن مواد مخدر بر پایه تریاک در کشور مصرف می‌شود. البته اگر مصرف مواد مخدر صنعتی که بر پایه تریاک و مورفین نیست را هم اضافه کنیم، عدد متفاوتی خواهیم داشت اما هنوز تعداد مصرف‌کنندگان مواد مخدر صنعتی را اضافه نکرده‌ایم و تا پایان اسفند ماه، عدد مصرف کل کشور را با این احتساب و افزایش اعلام خواهیم کرد.  آمارهای اولیه نشان می‌دهد که مصرف مواد مخدر سنتی، مهار شده اما در بخش مصرف‌کنندگان مواد مخدر صنعتی، با عدد افزایش‌یافته‌ای مواجه هستیم.

بااین‌حال جمعیت فعلی مصرف‌کنندگان وابسته، یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است و مصرف تریاک، همچنان اولویت نخست مواد مصرفی بوده و حدود ۴۰‌درصد از معتادان تریاک مصرف می‌کنند. حدود ۳۰‌درصد مصرف‌کنندگان، به کراک و هرویین اعتیاد دارند و مصرف‌کنندگان شیشه هم حدود ۲۰‌درصد از جامعه آماری را تشکیل می‌دهند. 
مصرف شیشه از سال ۸۴ در کشور شیوع پیدا کرد اما بروز آن در سال ۸۰ بود. نمونه‌هایی از مصرف شیشه در سال‌های ۸۱ و ۸۲ بروز داشت اما از سال ۸۴ شایع شد و بیشترین میزان مصرف هم، امسال گزارش شده و حدود ۲۱‌درصد معتادان اعلام کرده‌اند که شیشه مصرف می‌کنند. 

یعنی ۲۱‌درصد به رقم قبلی مصرف‌کنندگان شیشه افزوده شده؟
خیر. معتادان جدید، اعتیاد خود را با مصرف شیشه آغاز کرده‌اند و مصرف‌کنندگان هرویین یا تریاک هم با تغییر الگوی مصرف، به شیشه گرایش پیدا کردند. این ارقام، پایه تصمیم‌گیری و ‌محاسبات ما برای برنامه‌ریزی در حوزه مواد مخدر در برنامه پنجم توسعه است و بسیار باعث نگرانی است که مصرف‌کنندگان مواد سنتی، به مواد صنعتی گرایش پیدا کرده‌اند زیرا عوارض این مواد بسیار متفاوت است. 

رقم بازگشت و پاکی معتادان‌مان چقدر است؟
ماندگاری بر پاکی برای مصرف‌کنندگان سنتی ما حدود ۳۰ تا ۴۰‌درصد است؛ یعنی از ۱۰۰ نفر معتاد به مواد مخدر سنتی که برای ترک اقدام می‌کنند، حدود ۴۰ نفرشان پاک می‌مانند. تمام تلاش ما در برنامه پنجم توسعه این است که این نرخ را حفظ کرده و میزانش را افزایش دهیم که برای موفقیت، باید روش‌های پرهیزمدار را در کشور توسعه دهیم. دو روش برای ترک اعتیاد وجود دارد. روش دارومدار که فرد با استفاده از دارو و تجویز پزشکی به پاکی می‌رسد و مواد مخدر را ترک می‌کند اما وابستگی او به دارو که ممکن است متادون یا تنتور اپیوم باشد، حفظ می‌شود. این داروها عوارض نداشته و فرد می‌تواند بدون هیچ تغییری در چهره ظاهری، به اشتغال و زندگی خود ادامه دهد.

اما روش درمانی که در برنامه چهارم توسعه بسیار موفق بود، روش پرهیزمدار است؛ یعنی فرد، نه به‌واسطه دریافت و مصرف دارو، بلکه با طی کردن یک پروتکل روان‌درمانی به پاکی می‌رسد که عموم سازمان‌های مردم‌نهاد در حوزه درمان اعتیاد، بر این روش استوار هستند و با روش‌های اجتماع‌مدار و گروه همسالان و همسانان به درمان می‌پردازند و فرد تا زمانی که در دایره این جمع قرار گرفته، در فکر و خیال مصرف مواد مخدر نیست.  

چه میزان مواد مخدر وارد ایران شده و چه میزان ترانزیت می‌شود؟
البته بروز آفت در مزارع افغانستان در سال جاری، میزان تولید را به‌شدت کاهش داد و از ۱۲ هزار تن تولید در سال گذشته، حدود هشت هزار تن کاسته شد.  

سال گذشته ۱۲ هزار تن تولید کرد اما ۱۲ هزار تن هم دپو داشت.
بله و کشفیات سال گذشته نیروهای مقابله‌کننده ایران هزار و پنجاه تن اعلام شده است. درحالی‌که از ابتدای سال جاری تا امروز، میزان کشفیات ۲۳۰ تن بوده و همین کاهش کشفیات نشان از کاهش تولید در افغانستان،  شدت انسداد مرزهای شرقی و کاهش ورود مواد به داخل کشور دارد زیرا در مدت مشابه سال قبل و تا این ماه، کشفیات ما حدود ۸۰۰ تن بود. البته انسداد مرزها، تنها دلیل کاهش ورود مواد مخدر نیست بلکه توزیع مواد مخدر هم تقسیم شده و مرزهای تاجیکستان و ازبکستان و پاکستان هم فعال شده‌اند.

حدود ۳۰‌درصد از تولید به سمت تاجیکستان و ازبکستان و بیش از ۴۰‌درصد به سمت پاکستان می‌رود و حدود ۳۰‌درصد هم به داخل ایران می‌آید که یا از مرز افغانستان – ایران یا از مرز پاکستان – ایران وارد شده است.  از این ۳۰‌درصد ورودی که در سال گذشته سه هزار تن بوده، حدود ۶۰۰ تن در داخل ایران مصرف شده،  ۱۰۰۰ تن کشف شده و باقی، حدود ۱۵۰۰ تن ترانزیت شده است. بنابراین، ایران همچنان یکی از محورهای اصلی ترانزیت مواد مخدر به دنیاست که تلاش می‌کنیم این مرزها را سامان دهیم و آخرین محدوده‌ای که انسداد قطعی آن اجرا می‌شود مرز جالق تا سراوان است که دو هفته قبل در وزارت کشور مورد تایید قرار گرفت و بودجه آن هم تامین شده است و باید به سرعت، این مسیر را به سمت جنوب مسدود کنیم.

بودجه‌های مرزی هم باید در جای خودش هزینه شود تا اثربخش باشد. کانال‌ها را باید به‌موقع لایروبی کنیم و مسیرهایی که بر اثر حوادث طبیعی پر شده و تغییر کرده یا معبرها و کانال‌ها و سیم خاردارهایی که تخریب شده‌اند باید به‌طور مرتب مورد بازنگری و بهسازی و بازسازی باشند. امروز به منطقه مرزی پاکستان رسیده‌ایم که باید سریع‌تر بسته شود و انسداد بقیه نقاط مرزی هنوز ضرورت ندارد و فعلا باید با بودجه‌ای که تخصیص یافته، بر معبرهایی که ورود مواد از آنها صورت می‌گیرد متمرکز باشیم.  

آیا ۱۱۰ میلیارد تومان بودجه انسداد مرزی تخصیص داده شده است؟
متاسفانه ۱۱۰ میلیارد تومان برای انسداد کل مرزها در نظر گرفته‌اند. 

برای انسداد و کنترل هشت هزار کیلومتر مرز آبی و خاکی؟
کل مرزها. درحالی‌که تمام تلاش ما این بود که این ۱۱۰ میلیارد فقط برای انسداد مرز شرقی باشد. به هر حال، تصمیم مسوولان بوده است. توصیه ما این است که در مرز با افغانستان و پاکستان باید نقاط در اولویت را سریع‌تر سامان دهیم. نقاطی که تردد به آسانی صورت گرفته و کمتر کنترلی وجود دارد. اما این میزان ورود، میزان ورود تریاک بود. مساله مهم، ورود هرویین به داخل ایران است. 

تولید هرویین افغانستان حدود ۷۰۰ تن در سال بوده. آیا این رقم تغییر کرده؟ 
سال قبل، حدود ۳۸۰ تن تولید داشته و عدد امسال را هنوز نداریم. سال گذشته حدود ۱۰ تن از این میزان تولید، در افغانستان مصرف شده.  ۱۵۰ تن به پاکستان،  حدود ۱۰۵تن به ایران و حدود۱۰۰ تن هم به ازبکستان ترانزیت شده که حدس می‌زنیم مجموع ورود هرویین به ایران با احتساب میزانی که از پاکستان هم به کشور ما ترانزیت شده حدود ۱۴۰ تن باشد که عدد سنگینی است. البته به استناد گزارش سازمان ملل، با وجود آنکه ما در جوار تولید‌کننده هرویین قرار داریم اما مصرف هرویین در ایران بسیار کم است. 

چون کراک جایگزین شده.
بله. از کل تولید هرویین افغانستان، حدود ۲۳‌درصد به ایران قاچاق می‌شود و ۱۶‌درصد به ترکیه می‌رود و ۹‌درصد به آمریکا و ۸‌درصد به چین فرستاده می‌شود. بیشترین میزان هرویین هم به اروپا و روسیه و کشورهای شمال فرستاده می‌شود که بالاترین مقدار مصرف را با بیشترین تلفات دارند زیرا پروتکل‌های درمانی ندارند. سالانه ۷۰ هزار معتاد به هرویین در روسیه جان می‌دهند. عدد ما در ایران این نیست. مصرف هرویین در ایران کنترل و مهار شده  اما کراک تولید شده در داخل کشور، به‌دلیل غلظت و خلوص ۱۰ برابری هرویین فشرده، بیشترین تلفات را می‌گیرد. 

از مرزهای اروپا هیچ نگرانی ندارید آن هم درحالی‌که سردار حسین‌آبادی،  رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر درباره ورود مواد مخدر جدیدی مثل کنتاگون از سمت اروپا هشدار داده بود؟
نمونه‌هایی از این مواد مشاهده شده و مافیای جهانی هم برای ترانزیت انبوه این مواد فعال است و ما هم این آمادگی را ایجاد کرده‌ایم که با این مواد مقابله کنیم. برای هر کدام از این مواد جدید هم دستگاه مقابله‌کننده بلافاصله هشدار می‌دهد. شیشه هم دچار همین وضعیت بود. نمونه‌هایی را مشاهده کردیم و قیمت هم بسیار بالا بود. شاید در آینده مبتلا به موادی شویم که امروز فقط اسمش را می‌شنویم. اما این مواد جدید هنوز به مرحله بروز و شیوع نرسیده‌اند و سیاست‌های تبلیغی ما هم این نیست که اعلام کنیم. زیرا تبلیغ باعث ولع به جست‌وجو و مصرف می‌شود، پس به‌شدت پرهیز می‌کنیم.  

هر سال ۱۶۰ هزار نفر معتاد می‌شوند. می‌خواهید معادل این تعداد را تحت درمان قرار دهید؟
۱۶۰ هزار نفر را باید در پاکی نگهداریم. امروز ۶۰۰ هزار نفر تحت درمان قرار دارند. تا پایان برنامه پنجم توسعه باید یک میلیون و ۲۰۰ هزار معتاد را تحت درمان قرار دهیم و اجازه ندهیم که این تعداد وارد شده به چرخه درمان، بازگشت مجدد به اعتیاد داشته باشند. در پی این هستیم که با اجرای طرح جامع پیشگیری اولیه از اعتیاد که برای اولین بار در ایران آغاز شده، از نرخ بروز اعتیاد بکاهیم و ۱۶۰ هزار نفر ورودی سالانه را به ۱۵۰ هزار یا ۱۴۰ هزار نفر کاهش دهیم. به نظر، این اتفاق ممکن است زیرا تا امروز در ایران برای پیشگیری اقدامی صورت نگرفته و هیچ سرمایه‌گذاری برای اقدامات پیشگیری و کاهش بروز اعتیاد انجام نشده است. 

طرح جامع پیشگیری. همان طرحی که ۱۳ میلیارد تومان بابت اجرای آن به ۱۳ دستگاه دولتی بودجه داده‌اید.  
 بله.  

اما سردار حسین‌آبادی گفت که این طرح امسال اجرایی نمی‌شود چون زیرساخت‌های اجرا فراهم نشده است.
طرح را اجرا کردیم. این طرح ربطی به دستگاه مقابله‌کننده ندارد. بخشی از اجرای آن، وظیفه دستگاه مقابله‌کننده است و از این بودجه هم رقمی که به ناجا داده شده برای اجرای پیشگیری در جمعیت سربازان وظیفه و محله‌ها بوده است. اما اجرای طرح در تمام استان‌های کشور آغاز شده. بیش از هشت کنگره پیشگیری در حال برگزاری است. 

تمام نخبگان دانشگاهی مراکز موثر در پیشگیری از اعتیاد، شامل مسوولان و دست‌اندرکاران حوزه فرهنگ عمومی و دانش آموزی و دانشجویی و محیط‌های کار و محلات و صاحب نظران رسانه‌های دیداری و شنیداری و تصویری هم مداخله کرده‌اند. فعلا در حال تشریح سند، علت تصویب آن، اهداف و اجرای آن در ۵ سال اول هستیم. تا پایان امسال ۶۶۰۰ مربی را برای اجرای این سند تربیت می‌کنیم. تا الان بیش از ۱۰۰۰ مربی آموزش دیده‌اند و این، گام نخست ما بود. زیر ساخت یعنی همین که این کار در حال انجام است.  سند یعنی زیر ساخت. سند در ستاد مبارزه با مواد مخدر به تصویب رسیده. این سند برنامه عمل جمهوری اسلامی ایران برای جمعیت سالم کشور است. 

برای ۶۸ میلیون نفر؟
دقیقا ۶۸ میلیون نفر. جمعیت سالم در گروه سنی ۱۵ تا ۶۵ سال را هدف قرار دادیم که ابتلای به اعتیاد هم در این جمعیت شکل می‌گیرد تا اجازه ندهیم که این جمعیت وارد اعتیاد شوند و مصرف‌کنندگان احتمالی آینده باشند. اجرای طرح آغاز و وظایف دستگاه ها هم مشخص شده. البته بودجه برای این حجم هدف ناکافی است اما سعی کردیم از بودجه فرهنگی استان‌ها هم استفاده کنیم.  

پس این باور را قبول دارید که دسترسی به مواد مخدر در ایران بسیار آسان است؟
این واقعیت بسیار تلخی است که در ایران دسترسی به مواد مخدر آسان است. بخشی از این تسهیل به بی‌تاثیر بودن مجازات‌ها بازمی‌گردد دلیل دیگر، موقعیت جغرافیایی ایران و قرار گرفتن در جوار بزرگ‌ترین تولید‌کننده و مسیر ترانزیت است. دلیل سوم، برنامه‌های ماست. برنامه‌های مقابله باید اثربخش باشد. این مطالبه جدی مردم بوده که توزیع مواد مخدر نباید این اندازه آسان و سهل باشد.

مجازات‌ها باید آنقدر اثربخش باشد که توزیع‌کننده جسارت توزیع نداشته باشد و ریسک و هزینه آنقدر نازل نباشد که توزیع‌کننده، بعد از طی یک مجازات اندک، مجدد به چرخه توزیع بازگردد. مجموعه‌ای را در ستاد طراحی کردیم و نقاط ضعف مقابله و برخورد قضایی را استخراج کردیم. اولین اقدام، جداسازی محکومان مواد مخدر از زندان‌های عمومی کشور بود. طبق ماده ۴۲ قانون مبارزه با مواد مخدر به قوه قضائیه اجازه داده شده تا بخشی از محکومان مواد مخدر را در شرایط خاص سخت و عاصی نگهداری کند.

به این مفهوم که محکومان مواد مخدر نباید مشمول تسهیلات خاص برای عفو باشند یا از امکانات ویژه گذران زندگی در زندان بهره ببرند و امکان تحمل حبس‌های سنواتی پی در پی همراه با مرخصی‌های متمادی و تبدیل اعدام به حبس ابد و حبس‌های میان‌مدت و عفو برای این محکومان به صفر برسد. این تاکیدات طی سال گذشته اجرا شد. و به همین علت تعداد زندانیان در حوزه مواد مخدر یکباره افزایش پیدا کرد و ۴۰ هزار زندانی بر مجموع زندانیان افزوده شد. مهم، راه‌اندازی پنج اردوگاه بود که بتوانیم حدود ۴۰ هزار محکوم مواد مخدر را در آنجا نگهداری کنیم تا بار زندان‌های عمومی کم شود و در این مراکز هم برنامه خاصی برای طبقه‌بندی این زندانیان و تاثیر مجازات بر آنها اجرا کنیم.

فردی که تناژ مواد مخدر حمل کرده نباید در زندان زندگی مرفهی داشته باشد بلکه باید در شرایطی باشد که تادیب شود و همراه با کار و عبرت آموزی و آموزش و شرایطی متفاوت از سایر زندانیان داشته باشد. این شرایط در تمام کشورها بوده و در قانون جدید مبارزه با مواد مخدر ایران هم دیده شده. یک قانون بسیار مترقی و بازدارنده به شرط آنکه اجرا شود. قانون، طی سنوات گذشته در این بخش اجرا نشده و به همین سبب جسارت قاچاقچیان مواد مخدر برای شروع مجدد فعالیت افزایش داشته است. اگر فردی که یک تن مواد مخدر حمل کرده، زندانی شد و مجازات را تحمل کرد، به چه علت با تناژ دیگری دستگیر می‌شود؟

چون قانون اجرا نشده و مجازات‌ها بازدارنده نبوده است. امروز لایحه عفو و آیین‌نامه مرخصی زندانیان مورد بازنگری قرار گرفته و سخت‌گیری‌ها در حال اجراست. وحدت رویه هم مد نظر قرار گرفته، به این معنا که حکم یک زندانی مواد مخدر در سیستان، مغایرتی با جرم مشابه در گیلان نداشته باشد.  این وحدت رویه مجازات را اثربخش می‌کند. با چنین نگاهی قانون را در مجمع تشخیص مصلحت نظام اصلاح کردیم و قانون هم ابلاغ شده. مهم، این بود که قانون مبارزه با مواد مخدر باید اصلاح می‌شد تا مجازات‌ها اثربخش شود. درباره شیشه هیچ ماده قانونی نداشتیم و همین فقدان هم سبب شد که مصرف در کشور شیوع پیدا کرده و ایران را به تولید‌کننده شیشه دنیا تبدیل کند و کاهش شدید قیمت تا یک سی و پنجم اتفاق بیفتد. ماده محرکی که خاص اغنیا بود تبدیل به ماده‌ای شد که فرد با ۲۰۰۰ تومان هم می‌توانست آن را تهیه کند.  قیمت شیشه از هر کیلو ۱۳۰ تا ۱۶۰ میلیون تومان، به شش میلیون تا چهار میلیون تومان کاهش پیدا کرد. این کاهش قیمت هم ظرف مدت یک سال و نیم گذشته و به‌دلیل تولید شیشه در داخل کشور اتفاق افتاد. چرا تولید در داخل شکل گرفت؟ زیرا قانون در این بخش ناقص بود.

بزرگ‌ترین قاچاقچیان شیشه از زندان آزاد شدند بدون آنکه اموال‌شان مصادره شود. در قانون جدید، برای حامیان مالی و پشتیبانی و سر شبکه‌های قاچاق مواد مخدر که قاچاق را مدیریت می‌کنند هم جرم و مجازات سنگین و چند برابر دیده شده است. شیشه هم در زمره هرویین قرار گرفته و تکلیفش محرز شده که اگر این قانون اجرا شود،  یکباره شاهد کاهش تولید و جسارت در تجارت این ماده در داخل ایران خواهیم بود و البته وجهه جمهوری اسلامی را در خارج از کشور ارتقاءخواهیم داد. زمانی برای ما از آسیای شرقی مواد مخدر می‌فرستادند و پایه مصرف مواد مخدر، آسیای شرقی بود؛ مالزی، اندونزی و تایلند. 

همان مثلث طلایی. 
بله. اما امروز ما برای آنها مواد مخدر می‌فرستیم و بیش از ۱۰۰ ایرانی در زندان‌های‌شان هستند که به‌دلیل قاچاق مواد دستگیر و محکوم شده‌اند. 

سردار احمدی‌مقدم همیشه می‌گفت که سرعت قاچاقچیان خیلی زیاد است و ترفندهای آنها بسیار بیشتر از پلیس ایران است. به نظرتان نمی‌آید که سرعت ایران در اصلاح قوانین و مقابله کند است؟
بله. این اشکال جدی وارد است که سرعت برخورد و همسان‌سازی قوانین نسبت به سرعت پیشرفت شبکه‌های مافیایی مواد مخدر سنتی و صنعتی بسیار کم است. نمی‌گویم که جلوتر باشیم. اما باید همسان باشیم.  شبکه جرم سازمان‌یافته همیشه از مقابله‌کننده با او جلوتر است. پیچیدگی شبکه قاچاق یعنی اینکه فردی که مواد مخدر را از مرز شرقی کشور می‌آورد ۲۵ دستگاه موبایل در کیفش دارد و برای تماس با هر استان برای انتقال مواد مخدر از یک دستگاه موبایل استفاده می‌کند و آن دستگاه را دور می‌اندازد که  سیستم‌های کنترل و مقابله نتوانند او را شناسایی کنند. قاچاقچی ای که برای عبور از مسیر ترانزیت در هر مرحله از یک اتومبیل جدید و یک پوشش زندگی و تجاری و حمل‌ونقل و جاسازی جدید استفاده می‌کند به مراتب از شبکه مقابله‌کننده جلوتر است. اما با تمام این پیچیدگی‌ها، نیروهای مقابله‌کننده ما توانستند به این شبکه‌ها ضربه بزنند و کشف روزانه مواد مخدر اتفاقی نیست.   

اشاره کردید که استانداران مسوول مبارزه با مواد مخدر در استان ها شده‌اند.
طبق قانون، استانداران، رئیس شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان‌ها هستند. 

طبق قانون یا تصمیم دبیر کل جدید ستاد مبارزه با مواد مخدر؟
طبق تاکید قانون ستاد مبارزه با مواد مخدر.  

زمانی که سردار احمدی‌مقدم دبیر کل ستاد بود آیا فرماندهان نیروی انتظامی مسوول مبارزه با مواد مخدر استان‌ها نبودند؟
آنها دبیران شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان هستند. با آمدن آقای نجار به ستاد، مسوولیت استانداران جدی‌تر شده است و استانداران باید پاسخ‌گوی وضعیت اعتیاد در استان‌هایشان باشند زیرا رئیس این شوراها هستند.  

اما مبارزه با مواد مخدر یک امر انتظامی است.
اشتباه همین است که فکر می‌کنیم مبارزه با مواد مخدر یعنی مبارزه با بخش سیاه و بخش پلیسی قصه. 

اما قاچاق مواد مخدر یک جرم سازمان‌یافته است.
مبارزه با مواد مخدر یعنی مبارزه همه جانبه با مواد مخدر. جلوگیری از بروز اعتیاد، پیشگیری، آموزش، مقابله با توزیع مواد و دسترسی به مواد مخدر، تشدید مجازات‌ها و اثربخشی و بازدارندگی،  کاهش آسیب اعتیاد و درمان و حمایت‌های اجتماعی در دایره مقابله با مواد مخدر قرار می‌گیرد. پنج رکن درهم تنیده که مانند پنج چرخ دنده هستند. معتاد را دستگیر کنیم اما اگر نتوانیم او را درمان کنیم، به چرخه مصرف بازمی‌گردد. توزیع‌کننده را دستگیر کنیم اما اگر مکانی برای نگهداری و بازتوانی او نداشته باشیم، به چرخه توزیع بازمی‌گردد. به همین دلیل از مبارزه همه‌‌جانبه حرف می‌زنیم. باید نگاه‌مان را از نگرش انتظامی محض تغییر دهیم تا بتوانیم مبارزه با مواد مخدر را در کشور سامان دهیم. اعتیاد در ایران جرم است اما معتاد یک بیمار است که باید به او توجه کنیم. 

نباید در سایر بخش ها برخورد انتظامی داشته باشیم؟ 
صددرصد. باید برخورد انتظامی قطعی و سخت قانونی صورت بگیرد که نمی‌گیرد. اما معتاد باید در بخش درمان و بازتوانی قرار بگیرد. 

اگر درمان و بازتوانی مد نظر است چرا بودجه درمان سازمان بهزیستی که از سوی ستاد می‌آمده در سال ۸۹ کاهش داده می‌شود؟
سازمان بهزیستی سال گذشته ۴۰۰ میلیون تومان بودجه درمان از ستاد مبارزه با مواد مخدر گرفته که این رقم در سال جدید ۴۰میلیون تومان کاهش داشته و ۳۶۰میلیون تومان بوده است. 
طی ۱۰ سال گذشته،  بودجه‌هایی به سازمان بهزیستی داده شده که باید برای تامین اماکن و اردوگاه نگهداری معتادان صرف می‌شد اما سازمان بهزیستی تغییر کاربری ایجاد کرده و مجانین و زنان خیابانی را در آنجا نگهداری می‌کند. اگر تمام تلاش‌ها به‌خاطر ۴۰ میلیون تومان معطل مانده است،  چرا سازمان بهزیستی نمی‌گوید که سال گذشته چند میلیارد به بودجه‌اش اضافه شد؟ و چرا نمی‌گوید که استانداران از بودجه‌های استانی کمک‌های میلیاردی به این سازمان داده‌اند؟ چرا پاسخگوی کم‌کاری در توسعه درمان و کاهش آسیب و نظارت نیست؟ چرا کمپ غیر‌مجاز ترک اعتیاد ایجاد می‌شود؟ چه نظارتی بر کمپ‌های مجاز وجود دارد؟ چرا امکانات و بودجه‌هایی که در سنوات گذشته دریافت کرده در اختیار واحد‌های غیرمسوول در ترک اعتیاد قرار داده است؟ 

وزارت بهداشت هم اعلام کرده که به‌دلیل کاهش بودجه‌ای که از ستاد مبارزه با مواد مخدر دریافت کرده، حمایت از معتادان نیازمند را قطع می‌کند. 
کاهشی نبوده و سعی کردیم بودجه سال قبل را تامین کنیم. سازمان بهزیستی هم بودجه کمکی از ما می‌گیرد و باید از بودجه‌های خودش در این بخش هزینه کند چون مسوول کاهش آسیب اعتیاد است. 

اما سازمان‌های دیگر هم در این زمینه مسوولیت دارند.
سازمان‌های دیگر هم مسوولیت دارند. مسوول درمان در این کشور بر اساس قانون وزارت بهداشت است.  

که بودجه‌اش در سال جدید کاهش داشته.
بودجه را کم نکردیم. بودجه سال قبل را تامین کردیم. ستاد مبارزه با مواد مخدر تابع بودجه عمومی کشور است. بودجه سال ۸۹ ستاد ۷۸میلیارد تومان بوده که تا امروز حدود ۵۷‌درصد بودجه را گرفته‌ایم. وزارت بهداشت، مسوول درمان است و نمی‌تواند بگوید که وظیفه درمان را انجام نمی‌دهد چون ستاد بودجه نداده است. بودجه ستاد، بودجه کمکی است.  

یعنی ستاد می‌تواند کمک هم نکند؟
می‌تواند کمک هم نکند اما چون این دستگاه‌ها اعضای ستاد هستند بودجه با حضور رئیس‌جمهوری مصوب، توزیع و ابلاغ می‌شود. اگر قرار باشد این انتقادات ناپخته را بشنویم حرف برای گفتن بسیار است که خیلی‌ها باید پاسخ دهند. ما جزییات ارزیابی عملکرد استانی تمام دستگاه‌ها را داریم و می‌دانیم که چگونه در بعضی مواقع انحرافاتی پیش آمده است.ما قصد مچ گیری نداریم 

در گزارش‌ها آمده که استان کرمان رتبه دهم مصرف را دارد یا در هشت استان شرقی بیشترین کشفیات انجام می‌شود. کدام استان‌ها از بابت توزیع، ورود یا مصرف وضعیت بحرانی دارند؟
استان‌های شرقی و جنوبی کشور محل ورود مواد مخدر است. هر چه به استان‌های میانی نزدیک می‌شویم، ورود کم شده اما مصرف افزایش می‌یابد. ما با سه وجه ورود، کشفیات و مصرف مواجه هستیم و جا نمایی مصرف باجانمایی ورود مواد مخدر متفاوت است. 

آیا به‌خاطر همسایگی با افغانستان که شرایط خاصی را برای ما ایجاد می‌کند، ممکن است در ایران دپوی مواد مخدر داشته باشیم؟ 
چرا در افغانستان دپوی مواد مخدر داریم؟

چون تولید آنجاست.
تولید آنجاست و امنیت تولید و دپو هم توسط قاچاقچیان تامین می‌شود. در ایران چگونه امنیت دپوی مواد مخدر تامین می شود؟ پلیس ما با گروه‌های قاچاق درگیر می‌شود و آخرین عملیات ما، هفته گذشته بود که شهید هم دادیم. در افغانستان این‌گونه نیست.  

یعنی پلیس افغانستان می‌تواند یکی از بازوهای قاچاق باشد؟
ما چنین اتهامی نمی‌زنیم اما به هر جهت، مبارزه‌ای که در ایران صورت می‌گیرد و روزانه، شهید و مجروح در حوزه مواد مخدر داریم فضایی را ایجاد می‌کند که امکان دپو در این کشور وجود نداشته باشد. شاید بارانداز داشته باشیم. یعنی مواد مخدر در مسیر ترانزیت و تا زمان جاسازی و جابجایی، مدت کوتاهی در یک انبار یا منطقه کویری کرمان و یزد یا منطقه کوهستانی سیستان و بلوچستان تجمیع شود.  

دپوی تولید داخل هم امکان ندارد؟
به هیچ وجه. تولید مواد مخدر سنتی که در داخل کشور ممکن نیست. حتی اگر زمینی به وسعت ۱۰۰ متر هم کشت شده باشد مردم، ما را مطلع می‌کنند و ما هم با ابزارهای اندازه‌گیری سالانه، متوجه می‌شویم که چه ماده‌ای و در کدام منطقه و در چه مساحتی در حال کشت است. از اسفند ماه هر سال، تمام استان‌های تحت مظان کشت به‌شدت کنترل می‌شوند.  

کدام استان‌ها؟
استان‌هایی مثل فارس یا ارومیه که این محصول می‌تواند به عمل بیاید. پس کشت در داخل کاملا منتفی است. 

اما مواد مخدر صنعتی در آزمایشگاه‌ها تولید شده و می‌توانند دپو شوند. 
مواد مخدر صنعتی توسط داروهای شیمیایی آزمایشگاهی و درمانی، با راه‌اندازی یک شبکه آزمایشگاهی و در فضایی به وسعت دو یا سه متر تولید می‌شود که به آشپزخانه خانگی موسوم است و یک کارشناس علوم آزمایشگاهی یا شیمی با فرمولی که شاید در اینترنت هم‌ پیدا شود، می‌تواند این مواد را تولید کند. علت بروز یکباره مواد مخدر صنعتی هم، آسانی انتقال دانش آن بود. این مواد تولید و دپو می‌شود اما حجم آن چقدر است؟ ما تناژ تریاک کشف می‌کنیم. کل مواد مخدر صنعتی که در آخرین عملیات در فرودگاه کشف شد، حدود ۱۵۰ کیلو شیشه جاسازی شده بود.  

اشاره کردید که قرار است تا پایان برنامه پنجم توسعه، تمام معتادان تحت پوشش درمان قرار بگیرند.
بله. یعنی با یک پروتکل درمانی، شناسایی و وارد می‌شوند و تحت پوشش قرار می‌گیرند. 

فکر می‌کنید تا پایان برنامه پنجم چه تعداد معتاد داشته باشیم؟
باید تا پایان برنامه پنجم توسعه بتوانیم یک میلیون و ۲۰۰ هزار معتاد را تحت این پوشش قرار دهیم. البته پیش‌بینی ما برای ۹۵۰ هزار نفر است که فکر می‌کنیم با دو برنامه جهشی می‌توانیم تعداد اضافه را هم پوشش دهیم و مصرف‌کنندگان وابسته را تحت پوشش پروتکل‌های درمانی قرار دهیم.  

یعنی تا پایان برنامه پنجم توسعه در ایران یک میلیون و ۲۰۰هزار معتاد وابسته داریم؟
امروز هم همین تعداد هستند.  

تا پایان برنامه پنجم توسعه هم رقم همین است؟
باید این رقم بماند. عدد اعتیاد تا پایان برنامه پنجم توسعه باید به ۹۵۰ هزار نفر کاهش پیدا کند. ما نمی‌گوییم که تعداد معتادان افزایش نداشته بلکه به همان میزان که وارد چرخه اعتیاد شده‌اند، به همان تعداد هم تحت درمان قرار گرفتند و پاک شدند و پاک ماندند. اسامی معتادانی که پاک شده و پاک مانده‌اند در اختیار ماست. 

سال ۸۶ ارزیابی سریع اعتیاد انجام شده و تعداد معتادان را یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر اعلام کرده. هر سال ۱۶۰هزار نفر وارد اعتیاد می‌شوند. نباید این عدد را اضافه کنیم؟ 
به هیچ وجه. چرا امروز ایدز از طریق مصرف مواد مخدر در ایران کنترل شده؟ آیا بروز اعتیاد کاهش یافت؟ پروتکل‌های کاهش آسیب اعتیاد را اجرا کردیم. امروز هم می‌گوییم که یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر معتاد داریم. این عدد یا درست است یا نادرست که به نظر ما، مقرون به صحت است. این رقم را باید تا پایان برنامه پنجم توسعه به ۹۵۰ هزار نفر برسانیم. یعنی ۳۰۰هزار نفر کم شوند. توجه کنید. ۳۰۰ هزار نفر از عدد اعتیاد کم کنیم و بیرون بیاوریم. 

فکر می‌کنید با ارزان شدن مواد مخدر این اتفاق میسر است؟
مواد مخدر ارزان نشده. شیشه ارزان شده ولی قیمت تریاک پنج برابر افزایش داشته. 

مصرف‌کننده جدید ما با مواد صنعتی معتاد می‌شود. 
بله. با مواد صنعتی معتاد می‌شود. به چه علت در رسانه ملی برنامه «شوک» را پخش می‌کنیم و نشان می‌دهیم که پدر معتاد، سر فرزندش را بریده است؟ به چه علت هنجار اجتماعی و روح و روان جامعه را این‌طور خدشه‌دار و ملتهب و نگران می‌کنیم؟ چون می‌خواهیم حجم این تهدید را به مردم نشان دهیم. باید پیش‌دستی کنیم.   

این زنگ خطر نیست که هشت سال قبل،  با تریاک و هرویین یا حشیش معتاد می‌شدند و امروز،  با کراک و شیشه اعتیاد را شروع می‌کنند؟
اینکه اعتیاد با چه ماده‌ای آغاز شود به ما بستگی ندارد. بستگی به محیط اولیه مصرف‌کننده دارد که او را تحت این القائات روانی قرار داده که اگر این ماده را مصرف کند می‌تواند لذت ببرد و به‌خاطر ناهنجاری‌های اجتماعی و روان‌پریشی و روان‌شناختی خودش آرامش پیدا کند و مشکلات جسمی و جنسی‌اش را حل کند یا به سرخوشی برسد و قوای بیداری در شب امتحان را افزایش دهد. تمام این باورها اشتباه است. اما باید دید که کدام باور اشتباه نقش پررنگ‌تری در بروز اعتیاد دارد. به نظر می‌رسد که باورهای مثبت ظاهری باعث گرایش به مصرف محرک‌ها می‌شود. درحالی‌که چنین باورهایی در مصرف مواد مخدر سنتی جایی ندارد. تریاک مصرف می‌شود تا فرد، به رخوت و بی‌خیالی برسد.  

اما تغییر بعضی زیرساخت‌ها هنوز از عهده شما و کارشناسان شما خارج است. به‌عنوان مثال، بیکاری به این آسانی قابل حل نیست. 
به هیچ وجه اعتقاد نداریم که بیکاری علت مصرف مواد مخدر است. 

یکی از علل هم نیست؟
به هیچ وجه. بزرگ‌ترین انحراف در مبارزه با مواد مخدر همین است که بیکاری به‌عنوان علت اصلی اعتیاد معرفی شده است.  

فرد بیکار، وقت آزادش را به مصرف مواد می‌گذراند.
اوقات فراغت می‌تواند زمینه‌ساز مصرف مواد مخدر باشد. فرد بیکار یعنی فردی که شغل و درآمد ندارد.  ۷۵‌درصد از مصرف‌کنندگان مواد مخدر شاغل بوده‌اند. آخر خط اعتیاد، بیکاری و از دست دادن شغل و کانون خانواده است. اما اوقات فراغت می‌تواند باعث شود که فرد برای گذران وقت، به دام جمعیت‌های ناسالم بیفتد. این اتفاق هم ربطی به زیرساخت ندارد. یک امر تربیتی و آموزشی است که به نگرش فرد بازمی‌گردد. باید به او یاد بدهیم که اوقات فراغتش را با ورزش پر کند.  

در سازمان‌های بین‌المللی شایع است که ایران با توجه به جمعیت جوان کشور، اولین مصرف‌کننده مواد مخدر در جهان است.  این ادعا را قبول دارید؟
خیر. این‌طور نیست. هر سال ۷۰ هزار نفر بر اثر مصرف هرویین در روسیه می‌میرند. ما در ایران چنین وضعیتی نداریم.  

البته این گزارش‌ها تاکید داشته که مصرف مواد در ایران به نسبت جمعیت جوان کشور محاسبه شده است.
حتی اگر نسبت جمعیت مصرف‌کننده هم مد نظر باشد، افغانستان یک میلیون و ۷۰۰ هزار معتاد دارد که جمعیت کشورش یک ششم ایران است. عدد اعتیاد ما یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است. 

البته تمام مزارع کشت مواد مخدر هم در افغانستان است. 
این، دلیلی است که باعث بروز اعتیاد شده. از منظر تحلیل و آمار، ما چنین ادعایی را قبول نداریم. ممکن است در مصرف تریاک، اولین کشور دنیا باشیم. 

و مواد بر پایه تریاک؟
خیر. مصرف تریاک. اما در مصرف هرویین رتبه اول نیستیم. روسیه، کشورهای شمال، اروپا و چین در رتبه‌های قبل از ما هستند.  

حتی با وجود مصرف کراک؟
حتی با وجود مصرف کراک، اولین مصرف‌کننده هرویین دنیا نیستیم. هیچ سازمانی هم‌چنین ادعایی نداشته و این ادعا مبنای آماری ندارد. 

سال ۸۳ برآورد شد که مواد مخدر در ایران ۹۹ هزار میلیارد ریال به اقتصاد کشور ضربه زده است. دبیر کل سابق ستاد هم سال ۸۷ اعلام کرد که مردم ایران روزانه دو هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان بابت مواد مخدر متضرر می‌شوند و دولت هم سالانه ۶۰۰ میلیارد تومان برای مبارزه و مقابله با مواد مخدر هزینه می‌کند. آیا گزارشی از بار مالی مواد مخدر برای ایران دارید؟ 
برای محاسبه خسارت مالی، باید ارقام را تبدیل کنیم. اعداد خسارات از بابت تجارت غیر‌قانونی، فروش، توزیع، مصرف مواد مخدر، آسیب‌های اجتماعی و درمان آنها، ازهم پاشیدگی کانون خانواده و نرخ طلاق، نرخ جرم و جنایت در این حوزه، نرخ مجازات‌ها وهزینه نگهداری زندانیان و همین‌طور، آنچه در بخش مقابله هزینه می‌شود، ارقام جداگانه‌ای است. دولت سالانه ۶۰۰ میلیارد تومان هزینه می‌کند اما خسارت ناشی از طلاق و از هم پاشیدگی خانواده و از بین رفتن اشتغال چقدر است؟

سردار احمدی‌مقدم گفت که این عدد هم روزانه ۲۱۰۰ میلیارد تومان است.
من مبنای استخراج این عدد را نمی‌دانم اما محاسبه ما رقم ۸۰۰۰میلیارد تومان در سال را به‌دست داد که جمع هزینه‌های مربوط به قاچاق، توزیع، مقابله، درمان،  ازهم پاشیدگی خانواده، از بین رفتن اشتغال و از بین رفتن جمعیت مولد کشور و سربار شدن آنها و سایر آسیب‌های اجتماعی در این حوزه را در برمی‌گرفت و این عدد در سال ۸۴ برآورد شد. 
به استناد گزارش سازمان ملل، پلیس ایران و دستگاه مقابله ایران، پاک‌ترین دستگاه مقابله در دنیاست. 

پلیس و نیروی انتظامی؟
پلیس،  نیروی انتظامی،  سپاه پاسداران،  وزارت اطلاعات و بسیج.  

در سطوح دولت چطور؟
دولت مداخله‌ای در مقابله ندارد. 

در ورود و خروج مواد چطور؟
شیوه دیگری وجود ندارد. بیشترین و سخت‌ترین مجازات در ایران شامل کارمندانی است که در یک پرونده مواد مخدر تبانی داشته باشند. چه در نیروی انتظامی، چه در سپاه، چه در وزارت اطلاعات و چه در قوه قضائیه بدون استثنا تا مرز اعدام پیش می‌روند. اجرا هم شده. اما به‌دلیل حرمت بیان نمی‌کنیم. 

پس اتفاق افتاده.
بله. موارد نادری اتفاق می‌افتد. مثلا ماموری وسوسه شده و پولی گرفته است. اما مشخص می‌شود که مواد مخدر از کجا آمده. این مامور هم به سخت‌ترین مجازات محکوم شده و اجرا هم می‌شود بنابراین، کمترین تخلف در حوزه این نیروها بوده و این شایعه را رد می‌کنیم. بعید هم می‌دانم که کسی چنین اظهاراتی مطرح کرده باشد. 

اما این شایعه مطرح بود.
ما این شایعه را به‌شدت رد می‌کنیم. امروز اگر نقض غیر‌قانونی یک حکم اتفاق بیفتد و حکم اعدام یا حبس ابد یا ۱۵ سال حبس، به ۱۰ سال حبس تبدیل شده باشد،  مثل عقاب بالای سر آن پرونده هستیم. کارشناسانی که در نقض غیر‌قانونی احکام مداخله کنند و آن نقض احکام به قطعیت تبدیل شود پاداش می‌گیرند. اگر در این قصه پاک‌دستی از بین برود نمی‌توانیم جلودارش باشیم. این شایعه را به‌شدت نفی می‌کنیم و اگر گزارش مستندی دارید، تا لحظه آخر پای کار هستیم.

ارسال دیدگاه